دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مبارزه با فرقه های انحرافی توسط آیت الله سید محمد مهدی حسینی اصفهانی خراسانی

No image
مبارزه با فرقه های انحرافی توسط آیت الله سید محمد مهدی حسینی اصفهانی خراسانی

برنتابیدن افکار انحرافی

میرزا مهدی سلوک عرفانی را از طریق بندگی خداوند و پیروی از دستورهای الهی گذرانیده بود و بین عرفان نظری و تعالیم قرآن و سنت نبوی و سیره ائمه ی هدا، علیهم السلام، هیچ گونه تضادی نمی دید و درعمل این اصل را به اثبات رسانید که وقتی انسان خالصانه رو به سوی خدا کند، نوری به صفحه ی وجودش می تابد که هم خانه ی دلش را تاب ناک می کند و هم صفحه ی عقل و ذهنش را روشن می کند.

یکی از تلاش های او، این بود که عرفان اصیل و ناب را که قرآن و پیامبر و ائمه، علیهم السلام، اصول و قواعدش را ترسیم کر ده اند، از راه توام با انحراف و بدعت صوفیان تفکیک کند و از خرقه بازی و سالوسی و ریاکاری و دکان داری فرقه ای و فریب دادن مردم با القای اوهام و تخیّلات و وردهای دروغین و کرامات کاذب، به شدّت بیزار بود.

ناله های شیطانی و نفس های سرد عاری از صدق و اخلاص و خلسه های آمیخته به لذت های حیوانی و شهوانی را افشا کرد و در مقابل مروجان این گونه انحرافات و کژروی ها به مبارزه برخاست. آن عارف روشن بین که از خطر صوفیان و مفاسد این فرقه ها آگاهی داشت، برای خنثی کردن افکار و تلاش های تبلیغی و فرهنگی آنان از هیچ گونه اقدامی مضایقه نداشت.

هنگامی که نورعلی شاه (از مریدهای معصوم علی شاه دکنی) را به فرمان علی مرادخان زند از اصفهان بیرون کردند و در مورچه خورت واقع در چهل کیلومتری غرب این شهر گوش های مرید و مراد را بریدند و معصوم علی شاه را به دستور آقا محمدعلی بهبهانی (فرزند وحید بهبهانی) به قتل رسانیدند، نورعلی شاه به مشهد گریخت. او از رفتارهای قبلی و نشر خرافات و ترویج بدعت های انحرافی دست برنداشت و اشعاری را با آوازی خاص در کوچه و خیابان می خواند و با جاذبه های اغوا کننده مردم را گرد خود جمع می کرد و معرکه گیری کرد به نحوی که گاهی معابر و محل رفت و آمد مردم مسدود می گردید.

نورعلی شاه با رخساری روشن و گیسوانی دراز و آهنگ های فریبنده به روش خود ادامه داد. برخی مبلغان و روحانیان و نیز ائمه ی جماعات از این وضع احساس نگرانی کردند و به کمک عدّه ای از مومنان و افراد متدیّن او را دستگیر کردند و به محضر آقا میرزا محمدمهدی بردند و همگی گواهی دادند او از سنت های مسلمانان و آداب شرعی بیرون آمده و با سر و صدا و جلوه های مردم فریب، قصد دارد مردم را نسبت به ارزش های الهی و اصالت های قرآنی دچار تردید سازد و گمراه شان کند و در فساد عقاید و افکار انسان های پاک نهاد می کوشد.

آن شهید پس از بررسی های لازم، وقتی برایش مسلم گردید رفتار او، خشم مردم و روحانیان را برانگیخته و احتمال دارد با اغوایش انحرافات و بدعت های در جامعه چون علف های هرز قارچ های سمّی بروید، فرمان داد گیسوانش را بریدند و سرش را تراشیدند و او را همراه صوفیان و درویشان پشمینه پوش که هوادارش بودند با ذلت تمام از مشهد بیرون کردند، بدین گونه گلستان رضوی از لوث وجود آنان پاک شد و نورعلی شاه هم به هرات رفت.[57]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)3

انه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار می شد و مورد عنایت طبقات مختلف مردم بود زیرا قدمت یکصد ساله داشت و نذورات بسیاری که هر سال در اختیار این بیت قرار می گرفت حاکی از نتایجی بود که مردم متدین قم و دیگر شهرها از توسلات خود در آنجا می گرفتند.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)2

روزی درخدمت آقای مجتهدی بودم ایشان در حالی که بسیار منقلب بودند، تعریف کردند:چند سال پیش که در قم بسر می بردم روز عاشورا به شدت مریض بودم و به طوری درد سراسر وجودم را فرا گرفته بود که نمی توانستم از رختخواب برخیزم.طبق معمول همه ساله در آن روز هم مراسم عزاداری در منزل برپا بود. در همان هنگام با حال سختی که داشتم متوسل به حضرت علی اصغر (علیه السلام) شدم و حالتی به خصوص برایم پیدا شد و صحنه هایی را مشاهده کردم.
Powered by TayaCMS