دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کرامت ها

No image
کرامت ها

کرامت ها

در زندگى میرجهانى مکاشفات، تشرّفات و حوادث غیبى گوناگونى اتفاق افتاده است که به نمونه هایى بسنده مى نماییم:

1. وى به بیمارى نقرس و سیاتیک مبتلا بود و مدّت ها در اصفهان، مشهد و تهران از طریق طب جدید و قدیم براى درمان آن کوشید، ولى نتیجه اى نگرفت. روزى در ایام اقامت در مشهد دوستانش از وى دعوت کردند که به شهر شیروان بیاید، او هم پذیرفت و همراه آنان حرکت کرد. خودش مى گوید:

«به قوچان که رسیدیم، در خارج شهر به زیارت امامزاده ابراهیم رفتیم. آن جا هوایى لطیف و منظره اى باصفا داشت، دوستان گفتند نهار را همین جا صرف مى کنیم. آن ها مشغول تهیه غذا شدند و من در صدد برآمدم براى تطهیر به رودخانه اى که آن حوالى بود بروم، همراهان گفتند: راه نسبتاً دور است و شما با درد پا نمى توانید این مسافت را طى کنید ولى همچنان به راهم ادامه دادم تا به ساحل رودخانه رسیدم، تجدید وضویى کردم و آن جا نشستم که ناگهان کسى با لباس چوپانى آمد نزدیک و سلام کرد و گفت: آقاى میرجهانى هنوز پاى خود را درمان نکرده اى؟ گفتم: تا حالا که از طریق دارو، دعا و نذورات موفق نشده ام، گفت: آیا مایل هستید من آن را معالجه کنم، گفتم: بله، او آمد با چاقوى کوچکى بر موضع درد کشید، از شدت درد ناله ام بلند شد، او پس از این کار گفت دیگر ناراحتى ندارى. خواستم با تکیه به عصا بلند شوم امّا دیگر دردى نداشتم، خواستم نشانى او را بگیرم، گفت: هر وقت لازم باشد، خودم مى آیم و از نزدم رفت. چند لحظه بعد دوستانم رسیدند و گفتند: آقا عصایت کو، گفتم بروید آن مرد نمد پوش را بیابید، رفتند و هر چه جستجو کردند چیزى نیافتند.»[40]

2. حاج ابوالفضل عرب زاده مدیر کتابخانه گلپایگانى براى سید حسن فاطمى نقل کرده است:

«حدود سال 1348ش به اتفاق شخصى به منزل میرجهانى رفتیم، با راهنمایى ایشان به اتاقى رفتیم، قضایایى را برایمان تعریف کرد. از جمله آن خاطرات غیبى این بود:

در زمان اقامتم در اصفهان مرا به مجلس روضه اى دعوت کردند، وقتى وارد خانه شدم، صداى گریه مى شنیدم امّا کسى را نمى دیدم، قضیه را از دعوت کننده پرسیدم، گفت: ما طایفه ى جنّ هستیم و مى خواهیم برایمان روضه بخوانى، من هم پذیرفتم و آنان با شنیدن روضه گریستند.»[41]

3. حجت الاسلام محمد حسن شریعتى نقل کرده است:

«شخصى غریبه اى درب منزل ما آمد و تعدادى از کتاب هاى میرجهانى را خواست، گفتم چگونه آدرس مرا یافتى، گفت رفتم یک شب بر سر مزار آن عالم بزرگ و از خودش درخواست آثارش را نمودم، خانه که آمدم، در عالم رویا نشانى منزل شما را خود میرجهانى به من داد.»[42]

4. یک بار مرحوم میرجهانى توصیه کرد اطرافیان قدرى گلاب، میوه و نبات بخرند، یک هفته بعد گفت وسایل پذیرایى را بیاورید. میهمان ها آمدند، میوه ها و شیرینى ها را بردند داخل اتاق، ولى آن جا کسى دیده نمى شد، اگر چه صداى گفتگو مى آمد، یک ساعت بعد علامه میرجهانى بیرون آمد و گفت: الحمد لله میهمانان آمدند و اکنون هم این جا را ترک کردند. دامادش رفت داخل اتاق و بوى بسیار معطرى را استشمام کرد، در حالى که درب گلاب هایى که خریده بودند، کاملا بسته شده بود، بعدها فهمیدند این افراد، ارواح مقدسى بوده اند که به دیدن ایشان آمده بودند.[43]

5. حاج آقا معادى از میرجهانى پرسیده بود: آیا شما با امام زمان (عج) هم دیدار داشته اید، جواب داده بود یک بار شب هنگام و یک دفعه دیگر هم در صبحى روشن و سرود:

هر نظرم که بگذرد جلوه ى رویش از نظر *** بار دگر نکوترش بینم از آن چه دیده ام.[44]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

محمد حسن میرجهانی

محمد حسن میرجهانی

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

آشنایی با شخصیت شیخ فضل الله نوری (رضوان الله علیه)

راساس اظهار نظر نويسندگان، چنانچه شيخ فضل الله مدتي كوتاه در عتبات درنگ مي كرد، احتمال مرجعيت عامه اش بعد از ميرزاي شيرازي زياد بود، اما آنچه باعث شد وي از سوي ميرزاي شيرازي براي كسب اطلاع دقيق از اوضاع ايران، ترك عتبات كند، اوضاع نگران كننده ايران در اين دوره بود.
No image

صیانت از دیانت در سیره و اندیشه امام خمینی (ره)

در این بخش به موضوع "صیانت از دیانت در سیره و اندیشه امام خمینی (ره)" در راستای بیان سیره تبلیغی علماء وارسته پرداخته شده است.
Powered by TayaCMS