دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عقیله بنی هاشم

No image
عقیله بنی هاشم

كلمات كليدي : عقيله بني هاشم، حضرت زينب، خواهرامام حسين، جبرئيل، ام الكلثوم، راويه، شام، كربلا.

نویسنده:طیبه عطائی

حضرت زينب كبري(س) در پنجم جمادي الاولي سال پنجم يا هفتم هجری، در شهر مدينه به دنيا آمد.[1] وقتی ایشان متولد شد، حضرت زهرا(س)، او را نزد حضرت علي(ع) آورد و و به آن حضرت گفت که نامی بر اين مولود بگذار. حضرت فرمودند که من بر پيغمبر خدا سبقت نمي‌گيرم. در اين موقع رسول خدا(ص) به سفر رفته بودند وقتي از سفر برگشتند، علي(ع) به ایشان عرضه داشت که خدا به دخترت زهرا، دختري داده شما نام او را تعيين فرمائيد. پيغمبر(ص) فرمودند فرزندان فاطمه، فرزندان من است و اختيارشان با پروردگار است. لذا منتظر وحي خدا مي‌باشم. در همان وقت جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خدا تو را سلام مي‌رساند و مي‌فرمايد نام اين نوزاد را زينب بگذار زيرا ما در لوح محفوظ اين نام را براي اين مولود نوشته‌ايم.[2]

ويژگي‌ها حضرت زينب(سلام الله علیها)

حضرت زينب(س) ملقب به، عقيله بني هاشم و عقيله الطالبين بود. عقيله، زن كريمه را می‌گويند كه در بين فاميل بسيار عزيز و در خاندان خود ارجمند باشد.[3]

حضرت زينب(س) چهره‌ای نورانی همچون ماه داشت. پيامبر(ص) در هنگام تولد او فرموده بود به همه حاضرين و غائبين امتم بگويد كه اين دختر را محترم بدارند كه نمونه و نماينده خديجه كبري(س) است.[4]

حضرت سجاد(ع) در وصف عمه‌اش زينب(س) فرمود:

«انتِ بحمدالله عالمةٌ غيرُ مُعَلَّمة، فَهِمَةٌ غيرُ مُفهمَة»

«عمه جان! به حمدالله، دانش تو دانشي الهي است و فهمي كه در قلب شريف تو وجود دارد از منبع فيض الهي است»[5]

ایشان به مدت پنج سال، وجود مبارك پيامبر اكرم(ص) و فامه زهرا(س) را درك كرد و اين پنج سال فرصتي بود كه از نور وجود این دو دردانه زمان بهره گيرد، در دامان پر مهر و عطوفت آنان رشد نماید، از جرعه‌هاي معرفت سيراب شود و حديث صبر و استقامت در دفتر وجودش بنگارد.

هنگام تولد حضرت زينب(س)، رسول خدا(ص) او را بوسيد و صورت به صورتش گذاشت و ‌فرمود:

جبرئيل، به من خبر داده كه اين دختر، در مصيبت‌ها و بلاها و شدائد، شريك حسين(ع) من است. هر كس بر زينب گريه كند، اجر و ثوابش مانند كسي است كه بر برادرانش حسن و حسين(ع) گريه نموده باشد.[6]

آن حضرت، در طول حيات خود، همراه با امامان زمان خويش در مسائل سياسي و اجتماعي شركت فعال داشت و تا آخرين لحظات در كنار آنها بود.

1- نیابت از امام حسین(ع): از ويژگي‌هاي حضرت زينب(س)، نيابت از امام حسين(ع) مي‌باشد و از جمله القاب آن مخدره نائبه الحسين(ع) است.[7] اين ويژگي مخصوص زينب كبري(س) بوده است.

2- همراهی در سفر کربلا: هنگام حركت به سوي كربلا، همراه برادر عازم اين سفر پر بلا شد تا برادرش را در انجام امر الهي با صبر و استقامت ياري كند. حضرت ابا‌ عبدالله الحسين(ع)، در واپسين لحظات عمر شريف خود سفارشاتي به خواهر نمود و رسالت تبلیغ واقعه کربلا را بر دوش ایشان گذارد و زينب كبري(س) هم در انجام رسالت خويش زره‌اي كوتاهي نكرد و هر چه در توان داشت به كار برد تا اسلام زنده بماند.

3- پس از شهادت برادر: مهمترين خدمت حضرت زينب(س)، پس از شهادت امام حسين(ع) هدايت و رهبري، حفاظت و مراقبت از اسراء، دلداري دادن به شهيد داده‌ها و همچنين حفاظت از جان امام سجاد(ع) و رساندن پيام عاشوراء و شهداء كربلاء به گوش جهانيان بود. او با خطبه‌هاي خود توانست از اسلام و حيثيت آن دفاع كند و پاسخ گوي ياوه سرايي‌هاي يزيد و يارانش باشد. ايجاد تحول و انقلاب در كوفه و شام و جاهاي ديگر، و بسياري از كارها كه حضرت زينب كبري(س) در جريان اسارت انجام داد، تنها بخشي از خدمات آن مخدره در قيام عاشوراء بود، اگر زينب كبري(س) آن خدمات ارزنده را به اسلام ارائه نمي‌داد، نهضت عاشورا، راهبري پس از شهادت سيدالشهداء نمي‌داشت، اسرا و خصوصاً اطفال، جانشان در خطر قرار مي‌گرفت و امام سجاد(ع) كه جانشين امامت بعد از امام حسين(ع) بود از خطر مرگ حفظ نمي‌شد و پيام كربلاء به شهرهاي ديگر ابلاغ نمي‌شد و در نتيجه نهضت عاشورا، پايان خوب و پيروزمندانه‌اي نمي‌داشت.

عمر شريف اين بانوی بزرگوار 56 سال است. در آخر عمر ايشان در مدينه منوره، قحطي پيش آمد. شوهرایشان، جناب عبدالله بن جعفر مزرعه‌اي در شام داشت. ناچار به اتفاق او به شام حركت كردند و در آنجا حضرت زينب(س) از دار دنيا رفت. قبر شريفش هم در همان محوطه‌اي كه متعلق به عبدالله بن جعفر بود دفن گرديد. وفات آن مخدره در چهاردهم ماه رجب در سن 62 گفته شده است و بعضي پنجم ماه رجب 62 را به عنوان تاریخ وفات ایشان ذکر کرده اند.[8] ولي در خصوص مكان و قبر آن حضرت اختلاف است.

در جنوب شرقي دمشق در هفت كيلومتري آن، شهري وجود دارد بنام شهر زينب. اين محل كه راويه نام دارد، بدون ترديد محل دفن شخصی به نام ام‌الكلثوم است. اما بین علما اختلاف نظر وجود دارد که این شخص کیست؟

عده‌اي مي‌گويند آن‌كه در راويه دفن است، یکی از امامزاده هاست ولی زینب کبری نیست. برخي ديگر می‌گويند ام‌الكلثوم کنیه حضرت زینب است و راويه قبر زينب کبری است. عده‌اي ديگر از علما نظرشان بر اين است كه زينب كبري در مدينه مدفون مي‌باشد. مرحوم سيد محسن امين در جلد سي و سوم اعيان الشيعه چنين نظري دارد.

روایاتی هم در کتاب‌های طراز المذهب، بحر المصايب، انوار الشهاده وجود دارد که یه استناد آنها مي‌توان گفت که زينب كبري(س) در هفت كيلومتري دمشق، در روستای راويه مدفون است.[9] ولی به هر حال، هنوز هم محل دفن ایشان، محل اختلاف میان علما است.

مقاله

نویسنده طیبه عطائی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS