دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حق مربوط به شخصیت

No image
حق مربوط به شخصیت

كلمات كليدي : حق، حقوق، شخصیت، حقوق مربوط به شخصیت

نویسنده : شعبانعلی جباری

حق مربوط به شخصیت

حق مربوط به شخصیت حقى است که به هر انسان (با قطع نظر از وابستگى او به گروه اجتماعى خاص) تعلّق دارد و بیش تر از شخص انسان حمایت مى کند تا منافع مادى او.

حقوق مربوط به شخصیت، از شخصیت جسمى و نیز از شخصیت معنوى و روحى انسان حمایت مى کند و از این نظر مى توان آن ها را به دو قسم تقسیم کرد:

الف. حمایت از شخصیت جسمى انسان

قانونگذار از شخصیت جسمى انسان حمایت کرده و حقوقى را براى آن در نظر گرفته است. انسان بر تمامیت جسمى خود حق دارد و ایراد صدمه و ضرب و جرح و هرگونه تعرّض جسمى به شخص، ممنوع و موجب مسؤولیت مدنى و کیفرى است.[1]

ب. حمایت از شخصیت معنوى و اخلاقى انسان

جنبه هاى غیرجسمى شخصیت آدمى نیز محترم و مورد حمایت قانونگذار هست و قانون اجازه تعرض به شخصیت معنوی واخلاقی کسی را نمی‌دهد.

مصادیق شخصیت معنوى

1- آزادى هاى فردى؛ مانند آزادى رفت و آمد، آزادى فکر و بیان، آزادى حق رأى و آزادى انتخاب شغل.

قانون اساسى درباره آزادى انتخاب شغل مى گوید: «هرکس حق دارد شغلى را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومى و حقوق دیگران نیست، برگزیند»

2- حق نام، حق عکس و تصویر، جزو شخصیت انسان به حساب آمده، تعرّض به آن تعرض به شخصیت او محسوب مى گردد و موجب مسؤولیت است.

3- آبرو و شرف و حیثیت؛ این گونه موارد نیز مورد حمایت قانون گذارند و توهین و افترا به دیگران موجب مسؤولیت است.[2]

4- حق مربوط به آثار فکرى و هنرى؛ این‌گونه امور به شخصیت فکرى و هنرى انسان بازمى‌گردند. قانونگذار حقوق معنوى مؤلّفان و هنرمندان را محترم شمرده و به آنان اجازه داده در مورد نشر و یا عدم نشر اثر خود تصمیم بگیرند و از تحریف و تغییر و انتشار آن به نام دیگرى جلوگیرى نمایند و اختیار تجدیدنظر در اثر خود را داشته باشند.

5- حق تمتّع از زندگى خصوصى؛ مانند: مصونیت نامه ها و مکالمات تلفنى از فاش شدن، قانون اساسى اصل 25در این باره مى گوید: «بازرسى و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنى، افشاى مخابرات تلگرافى و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آن ها، استراق سمع و هرگونه تجسّس ممنوع است، مگر به حکم قانون».

برخى از ویژگى هاى حق مربوط به شخصیت:

1-موضوع این نوع حقوق مال یا شخص خارجى نیست. به عبارت دیگر، این حقوق نه بر عین خارجى و نه بر شخص دیگر، تعلق نمى گیرند، بلکه موضوع حقوق مربوط به شخصیت، تمام عناصر سازنده شخصیت در تمام جنبه هاى مادى و اخلاقى و فردى و اجتماعى است[3]

2- در حقوق مربوط به شخصیت، صاحب حق حاکم بر تصمیم و انتخاب خود شناخته شده است

3- این نوع حقوق، چهره حمایتى دارند و در قلمرو احکام و قوانین قرار مى گیرند. هرچند حق مربوط به شخصیت، به جنبه اخلاقى و روحى و در یک کلام به شخصیت آدمى مربوط مى شود، قانونگذار با وضع قانون از آن حمایت مى کند. این نوع حقوق، همانند حقوق مادى منشأ نزاع و کشمکش است و وضع قانون و اجراى آن به رفع اختلافات کمک مى کند. ، قانون اساسى در اصل بیست و هشتم از آزادى انتخاب شغل حمایت مى کند و در اصل بیست و پنجم، از استراق سمع، فاش ساختن مکالمات و هرگونه تجسّس منع مى کند.

4 - حقوق مربوط به شخصیت، به گروه حقوق غیر مالى نزدیک است. البته این بدان معنا نیست که این دو گروه یکى هستند یا حقوق شخصیتى بخشى از حقوق غیرمالى است; زیرا گاه برخى از حقوق در همان حال که مربوط به شخصیت هستند، شامل حقوق مالى نیز مى شوند; مانند: آزادى تجارت و آزادى انتخاب شغل.

5 - این نوع حقوق اغلب قابل انتقال به ورثه نیستند و با پایان گرفتن شخصیت حقوقى انسان ساقط مى گردند؛ در مواردى هم این حق به ورثه قانونى انتقال مى یابند؛ مثلا، ورثه شخص نسبت به کالبد بى جان او حق داشته، مى توانند نسبت به کفن و دفن جسد او تصمیم بگیرند. و یا بر اساس ماده 12 قانون «حمایت حقوق مؤلّفان و مصنّفان و هنرمندان»، حق معنوى مؤلّف و هنرمند، پس از فوت او تا مدت سى سال به عهده ورثه اوست[4].

6- حق مربوط به شخصیت، به وسیله طلبکاران قابل توقیف نیست. طلبکاران تنها مى توانند براى استیفاى طلب خویش، در خواست توقیف اموال مادى بدهکار را بدهند. بر اساس ماده 65 قانون اجراى احکام مدنى، مصوّب 1356 نمى توان تألیفات و ترجمه هاى مؤلّف را توقیف نمود.

7 - برخى از حقوق شخصیتى قابل سلب و اسقاط نیستند؛ مانند اهلیّت تمتّع یا قابلیت دارا شدن حق. قانون مدنى ماده 959 مى گوید: «هیچ کس نمى تواند به طور کلى، حق تمتع یا حق اجراى تمام یا قسمتى از حقوق مدنى را از خود سلب کند». همچنین 960قانون مدنى مى گوید: «هیچ کس نمى تواند از خود سلب حریّت کند و یا در حدودى که مخالف قوانین و یا اخلاق حسنه باشد، از استفاده از حریّت خود صرف نظر نماید.

مقاله

نویسنده شعبانعلی جباری
جایگاه در درختواره حقوق خصوصی - حقوق مدنی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب شخصیت متعالی و سلامت روانی در پرتو خداآگاهی

کتاب شخصیت متعالی و سلامت روانی در پرتو خداآگاهی

دین‌داری و معنویت خواهی چگونه سلامت روانی ما را تأمین می‌کند؟ سازوکار و نحوه اثر آن چگونه است؟ آیا اثر مذهب صرفاً به نیروهای متافیزیکی آن وابسته است؟...

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

ضمان و اقسام آن

No image

شرایط شکلی صدور برات

استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

یکی از اصول حاکم بر اسناد تجاری، اصل غیر قابل استناد بودن ایرادات در مقابل سند تجاری می‌باشد طبق این اصل، اسناد تجاری به خودی خود معرّف طلب صاحب آن می‌باشند و روابط حقوقی که ممکن است بین امضاکنندگان و ظهرنویسان موجود باشد و ادّعاهایی که هر یک از آنها بر دیگری درباره معامله‌ای که به صدور سند تجاری منجر شده است، در حقوق صاحب سند تجاری، تأثیری ندارد و سند تجاری گردش کرده و از طرف دارنده اصلی به دیگری منتقل شده و یک سند مستقل از رابطه حقوقی اصلی است
Powered by TayaCMS