عنوان : تولید ناخالص ملی Gross National Production
كلمات كليدي : توليد ناخالص ملي، GNP، توليد ناخالص داخلی، حساب ملی، به قیمت عوامل و به قیمت بازار
نویسنده : حسین کفشگر جلودار
مقدمه
عمده ترین پیشرفت حسابداری ملی طی دوران جنگ جهانی دوم و همزمان با شکل گیری اقتصاد کلان اتفاق افتاد. کشورهای درگیر در جنگ، از جمله آمریکاو انگلستان، به منظور برنامه ریزی هزینه های جنگ، این چارچوب را گسترش دادند. پیشرفت بعدی این حسابداری به منظور مقابله با بحران برزگ دهه 1930 تحقق یافت. در این راستا شاخص تولید ناخالص ملی با کارکردهای مختلف پا به عرصه وجود گذاشت و یکی از اهداف و کاربردهای نظام حساب های ملی شناخت وضعیت و بررسی عملکرد اقتصاد یک کشور است.[1] با استفاده از این شاخص اولا می توانیم رشد و توسعه کشور را محاسبه و با دیگر کشورها مقایسه نماییم ثانیا این شاخص معیاری برای محاسبه رفاه جامعه می باشد و ثالثا معیاری برای مقایسه رشد بین کشور ها نیز می باشد.
تولید ناخالص داخلی مهم ترین و متداول ترین شاخص اندازه گیری فعالیت در سطح اقتصاد کلان است و ارزش تولید کالا و خدمات نهایی را در اقتصاد داخلی یک کشور اندازه گیری می کند.[2]
تعریف تولید ناخالص ملی [3]
تولید ناخالص ملی Gross National Production که به اختصار GNP نیز گفته میشود « عبارتند از ارزش پولی کالا و خدمات نهایی تولید شده و مبادله شده در یک اقتصاد طی یک دوره زمانی مشخص (معمولا یک سال) می باشد» . و به لحاظ ریاضی از فرمول زیر به دست می آید:
نکات این تعریف[4]:
- در نظر گرفتن ارزش ریالی تمام کالاها و خدمات؛ چون کالاها از نظر جنس و نوع متفاوت است لذا جمع زدن مقادیر فیزیکی (مثل کیلو، متر، تن و...) مقدور نمی باشد. لذا برای رسیدن به ارزش کل، از ارزش ریالی استفاده شده است.
- در نظر گرفتن ارزش تمام کالا و خدمات نهایی؛ چون از احتساب مضاعف جلوگیری شود. به عبارتی در این روش ارزش کالاهای واسطهای در نظر گرفته نمیشود.
- کالاهای و خدمات نهایی یعنی در آخرین مرحله از فروش باشند و برای فروش مجدد خریداری نشوند.
- کالاها و خدمات واسطهای یعنی کالا و خدماتی که فقط به عنوان نهاده در تولید سایر کالاها به کار می روند.
- نهایی یا واسطه بودن بسته به نوع کالا و خدمت است. مثلاً: خدمات یک کارگر در بنگاه نجاری: یک خدمات واسطهای است؛ اما خدمات یک کارگر در تعمیرات لوازم خانگی خدمات نهایی است.
- در نظر گرفتن تمامی کالا و خدمات تولید شده و مبادله شده در اقتصاد؛ کالاو خدماتی در تولید ناخالص ملی محاسبه میشوند که در بازار مبادله شوند. لذا فعالیت خانم خانهدار یا غذا درست کردن یا نگه داری فرزندان در خانه و... در تولید ناخالص ملی محاسبه نمی شود.
الف) کالا و خدماتی که در بازار مبادله میشوند اما در تولید ناخالص ملی محاسبه نمی شوند: مانند:
- مبادله کالاهای دسته دوم (کهنه) و مبادله داراییها (مانند زمین، اوراق قرضه، مستغلات)؛ چون قبلا محاسبه شده است.
- کالاها و فعالیتهای غیرمشروع و غیر قانونی؛ چون جزء فعالیت اقتصادی نیست. زیرا تولید ناخالص ملی معیار رفاه است و این فعالیت ها میزان رفاه را مشخص نمیکند.
- کمک های بلا عوض (مانند انفاق و هدیه)؛ چون یک مرتبه در درآمدهای دارندگان آن لحاظ شده است.
ب) کالا و خدماتی که در بازار مبادله نمیشود اما در محاسبه تولید ناخالص ملی محاسبه می شود. مانند:
- خود مصرفی کشاورزان: مانند مرغ و خروس خانگی برای خود مصرفی یا سبزیجات ومیوههای تولید شده و مصرف شده توسط کشاورزان و...؛
- اجاره خانه های تحت استفاده مالک؛
- کارمزد احتسابی؛ بانكها در مقابل ارائه خدمات مربوط به سپردههاي ديداري كارمزدي دريافت نميكنند، در عوض از محل وام دادن سپردههاي جاري و ديداري درآمدي به صورت بهره دريافت ميكنند. اين درآمد كارمزد احتسابي نام دارد. از آنجائي كه اين كارمزد احتسابي در روش ارزش افزوده (بعداً توضیح داده می شود) در محاسبه GNP درنظر گرفته ميشود؛ اما در روش هزينهاي به دليل آنكه صاحبان حسابها، وجهي را بابت كارمزد احتسابي پرداخت نكردهاند جزء هزينهها محسوب نمی شود. بنابراين در محاسبه توليد ناخالص ملي از طريق ارزش افزوده كارمزد مزبوركسر ميگردد.
روشهای محاسبه تولید ناخالص ملی
به سه روش میتوان تولید ناخالص ملی را محاسبه نمود.
- روش مخارج یا هزینهای
در این روش کل مخارج صرف شده روی کالاها و خدمات نهایی که توسط خانوار (C)، سرمایه گذاران (I)، دولت (G) و خریداران خارجی (EX- IM) انجام می شود محاسبه می شود.
GNP = C + I + G + EX - IM
که مخارج مصرفی بخش خانوار (C) شامل: مصرف کالاهای باودام، مصرف کالاهای بی دوام، و مصرف خدمات می باشد و مخارج سرمایه گذاری (I) شامل: سرمایه گذاری برنامه ریزی شده (خرید ، نصب، تعمیرات و تجهیزات اساسی ابزار تولید؛ ساخت و تعمیرات ساختمان مسکونی؛ تغییر در موجودی انبار) و سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده (IUP) می باشد.[5]
- روش درآمدی
در این روش مجموع درآمدهای عوامل اقتصادی که به شکل های مختلف اعم از دستمزد، سود، اجاره، بهره و غیره بدست می آید با یکدیگر جمع می گردد. بنابراین:
GNP =سود + اجاره + بهره + دستمزد + حقوق و...
در رابطه فوق، سود از چهار جزء سود توزيع شده، سود توزيع نشده، ماليات بر سود شركتها و تغييرات در موجود انبار تشكيل شده است.
- روش ارزش افزوده:
روش ارزش افزوده یعنی افزایش در ارزش پولی یک کالا بر اثر انجام یک کار یا خدمتی بر روی آن است که سبب تغییر کاربرد آن، بهبود کیفیت و یا تسهیل در مصرف آن می شود. به عبارت دیگر
GNP = ارزش مواد اولیه و کالاهای نیمه ساخته – ارزش فروش کالا
توضیح روش ارزش افزوده در قالب مثال:
فرض کنید یک کشاورز مازندرانی در اطراف مزرعه خود درختانی دارد که به طور طبیعی روییده است.
- این کشاورز درختان را به ارزش 1000 ریال ( بدون انجام هیچ هزینه ای) به کارگاه نجاری می فروشد. ارزش افزوده این مرحله 1000 ریال خواهد بود.
- کارگاه نجاری این درختان را قطع کرده و آنها را تبدیل به چوب ها برای ساخت صنایع دستی می نماید و آنها را به ارزش 2000 ریال به مغازه دار لوازم چوبی می فروشد.لذا ارزش افزوده این مرحله 1000 ریال خواهد بود.
- مغازه دار لوازم چوبی این چوبها را به شکل صنایع دستی درآورده و به مسافران بین راهی به ارزش 2800 ریال می فروشد. مسافران از آن کالا استفاده می کنند. در این صورت ارزش افزوده این مرحله 800 ریال خواهد بود. حال اگر ارزش افزوده هر بخش را جمع نماییم ارزش افزوده کل فعالیت بدست می آید.[6]
جمع ارزش افزوده =800+ 1000+ 1000= 2800 ریال
مراحل تولید
|
ارزش فروش
|
ارزش مواد اولیه و ملزومات وکالاهای واسطه ای
|
ارزش افزوده
|
درآمد ایجاد شده
شامل:سود . دستمزد .بهره .اجاره بها و...
|
کشاورز
|
1000
|
0
|
1000
|
1000
|
کارگاه نجاری
|
2000
|
1000
|
1000
|
1000
|
مغازه دار
|
2800
|
2000
|
800
|
800
|
جمع
|
5800
|
3000
|
2800
|
2800
|
تولید ناخالص ملی به قیمت عوامل و بازار[7]
ارزش افزوده هر بخش در حقیقت همان پرداختی به عوامل تولید آن مرحله مانند دستمزد کارگران، حقوق، اجاره، بهره و سود و... است. لذا کل ارزرش افزوده برابر جمع پرداختی به عوامل تولید است. به این روش از محاسبه تولید ناخالص ملی، تولید ناخالص ملی به قیمت عوامل (GNPF) گویند.
نکته ای که باید دقت نمود این است که این روش تنها به ارزش افزوده هر بخش توجه دارد؛ در حالی که کالا و خدمات تولید شده و مبادله شده در بازار مبادله می شوند و گاهی مواقع دولتها مالیات غیر مستقیمی بر روی این کالاها می بندند که در روش ارزش افزوده به آن توجه نمی شود. به همین خاطر قیمت کالا در بازار دقیقاً برابر با قیمت ارزش افزوده کالا نیست بلکه به قیمت بازاری کالا، خالص مالیات غیر مستقیم هم اضافه می گردد. لذا در تولید ناخالص ملی به قیمت بازار (GNPM) داریم:
GNPM = GNPF + خالص مالیات غیر مستقیم
GDPF=کارمزد احتسابی - جمع ارزش افزوده ها
با توجه به اینکه سیستمهای حکومتی هم اکنون بار حمایتی بیشتری را دربردارند، دولتها در اعلام تولید ناخالص ملی مایلند از تولید ناخالص ملی به قیمت بازار که بزرگتر به نظر میرسد بهره ببرند.
تولید ناخالص داخلی[8] ( GDP): GDP =Gross Domestic Production
مفهوم تولید ناخالص داخلی
عبارتند از ارزش کالا و خدمات تولید شده و مبادله شده در داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور؛
به عبارت دیگر در این مفهوم فقط کالاها و خدماتی که توسط افراد آن کشور و در داخل مرزهای کشور صورت می گیرد مد نظر است. بنابراین:
GDP = GNP – خالص درآمد عوامل تولید از خارج
درآمد عوامل تولید خارجی در کشور – درآمد عوامل تولید کشور در خارج = خالص درآمد عوامل تولید
درآمد عوامل تولید کشور در خارج:
مانند درآمد یک کارگر ایرانی که در کشور کویت کار میکنئد بخشی از تولید ناخالص ملی را تشکیل می دهد اما جزو تولید ناخالص داخلی نیست.
درآمد عوامل تولید خارجی در کشور:
مانند درامد کویتی در دراخل خاک کشور جزو تولید ناخالص داخلی است اما جزو تولید ناخالص ملی نیست.
روش محاسبه تولید ناخالص ملی در ایران
قبلا بیان شد که سه روش برای محاسبه GNP , GDP وجود دارد. اما در کشور ایران به جهت عدم اطلاعات کافی در مورد درآمدهای افراد جامعه، روش درامدی قابل استفاده نیست. از طرف دیگر روش مخارج جهت تجزیه و تحلیل اقتصاد مهم است. همچنین روش ارزش افزوده هم به جای روش درآمدی قابل استفاده است.
- روش مخارجی:
GDPM = مخارج مصرفی خصوصی + مخارج مصرفی دولتی+ سرمایه گذاری دولتی در ساختمان+ سرمایه گذاری دولتی در ماشین آلات+ سرمایه گذاری خصوصی در ساختمان+ سرمایه گذاری خصوصی در ماشین آلات + تغییر در موجودی انبار اشتباهات + صادرات - واردات + اشتباهات آماری
GNPM = GDPM + خالص درآمد عوامل تولید از خارج
- روش ارزش افزوده:
GDPF = ارزش افزوده بخش کشاورزی+ ارزش افزوده بخش نفت+ ارزش افزوده بخش صنعت و معدن + ارزش افزوده بخش خدمات – کارمزد احتسابی + نتیجه رابطه مبادله بازرگانی
GNPM= GDPF + خالص مالیات غیر مستقیم + خالص درآمد عوامل تولید از خارج
- روش درآمدی( برای کشورهایی که از روش درآمدی استفاده می کنند)
GNPM= حقوق و دستمزد+ کمک های بابت بیمه اجتماعی+ درامد مشاغل+ بهره خالص+ درامد اجاره ای اشخاص+ سود شرکت ها+ استهلاک+ مالیات غیر مستقیم+ پرداخت های نتقالی بنگاهها+ مازاد بنگاههای دولتی منهای یارانه+ اشتباهات آماری
محدودیت های روش محاسبه GNP
- GNP یک شاخص اندازه گیري رفاه است. اگر تولید ملی یک کشور افزایش یابد گفته می شود که رفاه آن کشور به طور متوسط زیاد شده است؛ اما به این معنا نیست که رفاه همه افراد جامعه زیاد شده باشد؛ برای همین بیان می کنند که این شاخص کامل نیست. براي اینکه شاخص کاملی بیان کنند، یک شاخص رفاهی تعریف میکنند که تابعی از تولید ناخالص و ضریب جینی است.
- (𝐺NP = f(Gini, GDP
- ضریب جینی: یک عدداست که نشان دهنده ي توزیع درآمد افراد جامعه است.
- لذا وقتی میتوان گفت رفاه یک جامعه زیاد افزایش یافته است که
- هم درآمد جامعه زیاد شده باشد
- هم درآمد به طور متناسب بین همه اقشار تقسیم شده است.[9]
- بسیاری از كالاها را در نظر نمي گيرد: چنانچه گفته شد بسياري از كالاها در اقتصاد توليد ميشوند و به مصرف ميرسند اما در توليد ناخالص ملي محاسبه نمي شوند. مانند فعاليتهاي خانم هاي خانه دار و غيره.
- استفاده از GNPدر مقايسه هاي بين المللي بايد با احتياط انجام گيرد. امروزه اين شاخص براي بررسي و مقايسه سطوح زندگي و يا ميزان پيشرفت اقتصادي كشورهاي مختلف بكار ميرود. اما حسابهاي ملي كشورهاي مختلف از نظر شمول با يكديگر متفاوتند. مثلاً در كشوري كه روشهاي سنتي متداول است، ممكن است بسياري از فعاليتهاي اقتصادي كه در خانوارها انجام ميگيرد چون در بازار مبادله نمي شوند در حسابهاي ملي نيز به حساب نيايند. اما در جوامع پيشرفته تر که اينگونه فعاليتها از طریق بازار انجام ميشود و بنابراين در توليد ناخالص ملي آنها لحاظ ميشود.
- اقصاد زیرزمینی ، منظور مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی است که توسط ذئلت ثبت وگزارش نمی شود. مبادلات بازار سیاه، قاچاق و ... نمونه ایی از اقتصاد زیرزمینی است
- توليد ناخالص ملي هزينههاي زيست محيطي مانند جرم و جنایت و کجروی های اجتماعی را در نظر نميگيرد، گرچه هزينه هايي كه در اين خصوص پرداخت ميشود در محاسبه توليد ناخالص ملي لحاظ ميشود، اما تركيب و میزان اين هزينهها در مقايسه هاي بينالمللي حائز اهميت ميباشد.[10]
- GNP تغييرات كيفي کالاها را منعکس نمیکند. برخی از افزایش قیمت ها ممکن است به علت ارتقاء کیفی باشد. اما نمیتوان ارتقاء کیفی را از افزایش قیمت ها جداکرد و از GDPکسر نمود.
تولید ناخالص ملی اسمی و حقیقی
در بررسی روند تولید ناخالص ملی، یکی از سالهایی که کشور در آن از لحاظ بیکاری، تورم و تولید، وضعیت خوبی دارد را به عنوان سال پایه انتخاب میکنند. اگر در دورهای، تولید ناخالص ملی با قیمتهای همان سال مورد نظر(قیمت جاری) بررسی گردد، به آن تولید ناخالص ملی اسمی گفته میشود و اگر تولید ناخالص ملی را بر حسب قیمتهای سال پایه اندازهگیری نمایند به آن تولید ناخالص حقیقی گویند. برای بررسی روند رشد باید از تولید ناخالص حقیقی استفاده نمود؛ زیرا ممکن است در یک سال تولید ناخالص ملی نسبت به سال گذشته 15 درصد رشد داشته باشد اما همه این رشد به جای افزایش فیزیکی تولید کالاها و خدمات، بر اثر تورم باشد و حتی شاید تولید فیزیکی کمتر از سال گذشته باشد. برای فهم آن باید از تولید ناخالص ملی حقیقی (با قیمتهای ثابت) استفاده کرد[11]از تقسیم GNP اسمی به GNP حقیقی، شاخص ضمنی تعدیلکننده GNP (Implicit Deflator) بدست میآید. این شاخص در تحلیل تعیین درآمد، نقش فوقالعاده مهمی ایفا میکند.[12]