دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آتاترک؛ پرچمدار غرب گرایی در آناتولی

هنگامی که پس از پایان جنگ جهانی اول، بخش‌های وسیعی از خاک امپراتوری عثمانی به اشغال نیروهای متفقین درآمد، شرایط سیاسی و اجتماعی این کشور نیز، دچار هرج و مرج و آشفتگی شد.
آتاترک؛ پرچمدار غرب گرایی در آناتولی
آتاترک؛ پرچمدار غرب گرایی در آناتولی

هنگامی که پس از پایان جنگ جهانی اول، بخش‌های وسیعی از خاک امپراتوری عثمانی به اشغال نیروهای متفقین درآمد، شرایط سیاسی و اجتماعی این کشور نیز، دچار هرج و مرج و آشفتگی شد. سلطان محمد ششم، آخرین امپراتور عثمانی، قادر به کنترل اوضاع نبود. نفوذ نظامیان در امور، هر روز بیشتر از قبل می‌شد. از دید برخی مورخان، دست‌هایی از آن سوی مرزها، درصدد بود به حیات «مرد بیمار اروپا»، یعنی امپراتوری عثمانی، پایان دهد. این مهم، با قدرت گرفتن افسری «تسالونیکی» به نام «مصطفی کمال پاشا»، سرعت بیشتری پیدا کرد. «مصطفی کمال» در سال 1260 هـ.ش، در شهر «تسالونیک»، واقع در شمال یونان امروزی، دیده به جهان گشود. والدین وی، ترک‌تبار بودند. او پس از طی دوران تحصیل ابتدایی، به دانشکده افسری(مکتب حربیه) رفت و نظامی شد. «مصطفی کمال» در زمره افسرانی قرار داشت که در جبهه‌های مختلف جنگیده و البته در این نبردها، افتخاراتی به دست آورده بودند. با محاصره کامل شبه جزیره آناتولی، مرکز اصلی استقرار قدرت امپراتوری عثمانی، متفقین توانستند استامبول را وادار به پذیرش خواسته‌هایشان کنند.

پایان کار امپراتوری عثمانی

هر چند مورخان امروزی ترکیه برآنند که «مصطفی کمال» رهبری جنگ استقلال را برعهده داشت و توانست کشور ترکیه را بنیان گذاری کند؛ اما پذیرش این ادعا، در شرایطی که متفقین با گرفتن تمام متصرفات عثمانی در میان رودان، شمال آفریقا و شبه جزیره عربستان به تشکیل و بقای کشوری به نام ترکیه رضایت دادند، کمی ساده‌انگارانه است. «مصطفی کمال» با استفاده از نفوذ خود در میان نظامیان، پایه‌های قدرتش را مستحکم کرد. او با تشکیل مجلس مؤسسان در سال 1301هـ. ش، توانست نظام پادشاهی عثمانی را از بین ببرد و سی و ششمین امپراتور عثمانی را به جزیره مالت تبعید کند. با این اقدام، امپراتوری عثمانی عملاً محو و نابود شد؛ هر چند «عبدالمجید دوم»، مدتی به عنوان امپراتور عثمانی، به ظاهر حکومت را در دست داشت، اما در نهایت او نیز به تبعید فرستاده شد و «مصطفی کمال»، در سال 1302، به عنوان نخستین رئیس‌جمهور ترکیه، قدرت را به دست گرفت. او برای آن‌ که خیالش از بابت حمایت غرب راحت باشد، «عصمت اینونو»، دوست و مشاورش را راهی لوزان سوئیس کرد تا با امضای قراردادی، بر تجزیه امپراتوری عثمانی مُهر تأیید بزند و در عوض، بقای حکومت خود در منطقه آناتولی را با نام «جمهوری ترکیه» تضمین کند.

نخستین گام‌ها برای ایجاد دیکتاتوری

«مصطفی کمال»، پس از به دست گرفتن قدرت، تصمیم به ایجاد دگرگونی‌های اساسی در فرهنگ، اقتصاد و سیاست ترکیه گرفت. او به شدت معتقد بود که باید اسلام از عرصه سیاست این کشور محو شود. طبعاً این رویکرد، مخالفان فراوانی در ترکیه داشت. مردم این کشور، طی قرن‌ها، دلبستگی ویژه‌ای به آموزه‌های اسلامی پیدا کرده بودند و نمی‌خواستند به تغییرات تحمیلی دولت جدید، تن دهند. از سوی دیگر، اقلیت‌های قومی و مذهبی ساکن آناتولی، در برابر رویکرد به ظاهر ملی‌گرایانه «مصطفی کمال» که در صدد بود با اشاعه پان‌ترکیسم، عملاً بر اصالت و ریشه‌های آن ها، خط بطلان بکشد، به سختی مقاومت می‌کردند. سیاست «مصطفی کمال» که مجلس ملی ترکیه، بعدها لقب «آتاترک»(پدر ملت ترک) را به وی اعطا کرد، برای درهم شکستن اعتراضات، توسل به خشونت و سرکوب بود. او در ابتدای کار، تعدادی از جریان‌های قدیمیِ مذهبی در آناتولی را هدف حملات خود قرار داد و سران آن ها را اعدام یا تبعید کرد. علوی‌های مناطق شرقی آناتولی، یکی از این جریان‌ها بودند که اسناد مربوط به قتل‌عام‌ وحشیانه آن ها، به تازگی منتشر شده و مسئولان ترکیه را ناگزیر از عذرخواهی کرده ‌است. در گام بعدی، اقلیت‌های نژادی به ویژه کُردها، هدف سرکوب نیروهای «آتاترک» قرار گرفتند. او با در اختیار داشتن زیرساخت‌های امپراتوری مضمحل عثمانی و ارتشی که فرمانبردارش بود، به سرعت کار سرکوب مخالفان را به پایان رساند و تغییرات فرهنگی مد نظر خود را آغاز کرد.

زدودن آثار فرهنگ اسلامی از ترکیه

«آتاترک» اهتمام فراوانی به زدودن آثار فرهنگ و اندیشه اسلامی از ترکیه داشت. او در ابتدای کار، مدارس دینی را به شدت محدود کرد و نظارت بر امور دینی را به نام دولت، در اختیار گرفت. بر اساس طرح «آتاترک»، لباس‌های سنتی مردم ترکیه که می‌توانست نشان دهنده پیوندهای فرهنگی آن ها با شرق اسلامی باشد، کنار گذاشته و بر سر گذاشتن کلاه «فینه»، سر پوش سنتی ساکنان امپراتوری عثمانی، ممنوع اعلام شد. محتوای کتاب‌های درسی تغییر کرد و الفبای عربی، جای خود را به الفبای لاتین داد. از آن پس، اتباع ترکیه ناچار بودند از حروفی برای نوشتن استفاده کنند که کمترین ارتباطی با پیشینه فرهنگی، اعتقادی و حتی ملی آن ها نداشت. این اقدام، در ابتدا با مقاومت شدید علما و مردم ترکیه روبه رو شد. آن ها اعتقاد داشتند این اقدام، ترکیه را از سرزمین‌های اسلامی جدا می‌کند؛ اما این‌جا نیز، حربه قدرت نظامی به کار «آتاترک» آمد و او خط جدید را که ترکی استامبولی با آن نوشته می‌شد، به مردم تحمیل کرد. مدتی بعد، «آتاترک» به مقابله با حجاب اسلامی پرداخت. با این حال، رویکرد او در این زمینه، مانند برنامه کشف حجاب پهلوی اول در ایران نبود و شدت عمل کمتری داشت.

آخرین روزهای عمر آتاترک به روایت افسران ارتش ترکیه

«آتاترک» پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، درگذشت. «حسین فردوست»، دوست و ندیم محمدرضا پهلوی، در خاطراتش، به نقل از افسران ترکیه در پیمان سنتو، روزهای پایانی عمر «آتاترک» را شرح داده است. به نوشته او، «مصطفی کمال»، به دلیل زیاده‌روی در مصرف مشروبات الکلی، در روزهای پایانی عمرش، به بیماری حاد کبدی مبتلا شده بود. «عصمت اینونو» که باید او را مغز متفکر و پشت پرده اقدامات «آتاترک» بنامیم، در آن زمان، نخست‌وزیر ترکیه بود و می‌کوشید تا وضعیت جسمانی و رفتارهای غیراخلاقی «آتاترک» در روزهای پایانی عمرش، به بیرون درز نکند. به نوشته «فردوست»، او با وجود بیماری شدید، دست از می گساری و روابط غیراخلاقی بر نمی‌داشت و همین رفتار، مرگ او را رقم زد. «آتاترک» در آبان‌ماه سال 1317، در سن 57 سالگی درگذشت. با وجود وقایع تلخ و ناگواری که در دوران حکومت او رقم خورد و نیز دستورهای وی برای سرکوب و قتل‌عام مخالفان، امروزه دولت ترکیه می‌کوشد تا از وی، به نام بنیان گذار ترکیه نوین، تجلیل به عمل آورد. با این حال، اقدامات دیکتاتورمآبانه و سرکوبگرانه وی، آن‌قدر مشهور و مستند است که با چنین تلاش‌هایی نمی‌توان بر روی حقیقت وقوع آن ها، سرپوش گذاشت.«آتاترک» در دوران زمامداری‌اش، ارتباط نزدیکی با رضاخان در ایران داشت. پهلوی اول به تغییرات مد نظر «آتاترک»، علاقه‌مند بود و به نوعی، او را الگویی مناسب برای خود می‌دانست. به همین دلیل، تنها سفر خارجی رضاخان در دوران سلطنتش، به ترکیه بود. او پس از بازگشت از ترکیه، درصدد برآمد تغییرات همتای ترکیه‌ای خود را در ایران انجام دهد؛ اقداماتی که وقایعی تلخ همچون واقعه خونین مسجد گوهرشاد را در پی داشت.

نویسنده : جواد نوائیان رودسری

روزنامه خراسان

تاریخ انتشار: یکشنبه 7 آبان ماه 1396

مقاله

نویسنده جواد نوائیان رودسری

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب

کتاب نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب

کتاب «نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب» مجموعه مقالاتی است که در فضای جامعه غرب در انتقاد از ابعاد نظری و عملی فمینیسم نگاشته شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

پناهنده Refugee

پناهنده Refugee

اصطلاح «پناهنده»، «پناهندگان» و «پناهندگی» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر بسیار متداول بوده و به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
الزام آور Binding

الزام آور Binding

اصطلاح «الزام‌آور» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر در ترکیب‌‌‌‌های مختلفی از جمله «معاهده الزام‌آور»
اعلامیه استقلال Declaration of Independence

اعلامیه استقلال Declaration of Independence

از جمله مهمترین تحولات مربوط به دوران اواخر عصر روشنگری، وقوع حوادث سیاسی و انقلاب‌های حقوق بشری و جنبش‌های آزادی خواهانه‌ای است که دست آوردهای حقوق و آزادی‌های فردی مهمی از آنها ناشی شده است.
No image

پروتکل Protocol

واژه «پروتکل» از جمله واژگانی است که در نام‌گذاری برخی از مهمترین اسناد حقوق بشری متعلق به نظام‌های بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشری نیز به  کار گرفته شده است.
پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

بی‌تردید میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)

پر بازدیدترین ها

میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966) که گاهی از آن به اختصار تحت عنوان «میثاق حقوق مدنی و سیاسی» یا با علایم اختصاری ICCPR یا CCPR نیز در متون یاد می‌شود در زمره مهمترین اسناد بین المللی در حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی است که منعکس کننده حقوق معروف به نسل اول حقوق بشر است.
حق حیات

حق حیات

حق حیات عبارت است از اینکه انسان حق بنیادی برای زندگی کردن دارد. از آنجایی که حقوق بشر منوط به زنده بودن بشر است، حق زندگی بر حقوق دیگر اولویت دارد؛ زیرا بدون حیات، دیگر حقوق، ارزش یا کاربرد ندارد.
کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارها و مجازات های ظالمانه، غیر انسانی و تحقیر آمیز  Convention Against Torture and other Cruel, Inhuman or Degrading Treatment or Punishment

کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارها و مجازات های ظالمانه، غیر انسانی و تحقیر آمیز Convention Against Torture and other Cruel, Inhuman or Degrading Treatment or Punishment

عمل ننگین شکنجه یکی از بارزترین موارد نقض حقوق بشر است که به شدید ترین وجه کرامت انسان را مورد تعرض قرار می‌دهد و در راستای مبارزه با آن اقدامات بین المللی و منطقه‌ای و ملی متعددی تاکنون صورت پذیرفته است.
Powered by TayaCMS