كلمات كليدي : جهان سوم، امكانات ارتباطي، تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات، ماهواره، اينترنت، كشورهاي پيشرفته، خبرگزاري، آلفرد سووي
نویسنده : مهدي رحمان زاده
واژهی Third بهمعنای، سوم، سومین و ثلث (یک سوم) و واژهی World بهمعانی کرهی زمین، جهان، گیتی و دنیا و مردم عالم و ... هستند. در اینجا ترکیب دو واژه مجموعاً معنای "جهان سوم" را افاده میکند.[1]
تودارو (Michael P. Todaro) میگوید جهان سوم شامل حدود 118 کشور در حال توسعه در قارههای آسیا، آفریقا، خاورمیانه و آمریکای لاتین است.[2]
اصطلاح جهان سوم را اولین بار در سال 1952 آلفرد سووی (Alfred Sauvy: 1898-1990) جمعیتشناس فرانسوی مطرح کرد و با انتشار کتابهایی چون "جهان سوم" (1964) توسط پیتر ورسلی (Peter Worsely) و دنیای سهگانه توسعه (Three World of Development) توسط ایروینگ لوئیس هوروویتز ((Irving Louis Horowitz: 1929، بهعنوان مفهومی فراگیر در دنیای انگلیسیزبان در دههی هفتاد، مطرح شد.[3]
منشأ شکلگیری جهان سوم
در مورد منشاء آغازین، طرح و شکلگیری این مفهوم، سه اندیشه عمده وجود دارد:
1. گلدتورپ (John E. Goldthorpe) در کتابی تحت عنوان "جامعهشناسی کشورهای جهان سوم" اظهار داشته که ظاهراً اصطلاح "جهان سوم" نخستین بار توسط آزادیخواهان و رادیکالهای فرانسه در دههی 1950 بهکار گرفته شد؛ یعنی زمانی که بسیاری در جستجوی یک "راه سوم" یا "نیروی ثالثی" بودند، که همخوانی با سیاستهای کشورشان داشته و به ناسیونالیسم محافظهکارانه و کمونیسم، گرایش نداشته باشد.[4]
2. عدهای نیز معتقدند که در دوران جنگ سرد، کشورهایی که امروزه موسوم به "کشورهای غیر متعهد" هستند، کنفرانسی را در باندونگ اندونزی در سال 1955 تشکیل دادند و در پی آن بودند که سیاست عدم وابستگی و عدم تعهد به کشورهای بلوک شرق و غرب را دنبال کنند. کشورهایی چون یوگسلاوی، هند، اندونزی و مصر از بانیان این کنفرانس بهشمار میروند. معمولاً به کشورهایی که به این کنفرانس پیوستند، کشورهای جهان سوم میگویند.[5]
1. گروهی نیز به پیروی از تز رهبران چین، جهان را به سه قسمت تقسیم میکنند؛ که در ارتباط با ابرقدرتها تحت ستم هستند.[6]
مائوتسه تونگ (Mao Tse-tung: 1893-1976) در سال 1974 ضمن گفتگویی با کنت کائوندا رئیس جمهور زامبیا، دیدگاه خود را درباره جهان وقت چنین بیان کرد: «بهنظر من، ایالات متحده آمریکا و اتحاد شوروی (سابق) جهان اول را تشکیل میدهند. نیروهای بینابینی مانند ژاپن، کاندا و اروپا که بخش میانی را تشکیل میدهند، به جهان دوم تعلّق دارند. ما جهان سوم هستیم، جهان سوم جمعیت عظیمی دارد. بهجز ژاپن، آسیا متعلق به جهان سوم است. همه آفریقا و نیز آمریکای لاتین به جهان سوم تعلق دارند.» بهعقیده مائو جهان سوم باید با جهان دوم در برابر جهان اول متحد شود. دلیلی که وی برای بهشمار آوردن جمهوری خلق چین در زمره جهان سوم به آن استناد میکند، این است که چین نمیتواند با کشورهای غنی و نیرومند در زمینههای سیاسی، اقتصادی و دیگر زمینهها برابری جوید و فقط میتواند در صف کشورهای فقیر درآید.[7]
ویژگی مشترک کشورهای جهان سوم
در مجموع میتوان گفت کشورهای جهان سوم دارای ویژگیهای زیرند:
1. از نظر نیروی کار انسانی، حجم بخش کشاورزی آنها نسبت به بخش صنعت از گستردگی بیشتری برخوردار است و بیکاری پنهان بهصورت گستردهای در آنها وجود دارد؛
2. تولیدات این کشورها محدود به تولیدات و استخراج مواد خام برای صدور است.
3. از نظر رژیم غذایی فقیر بوده و بخش قابل ملاحظهای از جمعیت آنها دچار سوء تغذیه است؛
4. دارای میزان بالایی از بیسوادیاند؛
5. از میزان رشد جمعیت بالایی(!) برخوردارند و هرم جمعیتی آنها هرم جمعیتی جوان است؛
6. از نابرابری اجتماعی بالایی برخوردارند و اغلب یک نظام استعماری را در گذشته تجربه کردهاند.[8]
جهان سوّم و ارتباطات
همه ضعفها و کاستیهایی که در این کشورها شمرده شد، اغلب بهلحاظ اقتصادی است؛ ولی باید توجه داشت که این کاستیها در مسائل اقتصادی این کشورها خلاصه نمیشود؛ بلکه دامنهاش موقعیّت سیاسی، جغرافیایی، فرهنگی و ارتباطی این کشورها را نیز دربر میگیرد. هدف در اینجا بررسی اوضاع کشورهای جهان سوم بهلحاظ تکنولوژی ارتباطی و جریان ارتباطات و اطلاعات است.
پس از اختراع چاپ، تکنولوژی ارتباطات با سرعت بیشتری گسترش یافت. اختراع تلگراف، تلفن، رادیو و تلویزیون و همچنین اختراع و نوع ترکیب کامپیوتر با سیستمهای ارتباطی بینالمللی سبب گردید، جامعه بشری، جهان پیرامون خود را تحت سیطره خود قرار دهد. با وجود این، امروزه مردم، بیش از هر زمان دیگری از ارتباطات نوین بهره میبرند، بسیاری از کشورهای جهان سوم، نتوانستهاند بهنحو شایستهای از آن سود جویند و حتی در وضعیتی نیستند که نیازهای اولیهی ارتباطی خود را نیز برطرف نمایند. همه اینها بهخاطر این است که سیستمهای ارتباطی قوی، در اختیار قدرتهای بزرگ صنعتی جهان است و کشورهای اینچنینی، تمام مقاصد و اندیشههای خود را بر دیگر کشورها تحمیل میکنند.
وسیله اصلی تحمیل و تسلّط کشورهای صنعتی، ماهوارههای خبری و بزرگراههای اطلاعاتی است؛ که اکنون در اختیار خبرگزاریهای مهم دنیا قرار گرفته است. در حقیقت میتوان گفت که وضع ارتباطات، در کشورهای در حال توسعه جهان، بدون شک با آنچه در جهان پیشرفته شکل گرفته، تفاوت فاحشی دارد و ارتباطات در اغلب این کشورها هنوز جایگاه واقعی خود را نیافته است.
علل عدم توازن بینالمللی اطلاعات در جهان سوم
بهطور کلّی علل عدم تعادل و توازن در جریان بینالمللی ارتباطات و اطلاعات را در سه عرصه زیر میتوان یافت:
1. توزیع امکانات ارتباطی در جهان؛ نابرابری و عدم توازن در توزیع امکانات و تجهیزات ارتباطی در جهان را در موارد مختلفی مانند فعالیت خبرگزاریها، مطبوعات، رادیو، تلویزیون، سینما و کتاب میتوان مشاهده نمود. بهعنوان مثال در گزارش "کمیسیون بینالمللی یونسکو برای مطالعه دربارهی مسائل ارتباطات" آمده است که: هماکنون بیش از یکصد کشور از خود، خبرگزاری ملّی دارند؛ هرچند شماری از این خبرگزاریها، بهمعنای کامل کلمه نیستند؛ زیرا کم و بیش خود را محدود به دریافت و توزیع اطلاعات رسمی کردهاند و چشم به ارسال از منابع خارجی دوختهاند. از سوی دیگر، پنج خبرگزاری فرانسپرس(فرانسه)، یونایتد پرس اینترنشنال (UPI) و آسوشیتدپرس (AP) امریکا، رویترز (Reuters) (انگلستان) و تاس (Tass) اتحاد جماهیر شوروی سابق، دارای آنچنان وسایل و تسهیلات فنّی مرغوبی هستند و از چنان شبکه گستردهای از خبرنگاران سود میبرند، که بیاغراق، بر صحنهی بینالمللی سلطه یافتهاند.[9]
این گزارش مربوط به 1980 است؛ که بعد از فروپاشی شوروی به چهار خبرگزاری بزرگ غربی تنزّل یافته است.
براساس آمارهای 1996یونسکو، از مجموع 8391 روزنامه منتشر شده در جهان، 3972 عنوان، متعلّق به کشورهای پیشرفته بوده و 4419 عنوان روزنامه، سهم کل ممالک در حال توسعه را تشکیل میدهد. این در حالی است که فقط 20 درصد کل جمعیت جهان در کشورهای پیشرفته زندگی میکنند.[10] همچنین براساس گزارش مکبراید، کشورهای در حال توسعه، با 70 درصد جمعیت دنیا، تنها 20 درصد از کل کتاب دنیا را تولید میکنند. حتی بیشتر این مقدار را شعبههای بنگاههای مستقر در کشورهای توسعهیافته انتشار میدهند.[11]
بر پایه آمارهای 1997، از مجموع 2432 میلیون گیرنده رادیویی در جهان، 1308 میلیون آن در اختیار مردم کشورهای پیشرفته و 1124 میلیون بقیه از آن ممالک در حال رشد است. سهم کشورهای توسعهنیافته نیز تنها 85 میلیون گیرنده است. راجع به گیرندههای تلویزیونی نیز از مجموع 1396 میلیون گیرنده تلویزیونی در جهان، سهم کشورهای پیشرفته، در حال رشد و کمتر توسعهیافته به ترتیب 675، 720 و 14 میلیون میباشد.[12]
این شکاف عظیم در مورد سینما که یکی از وسایل ارتباط جمعی و ابزار فرهنگی مهم جهان بهشمار میرود، نیز صادق است. در این عرصه نیز بین کشورهای پیشرفته، بهویژه ایالات متحده و ممالک در حال توسعه، خصوصاً کشورهای آفریقایی فاصله زیادی بهچشم میخورد.
2. تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات؛ تکنولوژی اطلاعات (IT)، مفهوم پیچیدهای است که مجموعه وسیعی از تکنولوژی ارتباطات؛ از قبیل کامپیوتر، ماهواره و استفاده جدید از رسانههای قدیمیتر از طریق کاست ویدیو و کاستهای شنیداری، ویدیو، پخش صوتهای دیسکی و تکنولوژیهای مخابراتی که ارتباطهای پیچیدهتر و گستردهتری را فراهم میسازند را دربرمیگیرد.[13]
کشورهای جهان سوم بهواسطه عدم تجربه "انقلاب صنعتی" در سیر تحولات تاریخی خود، در عرصه "انقلاب اطلاعات" نیز به واردکنندگان اصلی تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات ممالک پیشرفته جهان تبدیل گردیدهاند.
برخی محققان بر این باورند که نابرابریهای جهانی در زمینهی تکنولوژی ارتباطات راه دور، احتمالاً در آینده حتی محسوستر خواهد شد. بهگفته آنتونی اسمیت، محقّق برجستهی رسانههای همگانی: «تهدید استقلال کشورها از سوی ارتباطات الکترونیکی جدید، میتواند خطرناکتر از استعمار در گذشته باشد. [...] رسانههای جدید، بیش از دیگر تکنولوژیهای پیشین غرب، از قدرت نفوذ عمیق به درون فرهنگ "دریافتکننده" برخوردارند. نتیجه میتواند ویرانگری پایانناپذیر تشدید تناقضهای اجتماعی در جوامع درحالتوسعهی امروز باشد.»[14]
بخش عمدهی سیستمهای ماهوارهای در جهان در اختیار کشورهای پیشرفته قرار دارد و این ممالک با تحمیل هزینههای گزاف بر کشورهای جهان سوم، خدمات گوناگون به آنها ارائه میدهند. ماهواره، از ارتباط تلفنی گرفته تا در ارسال تصاویر تلویزیونی و از بانکداری و تجارت تا در کشاورزی، معدنکاوی، ناوبری، هواشناسی و ... نیز کاربرد دارد.[15]
امروزه اهمیت کامپیوتر و اینترنت در "دهکده جهانی" بر کسی پوشیده نیست. نفوذ سریع و بیوقفه این دو پدیده پیچیده و شگفتانگیز در کلیه سطوح زندگی بشر، خصوصاً در عرصه ارتباطات باعث شده، بسیاری از صاحبنظران، عصر حاضر را "عصر کامپیوتر و اینترنت" نامگذاری کنند. متأسفانه علیرغم برخی نظرات خوشبینانه در مورد امکان دسترسی آسان و بیهزینه مردم کشورهای جهان سوم به دریای اطلاعات موجود در سایتهای اینترنتی، در این عرصه نیز شکاف عظیمی بین ممالک جهان سوم و کشورهای پیشرفته وجود دارد.[16]
3. تربیت نیروهای متخصص؛ کمبود نیروهای انسانی متخصص یکی از مهمترین علل عقبماندگی کشورهای جهان سوم در عرصه ارتباطات و درنتیجه بروز پدیده "جریان یکسویه اطلاعات" در جهان است. با نگاهی دقیق بهراحتی میتوان دریافت که اهمیت این عامل، کمتر از "تکنولوژی اطلاعات" نیست.
به گزارش مکبراید در بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیایی، مطالعات پیرامون رسانههای جمعی، تنها در چند سال اخیر معمول شده است و در این رشته تدریس و پژوهش هنوز در مراحل ابتدایی توسعه قرار دارند.[17]