دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عروض

No image
عروض

كلمات كليدي : عروض، وزن شعر فارسي، تقطيع، خليل بن احمد فراهيدي، ابوالحسن سعيد بلخي، ابوالحسن علي بهرامي سرخسي، نيما يوشيج، احمد شاملو، ادبيات فارسي

نویسنده : اعظم بابایی

درباره‌ی معنی لغوی عروض نظریات گوناگونی ارائه شده است، از آن جمله گویند: عروض چوبی باشد که خیمه بدان استوار کنند و چون قوام ابیات به قسمت آخر مصرع نخستین است، این قسمت را مجازا عروض خوانده‌اند و آن‌گاه این کلمه از رهگذر نام‌گذاری کل به اسم جزء، بر علمی که از اوزان شعر گفتگو می‌کند، اطلاق شده است.[1] تعاریف دیگری هم از معنی لغوی عروض آورده‌اند، اما این وجه معقول‌‌تر است: عروض بر وزن «فعول» کلمه‌ای است که در معنی اسم مفعول به کار می‌رود، یعنی معروض‌علیه شعر است، شعر را بر آن عرضه کنند تا موزون و ناموزون آنها از هم باز‌شناخته شود.[2]

معنای اصطلاحی: عروض دانشی است که شعر را بر آن عرضه می‌کنیم تا سخن آهنگین و موزون را از گفته‌های پریشان و بی‌آهنگ باز‌شناخته شود و موضوع آن بحث درباره‌ی وزن شعر است. باید افزود که دانش عروض از دیدگاه علم فنوتیک (صوت‌شناسی) اهمیت فراوان دارد.[3]

اساس سنجش وزن در فن عروض، بر ساختمان کلمات، از نظر ترتیب حروف متحرک و ساکن آنها گذاشته شده است. برای این کار، از ترکیب ارکان با یکدیگر، افاعیل عروضی ساخته شده و بدین وسیله میزان‌هایی برای سنجش وزن به دست آمده است، علاوه‌بر آن از تکرار یا ترکیب افاعیل با یکدیگر، بحرهای عروضی به وجود آمده و برای طبقه‌بندی آنها دایره‌هایی منظور شده است.[4]

تاریخچه‌ی فن عروض

مبدع فن عروض را «خلیل‌بن‌احمد فراهیدی» (100-17- ه.ق) از دانشمندان قرن دوم هجری دانسته‌اند درباره‌ی علت و چگونگی ابداع فن عروض توسط او افسانه‌هایی ساخته و پرداخته‌اند. همه‌ی مورخان و علمای لغت که درباره‌ی خلیل‌بن‌احمد و کیفیت وضع علم عروض گفتگو کرده‌اند متفق‌‌اند در این‌که پیش از او هیچ کس در زبان عرب قواعدی برای اوزان شعر نمی‌دانسته و کمترین سابقه‌ای در این باب وجود نداشته است، به این سبب وضع عروض را نوعی از الهام شمرده‌اند. اما در این مسئله که یک نفر به تنهایی علمی را کشف یا اختراع کند جای شبهه و تردید بسیاری است، اما در هیچ یک از کتب تاریخ و لغت نیز کسی در ابتکار خلیل شک نکرده است؛ یگانه کسی که در اصالت ابتکار خلیل شبهه کرده است، ابوریحان بیرونی (متوفی 440ه.ق) است که در کتاب «ماللهند» ضمن مقایسه وزن‌های شعر هندی و عروض عرب به این نکته که خلیل‌بن‌احمد، این اصول را از قواعد شعر هندی گرفته اشاره کرده است.[5]

شباهت‌های بسیاری که بین اصول عروض هندی موسوم به «چَندَ» و عروض خلیل‌بن‌احمد وجود دارد، این نظر را تأیید می‌کند. از آن جمله مشابهت علائمی که هندوان به‌عنوان نشانه‌های عروضی به کار می‌برند و نیز وجود شباهت در آنچه در عروض هندی وسیله‌ی سنجش وزن شعر است و در عربی آنها را «افاعیل» می‌نامند، از طرف دیگر تشابه لفظی بسیاری در اصطلاحات عروض هندی و عربی وجود دارد، از جمله مشابهت اصطلاح «سَبدا» با «سَبب» و «وَرتا» با «وَتد».[6]

پس از خلیل‌بن‌احمد «ابوالحسن سعید بلخی» (215هجری.قمری) ملقب به «اخفش اوسط» در گسترش علم عروض نقش داشت. تألیف این فن به فارسی از قرن چهارم هجری آغاز شد. از مؤلفان قدیم این فن در فارسی می‌توان «ابوالحسن علی بهرامی سرخسی» (اوایل قرن پنجم) و «بزرجمهر قاینی» و «منشوری سمرقندی» را نام برد.[7]

درست است که ایرانیان برای سنجش وزن شعر فارسی، اصول عروض عربی را اقتباس کردند، اما بر حسب نیاز شعر فارسی در آن تغییراتی دادند، زیرا نظم و تناسب هجاهای کوتاه و بلند در شعر عربی به صراحت و دقت زبان فارسی نیست و کاربرد قواعد عروض در این دو زبان تفاوت‌های بسیاری دارد؛ اما آنچه اقتباس قواعد عروض عربی را برای شعر فارسی توجیه می‌کند، در حقیقت یکسان بودن ساختمان زبان فارسی با زبان سانسکریت (زبان قدیمی متداول در هند که تا اواخر قرن نوزدهم رایج بود) است که عروض عربی از آن أخذ شده است. بنابراین تغییر تدریجی وزن هجایی شعر در ایران بعد از اسلام، به وزن عروضی، یعنی پذیرفتن قواعد عروض خلیل‌بن‌احمد، بیشتر به علت خویشاوندی دو زبان فارسی و سانسکریت است که هر دو از خانواده زبان‌های «هند‌ و‌ اروپایی» هستند و از ساختمان یکسانی برخوردارند، یعنی کمیت مصوت‌ها در آن ثابت است.[8]

از اصول مهم خلیل‌بن‌احمد، اصل تساوی مصراع‌ها است؛ یعنی هر مصرع از نظر تعداد و ترکیب افاعیل عروضی، عینا قرینه‌ی مصراع دیگر است، این اصل در اوایل قرن چهاردهم، در ایران توسط «نیما یوشیج» کنار گذاشته شد و عروض نیمایی یا عروض آزاد ابداع گردید. بعدها توسط «احمد شاملو»، وزن عروضی به کلی کنار گذاشته شد. اما هرکدام از این نوآوران پیروانی دارند و بسیاری از شاعران معاصر هنوز پایبند عروض سنتی هستند.

روش استخراج وزن شعر

استخراج وزن یک بیت چند مرحله دارد:1- تقطیع هجاهای شعر؛ 2- اعمال اختیارات شاعری؛ 3- تقطیع به ارکان؛ 4- نام‌گذاری ارکان و رسیدن به بحر شعر.

تقطیع در لغت یعنی قطعه قطعه کردن؛ و در اصطلاح عروض، تجزیه‌ی شعر به هجاها و ارکان عروضی است. در تقطیع یک شعر دانستن دو نکته الزامی است، یک شناختن هجاهای هر کلمه؛ دو نوشتن شعر به خط عروضی.

هجا کوچک‌ترین جزء قابل تلفظ زبان است یا به تعبیر دیگر اصواتی که در یک دم یا بازدم ادا می‌شوند. در هر هجا یک مصوت وجود دارد، بنابراین به اندازه‌ی مصوت‌های موجود در یک کلمه هجا خواهیم داشت و منظور از خط عروضی این است که شعر را عینا به همان صورتی که می‌خوانیم یا می‌شنویم، بنویسیم.[9]

پس از آن‌که شعر را درست خواندیم و به خط عروضی نوشتیم هجاهای دو مصرع را دقیقا روبروی هم می‌نویسیم و آن‌گاه معادل عروضی هر هجا را در زیر آن قرار می‌دهیم. هجای کوتاه با علامت (U) و علامت هجای بلند‌ (‌_‌) و علامت هجای کشیده را (_U) است. برای مثال بیت زیر را تقطیع می‌کنیم:

بشنو این نی چون شکایت میکند از جدایی ها حکایت می‌کند

بش

_

از

_

نُ

U

جُ

U

این

_

دا

_

نی

_

یی

_

چُن

_

ها

_

شِ

U

حِ

U

کا

_

کا

_

یت

_

یت

_

می

_

می

_

کُ

U

کُ

U

ند

_

ند

_

وزن شعر فارسی تابع قوانین دقیقی است که شاعر خود‌آگاه یا ناخود‌آگاه از این قوانین پیروی می‌کند. با این همه شاعر در سرودن شعر اختیارات محدودی دارد که به ضرورت از آنها بهره می‌جوید. اختیارات شاعری به دو دسته‌ی اختیارات زبانی و وزنی تقسیم می‌شود. برای مثال در بیت فوق در هجای سوم مصرع اول (این) این هجای کشیده یک هجای بلند محسوب می‌شود؛ وزن بر اساس اختیار زبانی، نون ساکنه بعد از هجای بلند به حساب نمی‌آید.

بعد از تقطیع هجایی، باید تقطیع به ارکان کرد. اگر در هجاهای بیت بالا دقت کنیم می‌بینیم که علامت‌های هجاهای هر مصرع از نظمی خاص برخوردارند. به هر دسته از هجاهایی که یک نظم تکراری یا متناوبی را می‌سازند؛ «رکن» می‌گویند و از تعداد رکن‌ها وزن شعر به دست می‌آید. مثلا بیت فوق را می‌توان به سه رکن تقسیم کرد: _ U _ _/ _ U _ _ / _ U _

در عروض برای آن‌که به راحتی بتوانند وزن شعر را مشخص کنند و تفاوت آن با اوزان دیگر نشان دهند، به کردار علم صرف عربی، برای مجموعه هجاهای هر رکن، معادلی را از ریشه «فَعَلَ» وضع کرده‌اند. به این ترتیب ارکان بالا بر وزن (فاعلاتن/ فاعلاتن/ فاعلن) است. مشهورترین و پرکاربردترین ارکان عروضی فارسی بیست رکن است که از آن جمله‌اند: مفاعیلن (هزج)، فعولن (متقارب)، فاعلاتن (رمل)، مستفعلن (رجز) و... .

از تکرار این افاعیل یا ارکان عروضی «بحر» به دست می‌آید و بحرها به بحور متفق‌الارکان (بحرهایی که از تکرار ارکان واحدی تشکیل شده باشد) و
مختلف‌الارکان (بحرهایی که از تکرار ارکان مختلفی ساخته شده باشد) تقسیم می‌شود.

چند نمونه:

دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی‌گیرد

ز هر در می‌دهم پندش و لیکن در نمی‌گیرد

بر وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (بحر هزج، متفق‌الارکان)

****

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

بر وزن مفاعلن فعلاتن/ مفاعلن فعلاتن ( بحر مجتث، مختلف‌الارکان)

****

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

بر وزن فاعلاتن مفاعیل فاعلن (بحر مجتث، مختلف‌الارکان).[10]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

مبالغه (بزرگ نمایی)

No image

اطناب

No image

براعت استهلال

No image

استفهام انکاری

Powered by TayaCMS