جنگ ستارگان، ابتكار دفاع استراتژيك، اس.دي.اي، موشك هاي بالستيك، ضربه اول، ضربه ي اتمي، علوم سياسي
نویسنده : نرجس عبدیایی
جنگ ستارگان[1] نام دیگر پروژهای بنام«ابتکار دفاع استراتژیک[2]» است. در تاریخ 23مارس1983، رونالدریگان رییسجمهور آمریکا ضمن سخنرانی، این طرح تسلیحاتی را به اطلاع جهانیان رساند. او در این راستا ضمن اشاره به مسائل تسلیحاتی، از دانشمندان آمریکایی خواست تا به ساختن سلاحی که بتواند سلاحهای اتمی را از انتفاع ساقط سازد، اقدام کنند و اظهار داشت:«ما از امشب تلاشی را آغاز میکنیم که هدف آن تغییر مسیر تاریخ است.»[3]
با علنیشدن اجرای چنین طرحی هنوز مسیر و هدف دقیق پروژه مشخص نبود، درحالیکه مقامات آمریکایی آنرا اینگونه تعریف میکردند:«اس.دی.ای [حروف اول پروژه به زبان لاتین] یک برنامهی تحقیقاتی درازمدت است که هدف آن توسعهی استقرار سیستمی بر روی زمین و در فضاست و در آن با بکار بردن تکنولوژی بسیار پیشرفته، مانند اشعهی لیزر و توپهای الکترومغناطیسی میتوان موشکهای بالستیک دشمن را در مراحل مختلف پرواز آن، نابود ساخت.»[4] اگرچه در این تعریف صرفا به این پروژه از منظر تدافعی و بازدارندگی نگریسته شده است، اما بسیاری از منتقدان، این طرح را در جهت مقاصد تهاجمی توصیف میکنند، حتی در داخل آمریکا از سوی برخی رسانههای گروهی عنوان«جنگستارگان» به این پروژه داده شد که اشاره به جنبه جنگافروزی آن دارد، اگرچه در ظاهر انتخاب این نام به این جهت است که صحنههای خیالپردازانه یکی از فیلمهای سینمایی بنام جنگستارگان را تداعی میکند و شاید به سابقه هنرپیشگی ریگان هم بیربط نباشد! فیلمی که اولین قسمت آن در 25 می 1977، با داستانی تخیلی که موضوعش در کهکشانهای دور اتفاق میافتد، به نمایش عمومی درآمد، با هزینهای بالغ بر5/12میلیون دلار و فروشی بالغ بر 2 میلیارد دلار در سطح جهان تا جائیکه جرج لوکاس کارگردان این فیلم در 1966 تصمیم به ساخت سری جدید این فیلمها تحت عنوان «تهدیدشبح» گرفت و آنها را به نمایش گذارد.
در واقع ریگان با تقویت صنایع تسلیحاتی آمریکا، گسترش حضور نظامی در خارج و اجرای پروژهی جنگ ستارگان در واقع، شوروی سابق را به یک مسابقه تسلیحاتی میطلبید و این از تهاجمیبودن پروژهی مذکور خبر میداد. حتی بعد از فروپاشی شوروی هم این تهدید ملموس بود؛ به نقل از فارینافیرز فصلنامه آمریکایی در سال2006م، آمریکا میتواند در ضربهی اول باشگاه هستهای سلاحهای دوربرد روسیه و چین را از بین ببرد و بقیهی کشورهای هستهای نیز دارای توان رقابتی با آمریکا نیستند.[5] [ضریهی اول در معادلات هستهای به ضربهای گفته میشود که طرف ضربهزننده در همان ضربه اول توانایی رقیب خود را از بین میبرد و چون روسیه و چین توانایی ضربهی دوم را دارند نوعی بازدارندگی هستهای ایجاد میشود.]
جرجبوش پسر نیز در مدت ریاستجمهوری خود «در رفتارها و سیاستهای خود به ریگان تأسی جسته و این پروژه را یک چارچوب نوین دفاعی برای تسلیحات هستهای میخواند.»[6] ولادیمیر پوتین رییسجمهور وقت روسیه (1381ش) گفت:«اگر تجهیزات سپر دفاعی موشکی آمریکا در اروپا مستقر شود ما مجبوریم پاسخ مناسب بدهیم و افزود در این صورت مسکو باید هدفهای خود را برای وارد کردن ضربه به تأسیسات آمریکا در اروپا مشخص کند.»[7]زیرا ادعای آمریکا - در زمان جرج بوش - مبنی بر اینکه هدف اصلی استقرار سپر دفاعی موشکی مقابله با تهدید موشکی کرهشمالی و ایران است، مورد تردید روسیه و غیرقابل قبول بود. در نتیجه در همان سال طرح موضوع استقرار یک سیستم راداری در جمهوری چک و سامانهی دفاع موشکی شامل10موشک رهگیر در لهستان از سوی آمریکا منجر شد تا بار دیگر ادبیات دورهی جنگ سرد را بر فضای روابط روسیه و آمریکا ایجاد کند.
بهنظر میرسد که باراک اوباما رییسجمهوری کنونی آمریکا هم، اگرچه در مورد این پروژه هنوز صحبتی در مجامع عمومی نکرده است، اما از چارچوب و خطوط کلی سیاستمداران پیشین آمریکا تبعیت خواهد کرد، خاصه دربارهی موضوع دفاع موشکهای بالستیکی مستقر در فضا که در ارتباط با غلبهی اتخاذ سیاستهای نظامی در سیستم مدیریتی آن کشور است.
به راستی کاخ سفید و سیاستگذاران آمریکایی چه اهدافی را در پشت پردهی این گونه طرحها پیریزی نمودهاند؟ آیا آنطور که برخیها تحلیل کردند، در واقع آمریکا قصد دارد از این سامانه برای حمله به سراسر جهان بهره ببرد و هدف نهایی او این است که در مدت 60دقیقه بدون نیاز به جابجایی عظیم نیروی انسانی و تجهیزات فوقالعاده نظامی اهداف خود را در سراسر کره زمین مورد هدف قرار دهد؟[8]
ساختار جنگستارگان
پروژهی ابتکار دفاع استراتژیک یا دفاع ملی موشکی که از آن به عنوان جنگستارگان یاد میشود با بودجهی 60میلیارد دلاری قرار است اقدام به ایجاد چتر دفاعی به روی ایالات متحده در مقابل حملات موشکی احتمالی کشورهای دیگر بکند. مغز متفکر این پروژه یک مجتمع بزرگ کامپیوتری در محل ستاد دفاع موشکی شمال آمریکا موسوم به نوراد[9] است، که اطلاعات بدست آمده توسط ماهوارهها و ایستگاههای زمینی را دریافت کرده و با پردازش آنها و تعیین مسیر موشکهای پرتاب شده نوع پاسخگویی به آنها را انتخاب میکند.[10]
پروژه شامل3سیستم بزرگ میشود که عبارتند از: سیستم هدفیابی، ردیابی و انهدام. این سیستمها در تمامی مراحلی که یک موشک بالستیک قبل از رسیدن به هدف طی میکند، آمادگی دارد؛ مراحل:
1- شتاب گرفتن؛[11] که در آن موتورهای موشک به کار افتاده و در اثر حرارت حاصله مسیر موشک قابل رؤیت است، در این مرحله موشک وارد جو زمین میشود.
2- بعد از شتاب؛[12] که کلاهکهای کاذب یا فریبدهنده موشک به فضا پرتاپ میشود.
3- مرحلهی میانی؛ که عبارتست از زمان عبور کلاهکها در مدار زمین تا رسیدن به محلی که میبایست وارد جو زمین شود، این مرحله در حدود 100تا1500ثانیه در مورد موشکهای قارهپیما ادامه دارد.
4- مرحلهی ورود مجدد کلاهک به جو زمین که کمتر از چند هزار ثانیه به طول می انجامد.[13]
در سیستم اس.دی.ای یا جنگستارگان برای تمامی این مراحل تدابیر دفاعی اتخاذ و پیشبینی شده است.
برخی کاربردهای اس.دی.ای:
1- از اس.دی.ای میتوان بهعنوان مکمل سیستم ضربتزننده اتمی استفاده نمود و برای این کار سیستم تعرضی اتمی را علیه حریف به کار میبرند و سپس از سلاحهای اس.دی.ای برای جلوگیری و خنثیساختن عمل متقابل دشمن استفاده میکنند.
2- سلاحهای اس.دی. ای قادر است ماهوارههای دشمن را که نسبت به موشکهای بالستیک، اهداف سادهتری محسوب میگردد، هدف قرار داده نابود سازند.
3- میتوان با استفاده از تسلیحات اس. دی. ای به یک حملهی برقآسا علیه هدفهای زمینی از جمله تانکرهای نفتکش، هواپیما و... پرداخت. امکانات و سرعت حمله در حدی است که به عقیده برخی از کارشناسان میتوان با آن یک کشور صنعتی را ظرف مدت30دقیقه به یک کشور قرون وسطایی تبدیل نمود!
4- برخی از کارشناسان فراتر از این اظهار نگرانی میکنند که اس.دی.ای ممکن است بتواند سیلوهای بتنی و فولادی موشکها را نیز منهدم سازد و به این ترتیب بتوان از آن بهعنوان سلاح واردکنندهی«نخستین ضربهی اتمی» استفاده کرد.[14]
جنگستارگان و پیمانشکنی آمریکا
در سال1972 قراردادی میان شوروی سابق و آمریکا منعقد شد که طی آن تولید و استقرار سیستمهای ا.بی.ام [موشکهای ضدبالستیکی] را در دریا، هوا، فضا و یا بهصورت متحرک در خشکی ممنوع ساخته است، این محدودیتها همچنان شامل انواعی از سیستمهای پرتاپکننده موشکهای اتوماتیک و یا نیمهاتوماتیک برای مسلحکردن پرتاپکنندهها نیز میشود. جرجشولتز وزیرخارجه آمریکا اعتراف کرد که این تنها قرارداد تصویبشده و مورد اجرا دربارهی محدودیت سلاحهای استراتژیک محسوب میشود.[15]
اما این تنها قرارداد نیست که پروژه جنگ ستارگان آنرا نقض کرده است و مورد اعتراض جوامع بینالمللی قرار گرفت. در سال1967 قرارداد دیگری در مورد فضا منعقد شد که طی آن«استقرار سلاحهایی را با قدرت تخریبی زیاد در فضا ممنوع ساخته و این ممنوعیت بهطورکلی کاربرد سلاحهای اتمی را در جو زمین شامل میشود.[16]»
اگرچه مقامات آمریکایی اینگونه نقض پیمانها را توجیه میکنند، چنانکه جرج شولتز وزیرخارجهی آمریکا در ملاقات با وزیرخارجهی شوروی گفت:«من خاطرنشان ساختم که [اس. دی.ای] کاملا با قرارداد [ا.بی.ام] تطبیق میکند و هنوز هیچ تصمیمی فراتر از [مرحلهی] تحقیقاتی گرفته نشده و تا چند سال نمیتواند گرفته شود.[17]»
اما شوروی سابق و مخالفان دیگر، آنرا باور نداشته و معتقد بودند که:«برنامهی اس. دی.ای درست هنگامی آغازشده که آمریکا در بحبوحهی برنامههای عظیم تهاجمی استراتژیک است و کلیهی موشکهای جدید در دست تهیهی آن و یا آمادهی استقرار، مانند موشکهای ام.ایکس و ترایدنت2 و موشک اتمی قارهپیمای کوچک [مدجیتمن] و موشکهای کروز پرتاپشونده از هوا، زمین و دریا، همگی از هدفگیری دقیقی برخوردارند و برنامهی اساسی دیگری برای تولید انواع وسایل نفوذکننده در سپر دفاعی شوروی وجود دارد که در مجموع، اقدامات فوق را میتوان توسعهی امکانات جنگی تلقی نمود و اگر سیستم دفاع موشکی نیز بر آن افزوده شود، آنرا باید افزایشی در قدرت وارد ساختن «نخستین ضربت اتمی محسوب نمود.»[18] کشورهای اروپایی عضو ناتو در اروپا هم از یکسو لزوم وحدتنظر و هماهنگی برای دفاع از منافع عمومی غرب و بهرهمندی از تکنولوژی حاصل از اس.دی.ای به سمت مشارکت با آمریکا متمایل میشدند و از طرفی مسألهی حفظ استقلال و یکپارچگی اروپا در برابر سلطهی روزافزون آمریکا آنها را نسبت به شرکت در این پروژه مردد میکرد.[19]
ایران از همان ابتدا با هرگونه برنامهای که به اتمی کردن فضای کیهان منجر شود مخالفت کرد و تلاشهایی که از ناحیه ابرقدرتها در جهت برتریجویی نظامی و مخاطره در نظام صلح جهانی صورت میگیرد را محکوم نموده است.
آنچه که در این پروژه روشن است طمع و قدرتطلبی در سیستم مدیریتی حکومت آمریکا است که با تأمین هزینههای گزافی که لازم است صرف بهینهسازی حیات مادی مردمش شود، صرف افکار و پیش فرضهای نظامی میشود که نه تنها بشریت بلکه حیات زیست را ممکن است به نابودی بکشاند زمانی که منافع سرمایهداران آمریکا و البته لابیهای صهیونیستی به خطر بیافتد و چارهای جز کاربرد طرحهای نظامی کلان برای دستیابی به آن منافع نیاندیشند.