13 خرداد 1395, 10:32
1- صبر در برابر مشكلات، صبر بر ترك گناهان و صبر بر انجام واجبات.
2- صداقت در گفتار و رفتار.
3- خضوع و فروتنى در انجام دستورات، بدون غرور و خود برتربينى.
4- انفاق از هر چه خداوند به آنان روزى كرده است.
5- مناجاتهاى سحرى و آمرزشخواهى از خداوند. در اين دو آيه که در ادامه می آید خداوند به معرفى بندگان پرهيزکار كه در آيه قبل به آن اشاره شده بود پرداخته و شش صفت ممتاز براى آنها بر مىشمارد. (آل عمران ـ 16) (پرهيزکاران) كسانىاند كه مىگويند: پروردگارا! به راستى كه ما ايمان آوردهايم، پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش حفظ فرما. نخستين صفت پرهيزكاران كه در آيه 16 مطرح شده اين است كه آنان با تمام دل و جان متوجه پروردگار خويشاند و ايمان، قلب آنها را روشن ساخته و به همين دليل در برابر اعمال خويش بهشدت احساس مسئوليت مىكنند. و در ادامه در آيه 17 ميفرمايد: (آل عمران ـ 17) (پرهيزکاران، همان) صابران و راستگويان و فرمانبرداران فروتن و انفاقكنندگان و استغفاركنندگان در سحرها هستند.
سحر مناسبترين زمان براى دعاست. «1»در آن هنگام كه چشم هاى غافلان و بى خبران در خواب است و غوغاى جهان مادى فرو نشسته و به همين دليل حالت حضور قلب و توجه خاص به ارزش هاى اصيل در قلب مردان خدا زنده مىشود، به پا مىخيزند و در پيشگاه با عظمتش سجده مىكنند و از گناهان خود آمرزش مىطلبند و محو انوار جلال كبريايى او مىشوند، و تمام ذرات وجودشان زمزمه توحيد سر مىدهد، و همانگونه كه با طلوع صبح، ظلمت شب برچيده مىشود و فيض عام پروردگار بر صفحه جهان مىنشيند، آنها نيز به دنبال زمزمههاى عاشقانه سحرگاهان همراه با طلوع صبح، پردههاى ظلمت غفلت و گناه از دلهايشان برچيده مىشود و انوار رحمت و مغفرت و معرفت الهى بر دلهايشان فرو مىنشيند. در برخى روايات آمده است: اگر كسى يك سال بطور مداوم، در قنوت نماز شب هفتاد مرتبه استغفار كند، مشمول اين آيه مىشود. «2»ابى بصير از امام صادق عليه السلام درباره «الْمُسْتغْفِرِين بِالْأسْحارِ» پرسيد، حضرت فرمودند: رسول خدا (ص)در نماز وتر هفتاد مرتبه استغفار مىكرد.
واژه سحر (بر وزن بشر) در اصل به معنى پوشيده و پنهان بودن است و چون در ساعات آخر شب پوشيدگى خاصى بر همه چيز حكومت مىكند، نام آن سحر گذاشته شده است. لغت سِحر (بر وزن شعر) نيز از همين ماده است زيرا شخص ساحر دست به كارهايى مىزند كه اسرار آن از ديگران پوشيده و پنهان است. عرب به ريه و شش نيز گاهى سحر (بر وزن بشر) مىگويد و اين هم به خاطر پوشيده بودن درون آن مىباشد. چرا در ميان اوقات شبانه روز تنها به وقت سحر اشاره شده است در حالى كه استغفار و بازگشت به سوى خدا در هر حال مطلوب است؟ اين براى آن است كه سحر به خاطر آرامش و سكوت و تعطيل كارهاى مادى و نشاطى كه بعد از استراحت و خواب به انسان دست مىدهد، آمادگى بيشترى براى توجه به خداوند به او مىبخشد و اين معنى را به آسانى با تجربه مىتوان دريافت، حتى بسيارى از دانشمندان براى حل مشكلات علمى از آن وقت استفاده مىكردند. زيرا چراغ فكر و روح انسان در آن وقت از هر زمان پرفروغ تر و درخشان تر است و از آنجا كه روح عبادت و استغفار توجه و حضور دل مىباشد، عبادت و استغفار در چنين ساعتى از همه ساعات گرانبهاتر خواهد بود.
1ـ متّقين، همواره در انابه و دعا هستند. «يقُولُون»
2ـ ايمان، زمينه عفو الهى است. «آمنّا فاغْفِرْ لنا»
3ـ عفو، از شئون ربوبيت و لازمه تربيت است. «ربّنا» «فاغْفِرْ لنا»
4ـ ترس از قهر و عذاب خداوند، از نشانههاى تقواست. «قِنا عذاب النّارِ»
5ـ به كارهاى خوبتان اعتماد نكنيد. با آنكه اهل تقوا هستيد، باز هم از قهر الهى بايد ترسيد. «قِنا عذاب النّارِ».
1ـ هم رسيدگى به خلق، هم عبادت خالق. «و الْمُنْفِقِين و الْمُسْتغْفِرِين بِالْأسْحارِ»
2ـ تقوا به معناى انزوا، بىخبرى و گوشهگيرى نيست، متّقى بايد جامع كمالات باشد. «الصّابِرِين و الصّادِقِين و...».
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان