دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های اجتماعی میرزا محمّد تهرانی

No image
فعالیت های اجتماعی میرزا محمّد تهرانی

خدمات فرهنگى و اجتماعى

میرزا محمد تهرانى براى اقامه نماز تلاش فراوانى داشت و همواره در یک ناحیه از رواق حرم امامین عسکریین(علیهما السلام) نماز جماعت اقامه مى کرد.[28] روزهاى پنج شنبه بر منبر مى رفت و به موعظه و بیان معارف مى پرداخت. در برپایى مراسم مذهبى و اقامه شعائر دینى همت بسیار والایى داشت، عزادارى عاشوراى حسینى که در حسینیه میرزاى شیرازى در سامرا بر پا مى شد و خود شخصاً، با قباى سیاه، در تمام مراسم شرکت مى کرد. صبح هر جمعه نیز در بیرونى منزل خود روضه خوانى داشت. در این مراسم فرزند بزرگ ایشان میرزا نجم الدین از روى دستخط خود سخنرانى مى کرد و مداحان و خطبایى که براى زیارت مى آمدند، بر فراز منبر به اداى مراسم مى پرداختند.

میرزا در میان بزرگان قبائل سنّى موقعیت خاصى داشت، لذا خانه اش مرکز حل بسیارى از اختلافات مردم بود. آنان در عید فطر و قربان براى تبریک عید به منزلش مى آمدند و فرزندان میرزا هم به رسم تبریک عید در بیرونیهاى شیخهاى عشایر سامرا شرکت مى کردند و این همان سیاستى بود که میرزا محمد تهرانى از سیاست میرزاى بزرگ در برخورد با سران سنى شهر آموخته بود.[29]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS