دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اختلالات شخصیت Personality disorders

No image
اختلالات شخصیت Personality disorders

كلمات كليدي : اختلال، شخصيت، اختلالات گروه اول، اختلالات گروه دوم، اختلالات گروه سوم، آسيب شناسي رواني

نویسنده : طيبه خلج

مقصود از اختلال‌های شخصیت، الگوهایی از رفتار غیرانطباقی است. ویژگی‌های شخصیت، شیوه‌های پایدار ادراک، تفکر و ارتباط با محیط هستند. هنگامی که ویژگی‌های شخصیت چنان انعطاف‌ناپذیر و غیرانطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل کنند، در این‌صورت به اختلال‌های شخصیت تبدیل می‌شوند. اختلال‌های شخصیت در واقع شیوه‌های نارسا و نامناسبی برای حل مسأله و کنار آمدن با فشار روانی هستند؛ اغلب در اوایل نوجوانی بروز می‌کنند و در سراسر بزرگسالی ادامه می‌یابند. برخلاف مبتلایان به اختلال‌های عاطفی یا اضطرابی(اختلال‌هایی که در آنها نیز رفتارهای غیرانطباقی دیده می‌شود)، افراد مبتلا به اختلال‌های شخصیت معمولا ناراحتی یا اضطرابی احساس نمی‌کنند، انگیزشی برای تغییر رفتار خود نشان نمی‌دهند و برخلاف افراد اسکیزوفرنیایی، تماس خود را با واقعیت از دست نمی‌دهند و نابسامانی چشمگیری در رفتارشان مشاهده نمی‌شود.[1]

اختلالات شخصیت در محور دو DSM ثبت می‌شوند، زیرا آنها به‌قدرکافی با مجموعه نشانگان روان‌پزشکی استاندارد(که در محور I طبقه‌بندی شده‌اند) متفاوت در نظر گرفته شده‌اند که طبقه‌بندی مجزای آنها موجه باشد. گرچه امکان دارد که یک نفر فقط طبق محور II تشخیص داده شود، اما اختلال‌های محور I غالبا در افراد مبتلا به اختلال‌های شخصیت وجود دارند. برای مثال، اختلال‌های شخصیت اغلب با اختلال‌های اضطرابی، اختلال‌های خلقی و سوء مصرف مواد همراه هستند.[2]

طبق ملاک‌هایDSM - IV [3] برای تشخیص اختلال شخصیت، الگوی بادوام رفتار فرد باید فراگیر و انعطاف‌ناپذیر و همین‌طور باثبات و طولانی‌مدت باشد. این الگو همچنین باید موجب ناراحتی بالینی مهم یا اختلال در عملکرد شده باشد و حداقل در دو مورد از این زمینه‌ها آشکار شده باشد: شناخت، هیجان‌پذیری، عملکرد میان‌فردی یا کنترل تکانه. از دیدگاه بالینی، افراد مبتلا به اختلال‌های شخصیت اغلب در زندگی دیگران حداقل به اندازه زندگی خودشان مشکل ایجاد می‌کنند. دیگران رفتار افراد مبتلا به اختلال‌های شخصیت را گیج‌کننده، زجرآور، غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل قبول می‌دانند. هر الگوی صفت خاص که افراد مبتلا پرورش داده باشند(برای مثال، لجاجت، خصومت ناآشکار و بدگمانی)، واکنش‌های آنها را به هر موقعیت تازه‌ای تیره می‌کنند و به تکرار رفتارهای ناسازگارانه یکسانی منجر می‌شوند؛ زیرا آنها از اشتباهات خود درس نمی‌گیرند. برای مثال، یک شخص وابسته ممکن است با درخواست‌های پیوسته و غیرعادی مانند هرگز تنها رها نشدن، رابطه با کسی مانند همسر را خراب کند. بعد از اینکه این همسر او را ترک می‌کند، ممکن است فورا رابطه وابسته دیگری را بدون اینکه همسر تازه را به دقت انتخاب کرده باشد، برقرار نماید. طبقه اختلال‌های شخصیت، گسترده است و مشکلات رفتاری را دربرمی‌گیرد که از نظر شکل و شدت بسیار تفاوت دارند. در موارد خفیف‌تر، افرادی را می‌یابیم که به‌طور کلی عملکرد مناسبی دارند ولی خویشاوندان، دوستان یا همکاران آنها را به صورت مشکل‌آفرین، غیرعادی یا کسانی که به سختی می‌توان آنها را شناخت، توصیف می‌کنند.[4]

طبقه‌بندی اختلال‌های شخصیت

در DSM – IV اختلال‌های شخصیت براساس شباهت ویژگی‌های اختلال‌ها، در سه مجموعه گروه‌بندی شده‌اند.

گروه اول اختلال‌های شخصیت

این گروه شامل اختلالات شخصیت پارانویید، اسکیزوتایپی و اسکیزوئید است. علایم این اختلال‌ها به علایم اسکیزوفرنی شباهت دارد. افراد متعلق به این گروه به نظر عجیب‌وغریب می‌رسند. رفتاری دارند که از بی‌اعتمادی و سوءظن تا کناره‌گیری اجتماعی گسترش دارد.

الف. اختلال شخصیت پارانویید[5]: افراد این گروه نسبت به دیگران بدگمان هستند. آنها اغلب رفتارشان غیردوستانه است و عملکردهای همراه با عصبانیت دارند و به دیگران توهین می‌کنند. بیماران این گروه دچار شک و تردیدهای غیرقابل توجیه در مورد صداقت دیگران هستند. تشخیص این بیماری با بیماری اسکیزوفرنی متفاوت است. زیرا علایمی از بیماری اسکیزوفرنی مانند توهم، در پارانویید وجود ندارد و آسیب‌های کمتری در عملکردهای اجتماعی و شغلی‌شان دیده می‌شود. این اختلال بیشتر در مردان دیده می‌شود و به‌طور متناوب با اختلالات اجتنابی، مرزی و اسکیزوتایپی مرتبط است.[6]

ب. اختلال شخصیت اسکیزوئید[7]: بیماران با اختلال شخصیت ذکر شده از ارتباطات اجتماعی خود لذت نمی‌برند و معمولا دوست صمیمی ندارند. این بیماران به‌ندرت احساسات خود را ذکر می‌کنند و به فعالیت‌های جمعی علاقمند نیستند و فعالیت‌های خویشاوندی را دوست ندارند. این بیماری در زنان شیوع کمتری نسبت به مردان دارد. معیار تشخیص برای اختلال شخصیت اسکیزوئید مشابه علایم پیش‌نشانه و مراحل باقی‌مانده بیماری اسکیزوفرنی است.[8]

ج. اختلال شخصیت اسکیزوتایپی[9]: افراد مبتلا به این اختلال بیش از حد درون‌گرا هستند و نقایص اجتماعی و میان‌فردی فراگیر دارند، اما علاوه بر آن، تحریفات شناختی و ادراکی دارند و ارتباط و رفتار آنها عجیب و غریب هستند. آنها اغلب معتقدند قدرت سحرآمیز دارند و ممکن است به تشریفات سحرآمیز بپردازند. عجیب و غریب بودن تفکر، صحبت کردن و رفتارهای دیگر، باثبات‌ترین ویژگی‌های این اختلال است. در واقع، گاهی ابتدا آنها را مبتلا به اسکیزوفرنی ساده یا نهفته تشخیص می‌دهند.[10]

گروه دوم اختلال‌های شخصیت

این گروه شامل اختلالات شخصیت ضداجتماعی، نمایشی، خودشیفته و مرزی است. افراد متعلق به این گروه نمایشی، هیجانی یا دمدمی به نظر می‌رسند.

الف. اختلال شخصیت ضداجتماعی[11]: از میان اختلال‌های شخصیت، اختلالی که بیش از همه مورد بررسی قرار گرفته و شناخته شده است، اختلال شخصیت ضداجتماعی است. افراد مبتلا به این اختلال، فاقد حس مسؤولیت و درک اخلاقی هستند و توجهی به دیگران ندارند. رفتار آنها زیر سلطه نیازهای خود آنان است و به عبارت دیگر آنان فاقد وجدان هستند. این افراد تکانشی رفتار می‌کنند، در پی ارضای فوری نیازهای خود هستند و نمی‌توانند ناکامی را تحمل کنند. دروغگویی زیاد، نیاز به شور و هیجان بدون توجه به آسیب‌های احتمالی آن و ناتوانی در تغییر رفتارهای خود به دنبال تنبیه، از دیگر ویژگی‌های افراد مبتلا به این اختلال است. از میان ویژگی‌های اختلال شخصیت ضداجتماعی، دو ویژگی بیش از همه ارزش تشخیصی دارند: "فقدان محبت"(ناتوانی از احساس همدلی یا وفاداری نسبت به یک شخص دیگر) و "عدم احساس گناه"(ناتوانی از احساس پشیمانی نسبت به اعمال خود، صرفنظر از اینکه این اعمال تا چه اندازه درخور سرزنش باشند).[12]

ب. اختلال شخصیت نمایشی[13]: افراد مبتلا به این اختلال در ظاهر جذاب، صمیمی، و معاشرتی هستند، اما معمولا دیگران آنها را ریاکار و سطحی می‌انگارند. به نظر می‌رسد که آنها با نمایش دادن برای تماشاچیان ناشناس به دنبال تحسین خود هستند. زمانی که روابط برقرار می‌کنند، پرتوقع و بی‌ملاحظه، خودمحور و در خود فرورفته می‌شوند. بین اختلال شخصیت نمایشی و سایر اختلالات همپوشی قابل ملاحظه‌ای وجود دارد.[14]

ج. اختلال شخصیت خودشیفته[15]: افراد دارای این اختلال یک نظر بزرگ‌منشانه در مورد توانایی و مشخصات خود دارند و ذهنشان به تخیلاتی از موفقیت سرگرم است. این افراد نیازمند توجه باثبات هستند و عقیده دارند که تنها از طریق افراد سطح بالا و افراد خاص درک می‌شوند. ارتباطات بین‌شخصی آنها به دلیل کمبود دلسوزی و احساس حسادت لطمه می‌بیند. این اختلال اغلب همراه با اختلال مرزی دیده می‌شود.[16]

د. اختلال شخصیت مرزی[17]: افراد مبتلا به این اختلال خودانگاره یا خودپنداره بسیار بی‌ثباتی دارند، روابط میان‌فردی آنها نیز بسیار بی‌ثبات است. آنها معمولا سابقه روابط شدید اما پرآشوب دارند که معمولا آرمانی کردن مفرط دوستان یا معشوق‌ها را شامل می‌شود ولی بعدا به سرخوردگی و ناامیدی می‌انجامد. خشم شدید و نشانه‌های بی‌ثباتی عاطفی دو ویژگی مهم این اختلال هستند. بی‌ثباتی عاطفی آنها همراه با سطح بالای تکانش‌گری، اغلب به رفتارهای خودویرانگری مانند رانندگی بی‌باک منجر می‌شود. اقدامات خودکشی، اغلب به شکل فریبکارانه، بخشی از تصویر بالینی این اختلال است. با این‌حال، این‌گونه اقدامات همیشه فریبکارانه نیستند. جرح خویشتن ویژگی دیگر این اختلال است. رفتار صدمه‌زدن به خود با رهایی یافتن از اضطراب یا ملالت ارتباط دارد.[18]

گروه سوم اختلال‌های شخصیت

این گروه شامل اختلال شخصیت اجتنابی، اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت وسواسی است. افراد این گروه ترسو یا مضطرب به نظر می‌رسند.

الف. اختلال شخصیت اجتنابی[19]: ویژگی اصلی این اختلال اجتناب از مردم، تجربیات جدید و حتی از تجربیات قدیمی است. در این اختلال معمولا ترس از احمق به نظر رسیدن با میل شدید به پذیرش و محبت ترکیب می‌شوند. افراد مبتلا به این اختلال به دلیل حساس بودن نسبت به انتقاد از ارتباطات اجتماعی دوری می‌کنند. آنها خجالتی هستند. گرچه این اختلال با فوبی اجتماعی شباهت دارد اما به نظر می‌رسد که تشخیص اختلال شخصیت اجتنابی اندکی بیش از آنچه توسط محور I تشخیص فوبی اجتماعی بیان شده است، اطلاعات در اختیار ما می‌گذارد.[20]

ب. اختلال شخصیت وابسته[21]: فقدان اعتماد به نفس که موجب ناتوانی در تصمیم‌گیری یا قبول مسؤولیت می‌شود و نیاز به دریافت حمایت دایمی دیگران از ویژگی‌های این اختلال هستند. افراد مبتلا به این اختلال به دلیل ترس از اینکه رها شوند، اغلب نمی‌توانند به‌طور مناسب از دست دیگران عصبانی شوند، به همین دلیل شخصیت‌های وابسته در روابطی که از لحاظ روان‌شناختی یا جسمانی بهره‌کش است باقی می‌مانند. این افراد فاقد عزت نفس بوده و اغلب خود را احمق یا درمانده می‌دانند.[22]

ج. اختلال شخصیت وسواسی[23]: این افراد کمال‌گرا هستند و توجه زیادی به جزئیات دارند. ارتباطات بین‌شخصی آنها اغلب ضعیف است. جدی، سخت‌گیر و غیرقابل انعطاف هستند و به موضوعات اخلاقی توجه می‌کنند. این اختلال کاملا با اختلال وسواس اجباری متفاوت است.[24]

مقاله

نویسنده طيبه خلج

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب شخصیت متعالی و سلامت روانی در پرتو خداآگاهی

کتاب شخصیت متعالی و سلامت روانی در پرتو خداآگاهی

دین‌داری و معنویت خواهی چگونه سلامت روانی ما را تأمین می‌کند؟ سازوکار و نحوه اثر آن چگونه است؟ آیا اثر مذهب صرفاً به نیروهای متافیزیکی آن وابسته است؟...

جدیدترین ها در این موضوع

اضطراب Anxiety

اضطراب Anxiety

اضطراب، نوعی احساس کلی در این باره است که امکان دارد اتفاق خطرناکی روی دهد، ولی فرد مطمئن نیست که چه اتفاقی، در کجا و چه موقع قرار است روی دهد.
Powered by TayaCMS