دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی آیت الله سید محمد طباطبایی

No image
فعالیت های سیاسی آیت الله سید محمد طباطبایی

عزم جهاد

در دوران زعامت آیت الله سیّد محمد طباطبایى دوره دوم جنگ ایران و روسیه آغاز گردید و روحانیت به زعامت آن فقیه گرانقدر در آن نقش مؤثر را به عهده داشت و به همین سبب نیز ایشان به آیت الله مجاهد شهرت یافت.

دوران سلطنت فتحعلى شاه که بخشى از آن معاصر با زندگانى آیت الله مجاهد بود یکى از حساس ترین و بحرانى ترین مراحل تاریخ ایران و جهان محسوب مى شود. در آن زمان در میان دولتهاى قدرتمند جهان رقابت شدیدى در دست یابى به مناطق آسیا و آفریقا شروع شده بود. این سیاست از سوى دول قدرتمند «سیاست مستعمراتى» نام گرفته بود. نقش ایران در آسیا به موجب رابطه با اهمیتى که باهند زرخیز داشت از اهمیت خاصى برخوردار بود واز این رو ایران در آغاز عصر سیاست استعمارى در میدان رقابت قدرتهاى استعمارى قرار داشت.([1])

پس از جنگهاى دوره اول ایران و روسیه و شکست ایران در سال 1228 ق. پیمان متارکه جنگ موسوم به عهدنامه گلستان بین ایران و روسیه به امضا رسید و به موجب آن، دربند، باکو، شیروان، قراباغ و قسمتى از خاک ایران جدا و به روسیه ملحق شد و دولت ایران از هر گونه ادعایى نسبت به گرجستان و داغستان و مینگرلى و آبخازى صرف نظر کرد.([2])

اما در اثر تعیین نشدن خط مرزى بین دو کشور، بار دیگر از سوى روسها اختلافات بروز کرد و مساعى عباس میرزا ولیعهد فتحعلى شاه، که از آغاز جنگهاى دوره اول در آذربایجان فرماندهى جنگ را به عهده داشت، نیز براى تعیین مرز به جایى نرسید. مذاکرات در این باره بى نتیجه بود و قواى روسیه دراثناى جنگ ایران و عثمانى(1236-1238 ق.) به فرماندهى ژنرال یرمولف از فرصت استفاده کرده، قطعه هایى از خاک ایران را در بالغ لووگوگجاى تصرف کردند. اما از آنجا که روسیه به جنگ با فرانسه مشغول بود تحرکات شدیدى از سوى روسها صورت نمى گرفت و صلح سیزده ساله اى (از عهدنامه گلستان تا آغاز جنگهاى دوره دوم) بین ایران و روسیه به وجود آمد. در طى این سالها فتحعلى شاه بارها سعى کرده بود از طریق مسالمت آمیز مناطق اشغالى ایران را باز پس بگیرد اما دولت مقتدر و زورگوى روسیه از این امر خوددارى مى کرد. در سال 1241 اخبار ناگوارى تهران را برآشفت. روسها محصولات زراعت کاران اهالى مناطق اشغال شده را به اجبار از آنان مى گرفت. روسها مسلمانان را مجبور مى کردند که کودکان خود را به مدارس مسیحى بفرستند. آنان به مساجد و قرآن اهانت مى کردند و اهالى مسلمان را از هر جهت در تنگنا قرار داده بودند.

اهالى مناطق اشغالى با ارسال نامه اى به مرجع دینى زمان آیت الله سید محمد مجاهد وضع خود را تشریح کرده و از او خواستند که فکرى به حال آنها بکند.([3])

از سوى دیگر عباس میرزا نیز توسط برخى از نزدیکان خود آیت الله مجاهد را از وضعیت موجود مطلع کرد و از وى استمداد نمود.([4])هدف عباس میرزا از این کار جلب نظر مرجعیت شیعه و آنگاه وادار کردن شاه به مقابله با تجاوزات و تعدیات قواى روس بود. همان گونه که شاه و ولیعهدش در جنگ دوره اول نیز از علما استمداد کردند.

در آن برهه، علما از جمله آیت الله سیدعلى طباطبایى، (پدر آیت الله مجاهد) و شیخ جعفرکاشف الغطا نیز به دعوت حکومت ایران پاسخ مساعد دادند و با نوشتن رساله هاى جهادیه و ترغیب مردم به جنگ با نیروهاى روسیه، حیاتى تازه به قواى ایران بخشیدند. در آن حال نیز چشم امید وطن دوستان و دین خواهان به کاظمین دوخته شده بود. در چنین موقعیتى آیت الله مجاهد دیگر علما را از وقایع مطلع کرد و همه در صدور فتواى جهاد علیه روسیه متفق شدند.

پس از آن وى با ارسال نامه هایى به فتحعلى شاه از او خواست تا جلو ظلم و تعدى قواى روس را بگیرد, که اگر او این کار را نکند خود براى آن قیام خواهد کرد.([5])

شاه به موجب نفوذ شخصیت مذهبى و وجهه مردمى آیت الله مجاهد که حتى تاج و تخت او را تحت الشعاع خود قرار مى داد مجبور به پذیرفتن نبرد شد. او دو راه در پیش روى خود مى دید: رویارویى با ملت یا جنگ با روسیه.([6])

پس از صدور فتواى جهاد آیت الله مجاهد به همراه جمعى از علما و طلاب به ایران مهاجرت کرد و در تهران علما را به پایتخت دعوت نمود. به دنبال این دعوت علما در تهران گرد آمدند و در جنگ با روسیه متفق گردیدند. حضور روحانیت به رهبرى آیت الله مجاهد شور و جنبش همگانى و زایدالوصفى را در ایران موجب گشته و نیروهاى عظیم مردمى را از سراسر ایران گرد آورده بود.

پس از آمادگى و اعزام نیروها آیت الله مجاهد و جمعى از علما از جمله آیت الله محمد جعفراسترآبادى، ملا محمد تقى برغانى، میرزاعبدالوهاب قزوینى، ملا احمد نراقى، سید نصرالله استرآبادى، سید محمد قزوینى، سید عزیزالله مجتهد طالشى و آخوند ملا محمد مامقانى به تبریز مهاجرت کردند.

جنگهاى دوره دوم ایران و روسیه بدون اعلان رسمى شروع شد. در عوض نیروهاى ایران در سه هفته موفق شدند اغلب نقاطى را که به موجب عهدنامه گلستان به روسیه تسلیم شده بود به کمک اهالى محل باز پس بگیرند.

اما فتحعلى شاه که در آن هنگام در چمن سلطانیه (مرکز فرماندهى نیروهاى ایران در نزدیکى تبریز) اردو زده بود با عجله تصمیم گرفت از فتوحاتى که نصیبش شده بود، استفاده کرده، هرچه زودتر با روسها صلح کند. ولى سفیر ویژه وى حتى موفق به ورود به خاک روسیه از مرز قفقاز نشد و پس از چند ماه سرگردانى در کشور عثمانى و لهستان، و تقاضاى میانجیگرى از اتریش و لهستان بدون نتیجه به ایران بازگشت. مشکل اصلى و عمده اى که در این زمان وجود داشت این بود که فتحعلى شاه به دلیل بى کفایتى و دون همتى قصد جنگیدن نداشت.



[1] - تاریخ اجتماعى و سیاسى ایران در دوره معاصر، سعید نفیسى ،ج1، ص77، مؤسسه مطبوعات شرق.

[2] - تاریخ روابط خارجى ایران، عبدالرضا هوشنگ (بدوى)، ص 223، انتشارات امیرکبیر.

[3] -الروضةالبهیه، احوال آقا سید محمد، صاحب مفاتیح.

[4] - ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، محمد تقى سپهر، ج1، ص357، انتشارات کتابفروشى اسلامیه

[5] - اعیان الشیعه، ج9، ص443.

[6] - روضةالصفا، رضا قلیخان هدایت، انتشارات ج8، ص642، کتابفروشى مرکزى.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)3

انه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار می شد و مورد عنایت طبقات مختلف مردم بود زیرا قدمت یکصد ساله داشت و نذورات بسیاری که هر سال در اختیار این بیت قرار می گرفت حاکی از نتایجی بود که مردم متدین قم و دیگر شهرها از توسلات خود در آنجا می گرفتند.
No image

شيخ جعفر مجتهدي (ره) 9

روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود می لرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
Powered by TayaCMS