دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی آیت الله سید عبدالله شیرازی

No image
فعالیت های سیاسی آیت الله سید عبدالله شیرازی

تشکیل مجمع علماى مبارز مشهد

آیت الله شیرازى حیات دوباره اى به حوزه علمیّه خراسان بخشید. شور و شوق زاید الوصفى در میان طلاّب و علما افتاده بود. گردهمایى هاى بزرگى از سوى طلاّب و فضلاى خراسان براى مبارزه با کشف حجاب برگزار گردید. روحانیّت تشکّل یافت و مى رفت که قیامى بزرگ علیه رژیم شاه اتفاق افتد. پس از نشست هاى فراوانِ روحانیون طراز اول شهر، اوضاع سردرگم شهر قدرى انسجام بخشیدند و سمت و سوى انقلاب تا حدّى شفاف و چهره منحوس رژیم پهلوى برملا گشت. دولت از این خیزش، سخت بر آشفته شده بود.

قیام گوهرشاد

اولین اقدام علما، صدور اطلاعیه هایى مبنى بر افشاى جنایات حکومت رضاخان بود و مردم را به اعتصاب و تحصن فرا خوانده بود. کم کم مبارزه شکل عملى به خود گرفت. اعتراضات خیابانى در گوشه و کنار شهر دیده مى شد. رهبران قیام هر از چند گاهى جلساتى تشکیل مى دادند و اهداف ضد دینى رژیم پهلوى را براى مردم افشا مى کردند. برخى از چهره هاى انقلابى و رهبران «نهضت گوهرشاد» عبارتند از:

1. آیت الله کفائى، فرزند آخوند خراسانى.

2. آیت الله میرزا مهدى آشتیانى.

3. آیت الله شیخ على اکبر نهاوندى.

4. آیت الله آقا بزرگ شاهرودى.

5. آیت الله حاج سیّد هاشم نجف آبادى.

6. آیت الله سیّد یونس اردبیلى.

قرار شد رهبران قیام آنچه در کشور مى گذرد را با شاه مطرح نمایند و از او بخواهند که بیش از این به مقدسات دین و مذهب اهانت نشود. از طرف رهبران قیام، اجازه تحصن در جوار تربت امام هشتم و مسجد گوهرشاد صادر گردید که اینک به یک خاطره از آن حماسه خونین بسنده مى شود.

آیت الله سیّد عبدالله شیرازى که خود از رهبران و پیشگامان نهضت گوهرشاد بود، مى گوید:

«... هوا تاریک بود. رئیس تأمینات گفت: کى هستى؟ گفتم: ... سیّد عبدالله شیرازى ... یکى از آن ها ... به من گفت: واقعاً شما نمى دانید دیشب ما چه کردیم؟ از روس ها بدتر کردیم، ما کارى کردیم که روس ها نکردند!... گفتند: بفرماییدبالا رفتم ... یک صاحب منصب گفت: ... شما مثل اینکه محاکمه مى شوید؟ گفتم: ظاهراً، بلى. گفت: شما شناسنامه تان را بیاورید. گفتم: من شناسنامه ندارم باید چکنم؟ ... بعد اجازه اجتهادى را که از مرحوم آیت الله آقاى سیّد ابوالحسن اصفهانى(رحمه الله) داشتم و همراهم بود، برداشتم ... نگاه کرد به آن ورقه و دید که در آن مرحوم آقا ابوالحسن اصفهانى از من تجلیل نموده و مرا مجتهد مسلم دانسته است. برخاست و گفت: چه اشتباهى کرده اند؟! چرا باید این قدر این دستگاه شاه اشتباهکار باشد؟! به من گفت: بفرمایید آزاد هستید ... صبح آن روز از تهران تلگرام آمده بود که هشت نفر از علما را فوراً گرفته به مرکز بفرستند که یکى از آنان حقیر بودم و یکى دیگر مرحوم آیت الله سیّد یونس اردبیلى بود و نفر دیگر مرحوم آقا سیّدعلى اکبر خوئى (پدر آیت الله العظمى خوئى) بود که تلگرام ها را به شاه جنایت کار امضا کرده بودیم ... صبح ما را حرکت دادند تا وارد تهران شدیم. ما را یکسره به توقیف گاه بردند. دو ساعت آنجا بودیم و بعد مرا به اتفاق مرحوم آقا سیّد یونس اردبیلى به میدان توپخانه و به زندان وارد نمودند، سلول ها بسیار تنگ و تاریک و گرم بود و به مجرد ورود، به علت منفذ (تهویّه) نداشتن اتاق، حالم منقلب شد. پس از گذشت زمان کوتاه رئیس محبس وارد سلول شد و سلام نمود.

از او خواستم که منفذى براى سلول ترتیب دهد... گفت:... دعا کنید پهلوى اهل شود...»

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)3

انه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار می شد و مورد عنایت طبقات مختلف مردم بود زیرا قدمت یکصد ساله داشت و نذورات بسیاری که هر سال در اختیار این بیت قرار می گرفت حاکی از نتایجی بود که مردم متدین قم و دیگر شهرها از توسلات خود در آنجا می گرفتند.
No image

شيخ جعفر مجتهدي (ره) 9

روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود می لرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
Powered by TayaCMS