دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من

در موضوع حجاب در مراسم‌های دینی نیز چاره‌ای جز گسترش و توانمندسازی احساس مسئولیت اجتماعی و فرهنگی نسبت به این پدیده در هیئتی‌ها (از مستمع تا متولی) وجود ندارد، جامعه در دوره انقلابی به معنای مرسوم آن قرار ندارد که اقدامات انقلابی را بتوان تجویز کرد.
کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من
کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من

نویسنده: دکتر علیرضا مؤمن آرانی

موضوع: جامعه‌شناسی، حجاب

 

جامعه تا نسبت به موضوعی نگران نشود و با این نتیجه نرسد که باید خودش برای نگرانی‌اش راه‌حل، مسیر و قاعده بگذارد، در موضوعات فرهنگی و اجتماعی ای مانند حجاب، ازدواج، طلاق، فرزندآوری... اتفاق زیادی نخواهد افتاد. به نظر باید به جای اینکه خیال جامعه و فرهنگ را از بابت این موضوعات در قالب راهکارهای ساختاری یا قانونی راحت کرد، باید به انها این مهم انتقال پیدا کند که اگر خودشان در این زمان، وارد صحنه نشود و سعی در تدبیر اوضاع نداشته باشند، دیر یا زود خود و خانواده شان دچار مشکلات و معضلات قابل پیش بینی خواهند شد و احتمالاً وضعیت در آینده بسیار سخت‌تر خواهد شد. این نگرانی را نباید مبتنی بر ادبیات سیاسی دنبال کرد، بلکه باید مبتنی بر ادبیات فرهنگی آن را جا انداخت تا در یک بازه زمانی چند ساله جامعه نسبت به موضوع وارد تجربه شده و خروجی‌های بهتر بگیرد. این موضوعات، موضوعاتی نیستند که به علل مختلف از جمله گستره، عمق، سرعت و شدت اثرات، خارج از فضای فرهنگی بتوان آنها را حل کرد. البته این به معنی ورود سیاسی به معنای عام هم نیست که حکومت را نسبت به موضوع بدون مسئولیت بدانیم. بلکه به این معناست که حکومت امکان و توان ورود به این عرصه‌ها را به شکلی که مسئولیت را بر دوش بکشد، ندارد. جامعه باید یاد بگیرد که مسئولیت‌های که قرن‌ها خودش بر دوش می‌کشید، را به‌واسطه شکل‌گیری حکومت دینی نمی‌تواند واگذار کند، بلکه باید به‌صورت جدی نسبت به حوزه تربیتی و مباشرتی خودش، حساس شده و ابتدا خود نسبت به مباشرت در این حوزه توانمند شود و سپس نسل‏های جدید را با این حساسیت  و برای این حساسیت پرورش دهد. واگذاری یا اعتماد و اطمینان به حکومت دینی، باید در حد و توان حکومت تعریف شود. اما این حد و توان بیشتر از آنی که مربوط به امکانات و قدرت در مباحث تربیتی باشد، بیشتر مربوط به سطح مداخله، میزان و کیفیت رابطه و تماس در حوزه‌های تربیتی است. به عبارتی نهایتاً حکومت می‌تواند در حوزه پشتیبانی و توانمندسازی این حساسیت‌ها مداخله داشته باشد، اما برای اعمال و پیگیری این حساسیت‌ها تقریباً بسیار ضعیف است و لازم است این سطح از مداخله توسط نهادهای تربیتی (در وهله اول خانواده و در وهله بعد نهادهای دینی، آموزشی و رسانه‌ای) که در صحنه با این موضوع درگیرند دنبال شود. خارج‌کردن یا جابه‌جا کردن و یا وزن دهی نامتعادل به این نهادها، عملاً به‌هم‌ریختگی اجتماعی و فرهنگی را بیشتر خواهد کرد.

در موضوع حجاب در مراسم‌های دینی نیز چاره‌ای جز گسترش و توانمندسازی احساس مسئولیت اجتماعی و فرهنگی نسبت به این پدیده در هیئتی‌ها (از مستمع تا متولی) وجود ندارد، جامعه در دوره انقلابی به معنای مرسوم آن قرار ندارد که اقدامات انقلابی را بتوان تجویز کرد. اگر زیست دینی و اسلامی برای جامعه زنان ما، باحجاب داشتن مطلوب و دست‌یافتنی تلقی می‌شود، این حجاب داشتن فقط برای فضای هیئت یا زیارت مهم نیست، هرچند در این مکان اهمیت بیشتری دارد، بلکه حجاب داشتن برای زیست اجتماعی زنان مسلمان در تمامی عرصه‌ها باید برای هیئتی‌ها و سایر زنان مسلمان مهم باشد. توجه و خواستن این زیست در ابتدا باید توسط خود زنان و دختران پر رنگ شود و سپس از آن نگهداری و پرورانده شود. به عبارتی روشن‌تر زنان ایرانی اگر به دلایل مختلف حجاب را برای زیست مطلوب خود در جامعه لازم می‌دانند، باید نسبت به حفظ و نگهداری آن در تمامی حوزه‌ها فعال شوند و نظام حساسیت‌های خود را در نظر و عمل پرورش دهند و منتظر حاکمیت و ابزارهای آن نباشد. حاکمیت و خیلی از نهادها در بعد از انقلاب اسلامی، همواره از جامعه و فرهنگ عقب بوده‌اند و احتمالاً نمی‌توان امید زیادی به آنها برای جلوداری داشت. باید مبتنی بر احساس تکلیف دینی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین امکانات جامعه ما، یک حرکت عمومی در این زمینه راه انداخت و سپس به‌تناسب توان حاکمیت، از امکاناتش استفاده کرد. سپردن این حرکت به دستگاه بروکراتیک یا قوه قهریه حاکمیت، یک فرصت‌سوزی جدی است. باید از فرصت محرم برای فعال‌کردن خانواده‌ها، مساجد، هیئات، جلسات خانگی، مدارس، مجموعه‌های فرهنگی و دینی... در فرهنگ مسئولیت‌پذیری نسبت به حوزه‌های تربیتی و پرورشی خود، خانواده و فرزندان در وهله اول و نزدیکان و اطرافیان در وهله دوم استفاده کرد. باید به تداوم تربیت بعد از هیئت در طول سال به‌صورت مویرگی در تمام ظرفیت‌های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی فکر کرد که سال آینده با وضعیت به‌مراتب بهتری مواجه باشیم و حرف‌های دیگری برای رشد به‌جای مواجهه با آسیب‌ها بزنیم. اگر این حرکت یا نهضت تربیتی در ابعاد گسترده و با نیروی ایمان مردمی در سطح ملی آغاز شود، نه‌تنها جامعه با تهدید مواجه نخواهد بود، بلکه این قضایا یک فرصت استثنایی خواهد بود تا بتوان آینده بسیار درخشانی را در رابطه با زنان و دختران مسلمان این سرزمین ساخت.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

ویژگی های خانواده موفق از نظر اسلام

از دیدگاه اسلام انسانها از لحاظ ویژگیها ، توانایی و استعدادها متفاوت از یکدیگر هستند. بر این اساس در نظر گرفتن این تفاوتها را نیز در تربیت فرزندان در خانواده دارای اهمیت می‌داند. از نمونه احادیثی که ذکر شد و هزاران شواهد معتبر دیگر می‌توان به نقش اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام پی برد. اسلام سعادت و شقاوت فرد را تحت تاثیر خانواده چه در دوران قبل از تولد و چه بعد از تولد می‌داند.
No image

صدقه به فامیل واجبتر است یا دیگران؟!

نظر به این‌ که هر شخصی نسبت به بستگانش آگاهی بیشتری دارد و اگر در میان آنان شخص نیازمندی باشد وی را می‌شناسد بر این اساس، اگر همه ما به این وظیفه عمل کنیم دیگر در جامعه، نیازمند و فقیری موجود نخواهد بود.
No image

راهكارهای قرآنی برخورد با همسران و فرزندان نااهل

دشمنی زنان و فرزندان نااهل بر محور ایمان است: خداوند مؤمنان را خطاب قرار داده است و از جمله «عدو لكم» استفاده می شود كه فاصله و تضادی كه میان آنان و مؤمنین ایجاد می شود اختلافات خانوادگی معمول نیست بلكه اختلاف دینی است یعنی همسران و یا فرزندان نااهل رفتارهایی خلاف ایمان به خدا انجام می دهند.
No image

آداب معاشرت اجتماعی از نظر قرآن و اسلام

اینكه درمعاشرت چه معیارهایی را درنظر داشته باشیم تا معاشرت های ما انسان ساز و جامعه ساز باشد و ما را درمسیر اهداف و فلسفه آفرینش یاری رساند، موضوعی است كه درآیات دیگر قرآن به آن توجه داده شده است. در قرآن دست كم می توان هفت معیار و ملاك برای معاشرت های انسانی شناسایی كرد كه در اینجا به طور اجمال به آنها پرداخته می شود.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.
Powered by TayaCMS