دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

چهار خاندان بزرگ علمى و فقهى شیعه

No image
چهار خاندان بزرگ علمى و فقهى شیعه

احمد بن محمّد بن رستم، مطیار قرشى، معروف به ابوعلى رستمى که مدتى حکمران اصفهان، همدان و توابع بود، با ابوالحسن شاعر طباطبا هم عصر بوده است. رستمى صاحب فرزند نمى گردیداز این جهت نذر کرد که اگر خداوند متعال به وى فرزندى عنایت کند، با همتاى خود از سادات طباطبا که در اصفهان نقابت داشته اند، تزویج نماید. سرانجام نذرش به اجابت رسید و او داراى دخترى به نام فاطمه شد که به همسرى على ملقّب به شهاب الدّین، مکُنّى به ابوالحسن و نیز ابوطاهر فرزند محمّد (ابوالحسن شاعر) در آمد و محصول این وصلت بابرکت، پسرى به نام طاهر بود. ابو على رستمى به دلیل چنین لطفى که خداوند در حقّش مبذول داشت، قسمت زیادى از اموال غیر منقول خود را در حوزه پهناور فرمانروایى خویش که اصفهان، رى و همدان را شامل مى شد، ضمن وقف نامه اى که کهن ترین سند پایدار وقف اسلامى در ایران براى سادات طباطبا به شمار مى رود، در سال 316 ق. بر فرزندان پسر و سپس بر فرزندان دختر خود نسل بعد از نسل وقف کرده است. از آن جا که بخش مهمى از اموال مزبور در شهر زواره بود و در آن زمان، این دیار از نواحى آباد و برخوردار از امنیت و آرامش به شمار مى رفت، به تدریج سادات آل طاهر متوجه آن گردیدند و بدان منطقه مهاجرت کردند. کثرت سادات در زواره به حدّى رسید که این شهر به مدینة سادات موسوم گشت و اجداد سیّد طباطبایى نیز در زمره مهاجرین به این ناحیه بودند.

سیّد مُراد، پدر بزرگ سیّد محمّد که به امیر شاهمراد مشهور مى باشد، در زواره مى زیست و داراى چهار فرزند پسر بود که عبارتند از: سیّد عبدالکریم (جدّ اعلاى سادات طباطبایى بروجرد)، امیر سیّد ابوالمعالى کبیر (جدّ سادات طباطبایى کربلاى معلّى)، امیر سیّد على حکیم جدّ آیت الله سیّد محسن حکیم و سیّد نور الدّین (جدّ سادات طباطبایى ساکن یزد).

بنابراین، از طریق امیر شاهمراد، چهار خاندان بزرگ علمى و فقهى شیعه از سادات طباطبایى به یکدیگر مرتبط مى شوند.[3] آیت الله بروجردى در نسب نامه اى که براى خاندان خویش تنظیم نموده است، مى نویسد:

«توطّن سادات طباطبایى در اصفهان و اطراف آن تا زمان ما استمرار داشته است و در قریه هاى اصفهان هنوز هم شاخه هاى بسیارى از آل طباطبا وجود دارند و در قرن دوازدهم هجرى همزمان با فتنه افغان ها، شاخه اى از آنها به بروجرد انتقال یافتند.[4]»

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

خطبه 236 نهج البلاغه : ياد مشكلات هجرت

خطبه 236 نهج البلاغه موضوع "ياد مشكلات هجرت" را مطرح می کند.
No image

خطبه 237 نهج البلاغه : سفارش به نيكوكارى

خطبه 237 نهج البلاغه موضوع "سفارش به نيكوكارى" را بررسی می کند.
No image

خطبه 238 نهج البلاغه بخش 1 : وصف شاميان

خطبه 238 نهج البلاغه بخش 1 موضوع "وصف شاميان" را مطرح می کند.
No image

خطبه 240 نهج البلاغه : نكوهش از موضع گيرى‏ هاى نارواى عثمان

خطبه 240 نهج البلاغه موضوع "نكوهش از موضع گيرى‏ هاى نارواى عثمان" را بررسی می کند.
No image

خطبه 241 نهج البلاغه : تشويق براى جهاد

خطبه 241 نهج البلاغه به موضوع "تشويق براى جهاد" می پردازد.

پر بازدیدترین ها

No image

خطبه 113 نهج البلاغه بخش 3 : نكوهش از غفلت زدگان

خطبه 113 نهج البلاغه بخش 3 موضوع "نكوهش از غفلت زدگان" را بررسی می کند.
No image

خطبه 228 نهج البلاغه : ويژگى‏ هاى سلمان فارسى

خطبه 228 نهج البلاغه موضوع "ويژگى‏ هاى سلمان فارسى" را مطرح می کند.
No image

حکمت 139 نهج البلاغه : علمى، اخلاقى، اعتقادى

موضوع حکمت 139 نهج البلاغه درباره "علمى، اخلاقى، اعتقادى" است.
No image

خطبه 200 نهج البلاغه : سياست دروغين معاويه

خطبه 200 نهج البلاغه موضوع "سياست دروغين معاويه" را بیان می کند.
No image

نامه 45 نهج البلاغه : نامه به عثمان ابن حنيف انصارىّ حاکم بصره

نامه 45 نهج البلاغه "به عثمان ابن حنيف انصارىّ حاکم بصره" می باشد.
Powered by TayaCMS