دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جشنواره ای که معلوم نیست چیست! | مصاحبه با حسین معززی نیا

این جشنواره شبیه هیچ جشنواره‌ای در جهان نیست. هم هدفش نامشخص است و هم شکل برگزاری‌اش اشکالات مبنایی دارد. نه کمکی به رونق صنعت سینمای کشور می‌کند، نه بر اعتبار هنری آن می‌افزاید و نه اهداف مدیریت سینمای کشور را برآورده می‌کند…
جشنواره ای که معلوم نیست چیست! | مصاحبه با حسین معززی نیا
جشنواره ای که معلوم نیست چیست! | مصاحبه با حسین معززی نیا

تهیه و تنظیم: حسین محمودی فر

۱- آیا در رویهٔ سی‌ویک سالهٔ جشنواره فجر تغییر رویکردی وجود داشته است و یا می‌توان برگزاری جشنواره فجر را به دوره‌هایی تقسیم کرد که نوعی نگاه خاص در آن غالب بوده است؟ اساسا نگاه تحمیلی بر جشنواره فجر چه‌قدر توانسته است بر رویکرد فیلم‌سازان در تولید آثارشان تاثیر بگذارد؟
ــ اگر قرار باشد یک دسته‌بندی خیلی کلی انجام دهیم، می‌شود گفت جشنواره فجر تا زمانی که توسط فخرالدین انوار و سیدمحمد بهشتی برگزار می‌شد، کم‌و‌بیش بازتاب‌دهنده سیاست‌های سینمایی کشور بود. یعنی با تماشای مجموعه فیلم‌های نمایش‌داده‌شده در جشنواره می‌شد گفت مدیریت سینمای کشور می‌خواهد چه تفکری را بر سینما حاکم کند و سینمای ایران را به کدام سو ببرد. ترکیب هیئت داوران، نحوه اعطای جوایز و رتبه‌بندی فیلم‌ها هم با دیدگاه‌های دولتی همخوانی داشت. اما بعد از طی شدن آن دوره و آمدن مدیران بعدی، آن نوع تاثیرگذاری از بین رفت و جشنواره فجر تبدیل شد به یک جور گردهمایی سالانه که کل محصولات سینمای ایران را در آن نمایش می‌دهند. الان نزدیک به دو دهه است که این جشنواره تاثیر خاصی بر سینمای ایران نمی‌گذارد. هر مدیر جدید سلیقه منحصر به خودش را دارد و هر دبیر جدید جشنواره هم بر مبنای سیاست‌های آن مدیر یا دیدگاه شخصی خودش، تغییراتی در نحوه برگزاری این جشنواره ایجاد می‌کند. در‌‌نهایت، این جشنواره تشخصی پیدا نکرده و بیشتر محفلی است برای جمع‌شدن آدم‌ها در ایام دهه فجر.

۲- انتخاب فیلم‌های امسال بر چه اساس و دیدگاهی شکل گرفته است و به نظر شما چه تعداد فیلم واقعا خوب و در خور نامزدیِ جشنواره انتخاب شده‌اند؟
ــ ملاک انتخاب فیلم‌های امسال را باید هیئت انتخاب جشنواره توصیف کند، نه بنده. اگر این سئوال را از این حیث می‌پرسید که بنده عضو هیئت انتخاب بخش بین‌الملل بوده‌ام، معیار انتخاب فیلم‌های خارجی در جشنواره فجر بسیار متفاوت است با ملاک‌های انتخاب فیلم‌های ایرانی. بخش دوم سئوالتان را هم پس از برگزاری جشنواره می‌توانم پاسخ دهم. یعنی ابتدا باید مجموعه فیلم‌های جشنواره را دید تا بشود گفت چه تعداد فیلم خوب انتخاب شده. اما در هرصورت، سقف کیفی سینمای ایران مشخص است و بعید است به‌جز یکی دو استثنا، هیئت انتخاب آمده باشد و بی‌دلیل، فیلم‌های باکیفیتی را بیرون گذاشته باشد. اگر رفتیم و کل فیلم‌های بخش مسابقه را دیدیم و از کیفیتشان راضی نبودیم، نمی‌شود یقه هیئت انتخاب را گرفت. بالاخره آن‌ها با توجه به بضاعت سینمای ایران تعدادی فیلم را برگزیده‌اند.

۳- در این دو دوره اخیر شاهد آن بوده‌ایم که حجم فیلم‌های شرکت‌کننده در جشنواره بسیار زیاد شده‌اند. از طرفی بخش مستند هم وارد شده. آیا حجم زیاد فیلمهای شرکت کننده کمکی به بالا رفتن کیفیت فیلم‌ها می‌کند یا‌‌ همان یکی دو فیلم خوب هم در میان این فیلم‌ها به طور کامل گم می‌شوند؟
ــ  اگر مقصودتان، تعداد فیلم‌های انتخاب‌شده و شرکت‌داده‌شده در جشنواره است که اتفاقا دارید اشتباه می‌کنید؛ در دوره کنونی جشنواره، تعداد فیلم‌های بخش مسابقه کمتر شده که تدبیر درستی هم هست. اگر می‌خواهیم یک جشنواره استاندارد داشته باشیم تعداد فیلم‌های بخش مسابقه نباید زیاد باشد. در بخش مسابقه جشنواره‌های درجه یک دنیا معمولاً بیش از بیست و دو سه فیلم شرکت داده نمی‌شود.

۴- آیا جشنواره فجر در قیاس با جشنواره‌های مهم سینمایی حرفی برای گفتن دارد؟ اساسا جشنواره فجر را باید یک جشنواره صنعتی بدانیم و یا جشنواره‌ای هنری یا فرمایشی و تبلیغاتی؟
ــ نه، جشنواره فجر در قیاس با جشنواره‌های تراز اول دنیا متاسفانه هیچ محلی از اعراب ندارد. این جشنواره نه صنعتی است، نه هنری و نه حتی فرمایشی و تبلیغاتی. چون هیچ کدام از این اهداف را برآورده نمی‌کند. یعنی نه کمکی به رونق صنعت سینمای کشور می‌کند، نه بر اعتبار هنری آن می‌افزاید و نه اهداف مدیریت سینمای کشور را برآورده می‌کند. دلیل این بی‌خاصیتی هم این است که این جشنواره شبیه هیچ جشنواره‌ای در جهان نیست. هم هدفش نامشخص است و هم شکل برگزاری‌اش اشکالات مبنایی دارد. بخش بین‌الملل این جشنواره که از اساس مشکل دارد، بخش مسابقه سینمای ایران هم معلوم نیست در عمل چه کمکی به کدام بخش از سینمای ما می‌کند. همان‌طور که گفتم این جشنواره فقط یک محفل است برای این‌که منتقدان و سینماگران و گروه‌هایی از تماشاگران ده روز دور هم باشند. برای رسیدن به کدام هدف، نمی‌دانم. شاید خود همین دور هم بودن هدف این جشنواره است.

۵- بخش مستند جشنواره فیلم فجر تا کنون نتوانسته است اقبالی در اکران عمومی داشته باشد و چند سال هم این بخش به کلی تعطیل بود. این در حالی است که جشنواره مستقل برای فیلم‌های مستند کم نیستند. چه لزومی دارد این بخش باز هم در جشنواره فیلم فجر گنجانده شود و حتی صحبت بر سر این باشد که فیلم‌های این بخش هم در سالن اصلی به نمایش در بیایند؟
ــ به‌نظرم بعد از به راه‌افتادن جشنواره سینما حقیقت، دیگر لزومی ندارد در جشنواره فجر فیلم‌های مستند نمایش داده شود. جشنواره فجر هرچه جمع‌و‌جور‌تر و محدود‌تر برگزار شود معقول‌تر است. تجربه نشان داده مخاطب این جشنواره فقط دنبال تماشای فیلم‌های داستانی سینمای ایران است و به بخش‌های جنبی اهمیت چندانی نمی‌دهد. برای من هم اسباب تاسف است که سینمای مستند در کشور ما محل مناسبی برای عرضه ندارد و نمی‌تواند تماشاگران ثابت داشته باشد، ولی راه‌حل این مشکل این نیست که اصرار کنیم جشنواره فجر به نمایش فیلم مستند بپردازد.

۶- بخش فیلم کوتاه اسکار یا به بیانی دیگر یکی از راه‌های شناخت استعداد باعث شده که تازه‌کاران بتوانند در مقابل و هم‌زمان با استادان مسلم سینمایی جایزه‌شان را تحویل بگیرند، مسلم است که چنین امری در رویکرد اسکار به اینکه برای پیشرفت صنعت سینما تمام تلاش‌اش را می‌کند مؤثر است. چرا چنین بخشی از مهم‌ترین جشنوارهٔ هنری ایران کنار گذاشته شده است؟
ــ بحث اسکار اصولاً بحث جداگانه‌ای است. اسکار یک جشنواره نیست، بلکه یک مراسم است. مراسم‌های سینمایی آداب متفاوتی دارند؛ این مراسم‌ها نمایش فیلم ندارند، بلکه در پایان سال، برگزیده‌هایشان را انتخاب می‌کنند و در یک ضیافت چندساعته به همه‌ آن‌ها جایزه می‌دهند و تمام. این با جشنواره متفاوت است. کمتر جشنواره‌ معتبری در دنیا می‌یابید که هم مسابقه فیلم بلند داستانی داشته باشد، هم مسابقه فیلم کوتاه، هم مسابقه فیلم مستند، هم مسابقه عکس و پوس‌تر و... و تازه چندین و چند بخش غیررقابتی هم داشته باشد. تصور می‌کنم راه نجات جشنواره فجر این است که کوچک‌تر، محدود‌تر و با هدف‌گذاری مشخص برگزار شود، فیلمسازان فیلم کوتاه و مستند هم بروند سراغ جشنواره‌های تخصصی خودشان و ذهنشان را درگیر جشنواره فجر نکنند.


منبع:فیلم نوشتار

مقاله

نویسنده حسین محمودی فر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ارائه 94 مقاله از دانشگاه تبریز در 23 کشور جهان

ارائه 94 مقاله از دانشگاه تبریز در 23 کشور جهان

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه تبریز گفت: طی 9 ماهه نخست امسال 94 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز با حضور در مجامع علمی 23 کشور اروپایی و آسیایی آخرین دستاوردهای علمی پژوهشی خود را ارائه کردند.
حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز توسط محقق ایرانی دانشگاه کالیفرنیا
رفع دغدغه‌های معاصر با بهره‌گیری از آموزه‌های دینی

رفع دغدغه‌های معاصر با بهره‌گیری از آموزه‌های دینی

جدا از تمرکز بسیاری از رسانه بر دیدار میان پادشاه عربستان و پاپ، گروه‌ها، جوامع و نهادهای دینی طی هفته ای که گذشت به بررسی سهم خود در بحران ایدز، زمینه های تازه همکاری، عرفان و رابطه علم و دین تمرکز کردند تا فصل تازه ای از دغدغه های معاصر خود را با بهره گیری از آموزه های دینی برطرف کنند .
محقق ایرانی دانشگاه اوهایو از مایع شکمبه گاو برق تولید کرد

محقق ایرانی دانشگاه اوهایو از مایع شکمبه گاو برق تولید کرد

گروه فناوریهای نوین: سلولهای سوختی میکروبی تولید شده از گاوها می توانند روزی به کمک بشر آمده و به عنوان منابع ارزشمند و جایگزین انرژی نظیر برق مورد استفاده قرار گیرند.
کتاب " آیا دولت رفاه موجه است؟" منتشر شد

کتاب " آیا دولت رفاه موجه است؟" منتشر شد

انتشارات دانشگاه کیمبریج کتاب " آیا دولت رفاه موجه است؟" تألیف دانیل شاپیرو را روانه بازار نشر کرده است.

پر بازدیدترین ها

No image

اساس نواندیشی دینی ترکیب تغییر و ثبات است

استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل در نشستی که عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، گفت: مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی دو اصل تغییر و مداومت هستند. در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند. به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در نشست "نگاهی به افکار فقهی و درون فقهی نواندیشان دینی معاصر" که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، دکتر احمد کاظمی موسوی، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، به اندیشه‌های پنج نواندیش دینی در عصر حاضر، محمد اقبال لاهوری، محمود طه، ابوسلیمان، طه جابر و نصر حامد ابوزید پرداخت. دکتر کاظمی سخن خود را با اشاره به مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی آغاز کرد و آن را دو اصل تغییر و مداومت خواند و گفت: در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند و این اندیشمندان برای جلوگیری از تغییرات ناگهانی و انقلاب در اندیشه‌ها به تفسیر و نواندیشی می‌پردازند. وی که سالها به عنوان استاد دانشگاه مالزی به تدریس مطالعات اسلامی می‌پرداخته، در ادامه مهمترین شاخص اندیشه‌های محمد اقبال لاهوری را تأکید او بر خودباوری خواند و گفت: اقبال معتقد است که اگر انسان به خودش باور نداشته باشد، نمی‌تواند به سوژه مدرن بدل شود و همواره به صورت ابژه باقی می‌ماند. درحالی‌که در اصول دینی ما نیز بر بازگشت به خود تأکید شده است. او در کتاب "اسرار خودی"، به این موضوع با توجه به دو بحث انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین و تخلق انسان به خلق خدا تأکید می‌کند. دکتر کاظمی سپس با تأکید بر اینکه از نگاه اقبال، با ختم نبوت عقل جانشین وحی می شود، به معرفی اندیشه‌های محمود طه، نواندیش سودانی پرداخت و گفت: محمود طه با رساله "رساله الثانویه"، که غوغایی در جهان عرب به پا کرد، کوشید نشان دهد که در اسلام عقیده به مساوات و عدالت طبی اصل است و انسانها، زن و مرد در پیشگاه خدا یکسانند. وی با اشاره به روش تفسیر طه از آیات مکی و مدنی قرآن، به تأثیر او بر دیگر نواندیش مسلمان، عبدالحمید ابوسلیمان اشاره کرد و گفت: ابوسلیمان که مدتها رئیس دانشگاه بین المللی مالزی بوده، همچون نقیب العطاس بحث اسلامی کردن علوم را دنبال می‌کرده و با تأکید بر اصول ضرورت و تلفیق، بر اهمیت نواندیشی در اصول فقهی اسلامی صحه می‌گذارد. دکتر کاظمی به تأثیر اندیشه‌های ابواسحاق شاطبی بر تفکر ابوسلیمان تأکید کرد و گفت: شاطبی انسان بسیار متدینی بوده که در دو کتاب "مقاصد الشریفه" و "الموافقات" کوشیده با تفاسیر قشری از کتاب و سنت مخالفت کند. ابوسلیمان با تأکید بر اصل تلفیق معتقد است که بحران فکری مسلمانان در عصر جدید تحجر و ناتوانی از تلفیق با شرایط جدید است. او به‌خصوص در روابط بین‌الملل به فقه شافعی نقد دارد و از تفاسیر جنگ‌طلبانه پرهیز دارد. دکتر کاظمی در ادامه به اندیشه‌های طه جابر الفیاض العوانی، متفکر عراقی پرداخت و گفت: عوانی که دانش آموخته الازهر است، معتقد است که اصول فقه مهمترین منبع برای فهم منابع اسلامی هستند، اما برای فهم درست از آن باید سه کار صورت بگیرد: نخست درک درست سنت، دوم تشکیل شورای علما که متاسفانه صورت نگرفته است و سوم فهم مقاصد شریعت در بستر آنها. دکتر کاظمی بخش پایانی سخن خود را به معرفی اجمالی اندیشه‌های نصر حامد ابوزید، متفکر مصری مقیم هلند اختصاص داد و عنصر محوری در اندیشه او را وارد کردن هرمنوتیک به تفسیر متون و نصوص دینی خواند و گفت: ابوزید معتقد است که تمدن اسلامی، تمدن متن است، بر خلاف تمدن یونانی که تمدن عقل است و این را از سیره امام علی(ع) نیز می‌توان استنباط کرد. وی گفت: ابوزید همچون پیتر نورث راس، معتقد است که فهم یک متن با خواندنش شروع نمی‌شود بلکه پیشتر با گفتگویی آغاز می‌شود که آن متن با فرهنگی که ادراک خواننده را تشکیل می‌دهد، شروع می‌شود. وی بر این اساس معتقد است که سه عامل باعث بدفهمی ما از دیالوگ نص با خودمان می‌شوند: نخست اشتباه گرفتن دلالت لغوی با دلالت شرعی، دوم تفسیر نادرست آیات مدنی و مکی که به نظریه اشاعره در مورد لوح محفوظ منجر شده است و سوم آشفته شدن بستر محتوایی آیات. دکتر کاظمی در پایان گفت: از نظر ابوزید، منطوق آیات قرآن بسته به ثابت است، اما مفهوم آنها قابل فهم در هر عصری است و با این حساب مسلمانان همیشه در تاریخ بسته به ضرورت، مناسبت، مقاصد و اولویت ها به اجتهاد در نص و تعویق بعضی از نصوص می‌پرداخته‌اند.
Powered by TayaCMS