24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : مراثي، مراثي ارميا، عهد قديم، كتاب مقدس، مكتوبات، نياحات ارميا
نویسنده : هادی جهانگشای
مراثی در ردیف بیست و پنجم از سری کتب عهد قدیم کتاب مقدس قرار دارد که بر اساس تقسیمبندی یهودی آن که با نسخه عبری منطبق است، جزو مکتوبات یا نوشتهها محسوب میشود. عنوان عبری کتاب «Ekah» به معنی چطور...! است؛ که اولین کلمه به کار رفته در قسمت (1:1)، (1:2) و (1:4) نیز میباشد. به دلیل موضوع موجود در این کتاب در سنت یهودی به عنوان «Ainot» به معنی مراثی نامیده شده است. عنوانی که ترجمه سپتواجنت و لاتین ولگیت به آن داده شده است.[1]
کتاب مراثی ارمیا، جزو کتابهای کوچک کتاب مقدس محسوب میشود که دعاگونه بوده و در 5 باب تنظیم گردیده است.
این کتاب تنها کتابی است که منحصراً به شیوه مرثیه نوشته شده است. یهودیان راستدین تمام آن را رسماً و با صدای بلند در روز نهم آب، تاریخ سنتی خرابی هیکل، میخوانند؛ همچنین بسیاری آن را هر هفته در کنار دیوار غربی که به عنوان دیوار ماتم نیز شناخته شده است، در شهر قدیمی اورشلیم میخوانند. به علاوه این کتاب از نظر آداب عبادتی کاتولیک روم، حایز اهمیت است و در سه روز از هفته مقدس، خوانده میشود.[2] مستر هاکس در قاموس کتاب مقدس نام نیاحات ارمیا را برای این کتاب انتخاب کرده و اضافه کرده: «این کتاب، مرثیه منظومی است که در زمان انهدام اورشلیم تصنیف شده است».[3]
کتاب مراثی ارمیا یکی از کتابهایی است، که از نظر انتظار و فرهنگ مهدویت، برای مسلمانان بسیار ارزشمند است.
گرچه با قطعیت نمیتوان گفت که نویسنده مراثی چه کسی بوده است، ولی سنن قدیمی یهودی و مسیحی آنرا به ارمیا نسبت میدهند. این نتیجهگیری تا اندازهای بر اساس کتاب سوم تواریخ 25:35، متونی از کتاب ارمیا و تا حدودی به دلیل شباهت موجود بین فرهنگ لغات و شیوه نگارش این دو کتاب، انجام گرفته است.[4] اما برخی برآنند که حتی چینش حروف آن به صورت غیرعادی صورت گرفته است.[5] با این حال، برخی از محققان مقابل نظریه سنتی کلیسا قرار گرفته و میگویند: «شیوه این کتاب با کتابهای ارمیای نبی(ع)، متفاوت است و افکاری در آن وجود دارند که ارمیا آنها را قبول نداشت. تاریخ نگارش این کتاب اندکی پس از سقوط اورشلیم و در سال ششم قبل از میلاد است».[6]
دورترین تاریخ ممکن برای نگارش این کتاب 586 ق.م و نزدیکترین آن 516 ق.م در زمان بازسازی اورشلیم است.[7]
محتوای این کتاب مربوط به زمانی است که اورشلیم ویران شد و بسیاری از مردم یهودا به اسارت بابل برده شدند. آنان که در اورشلیم باقی ماندند با مشکلات بسیاری مواجه شدند. کار میکردند؛ اما گرسنه سر به بالین مینهادند. اقوام و خویشان آنان در اسارت بابل بودند و معلوم نبود، چه بر سرشان خواهد آمد. نویسنده مراثی در باب اول آیات 12 تا 15 میگوید؛ که بابلیها عوامل انسانی، به منظور مکافات الهی هستند و خداست که شهر و هیکل را خراب کرده است.
باب دوم خشم خدا را در مقابل بنیاسرائیل بیان میکند. در آیه اول میخوانیم، «چگونه خداوند از غضب خود، دفتر صهیون را به ظلمت پوشانیده و جلال اسرائیل را از آسمان به زمین افکنده است و قدمگاه خویش را در روز خشم خود به یاد نیاورده است. خداوند تمامی مسکنهای یعقوب را هلاک کرده و شفقت ننموده است. قلعههای دختر یهودا را در غضب خود منهدم ساخته و سلطنت و سرورانش را به زمین انداخته، بیعصمت ساخته است ... خداوند مثل دشمن شده است. اسراییل را هلاک کرده».[8]
در باب سوم کتاب، دعای ارمیا به اوج خود میرسد. در این باب میخوانیم: «(اگر خدا) کسی را محزون سازد لیکن بر حسب کثرت رأفت خود رحمت خواهد فرمود. چونکه بنیآدم را از دل خود نمیرنجاند و محزون نمیسازد، تمامی اسیران زمین را پایمال کردند و منحرف ساختن حق انسان به حضور حضرت اعلی و منقلب نمودن آدمی در دعویش منظور خداوند نیست. کیست که بگوید و واقع شود اگر خداوند امر نفرموده باشد ...[9] پس چرا انسان تا زنده است و آدمی به سبب سزای گناهان خویش شکایت کند؟» در باب سوم از شکایت یهودا سخن به میان آمده است: «ای خداوند ظلمی را که به من نمودهاند، دیدهای پس مرا دادرسی بفرما!».[10]
در باب چهارم از تفاوت میان صهیون گذشته و حال، سخن رانده شده است.
باب آخر سخن از درخواست یهودا برای بخشش خدا است. در آیات آخر این باب میخوانیم: «پس برای چه ما را تا به ابد فراموش کرده و ما را مدت مدیدی ترک نمودهای؟ ای یهوه ما را به سوی خود برگردان و بازگشت خواهیم کرد و ایام ما را مثل زمان سلف تازه کن![11]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان