نوع رفتار آدمي بستگي به عواملي چون بينش و نگرش شخص به هستي، منش و اخلاق، تواناييهاي معنوي و جسمي، علم و دانش و مانند آن دارد. هر چه دايره تعاملات شخص با افراد جامعه بيشتر باشد، لازم است تا آستانه تحمل او نيز افزايش يابد و گرنه نميتواند تعاملات مفيد و سازندهاي داشته باشد. مسئوليتهاي بزرگتر در عرصههاي علمي و سياسي و اجتماعي، نيازمند آستانه تحمل بسيار بالاتر است که به شخص اجازه ميدهد تا در کارش موفقتر باشد. شرح صدر که پيامبران آن را از خداوند تقاضا ميکنند، در راستاي مسئوليت بسيار سنگين رسالت و پيامبري است تا با آستانه تحمل بالا بتوانند اين وظيفه و مسئوليت سنگين را به درستي انجام دهند. اما حقيقت شرح صدر چيست؟ چگونه اين امر موجب ميشود تا مسئوليت بزرگي چون رسالت را به درستي و خوبي انجام دهند؟ آثار و برکات شرح صدر چيست؟ اينها پرسشهايي است که نويسنده با مراجعه به آموزههاي قرآني در صدد پاسخگويي به آنها برآمده است.
کسب موفقيتهاي بيشتر در گرو افزايش آستانه تحمل
«آستانه تحمل» يک اصطلاح علمي در فعاليتهاي اقتصادي است. در فرهنگ اصطلاحات دو تعريف براي آن بيان شده است: 1- کيفيت: يعني حداکثر مجاز خروج از استاندارد و يا خصوصياتي که يک بخش، فرآيند و يا محصول ميتواند داشته باشد و در فراسوي آن ممکن است آسيب جبرانناپذير پديد آيد؛ 2- خطر: يعني حداکثر زمان و دوره که شرکت ميتواند به استطاعت خودش بدون حمايت بيروني به حيات و يا عملکرد يا فرآيند خود ادامه دهد.
در اصطلاح روانشناسي، آستانه تحمل به معناي حداکثر ميزاني است که شخص ميتواند از نظر فشار روحي و رواني تحمل کند و پس از آن خشمگين شده و از حالت تعادل خارج ميشود و رفتارهاي خطرآفرين را در پيش ميگيرد. در حقيقت آستانه تحمل، به معناي نهايت ميزان صبري است که شخص دارد و ميتواند فشار را تحمل کند. از اين درگاه و آستانه اگر گذشت ديگر قابل مديريت نيست.
برخي از روانشناسان در تعريف آستانه تحمل نوشتهاند: آستانه تحمل به حدي از تحريکات و مشکلات اشاره دارد که از طرف گيرندههاي حسي و عصبي انسان، قابليت تحمل داشته باشد.
عوامل مختلفي وجود دارد که آستانه تحمل ما انسانها را در برخورد با مشکلات و حوادث گوناگون، افزايش و يا کاهش ميدهد، به طوري که هر چه فشارهاي عصبي وارده بيشتر باشد، به همان اندازه نيز احتمال واکنشهاي تکاندهنده وجود خواهد داشت.
بروز رفتارهاي پرخاشگرانه، چه غريزي باشد و چه حاصل يادگيري، چنان با زندگي روزمره ما پيوند خورده كه گاهي فراموش ميكنيم اين رفتار چقدر ناپسند است. مديريت خشم و مهار آن، به ويژه در هنگام تحقق عوامل خشم و غضب هر چند که به آموزش و مهارتها بستگي دارد و انسان هر چه عقلانيتر و بر نفس خويش مسلطتر باشد، توانايي مديريت و مهار آن را داراست، ولي بايد توجه داشت که اين مسئله به ميزان بسياري به آستانه تحمل و صبر ما بستگي دارد و اين امري است که جز با مهار نفس و افزايش آستانه تحمل و صبر امکانپذير نيست.
در همه اديان و فرهنگها و جوامع، زودخشمي يا عدم مهار خشم و تحت سلطه نفس قرار گرفتن مورد نكوهش قرار گرفته و از ما خواسته شده بر خشم خود كنترل داشته باشيم؛ چراكه هر تصميم و عملي هنگام عصبانيت که به طور طبيعي خارج از مديريت عقل و عقلانيت است و از احساسات زودگذر و هيجانات شديد و طغيان نفس نشأت ميگيرد، به طور طبيعي فاجعه به بار خواهد آورد.
بيشتر افرادي كه ميگويند در مواقع ناراحتي و عصبانيت نميتوانند خودشان را مهار و كنترل كنند، سخت در اشتباهند! آنها ميتوانند خود را كنترل كنند اما نميخواهند! چرا كه ما عصبانيت خود را تنها متوجه كساني ميكنيم كه از لحاظ عاطفي و مالي به ما وابستهاند يا خطري از جانب آنها ما را تهديد نميكند؛ اما در برابر كساني كه قدرت و موقعيتشان از ما بالاتر است، خودمان را كنترل ميكنيم.
در واقع ما بهخوبي ميدانيم كجا و براي چه كساني خشممان را بروز داده يا آن را كنترل كنيم و وقتي پاي منافع پيش ميآيد، كنترل خشم، آسان به نظر ميرسد.
با اين همه، کسي که داراي آستانه تحمل و صبر پاييني است، حتي اگر نتواند به دليلي چون برتري طرف مقابل از نظر قدرت و ثروت و مانند آن، خشم خويش را بروز و ظهور دهد، ولي آن را در درون ميريزد و همين امر پيامدهاي منفي بسياري دارد که از جمله افسردگي، بيماري عصبي و مرضهاي روحي و رواني است.
پس بهترين راه آن است که انسان آستانه تحمل و صبر خويش را افزايش دهد. اين مسئله حتي براي کساني که داراي قدرت و ثروت هستند لازم و ضروري است؛ زيرا اعمال خشونت و زودخشمي و مانند آن براي آنان زيانبار است و اين افراد را از حالت تعادل شخصيت بيرون ميبرد.
اصولاً کساني که داراي قدرت بيشتري هستند و يا در مسئوليتهاي بزرگتر اجتماعي چون رياست کشور يا وزارت و مانند آن قرار دارند، به سبب دايره گسترده تعاملات و ارتباطات و افزايش فشارها نياز بيشتري دارند تا آستانه تحمل خود را افزايش دهند و به سرعت از کوره در نروند و خشمگين نشوند و يا رفتار عصبي از خود بروز ندهند، چنانکه امام علي(ع) ميفرمايد: آلةً الرئاسةً سعةً الصدر؛ ابزار رياست و مديريت، داشتن سعه صدر است.(نهجالبلاغه، حکمت 167)
کساني که داراي آستانه تحمل و صبر بالايي هستند، به طور طبيعي واکنشهاي عقلاني و مفيدتر و بهتري از خود بروز ميدهند و موفقيت آنان در انجام مسئوليت و رسيدن به اهداف و مقاصد بيشتر و تضمينشدهتر است.
از نظر آموزههاي اسلامي هر چه آستانه صبر و تحمل فرد بالاتر و بيشتر باشد، اميد به موفقيت و پيروزي براي او بيشتر است؛ زيرا تصميمهاي شتابزده و عصبي نميگيرد و از عقلانيت بيرون نميرود. از اين رو اميرمومنان علي(ع) ميفرمايد: مِفتَاحُ الظَّفَرِ لُزُومُ الصَّبرِ؛ کليد پيروزي همراهي با صبر است.( غرر الحکم و درر الکلم، ص 283، حديث 6330)
پيامبر گرامي(ص) صبر را بهترين نعمت الهي به بنده ميداند که افزايش آن به طور طبيعي موجب افزايش بهرهمندي از دنيا و بلکه از آخرت ميشود. آن حضرت ميفرمايد: اَلصَّبْرُ خَيرُ مَرْكَبٍ مَا رَزَقَ الله عَبْداً خَيراً لَهُ وَ لَا أَوْسَعَ مِنَ الصَّبْرِ؛ صبر بهترين مرکب است که خداوند بهتر و فراختر از آن به بنده روزي نکرده است.
(بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، چ اول، 1404 ق، ج 79، ص139)
به هر حال، انسان چه بخواهد در زندگي مادي و دنيوي موفق باشد و چه از نظر روحي و رواني و نيز حيات اخروي موفقيتهاي بزرگي را کسب کند بايد داراي آستانه تحمل باشد و صبر خويش را افزايش دهد. در مسئوليتهاي بزرگتر و مسائل سختتر، افزايش حد نهايي تحمل و صبر به معناي موفقيتهاي بزرگتر خواهد بود.
شرح صدر، عامل افزايش آستانه تحمل و صبر
از نظر آموزههاي قرآني، انساني ميتواند داراي صبر و تحمل بسيار بالا باشد بهگونهاي که هيچ عاملي او را از حالت تعادل و اعتدال خارج نکند که داراي شرح صدر باشد. کسي که داراي شرح صدر است، هم از نظر نگرشي داراي وسعت نظر و زاويه ديد گسترده است و هم از نظر رفتاري هيچ عامل دروني و بيروني او را از حالت تعادل خارج نميکند. پس نفس و هواهاي نفساني تحت مديريت اوست نه اينکه شخص تحت مديريت هواهاي نفساني باشد و احساسات و عواطف و شهوات، او را مهار و مديريت کند.
شرح صدر در لغت به معناي گشادگي سينه است؛ زيرا شرح در لغت به معناى بسط و گسترش دادن و صدر به معناي سينه است. اما شرح صدر در اصطلاح و فرهنگ قرآني به معناي بسط و گشادگى سينه با نور، آرامش و رحمت الهى (مفردات الفاظ قرآن کريم، راغب اصفهاني، ص449، «شرح») و استعداد دريافت معارف و حقايق است. (فرهنگ اصطلاحات و تعبيرات عرفانى، ص 503)
بديهى است با تعريفي که از شرح صدر بر اساس آيات قرآن داده شده، آن شرح صدري که براى پذيرش كفر در آيه 106 سوره نحل آمده، شرح صدر طبيعى نيست و شرح در اين آيه بر خلاف آيات ديگر كه به خدا نسبت داده شده، به بنده و انسان نسبت داده شده است. (التحقيق، حسن مصطفوي، ج 6، ص 31 - 32)
خداوند در آيه 22 سوره زمر ماهيت شرح صدر را بيان کرده و درباره اصل آن توضيح داده است. چنانکه ميفرمايد: أَفَمَن شَرَحَ الله صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَي نُورٍ مِن رَبِّهِ؛ کسي را که خداوند سينهاش را براي اسلام گشوده است، پس او بر نوري از سوي پروردگارش است.
پس شرح صدر با نوري الهي تحقق مييابد و اين گشايش سينه يک گشايش معنوي است. از اينجا فهميده ميشود که اين صدر همان فضاي روحاني و معنوي نفس انساني است نه فضاي مادي سينه انسان که فيزيکي و جسمي است و به طور طبيعي محدوديت دارد. در حقيقت نور الهي که بر دلي ميتابد آن را چنان نوراني و فراخ ميگرداند که آستانه صبر و تحمل شخص را نسبت به مسائل بالا ميبرد. پس با نور الهي، نفس انساني نوراني ميشود و ديگر هواهاي نفساني از جمله خشم و شهوت او را مديريت نميکند و احساسات و عواطف زودگذر او را تحت تاثير قرار نميدهد، بلکه اين نور الهي است که مديريت نفس و مهار آن را به دست ميگيرد.
بنابراين ظرفي که مظروفي چون نور الهي در آن قرار ميگيرد، اين سينه مادي و فيزيکي نيست بلکه آن دل و روان و روح و نفس آدمي است که ظرف چنين مظروف گرانبهايي است. ظرف معنوي و غيرمادي است که هر چه بيشتر در آن ريخته شود گشودهتر و فراختر ميگردد؛ اما ظروف مادي اين گونه نيست؛ بلکه وقتي چيزي بيش از ظرف در آن ريخته شود يا بيرون ميريزد يا ظرف ميترکد. اميرمؤمنان علي(ع) در نهجالبلاغه ميفرمايد: كُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ فِيهِ إِلاَّ وِعَاءَ الْعِلْمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ؛ هر ظرفي با آمدن مظروف جاي او تنگ ميشود، مگر ظرف دانش كه اگر دانش بيايد ظرفيّت آن ظرف بيشتر ميشود.
شرح صدر معنوي نيز اينگونه است؛ زيرا اين دل انساني وقتي نور الهي بر آن بتابد، افزايش مييابد و آستانه صبر و تحمل شخص را نيز بالا ميبرد. از اين رو امام صادق(ع) ميان صبر و نورانيت قلب آدمي ارتباط ايجاد ميکند و ميفرمايد: اَلصَّبْرُ يظْهِرُ مَا فِي بَوَاطِنِ الْعِبَادِ مِنَ النُّورِ وَ الصَّفَاءِ؛ صبر آنچه در باطن بندگان از نور و روشني هست، ظاهر ميسازد. (شرح مصباحالشريعةً و مفتاح الحقيقةً، عبدالرزاق گيلاني، نشر صدوق، تهران، چ سوم، 1366 ش، ص 185)
در حقيقت صبر و افزايش آستانه تحمل، نتيجه طبيعي نور الهي است که در دل بندگان روشن شده است.
آثار و برکات شرح صدر
چنانکه گذشت، شرح صدر به معناي تابش نور الهي در بندهاي است که موجب افزايش و فراخي روح و روان شخص ميشود و او را براي دريافت مطالب و مسائل بزرگتر و مسئوليتهاي سختتر آماده ميکند. از آنجا که پيامبري مسئوليت بزرگي است شخص ميبايست هم از نظر فهم و دريافت مطالب سنگينتر و هم براي انجام مسئوليتهاي سختتر و فشارها و اذيتهاي بيشتر آمادگي داشته باشد؛ زيرا به طور طبيعي تغيير انديشهها و قلوب و رفتارها نيازمند ايستادگي و استقامت زيادي است تا بتواند اذيت و آزارهاي ديگران را تحمل کند.
وقتي خداوند کلام سنگين وحي را ميخواهد نازل کند بايد شخص استعداد کافي براي دريافت اين مطالب سنگين و حمل آن را داشته باشد.(مزمل، آيه 5) و همچنين مقاومت در برابر مخالفان و دشمنان و بدگويان و استقامت نيازمند شرح صدري است که بتواند اين فشارها را تحمل کند. (هود، آيه 112) از اين رو خداوند براي مسئوليت پيامبري و انجام کامل آن به پيامبر(ص) شرح صدر داده است. (الم نشرح لک صدرک؛ سوره انشراح)
حضرت موسي(ع) نيز براي انجام رسالت بزرگ خود از خدا درخواست ميکند که به او شرح صدر بدهد: قَالَ رَبِّاشْرَحْ لِي صَدْرِي، گفت پروردگارا به من شرح صدر بده! (طه، آيه 25)
کسي که از اين نور الهي برخوردار شد و داراي شرح صدر گشت، افزون بر اينکه داراي افزايش صبر و استقامت ميشود و آستانه تحمل او در کسب فيوضات و الهامات الهي و وحي افزايش مييابد و او را در برابر مشکلات و فشارها مقاوم ميسازد؛ آثار و برکات ديگري را نيز موجب ميشود.
وَردَتِ الرّوايةً الصَّحيحةً أنّه لمّا نَزَلَت هذهِ الآيَةً: ـ «فَمَنْ يُرِدِ الله أن يَهدِيَهُ» ـ سُئلَ رسولُ اللّه(ص) عن شَرحِ الصَّدرِ ما هُو ؟ فقالَ: نورٌ يَقذِفُهُ الله في قَلبِ المؤمنِ فَيَنشَرِحُ لَهُ صَدرُهُ و يَنفَسِحُ. قالوا: فهَل لذلکَ مِن أمارَةً يُعرَفُ بها؟ قالَ(ص): نَعَم، الإنابَةً إلى دارِ الخُلود، و التَّجافي عن دارِ الغُرورِ، و الاستِعدادُ لِلمَوتِ قَبلَ نُزولِ المَوتِ؛ روايت شده است هنگامى که آيه «پس کسى را که خدا بخواهد هدايتش کند...» نازل شد، از پيامبر خدا(ص) سؤال شد: شرح صدر چيست؟ حضرت فرمود: نورى است که خدا در دل مؤمن مىافکند و بدان سبب سينهاش فراخ مىگردد و گشاده مىشود. عرض کردند: آيا براى شناخت آن نشانهاى وجود دارد؟ فرمود، آرى، روى آوردن به سراى جاودانى و دورى گزيدن از سراى پوچى و فريب و آماده شدن براى مرگ، پيش از فرارسيدن آن. (مجمعالبيان، ج ?، ص???)
از امام سجاد (ع) اين مطلب به شکل دعاي شب 27 ماه مبارك رمضان نقل شده است که ايشان چنين دعا ميکرد: «اللهم ارزُقنِي التَجافِيَ عَن دارِالغُرور وَ الاِنابَةً اِلي دارِ الخُلود وَ الاستِعدادَ لِلمَوت قَبلَ حُلولِ الفَوت»(مفاتيح الجنان)
از آنجا که شرح صدر، نور الهي است که بر قلب و دل مؤمن ميتابد و آن را نوراني و فراخ ميکند، آن كسي که مشروحالصدرتر است نورانيتر است. اگر کسي داراي شرح صدر کامل شد، به تمام معنا نوراني ميشود؛ چنين شخصي نه تنها خودش روشن و نوراني است بلکه ديگران را نيز روشن ميکند و ديگران نيز از نور وجودش بهرهمند ميشوند. خداوند چنين کسي را سراج منير معرفي ميکند؛ چنانکه درباره پيامبر(ص) ميفرمايد (احزاب، آيات 45 و 46) چنين شخصي وقتي نوراني شد ديگر حيات و مماتش فرقي نميکند؛ چنانکه خواب و بيدارياش تفاوتي نميکند؛ زيرا همه از آن بهرهمند ميشوند. شمعي نيست که در فضاي محدودي روشن باشد يا با بادي خاموش شود، بلکه چون ستارگان آسمان و خورشيد است که هميشه فروزان است و شب و روز همه از آن بهره ميگيرند. پس در زمان حيات و مرگ نيز مردم از چنين ستارگان و سراج منير الهي بهرهمند خواهند شد.
به هر حال، افزايش آستانه تحمل و صبر، هدايتپذيري، نورانيت قلبي، آساني در کارها، آسان شدن مشکلات، از جمله مهمترين آثار شرح صدر است که در آياتي از جمله 125 سوره انعام، 24 و 25 سوره طه و سوره انشراح و مانند آن بيان شده است.
علي جواهردهي
روزنامه کيهان