دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تثلیث Trinity

No image
تثلیث Trinity

تثلیث در اصطلاح الهیات مسیحی

یکی از آموزه‌های اصلی الهیات مسیحی، «تثلیث» است. از دید یک مؤمن مسیحی، الوهیت سه مصداق دارد: پدر، پسر و روح‌القدس و باید همه را در الوهیت برابر و هم‌شأن دانست.[1]

چند آیه دالّ بر یگانگی خداوند از کتاب مقدس:

1.        ای اسرائیل بشنو، یهوه، خدای ما، یهوه واحد است. (سفر تثنیه، 6: 4)

2.        ... من اول هستم و من آخر هستم و غیر از من خدایی نیست. (اشعیا، 44: 6)[2]

3.    عیسی پاسخ گفت: «حکم نخست این است: گوش فرا دار! ای اسرائیل، خداوند خدای ما خداوند یگانه است. (انجیل مرقس، 12: 29)

4.        ... و خدایی جر خدای یگانه نیست. (رساله اول به کرنتیان، 8: 4)[3]

با توجه به این آیه‌ها شاید به ذهن برسد که باور به تثلیث نسبت ناروایی است که به مسیحیان داده شده و یا دست کم این باور تنها در میان عوام آن‌ها رایج است.

هرچند برخی از الهی‌دانان مسیحی "ایمان به خدای یکتا" را یکی از اعتقادات اساسی مسیحیان معرفی می‌کنند و هر تفسیری از سه‌گانگی ذات خدا که سبب زیر سؤال رفتن یگانگی او شود را نمی‌پذیرند،[4] اما باید در نظر داشت که کلیسا همواره با دید یگانه‌انگارانه درباره مسیح مبارزه کرده است.[5] اساساً در بحث از تثلیث، تلاش اصلی درباره چگونگی فهم آن بوده است نه اعتبار بنیانی آن.[6]

 

روند پیدایش آموزه تثلیث در مسیحیت

با توجه به آیه‌های دال بر یگانگی مقام الوهیت در کتاب مقدس، باید  دید چگونه و چرا آموزه تثلیث در مسیحیت پدید آمد و این فرآیند در چه زمانی روی داد؟

 

رد پای تثلیث در عهد جدید

کلمه "سه‌گانه" هرگز در کتاب مقدس نیامده است و نخستین کاربرد آن به "تئوفیل انطاکی" در سال 180م باز می‌گردد. البته در دو مورد می‌توان سایه‌هایی از سه‌گانگی را در عهد جدید دید:

1- عبارت اعطای تعمید (مراسمی است که درباره هر مسیحی فقط یک بار و هنگام ورود به جامعه مسیحی برگزار می‌شود و غالباً با گونه‌ای شستشو همراه است) در پایان انجیل متی:‌ «و ایشان را به نام پدر و پسر و روح‌القدس تعمید دهید» (انجیل متی، 28 : 19)

2- عبارت سلام و تحیت مسیحیان در غالب رساله‌های عهد جدید مانند: «از پطرس، رسول عیسی مسیح به غریبان پراکنده ... که بر حسب علم پیشین خدای پدر و در تقدیس روح برگزیده شدند تا عیسی مسیح را اطاعت کنند و خون او بر ایشان پاشیده شود. فیض و آرامش به وفور بر شما باد!» (رساله اول پطرس، 1: 3-1)[7]

 

کاربرد عبارت‌های دربردارنده سه‌گانگی در جامعه مسیحی

از قدیم کلمه‌های تشریفاتی "به نام پدر، پسر و روح‌القدس" در هنگام غسل تعمید به کار می‌رفت. ژوستین (یکی از الهی دانان برجسته قرن دوم)  نوآئینان را به ‌عنوان «دریافت کنندگان غسل با آب به ‌نام خدای پدر و خداوندگار جهان و به نام خداوند ما عیسی مسیح و به نام روح‌القدس» توصیف می‌کند.[8]

 

اعتقادنامه رسولان

در دوره پدران کلیسا که رهبران و متفکران کلیسا در پنج قرن نخستین بوده‌اند (حدود 100 م – 451 م) یکی از نیازهای اساسی آن بود که هر نوکیشی که مایل به دریافت تعمید بود اعتقادات خود را اعلام کند. کم کم کمبود خلاصه‌ای از آیین مسیحیت که در مناسبت‌های عمومی قابل استفاده باشد احساس شد. در نتیجه برای یکپارچگی اعتقاداتی که نوکیشان باید از آنها استفاده کنند اعتقادنامه رسولان پدید آمد که دوازده بند دارد.

بندهای 1، 2 و 8 آن عبارتند از:

1-      من ایمان دارم به خدا، پدر قادر مطلق؛ خالق آسمان‌ها و زمین.

2-      و به عیسی مسیح، یگانه (unicus) پسر او، خداوند ما.

3-      من ایمان دارم به روح‌القدس.[9]

 

آغاز مناقشات پیرامون سرشت خدا و علت آن

در قرن دوم، مسیح به‌عنوان منجی بشر در دعاهای نماز که خطاب به او بود پرستش می‌شد. به نظر برخی «مونارشیست‌ها» (کسانی که حکومت فردی خدا برایشان آنقدر مهم بود که هر بیانی در باب ماهیت مسیح را تنها در پرتو آن می‌پذیرفتند) این یک گرایش ضد توحیدی بود.

الهی‌دانان می‌بایست پرستش عیسی را برای دو گروه توضیح می‌دادند. نخست برای محققان مشرک، چرا که در غیر این صورت مسیحیت بازگشت به چند خدایی جلوه می‌نمود. سپس برای مسیحیان یهودی ‌الاصل که از کودکی آموخته بودند که در میان ملت‌های مشرک اطرافشان، آنها طرافدار توحید هستند. برخی از مونارشیست‌ها برای رسیدن به توحید به ‌معنای دقیق کلمه، عقیده‌ای را پذیرفتند که به‌تدریج "وجهی‌گری" نامیده شد. در این دیدگاه، باور بر این بود که پدر و پسر دو نمود از یک جوهر، یعنی جوانب و کیفیت‌های مختلف یک خدا هستند. خدا باید قبل از آفرینش جهان، در جنبه پدر بودنش و در ارتباط با ظهورش در این جهان به ‌عنوان پسر تصور شود. این گروه در پایان قرن سوم بدعت‌گذار به حساب آمدند.

اریگن (حدود 185-254) که رئیس مدرسه آموزش اصول دین اسکندریه بود سه شخص را به ‌عنوان موجود در الوهیت تبیین کرد: 1) پدر غیرمخلوق، 2) پسر، حکمت و قدرت خدا که جهان را اداره می‌کند  3) روح‌القدس که به وسیله پدر و به واسطه مسیح بوجود آمد.

پسر واسطه میان خدا و انسان و هم چنین به یک معنا پایین‌تر از خدای پدر همه است و قدرت مستقیم خدا است که از ذات او ناشی شده است. همین پایین‌تر انگاشتن پسر سبب محکومیت نوشته‌های اریگن در قرن پنجم شد.[10]

سال‌های آغازین قرن چهارم نقطه شروع بحث‌های عمیق الهیاتی بود که نتایج مهمی در تاریخ کلیسا داشت که از جمله آن‌ها پدید آمدن و مورد قبول واقع شدن تدریجی آموزه تثلیث در جامعه مسیحی است.[11]

در آن سال‌ها عده‌ای به این نتیجه رسیدند که اثبات الوهیت مسیح آن‌گونه که اریگن تعلیم می‌داد با خطر فراموشی انسانیت او روبرو است در حالی که باید مسیح را فقط به‌ عنوان وجهی از خدا دانست. همین امر آریوس (Arius) که در اسکندریه کشیش بود را به اعتراض وا داشت.

وی که مایل بود از هرگونه برداشت چند خدایی پرهیز کند درباره مسیح عقایدی بیان کرد که الوهیت واقعی او را خدشه‌دار می‌ساخت.[12] خلاصه دیدگاه‌ وی این بود که خداوند یگانه و بسیط است و چون روح محض است و نمی‌توانست با جهان مادی ارتباط مستقیم داشته باشد بنابراین یک واسطه لازم بود که همان پسر است که هر چند قبل از شروع زمان بوده است ولی به هر حال یک مخلوق است. مسیح فقط با شرکت در الوهیت پدر که متعالی و برتر از همه است، الهی است.[13] به این ترتیب او عناوین کتاب مقدس برای مسیح – که به ‌وجودی هم رتبه با خدا برای او اشاره دارد- را به ‌عنوان‌هایی تشریفاتی دانست و بیان کرد که مسیح را باید یک مخلوق، هر چند بالاتر از سایر مخلوقات دانست. این دیدگاه واکنش خشم آلود آتاناسیوس (حدود 296- حدود 373) اسقف اسکندریه را در پی داشت. وی معتقد بود که الوهیت مسیح اهمیتی اساسی در فهم مسیحی از رستگاری دارد (و این همان حوزه از الهیات است که معروف به نجات‌شناسی (soteriology) می‌باشد) در حالی که مسیح شناسی اریوسی به لحاظ نجات‌شناسی نارسا است. به این ترتیب مناقشاتی شروع شد که منجر به بزرگترین حرکت تفرقه افکنانه در کلیسای مسیحی شد.

کنستانتین، امپراتور وقت (اولین امپراتور مسیحی) که بسیار به یکپارچگی قلمرو خود اهمیت می‌داد برای حل اختلافات مسیحیان، شورایی از اسقفان (رهبران معنوی جامعه محلی مسیحیت) کلیساها ترتیب داد.

این شورا که در نیقیه (شهر ایزنیک در ترکیه امروزی) تشکیل شد، اولین شورای جهانی (شورایی مرکب از اسقف‌های سراسر جهان مسیحی که تصمیم‌های برای همه کلیساها معیار است) بود. در این شورا سه دیدگاه بیان شد: دیدگاه آریوس، دیدگاه آتاناسیوس و دیدگاه اوزیبوی اهل نیکومدیا. اوزیبوس برای حل نزاع دیدگاهی بیان کرد که هر دو طرف را راضی کند. وی معتقد بود مسیح از نیستی خلق نشده بلکه پیش از زمان در ازلیت از پدر متولد شده است و ذاتی مشابه پدر دارد. عقیده او اساس اعتقاد نامه‌ای را تشکیل داد که در نیقیه تدوین شد با این تفاوت که در آن بر اتحاد ذات پسر با پدر تأکید شده است.

از سوی دیگر شخصی به نام "ماسدونیوس" (اسقف قسطنطنیه بین سال‌های 341 تا 360) این گونه تعلیم می‌داد که روح‌القدس یک خادم در سطح فرشتگان بوده و مخلوقی تابع پدر و پسر می‌باشد.[14]

 

نقش پدران کاپادوکیا در شکل‌گیری آموزه تثلیث

 در سال 370 با سیل اسقف قیصریه، گریگوری نیسایی و گریگوری نازیانوسی که هر سه اهل کاپادوکیا (منطقه‌ای در ترکیه امروزی) بودند نظریه‌ای ارائه کردند که اکثراً می‌توانستند در آن توافق کنند. آن‌ها معتقد بودند که در الوهیت، یک ذات (One Ousia) و سه شخص (اقنوم) وجود دارد نه سه خدا؛ بلکه ‍{ذات} به طرز یکسان و مساوی در پدر، پسر و روح‌القدس وجود دارد. به تدریج این دیدگاه پذیرفته شد.[15]

 

 

درباره واژه اقنوم

این واژه از ریشه یونانی و به معنای "راه وجود" است. یعنی اقانیم سه‌گانه، سه راه یا سه حالت برای وجود و عمل خدا است. هنگامی که نویسندگان مسیحی عرب زبان می‌خواستند مفهوم تثلیث را برای جهان مسیحی عرب ترجمه کنند از واژه یونانی اقنوم استفاده کردند.[16]

 

تثبیت رسمی تثلیث

امپراتور تئودوسیوس که طرفدار سرسخت اعتقادنامه نیقیه بود در سال 381 م. دومین شورای جهانی یعنی شورای قسطنطنیه را تشکیل داد. ار آنجا اعلام شد که کلیسای جهانی مسیحیان "طرفدار تثلیث" (Trinitarian) است. این مسیحیت راست کیشی تثلیثی توسط امپراتور، تنها دین رسمی امپراتوری شد.[17]

در سومین شورای جهانی در سال 589، در کنار عبارت «روح‌القدس... صادر شده از پدر» عبارت «و از پسر» نیز اضافه شد تا رابطه روح‌القدس با پدر و پسر نشان داده شود. کلیساهای غرب از آن زمان به بعد بر الوهیت حقیقی روح‌القدس تأکید کرده و او را مساوی با پدر و پسر و مانند آنها ازلی و هم ذات با ایشان دانسته است.[18]

 

مسیحیان و خدای یگانه سه‌گانه

دانستن اینکه یک مؤمن مسیحی چگونه به تثلیث باور دارد بدون اینکه خدشه‌ای به یگانه پرست بودن او وارد شود در گرو مراجعه به نوشته الهیدانان مسیحی است. آنها پس از آنکه از راه‌های مختلف مانند شیوه فلسفی،[19] شیوه عرفانی[20] و... سعی در توجیه و باور پذیر کردن این آموزه می‌کنند در نهایت بر این باورند که سه‌گانگی نه یک معادله ریاضی یا یک مفهوم فلسفی، بلکه اساس تجربه دینی فردی آنان است. مسیحیان هنگامی که از راه دعا و عبادت یا مطالعه کتاب مقدس و تدبر در آن یا از طریق نیازهای روزانه زندگی با خدا تماس می‌گیرند وی را در سه حالت وجودی تجربه می‌کنند.[21] الهیدانان مسیحی این گونه تعلیم می‌دهند که وظیفه مؤمن مسیحی در برابر این آموزه، ایمان است و فهم آن تنها از راه کمک و فیض روح‌القدس به هر کس که شایستگی آن را بیابد ممکن است.

مقاله

جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

معمولا هر پدیده سنّتی وقتی با یک جریان جدید مواجه شود، اگر باهم هم‌خوانی نداشته باشند، هیچ‌یک، دیگری را نمی‌پذیرند و هر دو نافی هم می‌شوند. در بررسی تاریخ کلیسا، اعم از کاتولیک و پروتستان، نیز دقیقا به‌همین تقابل می‌رسیم؛ تقابل دیدگاه‌های سنّتی و مدرن.
No image

ماروزیا MAROZIA

ششصد و شصت و شش

ششصد و شصت و شش

No image

همیستکان hamestakan

پر بازدیدترین ها

No image

معجزات عیسی

مریم مقدس  Saint Mary

مریم مقدس Saint Mary

No image

کتاب مقدس Bible

Powered by TayaCMS