كلمات كليدي : ابعاد شناخت، علوم شناختي، اندوزش اطلاعات، طرح هاي ذهني، ميانبرهاي ذهني، سوگيري، خودپنداره، حرمت خود، روان شناسي اجتماعي
نویسنده : منيره دانايي
انسان موجودی اجتماعی است و به تعامل با دیگران نیاز دارد. ما در معاشرت با دیگران اطلاعات بسیاری به دست میآوریم که به نحوی آنها را دستهبندی و منسجم میکنیم و بخشهای مهم و مفید آنها را به حافظه میسپاریم. برای داوری و قضاوت درباره دیگران باید بتوانیم این اطلاعات ذخیرهشده را با هم ترکیب کنیم و به شناختی درست از دنیای اطرافمان دست یابیم. شناخت اجتماعی بیان میکند که ما چگونه به اطلاعات توجه میکنیم، آنها را ذخیره میکنیم و در موقع لزوم به یاد میآوریم. به همین خاطر شناخت اجتماعی رابطه نزدیکی با ادراک اجتماعی[1] دارد. زیرا هر دوی آنها درباره فرایندهای اساسی بحث میکنند که زیربنای فهم ما را از دنیای اجتماعی تشکیل میدهند. لازم به یادآوری است که این دو مبحث حداقل از یک جهت با هم تفاوت اساسی دارند. ادراک اجتماعی از مدتها قبل مورد توجه روانشناسان اجتماعی بوده است، در حالی که توجه به شناخت اجتماعی و تلاش در جهت پیشرفت آن به سایر علوم مرتبط میشود. از اواخر دهه 1970 میلادی به بعد پژوهشگرانی که به مطالعه ابعاد شناختی انسان مانند توجه، حافظه[2] و استدلال میپرداختند، به پیشرفتهای عظیمی دست پیدا کردند. بسیاری از روانشناسان اجتماعی، تحت تاثیر این پیشرفتها درصدد برآمدند تا اصول، روشها و یافتههای مطالعات علوم شناختی را در رشته علمی خود بهکار گیرند. در نتیجه، برخی از مفاهیم و اصول شناخت اجتماعی از رشتههای علمی دیگر بهویژه روانشناسی شناختی، وارد روانشناسی اجتماعی شد.[3] درست است که این اصول و مفاهیم در فهم فرایند شناخت دیگران در روانشناسی اجتماعی بسیار مفید بودند، اما از لحاظ سبک با مفاهیم موجود در دیگر بخشهای این علم متفاوت هستند. در شناخت اجتماعی تاکید بر یافت این مطلب است که ما اطلاعات اجتماعی درباره مردم، موقعیتهای اجتماعی و گروهها را چگونه پردازش میکنیم. در مسیر رسیدن به این مطلب، شناخت اجتماعی به بحث پیرامون چند موضوع میپردازد؛ نخست چگونگی اندوزش اطلاعات و شکلگیری طرحهای ذهنی[4] که تاثیر چشمگیری بر شناخت اجتماعی میگذارد.[5] دوم بررسی میانبرهای ذهنی[6] که در برخورد با اطلاعات وسیع به ما کمک میکنند به روشی موثر از عهده پردازش و درک دنیای خود برآییم. موضوع سوم بررسی سوگیری[7]هایی است که در افکار ما به وجود میآیند و سبب میشوند که به برخی اطلاعات بیشتر و به برخی دیگر کمتر توجه کنیم. یکی دیگر از مباحث مورد بحث در شناخت اجتماعی، شناخت خود است که معمولا از دو جنبه مهم "خودپنداره"[8] و "حرمت خود"[9] مورد بررسی قرار میگیرد.[10]