دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حکمت 437 نهج البلاغه : انسان شناسی

حکمت 437 نهج البلاغه به موضوع "انسان شناسی" می پردازد.
No image
حکمت 437 نهج البلاغه : انسان شناسی

متن اصلی حکمت 437 نهج البلاغه

موضوع حکمت 437 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 437 نهج البلاغه

437 وَ قَالَ عليه السلام إِذَا كَانَ فِي رَجُلٍ«» خَلَّةٌ رَائِقَةٌ فَانْتَظِرُوا [منْهُ ] أَخَوَاتِهَا

موضوع حکمت 437 نهج البلاغه

انسان شناسى

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

437- امام عليه السّلام (در باره پيشرفت صفات) فرموده است 1 هر گاه در كسى صفت و خوى شگفت آورنده اى باشد (خواه نيك و خواه زشت) همانندهاى آنرا منتظر باشيد (كه خوبتر خواهد بود اگر آن صفت خوب بوده و زشتتر اگر آن صفت زشت باشد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1292 و 1293)

ترجمه مرحوم شهیدی

445 [و فرمود:] اگر در كسى خصلتى شگفت ديديد، همانند آن را انتظار بريد- چه طبيعت او وى را بر انگيزاند ديگر بار، بر كردن چنان كار- .

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 440)

شرح ابن میثم

419- و قال عليه السّلام:

إِذَا كَانَ فِي رَجُلٍ خَلَّةٌ رَائِقَةٌ فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا

اللغة

و الرائقة: المعجبة

المعنى

أى إذا كان في الإنسان خلق فاضل فإنّ طبعه مظنّة أن يكون فيه جملة من الأخلاق الفاضلة المناسبة لذلك الخالق و يتوقّع و ينتظر منه. كمن يكون من شأنه الصدق فإنّه ينتظر الوفاء و حسن الصحبة و بالعكس، و كمن يكون من شأنه العفّة فإنّه يتوقّع منه الكرم و المسامحة و البذل و الصداقة و المحبّة و نحوها، و كمن يكون شجاعا فإنّه يتوقّع منه عظمة الأئمّة و الحلم و الثبات، و كذلك من كان فيه ضدّ ذلك من الرذائل.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 455)

ترجمه شرح ابن میثم

419- امام (ع) فرمود:

إِذَا كَانَ فِي رَجُلٍ خَلَّةٌ رَائِقَةٌ فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا

لغت

رائقة: شگفت آور

ترجمه

«هر گاه كسى داراى صفتى شگفت آور باشد، نظير آن را از وى انتظار داشته باشيد».

شرح

يعنى: هر گاه در انسان خوى برجسته اى باشد، دليل آن است كه طبع او زمينه دارد كه تمام اخلاق خوب كه مناسب با آن خلق برجسته است در آن پيدا شود، و بايد انتظار آنها را داشت، مثل كسى كه روشش راست گويى است بنا بر اين از او انتظار وفادارى، و رفاقت خوب مى رود، و به عكس (يعنى از آدم با وفا مثلا انتظار راستگويى مى رود) و مثل كسى كه روشش پاكدامنى است، از او بزرگوارى، گذشت و بخشش، راستى و دوستى و امثال اينها نيز توقّع است، و باز مانند كسى كه دلير باشد از او انتظار عظمت رهبران و بردبارى و پايدارى مى رود، و همچنين كسى كه داراى صفاتى بر خلاف اينها از صفات رذيله باشد [از او نيز انتظار صفات رذيله ديگر مى رود.].

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 770 و 771)

شرح مرحوم مغنیه

438- إذا كان في رجل خلّة ذائعة فانتظروا أخواتها.

المعنى

إذا رأيت نفحة خير من إنسان فارتقب أمثالها و نظائرها، لأن تلك النفحة ثمرة من شجرة، و فرع من أصل. و تقدم مع الشرح قوله في الخطبة 16: «حق و باطل، و لكل أهل» و في الحكمة 416: «ان للخير و الشر أهلا».

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 471 و 472)

شرح شیخ عباس قمی

89- إذا كان في رجل خلّة رائقة [رائعة- خ ل ]، فانتظروا منه أخواتها.«» مثال ذلك إنسان مستور الحال عنّا رأيناه و قد صدرت عنه حركة تروعك و تعجبك، إمّا لحسنها أو لقبحها، فينبغي أن ينتظر و يترقّب منه أخوات ما وقع منه، و ذلك لأنّ العقل و الطبيعة التي فيه المحرّكة له إلى فعل تلك الحركة، لا بدّ أن تحرّكه إلى فعل ما يناسبها، لأنّها ما دعته إلى فعل تلك الحركة لخصوصيّة تلك الحركة، بل لما فيها من المعنى المقتضي وقوعها، و هذا يتعدّى إلى غيرها ممّا يجانسها، و لذلك لا ترى أحدا قد شرب الخمر إلّا و سوف يشربها فيما بعد، و بالعكس في الأمور الحسنة.

( . شرح حکم نهج البلاغه، ، ص77 و 78)

شرح منهاج البراعة خویی

(423) و قال عليه السّلام: إذا كان في رجل [الرّجل ] خلّة رائقة فانتظروا أخواتها.

اللغة

(الرائقة): المعجبة.

المعنى

مصدر الصفات البارزة في الانسان ملكات نفسانية و استعدادات عقلية كامنة، فانّ الانسان يكون كالمعدن العميق باطنه و ما يصدر منه من الأقوال و الأفعال و الخلال مظاهر لكمونه و انفجار لعيونه المستورة في وجوده، فكما أنّ ظهور قطعة من حجر الذهب في جبل يدلّ على أنّ الجبل ذهب، و خروج شربة ماء من عين يدلّ على ما يخزن فيه من الماء العذب أو المرّ، فكذلك ظهور خلّة من الانسان نموذج عمّا في وجوده و كمونه من الخلال المشابهة لها فيستدلّ بها عليها.

الترجمة

چون در مردى صفت برجسته اى باشد از او انتظار همانندهايش را داشته باشيد.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 517)

شرح لاهیجی

(475) و قال (- ع- ) اذا كان فى الرّجل خلّة رائعة فانتظر اخواتها يعنى و گفت (- ع- ) كه هر گاه باشد در مرد خصلت و صفت خوب خوشاينده پس منتظر باش همشيرهاى از خصلت را يعنى سائر صفات و اخلاق او را زيرا كه شايد همشيرهاى ان خوبتر و خوشاينده تر باشند

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 331)

شرح ابن ابی الحدید

454وَ قَالَ ع: إِذَا كَانَ فِي رَجُلٍ خَلَّةٌ رَائِعَةٌ فَانْتَظِرُوا مِنْهُ أَخَوَاتِهَا مثال ذلك إنسان مستور الحال عنا- رأيناه و قد صدرت عنه حركة تروعك و تعجبك- إما لحسنها أو لقبحها- مثل أن يتصدق بشي ء له وقع و مقدار من ماله- أو ينكر منكرا عجز غيره عن إنكاره أو يسرق أو يزني- فينبغي أن ينتظر و يترقب منه أخوات ما وقع منه- و ذلك لأن العقل و الطبيعة- التي فيه المحركة له إلى فعل تلك الحركة- لا بد أن تحركه إلى فعل ما يناسبها- لأنها ما دعته إلى فعل تلك الحركة لخصوصية تلك الحركة- بل لما فيها من المعنى المقتضي وقوعها- و هذا يتعدى إلى غيرها مما يجانسها- و لذلك لا ترى أحدا- قد اطلعت من حاله يوما على أنه قد شرب الخمر- إلا و سوف تطلع فيما بعد منه على أنه يشربها- و بالعكس في الأمور الحسنة- لا ترى أحدا قد صدر عنه فعل من أفعال الخير و المروءة- إلا و ستراه فيما بعد فاعلا نظيره أو ما يقاربه- . و شتم بعض سفهاء البصرة الأحنف شتما قبيحا فحلم عنه- فقيل له في ذلك- فقال دعوه فإني قد قتلته بالحلم عنه- و سيقتل نفسه بجراءته- فلما كان بعد أيام جاء ذلك السفيه فشتم زيادا- و هو أمير البصرة حينئذ- و ظن أنه كالأحنف فأمر به فقطع لسانه و يده

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 95)

شرح نهج البلاغه منظوم

[436] و قال عليه السّلام:

إذا كان فى رجل خلّة رائقة- فانتظروا أخواتها.

ترجمه

هرگاه در كسى خوئى فوق العاده خوش (و يا ناخوش) يافت شود، مانندهاى آنرا از او چشم داشته باشيد.

نظم

  • شگفت افزا اگر ديديد خوئىز شخصى ور بزشتى يا نكوئى
  • فريبش را نبايد خورد يك بارهمانند و را زو چشم مى دار
  • بدانكار ار هماره بود انبازبدانكه او بدان خو هست دمساز
  • گلى در باغ اگر گاهى ببار استمپندار از يكى گل كى بهار است
  • درختان چون ز گلهاى بهارىبدوش خويش بگرفتند بارى
  • فزايد چون چمن بر حسن منظرشود بستان ز بوى گل معطّر
  • بهار و موسم ارديبهشتى استكه از هر سو وزان باد بهشتى است

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 218)

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 139 نهج البلاغه : علمى، اخلاقى، اعتقادى

موضوع حکمت 139 نهج البلاغه درباره "علمى، اخلاقى، اعتقادى" است.
No image

حکمت 289 نهج البلاغه : ضرورت عبرت گرفتن

حکمت 289 نهج البلاغه به موضوع "ضرورت عبرت گرفتن" می پردازد.
No image

حکمت 445 نهج البلاغه : راه غرور زدایی

حکمت 445 نهج البلاغه به موضوع "راه غرور زدایی" می پردازد.
No image

حکمت 423 نهج البلاغه : اقسام روزی

حکمت 423 نهج البلاغه به موضوع "اقسام روزی" اشاره دارد.
No image

حکمت 127 نهج البلاغه : ضرورت ياد مرگ

حکمت 127 نهج البلاغه موضوع "ضرورت ياد مرگ" را بیان می کند.
Powered by TayaCMS