26 اردیبهشت 1396, 8:47
در چند روايت آمده بود كه پيامبر (ص) و امامان (ع) همچنان كه به آموختن قرآن اهتمام میورزيدند «درخواست خير» در كارها را نيز به ياران میآموختند. اين روايات نشان میدهند كه آثار اين عمل، همانند آثار قرآن كريم است كه عبارت است از:
اگر قلبی دارای ايمان نباشد، تلاوت قرآن كريم موجب ايجاد ايمان در قلب میشود و اگر ايمان دارد، موجب افزايش و رشد آن میشود. اميرمؤمنان علی (ع) میفرمايد: «قرآن موجب توليد ايمان است». «دعای قبل از هر كار» نيز دارای چنين آثار بلند و ارزشمندی است كه اگر انسان قبل از آغاز كار لحظهای توقف كند و قلب را به جانب خداوند روان سازد و از او خير و بركت بخواهد اين رفتار موجب ايجاد و افزايش ايمان میگردد.
قرآن موجب حيات روح و زنده ماندن دل است. اگر دل زنده شد به آن سوی عالم گرايش پيدا میكند، عشق به خدا و آخرت در آن قرار میگيرد و اين دنيای فانی را ديگر به حساب نمیآورد.
همراهی با قرآن باعث میشود كه امور زندگی از پراكندگی نجات پيدا كند و كارهای فرد جمع و جور شود و غم و غصه از صحنه زندگی رخت بربندد. در نتيجه چنين فردی اراده و توان خود را مصروف جهان پر از نور و ابدی میكند. اين آثار همچنان كه از تلاوت و همراهی با قرآن كريم برمیخيزد، با «ياد خداوند قبل از اعمال» نيز حاصل میگردد. آثار فوق از سنجش «ياد خداوند قبل از انجام كار» با قرآن كريم استفاده گرديد اما برای اين عمل آثار بسيار و نتايج با اهميت ديگری نيز هست كه اهم آنها را بدين شرح میتوان يادآور شد:
در امور زندگی عادت افراد بر اين است كه اسباب ظاهری را اصل قرار میدهند و تمام اميد و چشم خود را به آن میدوزند و خير و شر و نفع و ضرر خويش را در آنها میبينند با اينكه خداوند بر همه آنان غلبه دارد و قدرت او فوق تمام قدرتهاست و هيچ كس در برابر خواست او يارای ايستادن ندارد و همگان مقهور و مغلوب آن ذات مقدس هستند، ما انسانهايی را میبينيم كه چون از تربيت انبيا دور هستند اين حقيقت را ناديده میگيرند و سعادت و خوشبختی خود را در اسباب ظاهری میجويند. اينكه انسان از خداوند غفلت كند به اشخاص و افراد به طور مستقل رو آورد، خود نوعی شرك محسوب میشود. راه بيرون آمدن از چنين شركی، آن است كه انسان قبل از توجه به ديگران و وارد شدن در كارها از خداوند درخواست خير كند تا او اسباب خير را فراهم و موانع را مرتفع سازد.
تشخيص خوب از بد و خير از شر كار آسانی نيست. برای هر كس ميسر نيست كه آنچه در واقع، سعادت اوست دريابد و از آنچه مايه هلاكت است دوری كند، زيرا بسياری از اوقات، بر اثر اعمال خود استحقاق بلاهای ناگهانی را پيدا میكند. خداوند او را در كارها به خود وا میگذارد و لحظهای كه انسان از رحمت خداوند دور باشد از بليات و افتادن در راه هلاكت و شر در امان نخواهد بود. تنها راه علاج رهيدن از بلاها و راه يافتن به سعادت و خير، در توجه به خداوند و درخواست خير از او نهفته است. بنابراين جلب مصلحت و رسيدن به سعادت واقعی در گرو دل سپردن به حق و درخواست خير قبل از انجام هر كاری است. امام صادق (ع) میفرمايند: كسی كه بدون توجه به خداوند و درخواست خير در كاری وارد گشت اگر موفق نگرديد و يا بلايی به سراغ او آمد، جز خود را ملامت نكند. و نيز امام صادق (ع) میفرمايند: خداوند فرموده «از علامت شقاوت و بدبختی بنده من آن است كه كارها را انجام دهد و از من خير و مصلحت نخواهد».
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان