24 آبان 1393, 14:0
تکنوکراسی، تکنوکرات، فن سالاری، حکومت دانایان، ویلیام هنری اسمیت، حکومت فن کاران، هووارد اسکات، ژان مونو
تکنوکراسی از واژه تکنیک یا فن میآید و به معنای حکومت دانایان فن و یا فن سالاری است و عناصر تشکیل دهنده آن را تکنوکرات میگویند.
تکنوکراسی پدیده جدیدی است که با پیشرفت علوم و فنون و نقش روز افزون دانش و تخصص در کار حکومت به وجود آمده و در بسیاری از کشورهای پیشرفته تکنوکراتها بدون توجه به عقاید سیاسی و خصوصیات طبقاتی آنها حساسترین و مهمترین کارها را به دست خود گرفتهاند.
این اصطلاح را در 1919.م توسط ویلیام هنری اسمیت، نویسنده آمریکایی ساخت و با آن پیشنهاد «حکومت فن کاران» را کرد. هواداران فن سالاری پس از جنگ جهانی اوّل به مطالعه وضع اقتصادی آمریکا پرداختند.
هوارد اسکات با نوشتن کتاب «مهندسین و سیستم قیمت»، اصطلاح فن سالاری (تکنوکراسی) رواج داد. وی بر آن بود که سیستم اقتصاد کنونی، که بر اساس سیستم قیمتها قرار دارد، کهنه شده است، زیرا با سیستم قیمتها، جامعه هر چه بیشتر وامدار میشود و در نتیجه، قدرت خرید از پیشرفتهای فنی واپس میماند و این واپسماندگی نتایج گرانی برای قیمتها و ثبات اجتماعی دارد. از این رو به نظر آنان، میباید واحد تازهای برای سنجش ارزش در کار آید که اساس آن قوانین ثابت فیزیکی باشد. این واحد، به نظر او «انرژی تولید» است. در این صورت حکومت به دست فن شناسان خواهد افتاد. جنبش فن شناسی در سالهای نخستین بحران بزرگ (1930) رواجی داشت، اما این اصطلاح در دهه 1960 در فرانسه رواج گسترده یافت و فرانسویان آن را دنباله نظریههای سن بیسمون، فیلسوف اجتماعی (1760-1825) فرانسوی داشتند که برای آینده جامعهای را پیش بینی کرده بود که در آن حکومت به دست دانشمندان و مهندسان خواهد بود. نویسندگانی مانند «ژان مونو» بر آن شدند که قدرت حقیقی از دست نمایندگان برگزیده مردم به دست کارشناسان فنی افتاده است و اکنون نوع تازهای از حکومت آغاز میشود که نه دموکراسی، است نه بوروکراسی، بلکه تکنوکراسی است. قدرت فن سالاران در حوزه تصمیم گیریهای ایشان در زمینه برنامه ریزی اقتصاد و طرح ریزیهای استراتژیک سیاسی و نظامی و گسترش علم و پژوهش است. بسیاری از جامعه شناسان موافقند که در جامعههای پیشرفته صنعتی نقش کارشناسان قویتر شده است، ولی شک دارند که حکومت اهل فن بتواند جانشین نظم سیاسی شود
هوادار تکنوکراسی، کارشناس فنی و به ویژه کسی که سلطه مدیری را اعمال میکند.
کسی که اهرم فرماندهی موثر بر مکانیسم قدرت را در دست دارد.
عضو حکومت یا کارمند عالی مرتبهای که مأموریت حکومت و اداری خود را منحصراً بر اساس مطالعه تئوریهای اقتصادی انجام میدهد و به عوامل انسانی توجه کافی ندارد.
صاحب فن یا فنمداری که قدرت مسلط یا اقتداری را در جامعه (صنعتی) احراز کرده باشد و با اداره زمینههایی از زندگی اجتماعی بپردازد که در حوزه تخصص او قرار ندارد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان