24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر، حضرت فاطمه زهرا (س)، اهل بيت (ع)، كوثر، مباهله، سقيفه، امامت
نویسنده : منيره شريعت جو
در سحرگاه روز جمعه بیستم جمادیالثانی پنجم بعثت[1] در شهر مکه، دختری با نام فاطمه تولد یافت که از وی به عنوان برترین زنان جهان از آغاز خلقت تا پایان جهان یاد میشود.[2] (تاریخهای غیر مشهور دیگری که سال تولد را به چند سال قبل از پنجم بعثت و حتی پیش از بعثت میرساند نیز آمده است.[3]) پدرش، حضرت محمد(ص)، خاتم پیامبران و مادرش خدیجه(س) از زنان بزرگ مکه و از اشراف و تجار جزیرةالعرب است که پس از ظهور اسلام اول زنی بود که به پیامبر(ص) ایمان آورد و ثروتش را در راه گسترش اسلام در اختیار ایشان گذارد.[4] حضرت خدیجه(س)، دخترش را در حالی به دنیا آورد که زنان مکه به علت ازدواج وی با پیامبر(ص) که جزء ثروتمندان به شمار نمیرفت، با وی قطع رابطه کردند و در زمان ولادت حضرت فاطمه(س) نیز وی را تنها گذاردند.[5] مخالفان پیامبر(ص) که با أبتر خواندن حضرت محمد(ص) به علت نداشتن فرزند پسر و ادامه نیافتن نسل وی ایشان را استهزا مینمودند با تولد حضرت فاطمه(س) و نزول سوره کوثر از سوی خداوند أبتر خوانده شدند و نسل پیامبر(ص) از این دختر ادامه یافت.[6]
در ابعاد معنوی وجود حضرت فاطمه(س) آمده است که خلقت نوری ایشان و سایر معصومین هزاران سال قبل از خلق دنیا، در حالی که در عرش به تسبیح خداوند مشغول بودهاند، است.[7] سجده ملائکه بر آدم که در بزرگداشت خدا بود نیز به دلیل وجود این اشباح نورانی در صلب آدم بوده و کلماتی که خداوند بدان وسیله آدم و حوا را پس از رانده شدن از بهشت بخشید، اسمای پنج تن (حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و حسنین(ع)) بوده است.[8] از برکات وجودی حضرت فاطمه(س) این بود که در زمان حمل، با مادرش خدیجه انس داشته، با وی سخن میگفته است.[9] در زمان ولادت نیز حضرت (حوا[10]) یا ساره همسر ابراهیم(ع)، آسیه همسر فرعون، کلثوم خواهر حضرت موسی(ع) و مریم مادر حضرت عیسی(ع) به اذن خداوند حضور داشتهاند.[11]
حضرت فاطمه(س) دارای اسامی، القاب و کنیههای بیشماری هستند که هر کدام توصیفکننده ابعادی از شخصیت معنوی و مادی ایشان است که برخی از آنها عبارتند از بتول، حصان، حرَّه، سیدة، عذرا، زهرا، حوراء، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، مریم کبری، صدیقه کبری، نوریه، سماویه، حانیه، انسیه، منصوره، أمالحسن، أمالحسین، أمالمحسن، امالحسنین، أمالأئمه، أمأبیها، سیدة نساء العالمین و ....[12] امام علی(ع) پسر عموی پیامبر(ص)، اولین مرد مسلمان[13] و برادر پیامبر(ص) در جریان پیمان اخوت در مدینه،[14] همسر حضرت فاطمه(س) بودند و امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، زینب کبری(س)، امکلثوم(س) (که برخی اسمش را رقیه دانسته و ولادتش را به پیش از پیامبر(ص) و وفاتش را در زمان امام حسن مجتبی(ع) میدانند.[15] هر چند بنا بر یک قول، دختری دیگر به نام رقیه داشتهاند که در کودکی فوت کرد.[16]) و محسن(ع) (که در جریانات پس از وفات پیامبر(ص) سقط شد)[17] فرزندان ایشان هستند.
مهمترین وقایع دوران زندگی هجده ساله حضرت فاطمه(س) را در سه مقطع میتوان بررسی نمود.
این مقطع که هشت سال نخست زندگانی حضرت را در برمیگیرد، مصادف با دعوت پیامبر(ص) و اقدامات سرسختانه مشرکین مکه در جلوگیری از گسترش دعوت اسلام بود. حضرت فاطمه(س) نیز با وجود سن کم، همیار و تسکیندهنده قلب پدر در این ایام بود. در گزارشهای تاریخی آمده است حتی در زمانی که مشرکان از سر عداوت بر سر و روی پیامبر(ص) زباله میریختند، ایشان با دستان خویش نسبت به زدودن آثار آن اقدام مینمودند.[18] سه سال حضور در شعب أبیطالب در زمانی که پیامبر(ص)، بنیهاشم و سایر مسلمانان در این شعب در کمال سختی در حال تبعید به سر میبردند،[19] فوت ابوطالب عموی پیامبر(ص) و مادرش خدیجه به فاصله مدتی اندک پس از پایان یافتن ایام تبعید در شعب ابوطالب در سال دهم بعثت، که از مهمترین مدافعان پیامبر(ص) به شمار آمده و رحلت آنان فصلی جدید از فشار مشرکین بر سر راه دعوت پیامبر(ص) گشود،[20] مهمترین وقایعی است که دوران کودکی حضرت فاطمه(س) را رقم زد. سرانجام اقدامات مشرکین زمینه هجرت پیامبر(ص) و سایر مسلمانان به یثرب را فراهم ساخت.
پس از گذشت سیزده سال از بعثت رسول اکرم(ص)، سرانجام مشرکان مکه بدین نتیجه رسیدند که خاموش ساختن دعوت پیامبر(ص) جز با قتل پیامبر(ص) و مشارکت تمامی قبایل امکانپذیر نیست؛ لذا حضرت محمد(ص) بر اساس فرمان خداوند به صورت مخفیانه به سمت یثرب (که پیش از آن تعدادی از مردم یثرب در موسم حج، مسلمان شده بودند و طی پیمانهای عقبه اول و دوم طی دو سال متمادی با پیامبر(ص) سوگند وفاداری و حمایت از ایشان یاد نموده بودند[21]) حرکت نمودند.[22] با شکست نقشه قتل پیامبر(ص) که با فداکاری حضرت علی(ع) در خوابیدن بر بستر پیامبر(ص) میسر شد، آغاز هجرت سایر مسلمانان، هر چند با سختی فراوان، به سمت یثرب آغاز گردید. حضرت فاطمه(س) نیز به همراه فاطمه بنت اسد، فاطمه بنت زبیر، ام ایمن و فردی دیگر در معیّت حضرت علی(ع) به سمت مدینه حرکت نموده و در منطقه قبا به رسول خدا(ص) که در انتظار ایشان به سر میبردند ملحق شده، با استقبال اهل یثرب وارد این شهر گشتند.[23] حضرت فاطمه(س) هر چند بزرگان و ثروتمندان قریش و... از خواستگاران ایشان بودند، اما بنابر اقوال مختلف در سال اول یا دوم هجرت با حضرت علی(ع) که از سوی خداوند تنها همکفو ایشان شمرده شد، ازدواج نمودند.[24] این ازدواج در حالی صورت گرفت که برخی افراد، حضرت فاطمه(س) را همچون مادرش به علت ازدواج با حضرت علی(ع) که در آن زمان ثروتی نداشتند، سرزنش میکردند.[25] از وقایع مهم دیگر و مرتبط به حضرت فاطمه(س) و خانواده ایشان نزول فرمان خداوند مبنی بر مسدود شدن درب تمامی خانههایی که به مسجدالحرام باز میشد، بود و تنها خانهای که از سوی خداوند از این امر مستثنا شد درب خانه ایشان بود، که بیانگر جایگاه این خانواده نزد خداوند است.[26] ارسال نمایندگانی از سوی پیامبر(ص) به مناطق مختلف، یکی از اقدامات پیامبر(ص) در راستای آشنایی مردم با اسلام بود که منجر به گرایش مردم بسیاری از مناطق به اسلام گردید، اما در این میان گروههایی همچون بزرگانی از مسیحیان نجران نیز بودند که حاضر به پذیرش اسلام نشده و خواستار مباهله (نفرین یکدیگر و نابودی گروه ناحق) با پیامبر(ص) گشتند که به امر خداوندی «پس هر کس با تو در مقام مجادله برآید درباره عیسی، بعد از آنکه به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی بگو بیایید ما و شما بخوانیم فرزندان و زنان و نفوس خود را تا با هم به مباهله برخیزیم تا دروغگو و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم»،[27] پیامبر(ص) همراه با حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و حسنین(ع) شرکت جستند، که با اثبات شدن حقانیت اسلام، مسیحیان نجران از انجام مباهله امتناع ورزیده و حاضر به پرداخت جزیه به دولت اسلامی نبوی گردیدند.[28] در مجموع حضرت فاطمه(س) در این مقطع زمانی ده ساله که از هجرت تا رحلت پیامبر(ص) به طول انجامید، در جامعه نبوی در ابعاد مختلف تربیتی، علمی، اجتماعی و... نقشهای مهمی ایفا نمودند.
حضرت فاطمه(س) در سال یازدهم هجرت، پس از رحلت پیامبر(ص) مدت زمان اندکی زیستند که از سی تا دویست و چهل روز ذکر شده است.[29] پیدایش بحثهای جانشینی پس از رحلت پیامبر(ص) باعث ایجاد دو گروه در بین مسلمانان گردید که در ارتباط مستقیم با زندگانی حضرت فاطمه(س) قرار داشت. دسته اول که امامت و جانشینی را در سه شأن قضاوت، حکومت و رهبری معنوی میدانستند، این امر را بر اساس ادله عقلی و نقلی این شایستگی را تنها در حضرت علی(ع) میدیدند. اما گروه دوم امامت و جانشینی را تنها در امر حکومت و ریاست عامه دیده و طی جریان سقیفه ابوبکر را به خلافت برگزیدند. شیعه معتقد است هر چند در این جریان حضرت علی(ع) بنابر مصالح اسلام سرانجام مجبور به دست کشیدن از حکومت شد؛ اما امامت و رهبری معنوی مردم همچنان بر عهده ایشان بود.[30] در این راستا حضرت فاطمه زهرا(س) از همان بدو پیدایش جریان سقیفه در دفاع از جریان اول و اثبات آن به اقدامات مختلفی؛ همچون بیان سخنرانیهای متعدد در مسجد، رفتن به درب خانههای مهاجرین و انصار و یادآوری سخنان پیامبر(ص)، اعتراض به همسران مهاجر و انصار نسبت به کنارهگیری شوهرانشان در دفاع از این جریان در ملاقاتی که به عیادت ایشان آمده بودند و تلاش برای جلوگیری از اجبار حضرت علی(ع) در گرفتن بیعت بود که منجر به درگیر شدن جناح مخالف با ایشان و حتی وارد ساختن آسیبهای جسمی شد. این امر سرانجام باعث سقط جنین و بیماری شدید ایشان که منجر به شهادت ایشان شد، گردید.[31] یکی از وقایع مهم دیگر که پس از پیامبر(ص) در رابطه با حضرت فاطمه(س) به وقوع پیوست ماجرای زمین فدک بود. (پیامبر(ص) در جریان جنگ خیبر، که با صلح پایان پذیرفته بود، مطابق دستور خداوند که در این گونه موارد بخشی از غنایم به پیامبر تعلق میگرفت، منطقه فدک را به حضرت فاطمه(س) بخشیدند که طی آن سود سرشار آن از سوی ایشان به نیازمندان داده میشد.) پس از رحلت پیامبر(ص) جناح مخالف با این دلیل که ارث به فرزندان پیامبران تعلق نمیگیرد، این منطقه را که سرمایه مادی این جناح میتوانست باشد، از حضرت فاطمه گرفت؛ لذا بخشی از تلاش دختر رسول خدا(ص) ارائه دلایل برای اثبات ارثیه خود و بازستاندن فدک در کنار سایر اقدامات ایشان گذشت.[32] حضرت فاطمه(س) سرانجام پس از گذراندن روزهای سخت بیماری، پس از انجام وصیتهای مختلف، در حالی که مطابق با فرموده پیامبر(ص) در زمان رحلت (اولین فردی است که به ایشان ملحق میشود) به دیدار ایشان شتافت.[33] ایشان مطابق با وصیتشان به صورت مخفیانه در نقطه نامعلومی در مدینه که گفته میشود در خانه، بقیع یا مابین منبر و محراب حضرت رسول اکرم(ص) است، در حالی که تعدادی انگشتشمار از اصحاب همچون عقیل، عمار، مقداد، زبیر، ابوذر، سلمان، بریدة، حضور داشتند، شبانه به خاک سپرده شدند.[34]
«... ای پیامبر خدا، صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه(س) کم شده و توان خویشتنداری ندارم، اما برای من که سختی جدایی تو را دیده و سنگینی مصیبت تو را کشیدم شکیبایی ممکن است. این من بودم که دست خود تو را در میان قبر نهادم و هنگام رحلت، جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد. پس همه ما از خداییم و به خدا بازمیگردیم.
پس امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسید. از این پس اندوه من جاودانه و شبهایم شبزندهداری است، تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند. به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند، از فاطمه(س) بپرس و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است.
سلام من به هر دوی شما، سلام وداعکنندهای که از روی خشنودی یا خستهدلی سلام نمیکند. اگر از خدمت تو بازمیگردم از روی خستگی نیست و اگر در کنار قبرت مینشینم از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده داده نمیباشد.»[35]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان