دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

موجهات مرکبه

No image
موجهات مرکبه

كلمات كليدي : مشروطه خاصه، عرفيه خاصه، وجوديه لاضروريه، وجوديه لادائمه، حينيه لادائمه، ممكنه خاصه

نویسنده : مهدي افضلي

در بحث از ماده و جهت قضیه بیان می‌شود که هرگاه جهت خاصی برای یک قضیه ذکر شود آنرا قضیه موجهه می‌نامند. موجهات را به دو قسم مرکب و بسیط تقسیم می‌کنند.

راز مرکب نامیده شدن موجهات مرکبه

دلیل اینکه این‌گونه موجهات را مرکبه نامیده‌اند این است که آنها در حقیقت از دو جهت یکی برای قضیه موجبه و دیگری برای قضیه سالبه ترکیب یافته اند. هر قضیه مرکبه اگر تحلیل شود به دو قضیه خواهیم رسید. یک قضیه در کلام بیان شده و جزء دیگر با قید عدم دوام و عدم ضرورت از آن حکایت شده است. هر یک از این قضایا بر اساس جزء بیان شده در کلام نام‌گذاری می‌شوند؛ اگر سالبه باشد قضیه سالبه و اگر موجبه باشد قضیه موجبه خواهد بود. با این توضیح وارد بیان اقسام قضایای مرکب می‌شویم:[1]

1. مشروطه خاصه

این نوع قضیه، قضیه مشروطه عامه است که به لادوام ذاتی مقید شده است. چنانکه در اقسام بسایط بیان شده مشروطه عامه قضیه‌ای است که بر ضرورت ثبوت محمول برای موضوع تا زمانی که وصف برای موضوع ثابت است دلالت می‌کند. در هر مشروطه عامه این احتمال وجود دارد که محمول برای موضوع به رغم تجرد از وصف آن دائم الثبوت باشد، چنانکه احتمال دارد دائم الثبوت نباشد. منطق‌دانان برای نفی دوام در موارد خاص قضیه را به لادوام ذاتی مقید کرده‌اند. قید لادوام ذاتی حکایت از یک قضیه دیگر می‌کند که همان مطلقه عامه می‌باشد. از باب نمونه وقتی گفته می‌شود هر درختی تا زمانی‌که درخت است ضرورتا رشد می‌کند نه دائما، در حقیقت با قید نه دائما اشاره شده که رشد درخت مربوط به وصف آن است نه دائما، اگر روزی این درخت قطع و به کنده چوبی تبدیل شود دیگر رشد آن متوقف خواهد شد. بدین ترتیب مشروطه خاصه از مشروطه عامه‌ای که در کلام ذکر شده و مطلقه عامه‌ای که به صورت ضمنی و با قید لادوام از آن حکایت شده ترکیب یافته است.

2. عرفیه خاصه

عرفیه خاصه همان عرفیه عامه است که به لادوام ذاتی مقید شده است. مفاد آن این است که محمول برای موضوع تا زمانی که وصف هست دوام دارد، اما بدین معنا نیست که با دوام ذات محمول نیز دوام داشته باشد. همانند مشروطه خاصه در عرفیه خاصه نیز احتمال دوام محمول برای موضوع هست، لذا با آوردن قید لادوام ذاتی از به وجود آمدن این احتمال جلوگیری شده است. از باب نمونه گفته می‌شود هر درختی تا زمانی که درخت است دائما رشد می‌کند ولی نه دائما، بدین معنا که رشد دائمی درخت در گرو وصف درخت بودن است نه اینکه حتا اگر درخت نباشد و تبدیل به خاکستر شود نیز این رشد ادامه پیدا کند. چنان‌که ملاحظه می‌شود عرفیه خاصه از دو قضیه عرفیه عامه و مطلقه عامه ترکیب یافته است، با این تفاوت که عرفیه عامه در کلام ذکر شده و مطلقه عامه با قید لادائما فهمانده شده است.

3. وجودی لاضروری

این نوع قضیه در حقیقت همان مطلقه عامه‌ای است که به لاضرورت ذاتی مقید شده است. در مطلقه عامه هم این احتمال وجود دارد که محمول برای ذات موضوع ضرورت داشته باشد و هم عدم آن احتمال دارد. برای آنکه در موارد خاص روشن شود که ثبوت محمول برای ذات موضوع ضروری نیست، قید لابالضروره در کلام ذکر می‌شود. دلیل وجودیه نامیده شدن آن این است که مطلقه عامه بر تحقق حکم و وجود خارجی آن دلالت می‌کند و لاضروری نامیدن آن نیز به دلیل آن است که به این قید مقید شده است.

4. وجودیه لادائمه

این نوع قضیه همان مطلقه عامه‌ای است که به لادوام ذاتی مقید شده است. در مطلقه عامه هم این احتمال وجود دارد که محمول برای ذات موضوع دوام داشته باشد و هم عدم آن احتمال دارد. برای آنکه در موارد خاص روشن شود که ثبوت محمول برای ذات دائمی موضوع نیست، قید لا بالضروره در کلام ذکر می‌شود. دلیل وجودیه نامیده شدن آن این است که مطلقه عامه بر تحقق حکم و وجود خارجی آن دلالت می‌کند و لادائمه نامیدن آن نیز به دلیل آن است که به این قید مقید شده است.

5. حینیه لادائمه

حینیه لادائمه همان حینیه مطلقه است که به لادوام ذاتی مقید شده است. دلیل تقیید این است که حینیه مطلقه به معنای این است که محمول برای موضوع هنگام اتصاف به یک وصف فعلیت دارد، بر همین اساس هم احتمال دارد که ثبوت محمول برای ذات موضوع دائمی باشد و هم عدم آن ضرورت دارد. برای اینکه مخاطب گرفتار اشتباه نشود در موارد خاص قضیه به عدم دوام مقید شده است.

6. ممکنه خاصه

ممکنه خاصه همان ممکنه عامه است که به لاضرورت ذاتی مقید شده است. مفاد آن این است که طرف موافق و مخالفی که در قضیه بیان شده است هیچ‌یک ضرورت ندارند. ولی از آنجا که در هر قضیه ممکنه عامه احتمال آن وجود دارد که جانب موافق یا مخالف ضرورت داشته باشد، قید عدم ضرورت ذاتی ذکر می‌شود تا از امکان عام بودن بیرون آید و هردو طرف برای آن یکسان شود که در این صورت مفاد امکان خاص خواهد بود.

چنان‌که ملاحظه می‌شود تمام مرکبات پیش‌گفته با اضافه شدن لادوام و لا ضرورت از قضیه بسیط به مرکب تبدیل شده اند.

مقاله

نویسنده مهدي افضلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ چگونگی مقابله با فتنه‌ها

پرسش و پاسخ چگونگی مقابله با فتنه‌ها

از منظر امام علی(ع) روش‌ها و راهکارهای برخورد و مقابله با فتنه‌های زمانه چگونه باید باشد؟
پناهگاه امن خدا

پناهگاه امن خدا

از نظر قرآن، هر کسی در هر مشکل و مصیبتی قرار گرفت، باید چاره کار خویش را در ایمان به خدا بداند و به محل امن و امانی برود که همان خدا است.
پنج عنصر پیام‌رسانی در فرآیند تبلیغی معصومین (ع)

پنج عنصر پیام‌رسانی در فرآیند تبلیغی معصومین (ع)

هر مکتب و جریان فکری پیامی را داراست که بی‌شک هر مکتب یا جریان اجتماعی نیز پیامی دارد که در واقع روح تبلیغ است و فرآیند تبلیغ بدون وجود آن بی‌معنی است.
پنج ویژگی رفیق خوب

پنج ویژگی رفیق خوب

صداقت (به معنای دوستی) مرزهائی دارد که اگر این خطوط اصلی و این مرزها وجود داشت، صداقتی که آثار فراوان شرعی و برادری شرعی بر آن مترتب است، مترتب خواهد شد؛ والاّ نه.
پیامبر اکرم(ص)؛ مظهر رحمت الهی

پیامبر اکرم(ص)؛ مظهر رحمت الهی

خداوند در قرآن پیامبر اکرم(ص) را به عناوین و نام‌هایی چند ستوده و صفات بسیاری را برای او برشمرده است.

پر بازدیدترین ها

پرسش و پاسخ ویژگی‌های مشترک مدیران بخش دوم و پایانی

پرسش و پاسخ ویژگی‌های مشترک مدیران بخش دوم و پایانی

در بخش نخست پاسخ به این سؤال به ويژگی‌هایی همچون: ایمان به هدف، علم و قدرت، امانت و درستکاری و صداقت و راستی اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی‌ می‌گیریم.
شرایط نزول برکات آسمان و زمین

شرایط نزول برکات آسمان و زمین

در مطلب حاضربه این شبهه پاسخ داده شده که چرا جوامع غربی با وجود عدم التزام به تقوا و تقیدات شرعی، از نعمت ها و برکات فراوان برخوردارند اما کشورهای اسلامی با وجود تقوای ظاهریو عمل به احکام دینی و رعایت ارزش‌های مذهبی در رنج و مشکلات دست و پا می‌زنند.
مفهوم فلسفی عشق در تفکر سقراطی افلاطونی

مفهوم فلسفی عشق در تفکر سقراطی افلاطونی

افلاطون از آنجا که «ادراک حسی» را به عنوان پیش‌نیازی برای معرفت عقلی می‌داند و مهم‌ترین حس از حواس را «بینایی» معرفی می‌کند، لذا مسئله زیبایی و زیبایی شناسی را در شکل‌گیری هر دو مرحله از عشق ضروری بر می‌شمرد.
پرسش و پاسخ پرسش‌های مردم و پاسخ‌های امام صادق(ع) ʂ)

پرسش و پاسخ پرسش‌های مردم و پاسخ‌های امام صادق(ع) (2)

روایت شده مردی از امام صادق(ع) درباره قضا و قدر سؤال کرد؟ حضرت فرمودند: آنچه که می‌توانی انسان را به خاطر آن ملامت و مورد سرزنش قرار دهی آن عمل از ناحیه خود انسان است (و کار خدا نیست)، و آنچه که به خاطر آن نمی‌توانی انسان را ملامت و سرزنش کنی آن از ناحیه خدا (و فعل او) است.
«سفیه» کیست؟

«سفیه» کیست؟

Powered by TayaCMS