دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ماجراى ازدواج میرزا

No image
ماجراى ازدواج میرزا

ماجراى ازدواج میرزا

علامه چهاردهى با اینکه از اساتید نامدار نجف شمار مى آمد، به علت فقر شدید مالى بعد از 40 سالگى ازدواج کرد که آن هم ماجراى جالبى دارد. مرحوم سید محمد خلخالى -از شاگردان وى- چنین نقل مى کند: روزى به استادم عرض کردم: چرا با گذشت چهل سال از عمرتان همسرى اختیار نکرده اید؟

او چند تکه نان خشک برداشت و خرده کرد. آنگاه روى آن آب پاشید. چون نرم شد، آن را خورد و فرمود: «چه زنى حاضر است با این حال و روز مرا تحمل و با من زندگى کند!؟» بالاخره خداوند رحمت خود را شامل حال وى کرد و دخترى از بزرگ ترین و شریف ترین بانوان گیلان را به وى ارزانى داشت.

مرتضى مدرسى چهاردهى ماجراى ازدواج میرزا را چنین شرح مى دهد:

«آیت الله شیخ اسدالله مجتهد معروف سامرابراى من نقل کرد: در روزگارى که میرزاى شیرازى در نهایت عزت و شوکت، ریاست تمام شیعیان جهان را به عهده داشت در یکى از ایام سال، یکى از تجار مهم و معروف رشت به نام «حاج حسن جدیدالاسلام» به حضور میرزا آمد و پول زیادى از بابت وجوهات شرعیه آورد. میرزا از او پرسید: آیا به نجف و نزد آقا میرزا محمد على رشتى رفته اید و کمکى به ایشان نموده اید؟ حاج حسن در جواب گفت: او را ندیده و نمى شناسم! میرزا گفت: حتماً به نجف مراجعت کنید و تمام این پول ها را به ایشان تقدیم بدارید. این تاجر هم حسب الامر میرزا به نجف رفت و آقا میرزا محمدعلى را که در حوزه علمیه مدرس مشهورى بود ملاقات نمود و تمام پول را به او تقدیم داشت. وقتى فهمید که ایشان هنوز ازدواج نکرده اند یگانه دختر خود را به عقد ایشان درآورد و از آن به بعد خاطر میرزا محمدعلى از لحاظ مادى آسوده شد. گویند حاج حسن هر سال مبالغ هنگفتى از پول و کالا براى آقا میرزا محمد على داماد خود به نجف ارسال مى داشت تا اینکه در یکى از سالها وى براى زیارت و دیدار با دختر و داماد معروف خود به نجف اشرف رفت. با کمال تعجب مشاهده نمود که در منزل دامادش هیچ بساطى نیست و همه ثروت ها و کالاها و هدایا وى توسط میرزا به فقراء و طلاب نجف انفاق شده است. حاج حسن ناچار شد که تمام پول و کالاها را به نام دخترش ارسال نماید ولى با این وصف بارها مى دیدند که میرزا محمدعلى به خانه مراجعت نموده در حالى که هیچ لباسى در بر نداشت؟! معلوم مى شد که وى چون پول به همراه نداشت تا انفاقى کند در بین راه عبایش را به سر گذاشته و در گوشه اى خلوت لباس هاى زیرین خود را از تن بیرون آورده و به نیازمندان مى داد. و هرچند روزى این قضیه تکرار مى شد بارها دختر حاج حسن (عیال میرزا) به شوهر خود مى گفت: من و فرزندانم را هم در ردیف مستحقین قرار دهید. و انفاقى هم به ما نمائید. میرزا با کمال تواضع و ادب در جواب مى فرمود: خدا بزرگ است و فرزندان من هم خدایى دارند. و روزى هم حاج حسن پدر عیال میرزا وفات نمود و همسر میرزا استطاعت مالى پیدا کرد. میرزا فوراً همسرش را به همراه فرزند ارشد خود حاج شیخ محمد به زیارت خانه خدا فرستاد و خودش به خاطر نداشتن استطاعت مالى از این فیض بزرگ محروم ماند. برخى از ارادتمندان حاضر بودند با مخارج شخصى خود میرزا را به زیارت خانه خدا بفرستند، ولى او قبول نمى کرد و در مقابل اصرار دوستان مى گفت: من در این سن کهولت مى ترسم در آنجا بمیرم و از دفن در جوار حضرت امیر(علیه السلام) محروم شوم.»[21

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي (ره) 9

روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود می لرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
Powered by TayaCMS