دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

براعت استهلال

No image
براعت استهلال

كلمات كليدي : علم بديع، براعت استهلال، حسن ابتداء، فاتحة الكتاب

براعت استهلال عنوان یکی از صنایع ادبی در علم بدیع است. «بَراعت» در لغت به معنیِ «تفوّق و برتری» و «استهلال» به معنیِ «آوای نوزاد در هنگام تولّد» است. «براعتِ استهلال» در دانش بدیع یا در علم تقریض، از فروعِ صنعتِ «حُسنِ اِبتدا»، و اخصّ از آن است.

براعت استهلال را بدان سبب بدین نام خوانده‌اند که سخنِ آراسته بدین صنعت، سخنی است که بر دیگر سخن‌ها برتری دارد، و همانندی آن با «آوای کودک به هنگام تولّد» آن است که کودک، چون آوا برآوَرَد، حیاتِ خود را اعلام می‌دارد، و روشن می‌شود که پسر است یا دختر، و از براعتِ استهلال نیز معلوم می‌شود که محتوا و مضمونِ نوشته یا سروده چیست.براعتِ استهلال آن است که آغازِ سخن مناسب حال گوینده و متناسب با مقصود وی باشد؛ یعنی مقدّمۀ سخن بر مسائل و مباحثی که در متن (ذوالمقدّمه)‌بیان می‌شود، دلالت کند. مانند:

افسرِ سلطانِ گل پیدا شد از طرْفِ چمن

مَقْدَمَش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن

(حافظ)

که به جلوسِ پادشاهی بر تختِ سلطنت اشاره دارد.

در این صنعت، نویسنده یا شاعر، با الفاظی دلپذیر و اشاراتی لطیف، مقدّمه‌ای مناسب و متناسب با موضوعی که می‌نویسد یا می‌سراید ترتیب می‌دهد، بدان‌سان که شنونده و خوانندۀ صاحبِ ذوقِ سلیم دریابد که مقصود او چیست، و پس از آن چه‌ می‌خواهد بگوید.

قرآن شناسان، سورۀ مبارک «فاتحة الکتاب» را نمونۀ برجستۀ براعت استهلال و آن را مشتمل بر جمیعِ مقاصد خداوند در قرآن کریم دانسته‌اند. از نمونه‌های برجستۀ این صنعت، مقدّمۀ داستان رستم و سهراب، و مقدّمۀ داستان رستم و اسفندیار در شاهنامۀ‌ فردوسی است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS