دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی علامه محمد باقر مجلسی

No image
فعالیت های سیاسی علامه محمد باقر مجلسی

مردى از فردا

علامه مجلسى قهرمان عرصه سیاست است اما به موجب کینهورزى و عناد مستشرقان و روشنفکران غربزده همچنان مظلوم تاریخ سیاست است. «علامه پس از فوت مرحوم ملامحمدباقر سبزوارى در سال 1090 هجرى به منصب شیخ الاسلامى دست یافت.»([1]) و در این مسند خدمات بسیارى را در مقوله هاى گوناگون سیاسى و اجتماعى به ایران و تشیع نمود. بزرگترین کار علامه مجلسى در صحنه سیاست که به نفع تشیع و مکتب آن ختم شد مبارزه با صوفیان بود. علامه مجلسى در دوایر دولتى و همچنین نظامهاى مختلف ادارى از قدرت آنها کاست. او در خصوص این گروه که «فقط در اصفهان بیست و یک تکیه و خانقاه و زاویه داشتند» در رساله اعتقادات مى نویسد: «اینک من به طور اجمال براى شما مى نویسم و بیان مى کنم چیزهایى را که براى خودم از اصول مذهب به وسیله اخبار کثیره متواتره ظاهر شده است تا گمراه نشوید و به خدعه ها و فریبها و غرورهاى صوفیه فریب داده نشوید و حجت خدا را بر شما تمام مى کنم.»([2])

علامه علاوه بر مبارزه با صوفیان با کشیشان دربار، بیگانگان، نمایندگان مؤسسات و شرکتهاى غربى به مبارزه با بت پرستان پرداخت. «روزى به علامه مجلسى خبر دادند که بت پرستان در شهر اصفهان در خانه اى بُتى قرار داده اند و براى نیایش و پرستش آن بت به آن خانه مى روند. علامه بعد از تحقیق و آگاه شدن از محل بت فتواى خراب کردن آن را صادر کرد.»([3])

پس از مرگ شاه سلیمان درباریان و خواجه سرایان، حسین میرزا (سلطان حسین) را که مورد علاقه مریم بیگم عمه شاه بود بر تخت نشاندند.

«شاه در وقت تاج گذارى به صوفیان اجازه نداد چنانچه مرسوم بود شمشیر را به کمر او ببندد و علامه مجلسى را پیش خواند و درخواست کرد که این تشریفات را او انجام دهد.»([4])

علامه مجلسى در تالار آینه این مراسم را انجام داد. «شاه رو به علامه کرد و گفت: به ازاى این خدمت چه تقاضایى دارى و چه پاداشى مى طلبى؟»([5])

علامه که «شاه جوانى را مى دید که حتى در وقت تکیه زدن بر تخت سلطنت قادر به سوار شدن به اسب نبود.»([6])

جوان تر و ساده اندیش تر از آن مى دانست که بتواند کشتى این سرزمین را به ساحل برساند از این رو از شاه چیزى را خواست که در ذهن هیچ یک از حاضران حتى علماى آن زمان نقش نبسته بود. چیزى را گفت که عظمت روح بلند و دیدگاه وسیع سیاسى او را نشان داد. وى بر سه نکته تأکید ورزید. سه نکته اى که ملتهاى بزرگ با آرمانهاى متعالى را به زانو در مى آورد و غبار ذلت و خوارى را بر پرچمشان مى نشاند:

«فساد، تفرقه و بى تفاوتى نسل جوان»! پس «رو به شاه کرد و گفت: تقاضا دارم شاه فرمانى صادر کند و نوشیدن مسکرات، جنگ میان فرقه ها، همچنین کبوتربازى را نهى فرماید. شاه با رضایت خاطر پذیرفت و فورى فرمانى را به همان مضمون صادر کرد.»([7])

«علامه همچنین او را ترغیب کرد که فرمانى دیگر براى طرد صوفیان از شهر امضا کند.»([8])

این پیروزى بزرگى براى علامه مجلسى و نجات ایران در آن وضعیت حساس بود که در غرب عثمانیها، در شرق ازبکها، در جنوب شرقى گورکانى ها و در شمال روسها و در جنوب شرکتهاى هلندى و هند شرقى چشم طمع به آن دوخته بودند.



[1]- یادنامه علامه مجلسى، ص26.

[2]- ترجمه اعتقادات علامه مجلسى، ص78.

[3]- روضات الجنات، ج2، ص79.

[4]- انقراض سلسله صفویه، ص43.

[5] - همان

[6] - همان ، ص 39.

[7] - همان، ص43.

[8]- همان، ص43.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)3

انه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار می شد و مورد عنایت طبقات مختلف مردم بود زیرا قدمت یکصد ساله داشت و نذورات بسیاری که هر سال در اختیار این بیت قرار می گرفت حاکی از نتایجی بود که مردم متدین قم و دیگر شهرها از توسلات خود در آنجا می گرفتند.
No image

شيخ جعفر مجتهدي (ره) 9

روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود می لرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
Powered by TayaCMS