كلمات كليدي : خوارج، حكميت، امام علي (ع)، جنگ صفين، عبدالله بن وهب، نهروان، ازرقيه، نجديه، اباضيه
این گروه در جریان جنگ «صفین» پس از قضیۀ «حکمیت» از اکثریت مسلمانان جدا شدند. آنان معتقد بودند حکمیت، خلاف بوده، همگی به ویژه امام علی علیهالسلام باید از این لغزش توبه کنند. سرانجام دوازده هزار نفر به رهبری "عبدالله بن وهب " در اطراف کوفه گرد آمدند. اما امام علیسالع) و برخی از اصحاب او بارها با خوارج مناظره و مباحثه کردند. در نتیجه شماری از این کسان، موضع خود را رها کردند. سرانجام به دنبال قتل فجیع یکی از صحابه، امام علی علیهالسلام تصمیم به دفع فتنه خوارج گرفت. جنگی روی داد که به جنگ نهروان شهرت یافت در این پیکار خوارج کاملاً سرکوب شدند. کشته شدن شمار زیادی از مردان خوارج، بازماندگان خوارج را سخت متأثر کرد. به گونهای که بر آن شدند تا از امام علی علیهالسلام انتقام بگیرند. طبق نقل مشهور، سه تن از بازماندگان نهروان تصمیم گرفتند سه تن از شخصیتهای حادثهساز امت اسلام را، که عبارت بودند از - امام علی علیهالسلام ، معاویه بن ابوسفیان و عمرو بن عاص -از میان بردارند، تنها عبدالرحمان بن ملجم که مأمور کشتن امام علی علیهالسلام بود، موفق شد.
شورشهای خوارج
پس از انتقال خلافت به معاویه در سال41 ه.ق، خوارج علیه معاویه و امویان قیام کردند. طی جنگی که بین خوارج و معاویه روی داد، خوارج شکست خوردند. در سال 43ه.ق این گروه با رهبری مستورد بن علّفه خارجی در عراق شورش کردند و با مغیره بن شعبه، والی کوفه جنگیدند. در سال58ه.ق که عبیدالله بن زیاد فرمانروای مطلق العنان عراق بود، گروه زیادی از خوارج کشته شدند.
در دورانی که زیاد و فرزندش در عراق حکومت میکردند، خوارج سخت سرکوب شدند. نافع بن ازرق در بصره قیام کرد. در سال 75ه.ق حجاج بن یوسف ثقفی والی عراق شدیداً خوارج را سرکوب کرد.
در سال 77 ه.ق خوارج با رهبری شبیب بن ورقاء و قطری بن فجائت در کوفه و اهواز قیام کردند. در همین سال گروهی از خوارج یاد شده، پس از آن که شبیب در جنگ کشته شد، با فرماندهی قطری، که از ازارقه بود، به طبرستان کوچ کردند. امّا مهلّب فرمانده نظامی حجاج آنان را تا طبرستان تعقیب و سرکوب نمود. در سال 100ه.ق خارجیان عراق شورش کردند که در سال بعد سرکوب شدند. بهلول بن بشر در سال 119ه.ق در عراق دست به قیام زد که به وسیلۀ عاملان خلیفه هشام بن عبدالملک فرو پاشیدند. در سالهای پایانی خلافت امویان خوارج در عراق و دیگر جاها بر فعالیتشان افزودند. در سالهای سال 122 ه.ق تا سال 124ه.ق شورشهایی در آفریقا علیه امویان پدید آمد. در سال 126ه.ق تا سال 128ه.ق خوارج عراق با رهبری سعید بن بهدل و ضحّاک بن قیس شوریدند در آن سال ابوحمزه خارجی و عبیدالله بن یحیی طالب الحق در حضر الموت یمن قیام کردند. در سال 129ه.ق شیبان بن عبدالعزیز خارجی، قیام کرد که به دست عمر بن هبیره والی عراق کشته شد. در سال 130 ه.ق شیبان بن سلمه خارجی در خراسان طغیان کرد. در اواخر دوران اموی خوارج غالباً از موصل خروج میکردند و عمدتاً از آل بکر و بنیشیبان بودند. در این دوران خالد قسری، فرمانروای اموی عراق، شدیداً به سرکوب خوارج اهتمام میورزید. پس از فروپاشی امویان و تأسیس خلافت عباسیان، قیامهای خوارج همچنان ادامه یافت. در سال 132ه.ق گروهی از خوراج اباضی و نیز گروهی از صفریه در عمان خروج کردند که غالباً کشته شدند. در سال 136ه.ق خوارج آذربایجان قیام کردند. معبد بن حرمله شیبانی در سال 137ه.ق در جزیره شورش کرد و سال بعد کشته شد. فرقهای از خوارج در سال 139 ه.ق در ارمنستان قیام کردند. و از سال 140ه.ق تا آخر قرن سالسدۀ دوم هجری) خارجیان یمن و موصل و خراسان و سجستان و جزیره مکرراً قیام کردند و جملگی شکست خوردند.
هنگامی که در اواخر سدۀ دوم هجری قیروان به دست ابوعبدالله شیعی سال298ه.ق گشوده شد و پس از آن عبیدالمهدی سال322ه.ق قدرت را به دست گرفت و حکومت عبیدیان فاطمی را در شمال آفریقا بنیاد نهاد، ابو یزید نُکاری، علیه فاطمیان شیعی دست به قیامی گسترده زد. اما سرانجام شکست خورد . پس از آن، شورشهای خارجیان فروکش کرد.
عقاید خوارج
عقاید خوارج اولیه را میتوان به اختصار چنین برشمرد:
1-هر کس مرتکب گناه کبیره شود، از اصحاب جحیم است.
2-هر جا که خوارج حاکم نباشند، دارالکفر است.
3- هر کس در دارالکفر ساکن شود، کافر است و باید علیه او قیام کرد.
4- حکومت ابوبکر و عمر و شش سال اول حکومت عثمان و خلافت امام علی علیهالسلام تا پذیرش حکمیت، مشروع بود.
5-حکومت و امارت موروثی نیست.
6- انتخاب امام باید با رأی و انتخاب آزاد مردم صورت گیرد.
7-حکومت، اختصاص به امام علی علیهالسلام و فرزندان او ندارد.
8- جایز است که اساساً در عالم امامی نباشد.
9- خروج علیه امامی که خلاف سنّت عمل کند واجب است.
10- ضرورت وجود امام به دو دلیل است.
الف) امامت نماز
ب)فرماندهی جهاد.
فرقههای خوارج و عقاید آنها
مهمترین گروههای خوارج عبارتند از:
1- ازرقیّه؛ که به وسیله نافع بن ارزق حنفی پایهگذاری بوده است. نافع نخستین انشعابگر خوارج است
2- نجدیه: نجده بن عمر حنفی از یاران نافع بود، اما از او جدا شده فرقۀ نجدیه و یا نجدات را پدید آورد. ً علت اصلی انشعاب نجده، تندرویهای فکری و عملی ازرقیان بود.
3- اباضیه: مؤسس این فرقه عبدالله بن اباض تمیمی است که احتمالاً در سال 80 ه.ق در گذشته باشد. این فرقه از میانه روان خوارج به شمار میرفتند.