دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اندرزنامه نویسی سیاسی

No image
اندرزنامه نویسی سیاسی

اندرزنامه‏نويسي، سياست نامه نويسي، طبقه‏بندي دانش سياسي، تاريخ انديشه سياسي، علوم سياسي

نویسنده : عباس عمادي

اندرزنامه‌های سیاسی یکی آثاری است که در زمینه سیاست و تأملات سیاسی در ایران و اسلام با هدف توصیه رفتار مناسب در زندگی سیاسی و تأثیرگزاری بر رفتار سیاسی صاحبان قدرت به رشته تحریر درآمده است. در این گونه آثار هم شیوه‌هاى حفظ اقتدار و مشروعیت قدرت سیاسى ارائه مى‌شود و هم آنچه به تضعیف یا از بین رفتن قدرت منجر مى‌شود تحت عنوان آفات قدرت سیاسى به حاکم یادآورى مى‌شود تا قدرت او هرچه بیشتر نزد مردم توجیه‌پذیر شود؛ بنابراین محور مباحث اندرزنامه‌نویسان سیاسی قدرت حاکم و حفظ آن است .آنها تفاسیر و توجیهات خود را مبتنى بر اصولى چون توأمان بودن دین و سیاست، عدالت، اخلاق و دین، تجربیات پیشینیان و پند و حکمت قرار مى‌دادند.[1]

از این آثار گاه به اندرزنامه‌های سیاسی و گاه با نام سیاست‌نامه یاد می‌شود. برخی از شرق‌شناسان نیز عنوان «آیینه شهریاری»[2] برای این ‌گونه آثار ترجیح داده‌اند. وجه نام‌گذاری آن به «مرآتی» یا «سلوکی» برای این است که تصریحا یا تلویحا از حاکمان خواسته شده است که در آن کتاب چون آیینه‌ای بنگرند و رفتار و گفتار و کردار مندرج در آنها را به کار برند و در سلوک سیاسی خود آن‌را راهنما قرار دهند. به این ترتیب اندرزنامه‌های سیاسی نوع خاصی از اندرزنامه است که به دلیل ارایه پند و اندرزهای سیاسی با اندرزنامه‌های صرفا اخلاقی و دینی متمایز می‌شود. علاوه‌بر این اندرزنامه‌های سیاسی با فلسفه سیاسی و فقه سیاسی نیز متفاوت می‌باشند. برخی از شرق‌شناسان اندیشه سیاسی مسلمانان را در یک تقسیم‌بندی سه‌گانه به دیدگاه فقها؛ فلاسفه و نظریه ادبی[3] یا فلسفه سیاسی، شریعت‌نامه‌نویسی (فقه سیاسی) و رساله‌های آیینه شاهی (اندرزنامه‌نویسی) تقسیم نموده‌اند، در حالی‌که برخی دیگر از صاحب‌نظران از اندرزنامه‌نویسى به عنوان یک شاخه دانش سیاسى نفى استقلال مى‌کند و پژوهش خود را بر دو شاخه فلسفه سیاسى و فقه سیاسى مبتنى مى‌سازد.[4] در هر صورت تفاوت اصلی اندرزنامه‌های سیاسی یا همان سیاست‌نامه‌ها با فلسفه سیاسی و فقه سیاسی در این است که همانند فلاسفه سیاسی دغدغه ارایه نظم سیاسی مطلوب و آرمانی در آن دیده نمی‌شود یا همانند فقه سیاسی دعوای اصلی و اولیه آن طرح و بررسی نظریه‌های فقهی نسیت. هر چند بسیاری از سیاست‌نامه‌نویسان نمی‌توانند بدون گرایشات کلامی و فقهی به ارایه توصیه‌های سیاسی به حاکمان زمان خود بپردازند.

هدف اندرزنامه‌ها ارائه چگونگی رفتار مناسب در «به چنگ آوردن» و «نگاه داشتن» قدرت است. اندرزنامه‌های سیاسی به چگونگی کارکرد نظام سیاسی و تأثیر عوامل موجود در تولید و توزیع قدرت سیاسی می‌پردازند و این‌که بهترین روش حفظ و نگاه داشت قدرت کدام است. به همین دلیل در مقابل فلسفه‌های سیاسی که رهیافتی آرمانی دارند یا شریعت‌نامه‌ها که رهیافتی قانونی بر آنها حاکم است اندرزنامه‌ها با رهیافت قدرت به توصیه‌هایی برای کسب و حفظ قدرت می‌پردازند.[5]

تبارشناسی جریان اندرزنامه‌نویسی

پیشینه اندرزنامه‌نویسى به گذشته‌هاى بسیار دور برمى‌گردد و مطالعه و بررسى متون و ادبیات ایران باستان به‌ویژه ساسانیان، وجود بسیارى از کتاب‌ها و پندنامه‌هاى منسوب به بزرگان و شخصیت‌هاى سیاسى این دوره را نشان مى‌دهد. در دوران اسلامی به ویژه در در اوایل حکومت عباسیان به دلیل نیاز گسترده اعراب به اطلاع از شیوه‌های ملکداری از یک سو و فقدان نیروهای کارآزموده در میان آنها از سویی دیگر آیین‌های کشورداری ایران باستان و آشنایی با آن را به یکی از الزامات حکومتی خلفا تبدیل نمود. جذب یا نفوذ بسیاری از ایرانیان مستعد به ویژه در حکومت عباسیان سبب آن گردید که بسیاری از شیوه‌ها و نکات کشورداری به صورت تألیف یا ترجمه یا رفتار به مراکز قدرت انتقال یابد.[6] بسیارى از متون و اندرزنامه‌هاى ایرانى پیش از اسلام به‌ویژه متن‌هایى که به سیاست و روش حکومت مى‌پرداخت مورد توجه قرار گرفت و جریان مهمى براى ترجمه این متون پدید آمد. تقریبا همه مؤلفان کتاب‌هاى آداب عربى مانند آداب‌الملوک‌ها در اوایل دوره اسلامى کما بیش از مضامین اندرزنامه‌هاى ایرانى بهره بردند. یکى از مهم‌ترین کتاب‌هاى عربى که در آن بخش‌هاى زیادى از مضامین اندرزنامه‌ها آمده، "الحکمة الخالده" نوشته ابوعلى مسکویه رازى (متولد 421) است که گزیده‌اى از اندرزهاى منسوب به حکما و خردمندان قدیم ایران، یونان، روم، هند و عرب مى‌باشد. از کتاب‌هاى دیگر در این خصوص "غرر اخبار ملوک ‌الفرس ‌و سیرهم" نوشته ثعالبى و "التاج ‌فى ‌اخبار الملوک" منسوب به جاحظ است.[7] بنابراین فرهنگ سیاسى ایران پیش از اسلام در قالب متون ترجمه‌اى به زبان عربى و تواریخ و نوشته‌هاى اسلامى بازتاب گسترده‌اى یافت و این جریان در تاریخ خلافت و ایران اسلامى با کارکردهاى متفاوتى تداوم پیدا کرد. ابن‌مقفع (144-106 هجری) با ترجمه آثار مهمى پایه‌گذار سنّت اندرزنامه‌نویسى سیاسى در دوران اسلامى است.[8] این آثار بسترى مناسب براى بازتاب و انتقال فرهنگ سیاسى باستانى یا اندیشه ایرانشهرى در دوران اسلامى فراهم ساخت.

ویژگی‌های مهم اندرزنامه‌های سیاسی

اندرزنامه‌های سیاسی دارای برخی از ویژگی‌های مشترک روش‌شناختی و محتوایی هستند که عبارتند از:

1. واقع‌گرایی: ویژگى مهم جریان اندرزنامه‌نویسى، رویکرد عملى به حوزه سیاست و نظریه‌پردازى مبتنى ‌بر واقعیت‌هاى ساختار سیاسى و روابط و مناسبات سیاسى جامعه است. به همین جهت سیاست‌نامه‌ها به نوعى بیان‌گر ساختار قدرت، شیوه‌هاى حکومت، سازمان ادارى، طبقات اجتماعى و آداب و رسوم روزگار خود می‌باشند. سیدجواد طباطبایى در این‌باره مى‌نویسد: «بخش بزرگى از اندیشه‌هاى سیاسى در سیاست‌نامه‌هایى آمده است که نویسندگان آن بى‌آن‌که اهل تفکر فلسفى باشند به تأمل در روابط و مناسبات سیاسى جامعه پرداخته‌اند. اغلب این نویسندگان اگر هم در خدمت سلطانى نبوده‌اند، لاجرم نسبتى با سیاست عملى داشته‌اند و از این حیث مى‌توان گفت که آنان برخلاف فیلسوفان سیاسى در تکوین سازمان سیاسى کشور و تدوین ایدئولوژى سیاسى آن نقش بسزا داشته‌اند.»[9]، طباطبایی با تقسیم اندیشه سیاسی اسلامی قدیم به فلسفه سیاسی،‌ سیاست‌نامه‌نویسی و شریعت‌نامه‌نویسی، می‌گوید: فیلسوفان سیاسی اهل تفکرند، در حالی‌که سیاست‌نامه‌نویسان در بهترین حالت به تأمل در امر سیاسی می‌پردازند و لا غیر.

2. تجربه‌گرایی: روشى که سیاست‌نامه‌نویسان در توصیه و پندهاى خود به سلاطین و حکام و درباریان اتخاذ مى‌کردند، روشى تجربه‌گرایانه مبتنى بر واقعیات عینى و موجود یا برگرفته از تجارب موفق پیشینیان می‌باشد. به تعبیر فرهنگ رجایى اندرزنامه‌نویسى سیاسى یکى از بسترهاى تحلیل سیاست با روش مبتنى‌ بر تجربه تاریخى است.[10]

3. استفاده از شیوه‌های اقناعی و خطابی: در اندرزنامه‌ها کمتر از برهان و بیشتر از خطابه یا اقناع استفاده می‌شود. حکایات تاریخی و حتی حکایت از زبان حیوانات یکی از روش های مؤثر و مورد علاقه اندرزنامه‌نویسان بوده است. در این باب می‌توان به اثر گران‌بهای "کلیله و دمنه" اشاره کرد که حاوی نکات سیاسی بسیاری است.

4. محافظه‌کاری (گرایش به حفظ نظم موجود): محور اصلی اندرزنامه‌های سیاسی تأکید بر حفظ قدرت فرمانروا است. سیاست‌نامه‌نویس همه تلاش خود را صرف این امر می‌کند که راه و رسم فرمانروایی، یا به بیان دقیق‌تر، بهترین شیوه حفظ قدرت سیاسی را نشان دهد و در این راه تمامی شؤون و ساحت‌های دیگر حیات اجتماعی را در خدمت قدرت سیاسی قرار می‌دهد. اندرزنامه‌های سیاسی گرچه از «سیاست شرعی» سخنی نمی‌گفتند ولی‌ از سیاست مبتنی بر تدبیر و حزم و رعایت عدالت و توأمان بودن دین و سیاست حمایت‌ می‌کردند. خواجه نظام‌الملک در این‌باره مى‌گوید: «بر پادشاه واجب است در کار دین پژوهش کردن و فرایض و سنت و فرمان‌هاى خداى تعالى به جا آوردن و کار بستن و علماى دین را حرمت داشتن و کفاف ایشان را از بیت‌المال پدید آوردن».[11]

بنابراین در این گونه آثار علاوه‌بر ترسیم اصول حفظ قدرت، یا اسباب ضعف آن به خصوصیاتى که حاکم را بر طریق سنت و عدالت و شریعت وادارد نیز پرداخته‌اند. البته تاکید اندرزنامه‌ها بر زمامدار، منصوب مستقیم خداوند و مسئول مستقیم در برابر او، آمیخته با «امتیاز انحصارى» قدرت زمامدار بر تابعانش، موجب رد مسئولیت در برابر شهروند شد، و در از میان بردن آزادى فردى مؤثر افتاد. [12]

5. عدم اختصاص به گروهی خاص از متفکران: نکته مهم در اندرزنامه‌نویسی این است که اختصاص به گروه خاصی از متفکران ندارد. در حالی‌که شریعت‌نامه‌ها و فلسفه‌نامه‌ها اختصاصا، به ترتیب، توسط فقها و فلاسفه تحریر شده‌اند، اندرزنامه‌ها گاه توسط فقیه، مثل "نصیحة‌الملوک"، گاه توسط دولتمرد، مثل "سیاست‌نامه" و گاه توسط ارباب فلسفه، مثل "اخلاق جلالی"، تحریر و ارائه گردیده‌اند.

انواع گوناگون اندرزنامه‌ها

اندرزنامه‌های سیاسی را که توسط اندیشمندان اسلامی در قرون میانه و پس از آن نوشته شده‌اند می‌توان بر اساس جایگاه پدیدآورندگان آنها به دو دسته تقسیم نمود. سیاست‌نامه‌نویسان معمولا دو گروه برجسته هستند: برخی از آنان افرادی هستند که کار اصلی آنان نویسندگی است که یا نویسنده آزاد هستند یا دبیران و منشیانی هستند که در خدمت حکومت‌ها قرار دارند. سعدی و عبدالله‌بن مقفع از مهمترین اندرزنامه‌نویسانی هستند که در این گروه مندرجند. گروهی دیگر کسانی بودند که به طور مستقیم دارای مسئولیت سیاسی بوده و در بخشی از زندگی خود دارای قدرت سیاسی بوده‌اند. این گروه شامل وزرا و امرایی می‌شد که با هدف تأثیرگزاری بر رفتار سیاسی دارای تأملات و نظریات سیاسی بودند. مانند خواجه نظام‌الملک طوسی.

علاوه‌بر این تقسیم‌بندی می‌توان اندرزنامه‌ها را بر اساس محتوا نیز به سه دسته تفکیک نمود: آثاری که مؤلفان آن برای رسیدن به اهداف خود اخلاق‌نویسی را در پیش گرفته‌اند مانند "گلستان" سعدی، برخی نیز دستورنویسی را برای بیان مقصود خود مناسبتر دیده‌اند مانند "سیاست‌نامه" خواجه نظام‌الملک و برخی نیز از سیره‌نویسی برای دستیابی به مقصود خود بهره برده‌اند. مانند "کارنامه اردشیر بابکان". در نهایت باید گفت چون تعهد به حفظ یکی از صورتبندی‌های یاد شده در تدوین سیاست‌نامه وجود ندارد امکان در هم آمیختگی این صورت‌بندی‌ها نیز وجود دارد.[13]

اندرزنامه‌ها و اندرزنامه‌نویسان

یکی از نخستین و مهمترین اندرزنامه‌نویسان عبدالله ابن مقفع بود که با نوشتن و ترجمه آثاری در زمینه اندرزنامه‌نویسی سهم زیادی در این جریان فکری داراست. وی در «ادب الکبیر» و «ادب الصغیر» حکومت دنیوى و سیره و صفات زمامداران را به بحث مى‌گذارد. وی در «ادب الکبیر» نظر مى‌دهد که پادشاهى بر پایه 1) دین، 2) قدرت‌طلبى، یا 3) آرزوى شخصى است. پادشاهى بر پایه دین بهترین نوع پادشاهى است، پادشاهى بر پایه قدرت‌طلبى ممکن است بوجود آورنده ثبات باشد اما محتمل است با مخالفت روبه‌رو شود، و پادشاهى بر پایه آرزوى شخصى زودگذر است. از نظر او هدف حاکمیت دو جنبه دارد: دست‌یابى به ثبات، و یارى به شأن و شکوه زمامدار. او به رفاه مردم توجه اندکى نشان مى‌دهد، و بر خلاف اندرزنامه‌هاى بعدی در نظریه او عدالت فقط نقش ثانوى و فرعى ایفا مى‌کند. در «ادب الصغیر» بر نیاز به دقت در انتصاب مقامات و نیاز به حمایت از آنان توسط زمامدار اصرار مى‌ورزد.

کتاب "قابوس‌نامه" اثر ارزشمند و ماندگار عنصرالمعالى، کیکاووس بن اسکندر بن قابوس، از نویسندگان مشهور سده پنجم هجرى نیز اندرزنامه‌ای آموزنده است که نصایح اخلاقى، اجتماعى و سیاسى را در بر دارد و مبتنى بر نمونه‌هاى رایج اندرزنامه‌نویسى در تاریخ ادبیات ایران است. ابواب مهمى از قابوس‌نامه که به نهادهایى چون پادشاهى، وزارت، دیوان، سپاه و دربار و ندیمان پادشاه در ساختار سیاسى حکومت‌هاى ایرانى مى‌پردازد، بخش‌هایى قابل تأمل و بررسى هستند که به‌خوبى پیروى از منطق سیاسى و گرته‌بردارى از فرهنگى سیاسى ایران باستان و اندرزنامه‌نویسى پیش از اسلام را نشان مى‌دهد و جایگاه عنصرالمعالى را در این جریان مهم، در تاریخ اندیشه سیاسى در ایران دوران اسلامى روشن مى‌سازد.

فردوسى نیز با آفرینش اثر بزرگى چون "شاهنامه" جایگاه مهمى در این جریان دارد و پس از وى نیز شخصیت‌هاى درخشانى چون‌ مسکویه رازى (421-320ه)، نظام‌الملک توسى (485-408ه) و غزالی بروز یافتند. کتاب "سیاست‌نامه یا سیرالملوک" خواجه نظام‌الملک و "نصیحة‌الملوک" غزالی از مشهورترین و شاخص‌ترین اندرزنامه‌های سیاسی می‌باشند.

نوشتن اندرزنامه‌ها به روش سده‌هاى میانه تا به زمان‌هاى جدیدتر ادامه یافت. در بین آنها «کتاب الفخرى» محمد بن علیبن طباطبا (ابن طقطقى)، نوشته شده براى فخرالدین عیسى بن ابراهیم، حاکم موصل به نیابت از سوى ارغون، ایل‌خان مغول (770-764 هجری) است که بر وظیفه زمامدار براى حفظ نظم و عدالت تاکید مى‌کند و به خاطر آن او را مستحق اطاعت مى‌داند، و کتاب «اخلاق السلطنه» وصاف است که براى حاکم ایلخانى ایران، الجایتو (795-783 هجری) نوشته شده و بازتاب درک پدرسالارى پادشاهى تعدیل شده با اسلام است. کتاب دیگرى که مقبولیت عامه یافت «اخلاق محسنى» حسین واعظ کاشفى (886 هجری/1505 میلادی)، اهدایى به حسن ابن بایقرا، حاکم تیمورى هرات است که برخى خصوصیات نظریه حکومتى فیلسوفان را نیز دارد. کاشفى معتقد بود که انسان‌ها طبیعتا مجبور به همزیستى هستند و براى تنظیم امور آنان و جلوگیرى از تجاوزشان به دیگران قانون لازم است. او این قانون را قانون الهى آورده پیامبر مى‌داند، اما آن‌را به جامعه آغازین اسلامى یا خلافت مربوط نمى‌داند. او مى‌گوید براى دفاع از شریعت نبوى، پادشاهى با خصوصیات پیامبر باید وجود داشته باشد.

«رسالة الصحابه» عبدالله بن مقفع، آثار جاحظ بصری، «تاریخ بیهقی» و «سلوک الملوک» فضل‌الله روزبهان خنجی، نیز از دیگر اندرزنامه‌ها به حساب می‌آیند.[14] در دوران قاجار نیز آثار متعددی در قالب اندرزنامه به رشته تحریر درآمد که کتاب «میزان الملوک و الطوایف و صراط المستقیم فی سلوک الخلائف» اثر سیدجعفر کشفی یکی از مهمترین آن‌هاست.[15]

مقاله

نویسنده عباس عمادي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

دیکتاتور مصلح

No image

الیت elite

No image

دولت State

Powered by TayaCMS