دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مبارزه با فرقه های انحرافی توسط علامه سید علی نقی فیض الاسلام اصفهانی

No image
مبارزه با فرقه های انحرافی توسط علامه سید علی نقی فیض الاسلام اصفهانی

تبلیغ دینى و سازمان روحانیت

مرحوم فیض الاسلام تنها، مرد تحقیق و پژوهش و ماندن در گوشه کتابخانه نبود، او حضور در صحنه تبلیغ دینى و ارشاد ناس و امر به معروف و نهى از منکر عوام و خواص را بر خود فرض مى دانست. او نمونه راستین عالم عامل بود. وى از اوضاع تبلیغ دینى و روحانیت به خصوص در زمانى که وضعیت کشور از هر جهت آشفته بود و در مقابل هجمه هاى مختلف فرهنگى، اجتماعى، سیاسى و... به دین مقدّس اسلام و مذهب بر حقّ تشیّع، گله مى کند. در همین حال و هواست که برخى بیگانه پرستان و غربزدگان به طور موذیانه و خزنده، تهاجم به مقدسات و مبانى مقدّس مذهب شیعه را آغاز کردند.

مرحوم فیض الاسلام از روحانیان آگاهى است که توطئه دشمنان و جیره خواران داخلىِ آنان را به خوبى شناخت و در برابر آنان و افکار انحرافى و الحادیشان به مبارزه برخاست.

آنچه مى آید بخشى از کتاب «چراغ راه» است که در آبان (1320 هـ .ش.) منتشر شده است و روشن بینى این مرد فاضل و آگاه را نشان مى دهد. وى با نصیحت و هشدار به روحانیت آن زمان به خاطر نفوذ روحانى نماها چنین مى نگارد:

«یکى از مظاهر عظیمه و مجالى بزرگ مذهب شیعه در این مملکت به خصوص از ثلث اخیر دوره قاجاریه تا بحال، همانا تشکیل مجالس دینى و محافل مذهبى مى باشد، زمامدارى نطق و خطابه در این مجالس به عهده یک دسته خاصّى از روحانیون (که بالطبع آنان داراى مشخصات و ممیزات خاصه شده اند) محول آمده.

ما اکنون در بیان اصل تاریخ منبر و واعظ و یا مرثیه خوان و به زبان عمومى، روضه خوان و کیفیت ظهور و تشکیل این مجالس در ایران و غیر آن و مقصد اصلى مؤسسین در تأسیس و این که چه مصالح و منافعى از این مظاهر، دستگیر دین و دنیویون شده یا نشده و این که حقیقتاً آیا به واسطه عدم انتظام امور روحانى در این مملکت و خاصه فقدان نظام در این طبقه، بر خلاف نظر مؤسسین، اثر بخشیده یا نه، نبوده و نیستیم... .([35])

ایشان سپس به حضور خود پاى منبر فردى که سخنان و شبهاتى پیرامون مسئله معراج پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مطرح مى کند، اشاره و به تعبیر خود ایشان «در دریاى غم و اندوه فرو رفته...»، سپس مى گوید:

«به عقیده نگارنده القاى مباحث مهمّ دینى و مسائل عویصه مشکله معارفى، در انجمن و محافلى که اکثریت را طبقه توده تشکیل مى دهد، غلط صِرف و به جاى سود، زیان بسیارى دارد ولى افسوس که در دوره هرج و مرج دینى و عدم انتظام، در هیچ یک از مظاهر مذهبى و اجتماعى این مملکت واقع شده ایم که هرکس هر چه خواست، گفت و در مقام تبلیغ برآمد... و بعضى هنوز تشخیص نداده اند که براى یک دسته مردم مسلمان این عصر چه باید گفت و چه باید نوشت.»([36])

فیض الاسلام در توصیه به برادران روحانى خود با عنوان «توصیه به اخوان دینى» مى نویسد:

«روزگارى بر ما و عامه مردم مسلمان گذشت، و دورهاى سپرى شد که تمامى شئون حیاتى ما منهدم و کلیه اوضاع و احوال اجتماعى ما با هزاران درد و الم و مصائب مادّى و معنوى توأم و همآغوش بود. حیات استقلالى که مرکز حقیقى همه مظاهر و مبانى و اصول تشکیلات مادّى و معنوى هر قومى است، چون حرکت سریع برق، رو به زوال و اضمحلال مى رفت، و بالطبع حیات معنوى (اصول و مبادى دینى و فروع و آثار مذهبى) هم نیز به نوبه خود از هم گسیخته، و نوامیس مقدسه اسلام و حقایق و معارف و علوم و بالاخره تمام حقایق دینى و مذهب مقدّس جعفرى دست آویز یک دسته مردمان هواپرست و نالایق گردید و به خیال موهوم و منافع شخصى خود از هیچگونه تغییر و تصرّف و سوء تعبیر و تفسیر حقایق دینى دریغ ننمودند.([37])

مبارزه با بدعت و التقاط

فیض الاسلام با منحرفان از اسلام و تشیّع و بدعتگزاران و التقاط اندیشان نیز به مبارزه و مناظره برخاست. شریعت سنگلجى([38])روحانى نماى منحرف، از خاطره تاریخ این کشور و متدینان پاک نشده است. خیانتهاى او و امثال او، که نقاب نفاق بر چهره داشتند باید همیشه در نظر خاص و عالم باشد، به خصوص در این برهه حساس از تاریخ اسلام و ایران و مذهب راستین تشیّع که از هر سو براى شکستن آنان و خط مقدّم آن، یعنى روحانیت آگاه و متعهّد صفآرایى فکرى و تبلیغات شده است. سنگلجى به بهانه خرافه زدایى، دین زدایى و مذهب زدایى را پیشه خود ساخت. او و هم پیاله ها و اربابانشان به خوبى دریافته بودند تا روزى که پیوند مردم با اسلام و مقدّسات محکم است و سایه روحانیت اصیل و آگاه به عنوان عالمان راست اندیش و دوراندیش ریسمان میان ملّت و مذهب را در دست دارند، سهم گینترین طوفان ها نیز نمى تواند بدان آسیب برساند لذا ناشیانه به مقدّسات مردم متدین حمله بردند که جز خفّت و خوارى براى خود چیزى به یادگار نگذاشتند.

حضرت امام خمینى در آن زمان پرچم مبارزه را با نوشتن «کشف اسرار» بر دوش گرفت و پاسخهاى افشاگرانه وى به کسروى و سنگلجى و امثال آنان نقاب از چهره کریهشان برداشت. یادآور مى گردد که امام این کتاب را در پاسخ به کتاب اسرار هزار ساله على اکبر حکمى زاده نگاشت.([39])

مرحوم فیض الاسلام نیز در همین راستا دست به قلم برد و اثر گرانقدر «رهبر گمشدگان» را به رشته تحریر درآورد که از آگاهى و تعبّد وى و نزدیکى اندیشه هاى او با حضرت امام خمینى حکایت دارد.

امام خمینى در بخشى از پاسخهاى خود به سنگلجى مى فرماید:

«این همه جوش و خروش شما و یخه پاره کردن و معرکه گرفتن... به طورى که از رویه و اخلاق شما در قم و تهران اطّلاع داریم، دیندارى، شما را به نوشتن این اوراق وادار نکرده است.»([40])

فیض الاسلام نیز در مقدمه کتاب «رهبر گمشدگان» مى نویسد:

تو مى گویى: من در صدد اصلاح دین و مذهب برآمده ام، و سخنانم با خرافات گوناگونى که وارد اسلام شده، جداً مبارزه مى کند، و حال آن که از گفتار زشت تو معلوم مى شود که اصلاً معتقد به هیچ دین و مذهبى نیستى بلکه یک دسته از خرافات و اباطیل را به مردم عوام تحمیل مى کنى و آنها را وسیله اعاشه و ارتزاق خویشتن قرار دادهاى... .([

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

آشنایی با شخصیت شیخ فضل الله نوری (رضوان الله علیه)

راساس اظهار نظر نويسندگان، چنانچه شيخ فضل الله مدتي كوتاه در عتبات درنگ مي كرد، احتمال مرجعيت عامه اش بعد از ميرزاي شيرازي زياد بود، اما آنچه باعث شد وي از سوي ميرزاي شيرازي براي كسب اطلاع دقيق از اوضاع ايران، ترك عتبات كند، اوضاع نگران كننده ايران در اين دوره بود.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)6

زمانی در ایام ماه صفر به اتفاق هیأت از قزوین به مشهد مقدس مشرف شده بودم، هنگامی که با هیأت جهت عزاداری به حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) مشرف شدیم به حضرت رضا (علیه السلام) عرض کردم آقاجان مدت یک سال است که آقای مجتهدی را ندیده ام، اگر آقای مجتهدی خادم و غلام حقیقی شما هستند امروز که ما به منزل ایشان می رویم در منزل باشند و ما را بپذیرند،در ضمن دوستی داشتم که آقا را ندیده بود، او می گفت: شنیده ام آقای مجتهدی خیلی ادعا دارند، به او گفتم: ایشان اصلاً ادعایی ندارند و مخالف با این حرفها هستند. دوستم گفت: اگر این شخص واقعاً راست می گوید به منزلش که می رویم ما را بپذیرد و یک عبا با سی و پنج هزار تومان پول به من بدهد.
No image

آیت الله سید محمد نبوی(ره)

وی تحصیلات علوم دینی خود را در سال 1323 شمسی نزد برخی از علمای شهر از جمله شیخ لطف‌الله توکلی آغاز کرد. سپس در سال 1324 به شیراز مهاجرت کرده و از دروس آیت‌الله بهاء‌الدین محلاتی استفاده کرد. پس از آن در سال 1330 عازم نجف اشرف شده و از محضر علمای آن دیار بهره برد.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
Powered by TayaCMS