24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : غلامحسین ساعدی، هفتهنامه دانشآموز، هفتهنامه کبوتر صلح، ایلخچی، اهل هوا، عزاداران بیل
نویسنده : اعظم بابایی , داریوش سعادتی لیلان
دکتر غلامحسین ساعدی، نویسنده، مترجم و روان پزشک در سال 1314 در تبریز متولد شد. با پایان یافتن تحصیلات ابتدائی و دوره متوسطه به دلیل فضای حاکم در کشور درگیر مسایل سیاسی شد. از همان آغاز با مجلات و روزنامههای متفاوت همکاری میکرد و اولین داستانهایش را در هفتهنامه «دانشآموز»، «کبوتر صلح» منتشر نمود.
ساعدی در دانشگاه، رشته پزشکی را برگزید، همزمان به نوشتن و چاپ آثار نمایش و داستانی خود پرداخت. او همچنین به مناطق جنوب و شمال کشور سفر کرده، تکنگاریهایی از آنها تهیه کرد که با نامهای «اهل هوا» و «ایلخچی» منتشر شد. او در سال 1364 دیده از جهان فرو بست.
غلامحسین ساعدی، نویسندهای توانا و چیرهدست است که با قدرت تخیل و زبان قصهگویش، توانست داستانهایی زیبا و ماندگار خلق کند. سبک او منحصر به خود اوست، روشی بین رئالیسم و جادو. او با بیان رئالیسم زندگی، دستی نیز به جادو و خیال برده و حتی در واقعیترین داستانهایش آثاری از فهم و خیال میبینیم.
ساعدی نویسندهای مردمی است که در طول زندگیش در ایران، مدام با مردم در ارتباط بود، چه از نظر حرفهی پزشکی، چه در نمایشنامهها و چه در دیگر آثارش. او تلاش میکرد مردم و دردهایشان را بشناسد، ریشه عقبماندگی مردمش را کشف کند. اما متأسفانه گاه به خطا رفته متأثر از موجهایی قرار گرفته است که در پی خالی کردن روشنفکر از هویت شرقیشان هستند؛ جریانهای فکری و مسلکی غرب که در زمان حیات نویسنده کم هم نبودهاند. به خاطر همین است که با تمام کوشش نویسنده برای ثبت لحظههای مردمش، گاه بر ضد و فرمان آنان مینویسد و گاه تا پای تمسخر و تحقیر بنیانیترین باورهای مردم پیش میرود. یکی از مهمترین سیاستهای آنان زدودن مذهب از بین مردم است. ساعدی خواه تأثیر گرفته از این جریان باشد خواه نه، برخی باورهای مذهبی مردم را تمسخر کرده و این باروها را خرافی و حاصل جهل و نادانی مردم میداند. او جامعهاش را در مقابل حرکت تند و سریع کشورهای غرب راکد یافت و مردمش را مردمی منفعل، و علت اصلی این رکود را در مذهب جستجو کرد، بر این اساس اصلیترین خطمشی فکری ساعدی، مبارزه با جمود فکری و فرهنگی مردم است و مبارزه، با مذهب خرافه. روشنترین این نوع طرز فکر را در مجموعه «عزاداران بیل» میبینیم. این مجموعه شامل هشت قصه به هم پیوسته است، که تمام قصهها در روستایی به نام «بیل» میگذرد. این اثر از نظر تکنیک داستاننویسی، اوج کارهای ساعدی است و نشان دهنده پختگی و مهارت وی در ابعاد در هماهنگی بین تکنیک و مضمون است، داستانی نمادین که نویسنده در قالب «نماد» به ارائه مهمترین دیدگاههای خود پرداخته است و از نظر مضمون در بردارندهی جدیترین افکار ساعدی دربارهی عقبماندگی فکری و فرهنگی مردم است.
تصویر کردن فقراقتصادی، فقر فرهنگی و فقر عاطفی نیز از درون مایههای اصلی کارهای ساعدی است و «مرگ» سهمی به سزا در شکلگیری آثار وی دارد.
دیگر آثار ساعدی، چندان درخشان نیستند و آنچه بیش از همه باعث شهرتش شده، «عزاداران بیل» است و نمایشنامههایش در دیگر آثارش نیز مضامین، عقبماندگیها، سستی و واماندگی قشر روشنفکر، تفسیر باورهای مذهبی و عمومی مردم، تصویر جریان مکرر و پوچ زندگی و... دیده میشود.
- گور و گهواره (داستان)، واهمههای بینام و نشان (داستان)، ترس و لرز (داستان)
- توپ (رمان)، تا تار خندان (رمان)
- چوب به دستهای و رذیل (نمایشنامه)
- عافیتگاه، گاو (فیلمنامه)
- شناخت خویشتن (ترجمه)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان