كلمات كليدي : سودگرايي اخلاقي، نبتام، جان استوارت ميل، سودگرايي آرماني، سودگرايي ترجيحي، سودگرايي سلبي، سودگرايي ايجابي، سودگرايي عملنگر، سودگرايي قاع
نویسنده : سيد محمد حسيني
واژه (Utilitarianism) از کلمه (Utile) (اسم و صفت) و به معنای سودمند و مفید و صلاح و مصلحت گرفته شده و در لغت هم به معنای سودمند گرایی و یا به تعبیر رایجتر سودگرایی است.
سودگرایی در معنای اصطلاحی آن به دستهای از نظریههای اخلاق هنجاری و بویژه نظریه اخلاقی جرمی نبتام (1747-1832م) حقوق دادن و فیلسوف برجسته قرن هجدهم انگلیسی اطلاق میشود.
این نظریه با تمرکز بر سنجش پیامدها و نفی ارزش ذاتی اعمال، بیشتر به عنوان رقیب نظریههای وظیفه گرا تلقی و تعریف میشود و زیر مجموعه نظریههای پیامدگرایانه و غایت گرا قرار میگیرد.
سود گرایی اخلاقی در خلال عصر روشنگری، در اروپا ظهور کرد و اولین بار در قالب یک نظریه اخلاقی از سوی جرمی نبتام طرح و تدوین شد، پس از نبتام، شاگرد او جان استوارت میل با نگارش کتابی با همین عنوان، به طرح و سبط این نظریه پرداخت، این نظریه یکی از 3 نظریه متنفذ و مشهور در حوزه اخلاق هنجاری است که تقریرها و تنسیقهای متعدد و متنوعی از آن ارائه شده است و امروزه نیز از اهمیت و طرفداران بسیاری برخوردار است. این نظریه هنجاری در نیمه دوم قرن بیستم، قریب به یک ربع قرن، نظریه غالب و مسلّط در فلسفه اخلاق غرب بشمار میآمده است.
سودگرایی، نظریهای در باب اخلاق هنجاری است، به این معنا که، درصدد ارائه و عرضه ملاک و معیاری برای تشخیص و تعیین عمل درست و الزامی است و بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چه عملی خوب و چه عملی بایسته است؟، و ملاک تشخیص درستی و بایستگی اعمال چیست؟ اصل محوری سود (Principle of utility) ستون خیمه سود گرایی است، نتبام (مبدع و مبتکر اصل سود) معتقد بود اصل سود، تنها اصل و معیار داوریهای اخلاقی است، مفاد اصل سود به طور اجمال این است که هر عملی که بیشترین میزان سود و لذت را ببار آورد، درست و بایسته است.
در مقابل وظیفه گرایان معتقدند که بهترین و تنها راه تشخیص عمل درست و بایسته، برآورد نتایج و پیامدهای عملی است، از همین جا، تقابل دو دیدگاه سودگرایی و وظیفه گرایی در اخلاقی هنجاری بخوبی مشخص میشود.
شعار سودگرایان، تحصیل بیشترین سود برای بیشترین افراد است. اما پرسش این است که مراد از سود چیست؟ و سود چه کسانی مهم و مدنظر سودگرایان است؟ نتبام یک لذت گرای تمام عیار بود، از همین رو، مرادش از ارتقاء سطح سود، ایجاد بیشترین میزان لذت بود. بعبارتی در نظر او، عمل درست عملی است که در مقایسه با اعمال دیگر بیشترین میزان لذت را ببار آورد، او در همین راستا، یک مکانیزم و ماشین لذت سنج هم طراحی و تعبیر کرد که با آن به مقایسه و برآورد لذّتهایی که اعمال ببار میآورند بپردازد. نبتام برای مقایسه و سنجش لذتها و آلام، معیارها و مؤلفههایی را نیز تعیین کرده و تدارک دیده بود، معیارهایی همچون شدت، مدت، قطعیت لذت و إلم، قرب (نزدیکی) و درجه خلوص لذت و ...
نتبام و برخی از سودگرایان معاصر و متاخر همچون پیترسینگر معتقدند که در مقام محاسبه لذتها و سودها نباید تنها به سود انسانها توجه داشت بلکه باید تمامی جانداران و حیوانات ذی شعوری که تحت تأثیر عمل، قرار میگیرند را نیز مورد ملاحظه قرار داد، بعبارتی عملی درست است که بیشترین سود را برای بیشترین افراد (چه انسانها و چه هر حیوان ذی شعور) را که تحت تأثیر عمل ما قرار میگیرند، ببارآورد، بعبارتی جامعۀ اخلاقی در نظر سودگرایانی همچون نتبام تنها شامل انسانها نمیشود و حیوانات را نیز در بر میگیرد.
نتبام و بسیاری از سودگرایان، معتقدند، که در مقام محاسبه و مقایسه پیامدها و سنجش لذات باید کاملاً بیطرف بود، به تعبیر نتبام «هر فردی تنها یک نفر است» بدین معنی که اگر مثلاً: در یک موقعیت فرضی که دو نفر (یکی مادر سالخورده و ناتوان شما و دیگری سر اُسقف اعظم) در معرض خطر مرگ قرار گرفتهاند، و شما برای نجات ایندو (در فرضی که تنها قادر به نجات یکی از آنها هستید) تنها باید به این فکر کنید که نجات کدام یک از آنها بیشترین سود را برای بیشترین افراد ببار میآورد.
بعقیده نتبام اصلیترین و تنها وظیفه هر فرد و دولتی، تحصیل و ببار آوردن بیشترین میزان سود (لذت و خوشی) برای بیشترین افراد جامعه است. از این رو، عملی درست و بایسته است که بیشترین سود را برای بیشترین افراد دربر و در پی داشته باشد.
سودگرایی به دو قسم تقسیم میشود:
أ) سودگرایی عملنگر: به این معنا که سودگرا، در هر مورد جزئی دست به مقایسه و برآورد نتایج و پیامدها میزند؛
ب) سودگرایی قاعده نگر: سودگرایان قاعده نگر بر استفاده از قواعد عام تاکید دارند و معتقدند نباید و نمیتوان در هر موقعیت جزئی به سنجش پیامدها دست یازید بلکه باید، قاعدههایی را که بیشترین میزان سود را ببار میآورند، ملاک درستی و ارزشگذاری اعمال لحاظ کرد.
سودگرایی اخلاقی، بر غم، آنکه، هنوز از نظریههای پرنفوذ در جامعه غربی بشمار میرود و تأثیرات شگرفی در حوزههای مختلفی همچون، اقتصاد، سیاست و حقوق داشته امّا بواسطه، تأکید بر بیطرفی و نفی علقههای و آرمانهای شخصی و تحمیل الزامات طاقت فرسا و همچنین نقض عدالت توزیعی نقدها و ایرادات بسیاری را متوجه خود ساخته است.