دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نصایح و وصایا

No image
نصایح و وصایا

نصایح و وصایا

در ملاقات هاى خصوصى، ارشاد و راهنمایى، شیوه این عالم بزرگ بود. نویسنده، بارها خدمت ایشان رسیده، غالباً سفارش ها و دستورهاى اخلاقى را از وى شنیده است.

او داستان ازدواج خود را با بیانى که حاکى از توکل و عنایات حضرت رضا(علیه السلام) بود، بیان مى کرد.

بارها مى گفت: دعاى هنگام خواب را بخوانید«یفعل الله ما یشاء بقدرته و یحکم ما یرید بعزّته» را سه مرتبه وقت خواب بخوانید که معادل هزار رکعت ]نماز[ است.[8]

در موقع خروج از منزل، «بسم الله حسبى الله على الله اللّهمّ انى اسألک خیر امورى کلها و اعوذ بک من خزى الدنیا و عذاب الاخره»[9] را بخوانید.

همچنین توصیه مى کرد که دعاى حضرت زهرا(علیها السلام) «یا حىّ یا قیّوم برحمتک استغیث فاغثنى ولاتَکلنى الى نفسى طرفه عین واصلح لى شأنى کله» را بخوانید.[10]

در سجده شکر. نه مرتبه «شکراً لله» و مرتبه دهم «شکراً للمجیب» بگویید. بعد از نماز پیشانى بر مهر بگذارید و بگویید: «اَسألک بحقّ حبیبک محمّد صلواتک علیه و آله إلاّ بدلت سیئاتى حسنات و حاسبتنى حساباً یسیراً.» بعد طرف راست صورت را بر مهر بگذارید و بگویید: «اسألک بحق حبیبک محمّد صلواتک علیه و آله إلاّ کفیتنى مؤنة الدنیا و کلّ هول دون الجنة»سپس طرف چپ صورت را بر مهر قرار داده، بگویید: «اسألک بحق حبیبک محمّد صلواتک علیه الا غفرت لى الکثیر من الذنوب والقلیل و قبلت من عملى الیسیر.» و باز پیشانى را بر مهر گذاشته، بگویید:

«اسألک بحق حبیبک محمّد صلواتک علیه و آله إلاّ ادخلتنى الجنّة و جعلتنى من سکّانها و نجیتنى برحمتک من سفحات النار. برحمتک».[11]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
Powered by TayaCMS