33- امام (ع) به فرزندش امام حسن (ع) فرمود:
يَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً- لَا يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ- إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ- وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ- فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ- وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ- فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ- وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ- فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ
ترجمه
«پسرك من، از من، چهار نصيحت را به ياد داشته باش، و هم چنين چهار چيز را كه با وجود آنها هر چه را به جاى آورى، زيانى به تو نرساند: بالاترين توانگرى عقل، و بزرگترين بيچارگى بى خردى، و ترسناكترين چيز خودبينى، و گرامى ترين بزرگى، خوش خويى است.
پسرم، مبادا با احمق دوستى كنى كه چون بخواهد به تو نفعى برساند، زيان مى رساند، و از دوستى با بخيل دورى كن، كه او تو را از آنچه بيشتر بدان نيازمندى، باز مى دارد، و از دوستى بدكار بپرهيز، كه تو را به اندك چيزى بفروشد، و از دوستى با كسى كه پر دروغگو است دورى كن كه او همچون سرابى، دور را نزديك و نزديك را دور مى نماياند».
شرح
امام (ع) فرمود: «أربعا و أربعا» براى اين كه چهار مورد اوّل، در يك زمينه يعنى كسب فضايل اخلاق نفسانى و چهار مورد دوم از سنخ رفتار با مردم است.
بعضى گفته اند: از آن جهت است كه دسته اوّل از سنخ اثباتى و دسته دوم سلبى مى باشند.
امّا چهار مورد اوّل عبارتند از: 1- عقل، مقصود امام (ع) مرتبه دوم از مراتب عقل نظرى موسوم به عقل بالملكه، است كه بدان وسيله از علوم بديهى، حسّى و تجربى، قوّه اى براى نفس حاصل مى شود، كه آن را به علوم نظرى مى رساند. تا در نتيجه، مراتب عقلى پس از اين مرتبه، به دست آيد. و امام (ع) با بيان اين كه عقل، بالاترين سرمايه و توانگرى است، فرزند خود را بدان ترغيب فرموده است توضيح آن كه چون به وسيله عقل، دنيا و آخرت به دست مى آيد، بنا بر اين، عقل بزرگترين وسيله توانگرى است و بى نيازى بدان وسيله حاصل مى شود.
2- حماقت كه عبارت از همان صفت ناپسند كودنى، و جنبه كمبود عقل مورد ذكر است امام (ع) با بيان اين كه آن بزرگترين بيچارگى است فرزند را از آن برحذر داشته است، زيرا وسيله تهى دستى از كمالات بويژه كمالات نفسانى است كه باعث بى نيازى تمام عيار است بنا بر اين بى خردى و حماقت بزرگترين بيچارگى است.
3- خودبينى، كه عبارت از صفت ناپسند تكبّر و نقطه مقابل تواضع و فروتنى است. امام (ع) با بيان اين كه خودبينى ترسناكترين چيز است فرزندش را از آن برحذر داشته است. بديهى است كه آن مهمترين عامل ترس و بيزارى دوستان است، زيرا تواضع شخص فروتن چون باعث نزديك شدن ديگران و علاقه شديد آنها به انسان مى گردد، بنا بر اين ضدّ آن [تكبّر] باعث نفرت و ترس بيشتر مردم از وى خواهد بود.
4- خوش خويى، امام (ع) با بيان اين كه خوش خويى گرامى ترين بزرگى و شخصيّت است از آن رو كه والاترين كمالات جاودانه است، آدميان را تشويق به خوش خويى فرموده است. اين صفات مورد نفرت و يا مورد ترغيب، مقدّمات صغرا براى قياسهاى مضمرند.
امّا چهار مورد دوّم: 1- زنهار از دوستى نادان، امام (ع) از اين عمل برحذر داشته است به دليل پى آمدى كه نادانى دوست نادان دارد، يعنى نهادن زيان به جاى سود- آنجا كه به قصد سود رساندن است- چون بين سود و زيان فرقى نمى گذارد.
2- زنهار از دوستى با بخيل. امام (ع) از آن رو كه بخل شخص بخيل باعث خوددارى او از برآوردن نياز دوستش مى گردد، از اين عمل برحذر داشته است. كلمه: احوج حال است براى ضمير در عنك.
3- زنهار از دوستى بدكار، بدكارى صفت ناپسند رها كردن فضيلت عفّت و پاكدامنى است. امام (ع) به دليل پيامد آن كه بى وفايى و فروختن دوست به اندك چيزى است، از دوستى بدكار برحذر داشته است.
4- زنهار از دوستى با كذّاب. امام (ع) با تشبيه آن به سراب از چنين دوستى برحذر داشته است و با اين عبارت: يقرّب...، به وجه شبه اشاره فرموده است.
توضيح مطلب از اين قرار است كه شخصى كه پر دروغگو است، حقيقت آنچه را كه به زبان مى آورد پوشيده مى دارد و در نتيجه كارهاى مشكل و دور را آسان جلوه مى دهد و دسترسى بدانها را ساده مى نمايد، و كارهاى آسان نزديك را دور ساخته و مطابق هدفهايى كه دارد با سخن دروغش آنها را دور جلوه مى دهد، با اين كه در واقع آن طور نيست، مانند سرابى كه آب به نظر مى رسد در صورتى كه آب نيست.
تمام چهار مورد زنهار كه با عبارت: فانّه همراهند، مقدمات صغرا براى قياسات مضمرى هستند كه كبراى مقدّر آنها چنين است: و هر آن كس كه اين طور باشد از دوستى و همصحبتى با او بايد حذر كرد. توفيق از جانب خداست.
( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 443 - 445)
|