كلمات كليدي : عدالت ترميمي، عدالت كيفري، مشاركت جامعه، حمايت از بزه ديده، جبران ضرر و زيان
نویسنده : اصغر رسولي آذر
الف: زمینه ظهور
عدالت ترمیمی الگویی نوظهور و در عین حال کهن و ریشهدار از عدالت کیفری است که از دهههای 70 و 80 قرن بیستم میلادی تجدید یافته است از نظر اندیشمندان علل گرایش به عدالت ترمیمی در دهههای اخیر ناتوانی سیستم عدالت کیفری در دو طیف سزادهی و اصلاح و تربیت آن، از کنترل بزهکاری است که با افزایش ناگهانی و تأسفبار نرخ جرم، پرسشهای اساسی درباره حدود تواناییهای عدالت کیفری سنتی و دولتها در کنترل بزهکاری مطرح شد و از طرف دیگر مقامهای دولتی درک کردهاند که کنترل جرم از دو جهت عمده و متمایز فراتر از توان دولت است 1- توانایی نهادهای دولتی عدالت کیفری به شدت محدود است 2- ساز و کارهای مهار کنندهای وجود دارند که خارج از محدودههای دولتی فعالیت داشته و تا اندازهای مستقل از سیاستهای دولت هستند. این چالشها منجر به ایجاد و توسعه روشهای جایگزین و باز تعریف سهم دولت در عدالت کیفری شد که به اعتقاد منتقدین؛ عدالت کیفری سزادهی، هم بزهدیده و هم بزهکار و هم جامعه را به نفع اقتدار عمومی از طریق قوانین کیفری فراموش نموده یا حداقل نقشی در خور و شایسته به آنها نداده است.
ب- تعریف عدالت ترمیمی
«عدالت ترمیمی فرایندی است برای دیگر نمودنِ کسانیکه دارای سهمی در یک جرم خاص هستند تا به طریق جمعی نسبت به تعیین و توجه به صدمات و زیانها، نیازها و تعهدات جهت التیام و بهبود بخشیدن و راست گردانیدن امور به اندازهای که امکان پذیر است اقدام نمایند».
ج- ارکان عدالت ترمیمی
1- عدالت ترمیمی بر ضرر و زیان تمرکز میکند، درک عدالت ترمیمی از جرم، قبل از هر چیز این است که جرم به افراد و اجتماعات لطمه میزند لذا پاسخ به جرم را باید بر صدمه ناشی از جرم و اقدامات مورد نیاز جهت ترمیم زیان وارده متمرکز کرد. سوال محوری در فرایند عدالت ترمیمی این است که بزهدیده به چه چیزی نیازمند است تا بهبود یابد و خود را بازیافته تا احساس آرامش و امنیت مجدد نماید.
2- ارتکاب جرم یا ایراد صدمه، منجر به ایجاد تعهداتی میشود و بزهکار باید 1- نسبت به بزهدیده و جامعهای که از طریق ارتکاب فعل مجرمانه متضرر شده مسئول باشد 2- اقداماتی جهت رفع ضرر و زیان وارده انجام دهد و 3- در دسترس دادگاه و فرایندهای اصلاحی- تربیتی قرار گیرد تا آنها تعهدات بزهکار را به مرحله عمل درآورند.
3- عدالت ترمیمی مشارکت و مداخله را ترویج میکند. مشارکت و مداخله بر این است که طرفین اصلی متاثر از جرم، یعنی بزهکاران، بزهدیدگان و اعضای جامعه محلی، نقش مهمی در فرایند اجرای عدالت دارند این سهامداران نیازمند آن هستند که اطلاعاتی در خصوص یکدیگر داشته و در تصمیم گیری راجع به آنچه که عدالت در یک مورد خاص، حکم میکند درگیر باشند.
د- مقایسه عدالت ترمیمی و عدالت کیفری از جهت نگرشها
عدالت کیفری:
- جرم، تجاوز و تعدی به قانون و دولت است؛
- تعدی و تجاوز موجب مجرمیّت است؛
- عدالت مستلزم آنست که دولت سرزنش (مجرمیت) را تعیین نموده و مجازات را اعمال کند؛
- تمرکز اصلی: بزهکاران آنچه را که استحقاق دارند[مجازات] دریافت کنند.
عدالت ترمیمی:
- جرم، تعدی و تجاوز به افراد و روابط است؛
- تعدی و تجاوز موجب تعهداتی است؛
- عدالت، بزهدیدگان و بزهکاران و اعضای جامعه محلی را درگیر تلاش برای اصلاح امور میکند؛
- تمرکز اصلی: نیازهای بزهدیدگان و مسئولیتهای بزهکاران جهت جبران زیان وارده.
هـ اصطلاحات عدالت ترمیمی
عدالت ترمیمی رویکرد جامعی نسبت به منافع بزه دیده، بزهکار و جامعه است، این رویکرد جدید از عدالت کیفری تحت وصف و نام واحدی توصیف نمیشود و اطلاق یک عنوان برای تسمیه این جنبش نمیتواند مفاهیم و محدودهها و افقهای آن را به خوبی توصیف نماید اصطلاحات متعددی در سرتاسر جهان برای تبیین این رویکرد بکار میرود نظیر: عدالت محلی، عدالت غیررسمی، عدالت سبز، عدالت عقلانی، عدالت التیام دهنده، عدالت انسانی و مردمی، عدالت پویا و... ولی شایع ترین عنوان همان عدالت ترمیمی است