دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

طبقه اجتماعی

No image
طبقه اجتماعی

كلمات كليدي : طبقه اجتماعي، گروه، قشر بندي اجتماعي، تضاد اجتماعي و طبقاتي، پايگاه اجتماعي، كاست

نویسنده : سمانه خالدی

واژه طبقه به معنای رسته‌ای از مردم، دسته یا صنف و مرتبه است و در برابر (Classe) در زبان فرانسه است که خود از ریشه لاتین(Classis) گرفته شده است.

مفهوم طبقه در قرن 19 نخستین بار توسط «آدام اسمیت» مطرح شد اما اختلاف نظر بر سر تعریف طبقه اجتماعی وجود دارد. برخی تعاریف به اجمال اینگونه‌اند:

1- "آرتور بوئر" (1902) معتقد بود: طبقه اجتماعی، مجموعه‌ای از گروههای اجتماعی است که از شرایط اقتصادی و روابط تولیدی، منزلت اجتماعی و موضع سیاسی مشابهی برخوردارند؛

2- "مک آیور" و "پارسونز" معتقدند: طبقه اجتماعی، گروهی یا گروههایی از مردم هستند که به مناسبت منزلت اجتماعی از طبقات دیگر متمایز می‌شوند و سطح تعلیم و تربیت، منشأ درآمد، مسکن، محل زندگی و... آنها متفاوت است؛

3- "سوروکین" نیز مجموعه‌ای از افراد را که از حیث شغل، وضعیت اقتصادی و سیاسی، شرایط مشابهی داشته باشند، طبقه اجتماعی می‌داند؛

4- "اوربرگ" معتقد است که طبقه اجتماعی گروه بزرگی از انسانهاست که از نظر مقام و مرتبت در سیستم تولید اجتماعی معین بر مبنای شرایط تاریخی در روابط تولیدی و مناسبات اجتماعی تولید و دسترسی به ابزار تولید و نحوه دستیابی به ثروت اجتماعی وضعیت مشابهی داشته باشند.

تعریف عام از طبقه اجتماعی عبارت است از: بخشی از جامعه که به لحاظ داشتن ارزشهای مشترک، منزلت اجتماعی معین، فعالیتهای دسته جمعی، میزان ثروت و دیگر داراییهای شخصی و آداب معاشرت، با دیگر بخشهای جامعه متفاوت باشد.

شاخصهای تعیین طبقه اجتماعی

در جوامع صنعتی پیشرفته، سه شاخص اصلی برای تعیین طبقه اجتماعی به کار می‌برند که عبارتند از: درآمد، شغل و میزان تحصیلات. علاوه بر این شاخصهای عمده، تغییرهای مهم دیگری مانند نژاد، مذهب، ملیت، جنس، محل سکونت، پیشینه خانوادگی و نیز به طور کلی، ویژگیهای فرهنگی، جزو شاخصهای طبقه اجتماعی به شمار می‌روند.

تضادهای اجتماعی و طبقاتی از نظر "مارکس" و "وبر"

از دیدگاه "مارکس"، گروههایی تشکیل طبقه می‌دهند که دارای این خصوصیات باشند:

  1. در جریان تولید موقعیت همه آنها یکسان باشد؛
  2. منافع مشترک اقتصادی داشته باشند؛
  3. شرایط اقتصادی مشترک داشته باشند؛
  4. به مرحله آگاهی طبقاتی رسیده باشند؛
  5. به مرحله خصومت طبقاتی رسیده باشند.

از منظر مارکس مفهوم طبقه در ارتباط با تولید مطرح می‌شود. وی عقیده داشت که در طول تاریخ دو طبقه در مقابل یکدیگر قرار دارند و منشأ اساسی تضاد نیز مالکیت خصوصی وسایل و ابزار تولید است؛ بدین ترتیب در طول تاریخ دو طبقه در مقابل یکدیگر قرار دارند که عبارتند از صاحبان وسایل و ابزار تولید و کسانی که فاقد وسایل و ابزار تولید هستند؛ که اولی نفع خود را در نگهداری وضعیت موجود و دیگری نفع خود را در دگرگونی وضع موجود می‌داند. به این ترتیب "مارکس" تاریخ تمام جوامع را تاریخ نبرد طبقاتی می‌داند. تعریف "مارکس" و نظریه تضاد او در مورد طبقه اجتماعی صرفاً بر ملاک اقتصادی مبتنی بود در حالی که "ماکس وبر" برای تعیین طبقه سه ملاک قدرت، ثروت و منزلت را در نظر می‌گیرد. بر طبق نظر "وبر" هنگام تعیین طبقه اجتماعی غیر از پایگاه اقتصادی، تغییرهای دیگری را هم در نظر می‌گیریم.

تفاوت طبقه اجتماعی با قشربندی اجتماعی، پایگاه اجتماعی و کاست

قشربندی اجتماعی(Social Stratification) تقسیم جمعیت یک جامعه به دو یا چند لایه تقریباً متجانس بر حسب شمار کیفیتهای مطلوبی است که این افراد مشترکاً دارند. این قشربندی را جامعه‌شناسان معمولاً 4 دسته دانسته‌اند:

1)نظام بردگی؛

2) نظام کاستی؛

3) نظام سلسله مراتبی؛

4) نظام طبقاتی.

نظام قشربندی، افراد را با توجه به امتیازاتشان رتبه‌بندی کرده و آنها را در آن طبقه اجتماعی که با این امتیازات متناسب است، جای می‌دهد. امتیازات اجتماعی را فرهنگ و جامعه تعیین می‌کند. کاست(Cast) نوعی طبقه اجتماعی موروثی است که اعضای آن از حداقل فرصت و امکانات تحرک برخوردارند. کسی که در یک کاست خاص متولد می‌شود، باید سراسر عمرش را در آن کاست باقی بماند. نظام طبقاتی با نظام کاستی این تفاوت را دارد که نظام طبقاتی «باز» است زیرا نظام حکومت یا مذهب و فرهنگ، تحرک از یک طبقه به طبقه دیگر را محدود نکرده است، اما تحرک اجتماعی در نظام کاستی امکان‌پذیر نیست. پایگاه اجتماعی( Social status) نیز موقعیت اجتماعی فرد در گروه است و به مرتبه اجتماعی او در یک گروه، در مقایسه با گروه دیگر، اطلاق می‌شود.

 

مقاله

نویسنده سمانه خالدی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

انسان و اصالت آموزه‌های عرفانی

انسان و اصالت آموزه‌های عرفانی

مقاله حاضر ضمن توجّه به این امر، به خوانش انتقادی کتاب تصوف اسلامی، رابطه انسان و خدا اثر نیکلسون می‌پردازد.
گذری بر انسان‌گرایی دونالد والش

گذری بر انسان‌گرایی دونالد والش

ظهور باورهای انسان‌گرایانه در بسیاری از تعالیم معنویت‌گرایی جدید قابل پیگیری است. اما به گمان نگارنده، بهره‌مندی و اصالت این رویکرد در مجموع تعالیم دونالد والش با شدت بیشتری همراه است، علت این ادعا نهفته در نحوه‌ی بیان و نظام تعالیم والش است...
معنویت انسان‌انگار در افکار دیپاک چوپرا

معنویت انسان‌انگار در افکار دیپاک چوپرا

نوشتار حاضر جستاري در نگرش‌ معنويت انسان انگار ديپاك چوپرا است، براي اثبات اين سخن، نيم‌نگاهي نيز به مباني هستي‌شناسي وي شده است.
نقد و بررسی ویژگی‌های انسان ایده‌آل از منظر پائولوکوئیلو

نقد و بررسی ویژگی‌های انسان ایده‌آل از منظر پائولوکوئیلو

این مقاله به نقد و بررسی انسان ایده‌آل از منظر پائولوكوئيلو می‌پردازد که وی آن را در قهرمان‌های داستانیش جلوه‌گر ساخته است.
جایگاه انسان کامل در سلوک عرفانی

جایگاه انسان کامل در سلوک عرفانی

مسئله اصلي در اين نوشتار جايگاه انسان كامل در قوس صعود و مقام‌های اثباتي اوست. البته پيش از آن به مهم‌ترین ویژگی‌های انسان كامل اشاره می‌کنیم سپس به كاركرد سلوكي او می‌پردازیم...

پر بازدیدترین ها

جایگاه انسان کامل در سلوک عرفانی

جایگاه انسان کامل در سلوک عرفانی

مسئله اصلي در اين نوشتار جايگاه انسان كامل در قوس صعود و مقام‌های اثباتي اوست. البته پيش از آن به مهم‌ترین ویژگی‌های انسان كامل اشاره می‌کنیم سپس به كاركرد سلوكي او می‌پردازیم...
نقد و بررسی ویژگی‌های انسان ایده‌آل از منظر پائولوکوئیلو

نقد و بررسی ویژگی‌های انسان ایده‌آل از منظر پائولوکوئیلو

این مقاله به نقد و بررسی انسان ایده‌آل از منظر پائولوكوئيلو می‌پردازد که وی آن را در قهرمان‌های داستانیش جلوه‌گر ساخته است.
معنویت انسان‌انگار در افکار دیپاک چوپرا

معنویت انسان‌انگار در افکار دیپاک چوپرا

نوشتار حاضر جستاري در نگرش‌ معنويت انسان انگار ديپاك چوپرا است، براي اثبات اين سخن، نيم‌نگاهي نيز به مباني هستي‌شناسي وي شده است.
گذری بر انسان‌گرایی دونالد والش

گذری بر انسان‌گرایی دونالد والش

ظهور باورهای انسان‌گرایانه در بسیاری از تعالیم معنویت‌گرایی جدید قابل پیگیری است. اما به گمان نگارنده، بهره‌مندی و اصالت این رویکرد در مجموع تعالیم دونالد والش با شدت بیشتری همراه است، علت این ادعا نهفته در نحوه‌ی بیان و نظام تعالیم والش است...
جایگاه انسان در نظام هستی

جایگاه انسان در نظام هستی

عرفا براي نظام هستي مرتبه‌هایی یاد می‌کنند؛ اما در يک تقسيم کلي آن را به حضرات الهيه، کونيه و کون جامع تقسيم کرده‌اند. هدف اصلي از آفرينش «جلا و استجلاي حق» است و کمال آن دو با انسان کامل محقق مي‌شود. مقصود از کون جامع، انسان است که با وجود وحداني، جامع تمام تعين‌های حقي و خلقي است.
Powered by TayaCMS