24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : نسبي گرايي اخلاقي، نسبيت توصيفي، نسبيت هنجاري، نسبيت معرفت شناختي
نویسنده : احمد دبيري
نسبی گرایی اخلاقی از مهم ترین مباحث فلسفه اخلاق است که پذیرش یا رد آن نتایج فردی و اجتماعی فراوانی دارد.[2] مهم ترین پرسشی که در این رابطه وجود دارد این است که : آیا ارزش های اخلاقی اموری ثابت و همیشگی اند یا اینکه برحسب عوامل اجتماعی، روانشناختی و غیره تغییر پذیرند؟ نسبیت اخلاقی به این معنا است که هیچ یک از ارزش ها و اصول و احکام اخلاقی ثابت نیستند و همواره به اختلاف زمان و مکان و نسبت به افراد یا توافق جوامع تغییر پذیرند.[3] بنابراین نسبى گرایان اخلاقی معتقدند که هیچ حکم اخلاقی ثابت و تغییرناپذیری وجود ندارد و از این جهت وابسته به میل و سلیقه افراد یا قراردادهاى خود آنها است. یکی از ادله نسبی گرایان اخلاقی تمسک به اختلاف ارزش های اخلاقی افراد و جوامع مختلف است؛ مثلا در جوامعی اجساد مردگان را می سوزانند و آن را کار خوبی می دانند ولی برخی جوامع این نوع رفتار با اجساد مردگان را بسیار بد و نادرست می دانند. نسبی گرایان این تنوع موجود در ارزش های خوب و بد جوامع را دلیل بر نسبی بودن احکام اخلاقی می دانند و معتقدند که خوبی و بدی و درستی و نادرستی و بایدها و نبایدهای اخلاقی تماما به سلیقه های فردی و گروهی وابسته است و هیچ بنیان واقعی و ثابتی ندارد. یکی دیگر از ادله نسبی گرایان اخلاقی این است که : گزاره های اخلاقی از نوع گزاره های انشایی اند که در این صورت هیچ خبری از واقعیتی نمی دهند و تنها بیانگر خواست افراد و گروه های جوامع مختلف هستند. این که چیزی خوب یا بد به حساب می آید تنها بستگی به نوع نگرش ها، امیال و احساسات و سلایق شخصی یا گروهی دارد. در این صورت خوبی و بدی و باید و نباید اخلاقی اموری ذهنی، احساسی و شخصی یا قرار دادی است و از این جهت کاملا اموری نسبی می باشند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان