دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رویارویى با حاکمیت

No image
رویارویى با حاکمیت

رویارویى با حاکمیت

آیت الله سید محمد صدر قصد داشت، سالروز ولادت با سعادت حضرت مهدى(علیه السلام)در 15 شعبان (1419 هـ .ق.) همراه شیعیان و مریدان خود از نجف براى زیارت امام حسین(علیه السلام) به کربلا مشرّف شود که با مخالفت رژیم بعث عراق روبه رو شد. حکومت مى ترسید، مردم در مسیر راه علیه رژیم صدام تظاهرات برگزار کنند. آیت الله صدر که اوضاع را این گونه دید به همه دستور داد براى حفظ جان خود برگردند.([42])

وى جمعه همان هفته، 19 شعبان (1419هـ .ق.) خطبه اى تاریخى ایراد کرد. او در این سخنرانى، رژیم صدام را خادم و نوکر اسرائیل معرفى کرد. و در این باره گفت:

«همانا مستعمرین از دین مبین اسلام، کراهت دارند و با هر مکر و حیله و هر وسیله اى مى خواهند مظاهر اسلامى را تضعیف و نابود کنند. به عنوان نمونه، مراسم زیارت، چاپ کتب دینى، ایراد سخنرانى و صلوات فرستادن را تضعیف مى کنند. به همین علت است که نماز جمعه در چشم استعمار گران، مخصوصاً اسرائیل عظمت دارد، زیرا نماز جمعه باعث عزت مذهب و دین و مایه هدایت مردم است.»([43])

سپس در ادامه سخنرانى اقدام صدام در بستن راه زائران را، به اقدام متوکل عباسى، تشبیه کرد و در پایان خطبه ها از عالمانى که در برابر این واقعه سکوت کردند، انتقاد کرد و گفت:

«بروید و از آنها (علما) سوال کنید که سبب این سکوت که مثل سکوت قبرهاست، چیست.»

وى در خطبه هاى بعدى تا زمان شهادت، بسیار تند و صریح صحبت کرد و از حزب بعث عراق انتقادهاى بسیارى نمود.

خطیب کفن پوش

صدام حسین رئیس جمهور عراق که از خطبه هاى آتشین هفته هاى اخیر سید، ناراحت و عصبانى بود، از آیت الله صدر خواست از برپایى نماز جمعه خوددارى کند ولى ایشان این پیشنهاد را رد کرده و گفت:

بر من واجب است که تکلیفم را انجام دهم.([44])

آیت الله سید محمد صدر براى برپایى آخرین نماز جمعه، در حالى که پارچه اى سفید به نشانه کفن روى دوش خود انداخته بود، با گامهاى استوار و با شجاعت به طرف مسجد کوفه، محل برپایى نماز جمعه، حرکت کرد.

وى که به خاطر ترور عده اى از نمایندگان و نزدیکانش([45]) توسط حزب بعث ناراحت بود، گفت:

من بارها گفته ام ترور هر کدام از مؤمنین مثل ترور من است. زیرا مؤمنین پیکر واحدى هستند که اگر به عضوى صدمه وارد شود، دیگر عضوها بى قرار مى شوند.([46])

سپس دعاى مفصّلى خواند و به 14 معصوم(علیهم السلام)پاک سلام داد. همچنین نکاتى را درباره قیام سیدالشهدا(علیه السلام) و مسائلى پیرامون مراسم عزادارى اموات ذکر کرد. گویا مى دانست روزهاى آخر عمر اوست، زیرا این خطبه بوى شهادت مى داد.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي (ره) 9

روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود می لرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)3

انه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار می شد و مورد عنایت طبقات مختلف مردم بود زیرا قدمت یکصد ساله داشت و نذورات بسیاری که هر سال در اختیار این بیت قرار می گرفت حاکی از نتایجی بود که مردم متدین قم و دیگر شهرها از توسلات خود در آنجا می گرفتند.
Powered by TayaCMS