انتفاضه، نتايج انتفاضه، مراحل انتفاضه، انقلاب سنگ، رژيم صهيونستي، فلسطين، مسجدالاقصي، روابط بين الملل، علوم سياسي
نویسنده : علي محمد ابوالحسني
انتفاضه، مصدر باب افتعال از ریشهی نفض است. کتابهای لغت عربی، معانی متعددی برای واژهی "نفض" ذکر کردهاند؛ از جمله:[1]
1.تکان دادن لباس، برای زدودن گرد و غبار آن
2.آشکار شدن آخرین شاخه بر درخت
3.باز شدن خوشههای انگور بر تاک
4.بهبود یافتن از عوارض بیماری
5.لرزیدن بیمار از شدت تب
6.پاکسازی جاده از وجود راهزنان
چنانکه ملاحظه میشود، قیام امروز مردم فلسطین با تمامی معانی و تعابیر بالا هماهنگ است. بهعنوان مثال؛ همانطورکه غبار، امری زاید و عارض بر لباس است و با تکان شدید آنرا جدا میسازند، فلسطینان نیز با جنبش و خیزش قهرآمیز خود، سرزمین مقدس خویش را از لوث صهیونیستهای بیگانه پاک میکنند. یا این قیام هدفی جز زدودن این سرزمین از وجود راهزنان صهیونیست ندارد.
فتحی شقاقی، دبیرکل شهید جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تشریع معنا و مفهوم انتفاضه، گفته است:[2] "در تایخ انقلابها، انتفاضه، پیشینهی طولانی دارد از نظر معنایی، انتفاضه کلمهای است که به نشانهی قیام علیه رخوت و رکود است. انتفاضه، مرحلهی ماقبل انقلاب است. برای مثال قیام مدرسهی فیضیهی قم را انتفاضه مینامیم و قیام سال 1357 ایران را انقلاب میگوییم. آنچه اکنون در فلسطین اتفاق میافتد در واقع انقلاب است. اما ما در آغاز پیشبینی نمیکردیم که چنین فراگیر باشد و نام آنرا انتفاضه گذاشتیم.
اما در اصطلاح فرهنگ سیاسی امروز خاورمیانه،[3] انتفاضه به نبرد نابرابر فلسطینیان با نیروهای مسلح رژیم صهیونستی گفته میشود که با اتکاء به خدا، عزم و ارادهی اعجازگر خویش را به نمایش گذارده و با دستان خالی و پرتاب سنگ، تسلیحات و تجهیزات صهیونیستی را از تاثیر انداخته و آنرا زمینگیر ساختهاند.
در مورد کاربرد این واژه بهدرستی معلوم نیست چه کسی، نخستینبار این واژه را برای قیام اخیر ملت فلسطین برگزیده و بهکار برده است. اما انتفاضه واژهای است که از سال 1987(66 هجری قمری) وارد واژگان انقلابی–سیاسی مصطلح روزمره شده است. تا پیش از این زمان، لفظ انتفاضه فقط در کتابهای لغت مشهود بوده است. بهعبارتی دیگر؛ انتفاضه اصطلاحی است[4] که از 1987/1366ش وارد فرهنگ انقلابی و سیاسی جهان شد و این واژه تا پیش از آن چنین کاربردی نداشت. انتفاضه و انقلاب مفهومی شبیه بههم دارند. انتفاضه از نظر لغوی یعنی جنبش و لرزش و حرکتی که همراه با نیرو و شتاب باشد. از نظر سیاسی و اجتماعی انتفاضه عبارت است از عملکرد مستمر معترضانه و شجاعانهی مردم غیرمسلح فلسطین در برابر رژیم اسرائیل. بدیهی است که عامل تعیینکننده در انتفاضه حضور آگاهانه و عملی مردم است و اگر حضور مردم را از آن حذف کنیم، قیام عملا مفهومی نخواهد داشت. فلسطینیان معترض و خشمگین در مقابله با صهیونیستها از سنگ استفاده میکنند و با پرتاب آن بهسوی اشغالگران به دفاع از خود میپردازند، بههمین سبب انتفاضه را "انقلاب سنگ" نیز مینامند.
مراحل انتفاضه
مرحلهی نخستین انتفاضه؛ در سال1987میلادی از غزه سربرآورده(18 آذر1366) و تا 1991 ادامه پیدا کرد و بهنام "انتفاضهی بزرگ" شهرت یافت. و دلیل آن این بود که روز پیش از آن یک رانندهی صهیونیست، که بعدا معلوم شد برادرش بهدست چریکهای فلسطینی کشته شده است، با کامیون، چهارتن از کارگران فلسطینی را عمدا به قتل میرساند و در پی آن تظاهراتهای متفاوتی صورت میگیرد که تعدادی دیگر به شهادت میرسند و بدینسان انتفاضهی اول شروع میشود و این روند پس از کنفرانس سران عرب در آوریل1987در عمان که هیچگونه موضعگیری در زمینهی مبارزه با رژیم صهیونستی نکرد تسریع شد. حرکت انتفاضهی اول، اعتراضی مردمی به اشغال سرزمین فلسطین و دارای اهداف و آثاری از جمله موارد زیر بود:
1.خارج کردن قضیهی فلسطین از بوتهی فراموشی
2.جلب توجه افکار عمومی جهان
3.طرح ضرورت حل مسئلهی فلسطین
4.تهدید امنیت داخلی موجودیت رژیم صهیونیستی
5.تحتالشعاع قراردادن اختلافات گروههای فلسطینی و دنبالهرو کردن دولتها و سازمانهایی که قبلا ابتکار عمل تعیین سرنوشت فلسطین را در چارچوب منافع خود بهدست گرفته بودند.[5]
مرحلهی دوم انتفاضه؛ که موسوم به "انتفاضهی مسجدالاقصی" است؛ در سال2000م از بیتالمقدس آغاز گردید. و به این دلیل صورت گرفت، که در ساعت7:30صبح روز پنجشنبه، مورخ 28/9/2000میلادی(برابر با 6/7/1379) آریل شارون همراه با تنی چند از مقامات رژیم صهیونستی در میان سههزار نیروی مسلح وارد حریم مقدس مسجدالاقصی شد. تا پیش از این هیچیک از رهبران رژیم صهیونیستی بهخود اجازه ورود به صحن مسجدالاقصی را نداده بود. در پی آن اعتراض مسلمانان حاضر در مسجد بلند میشود و درگیری بین نظامیان صهیونیستی و مردم صورت میپذیرد که در ادامه آن نظامیان بهسوی مسلمانان شلیک میکنند و از فردای آن روز درگیریها بهصورت گسترده شکل میگیرند. گفتنی است که شهادت محمدالدوره، نوجوان 12ساله فلسطینی در همین روزها اتفاق میافتد(30/9/2000 م).
سلاح انتفاضیون در این زمان از سنگ، کلوخ، تیر و کمان سنگی، لاستیک ماشین و کوکتل مولوتوف، گرفته تا موشکهای قسام1 و قسام2 مورد استفاده قرار میگیرد.[6]
علل انتفاضه
هرچند جرقهی شروع انتفاضهی مسجدالاقصی با ورود توهینآمیز آریل شارون رهبر حزب افراطی لیکود بهاین مسجد آغاز شد ولی نظرسنجیها بیانگر انست که تنها 27درصد از علل شروع انتفاضه مهرماه79 بهاین موضوع باز میگردد و ریشههای اصلی این قیام عظیم عبارتند از:
1.تحقیر مستمر فلسطینیها توسط صهیونیستها در گفتار و عمل بهویژه طی دو سال قبل از آن؛
2.عدم پایبندی حاکمان رژیم اشغالگر قدس به توافقات و قراردادهای انجامشده با دولت خودگردان؛
3.وضعیت وخیم فلسطینیها در عرصهی اقتصادی و ادامهی تنگناهای معیشتی و مالی که رژیم صهیونیستی برای شکستن اراده و قدرت مقاومت فلسطینیها که صاحبان اصلی سرزمین فلسطین هستند بر آنها تحمیل نموده و ادامه زندگی را برای آنها دشوار ساخته است. طبق آخرین برآوردها بیش از 65درصد فلسطینیها زیر خط فقر زندگی میکنند. گذشته از تاثیر رژیم صهیونیستی، علت دیگر این وخامت به عملکرد غلط رهبران فلسطینی نیز بر میگردد؛ بدین صورت که قسمت اعظم کمکهای مالی آنها از طریق کشورهای عربی تامین میشد تا اینکه جنگ دوم خلیجفارس(حملهی عراق در دوم اوت 1990به کویت)رخ داد که برای فلسطینیان از همه ناخوشایندتر بود. از دید انها مهمترین پیامد این جنگ، فراموششدن قضیهی فلسطین و منحرفشدن افکار عمومی از این قضیه به جنگ عراق و کویت بود. یاسر عرفات و رهبران فلسطینی در این جنگ مجبور شدند طرف یکی از دو کشور را بگیرند که در نهایت طرف عراق را گرفتند و بزرگترین خطای راهبردی خود را مرتکب شدند. این امر باعث شد پس از اتمام جنگ، فلسطینیان یکی از عمدهترین منابع مالی خود را از دست بدهند؛ کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بهویژه کویت، به تلافی این امر کمکهای اقتصادی خود را به انها قطع کردند.
4.افشای ماهیت و اهداف استراتژی رژیم غاصب اسرائیل برای فرقه فرقه کردن فلسطینیها و گسترش تخاصمهای ساختگی میان آنها بهمنظور ایجاد جنگ فلسطینی با فلسطینی؛
5.شکستهشدن اسطورهی شکستناپذیری ارتش اسرائیل با فرار خفتبار آنان از مقابل رزمندگان شهادتطلب حزبالله؛
6.پیروزی حزبالله لبنان در مقابل اسرائیل، که بارقههای امید را در ملت فلسطین متجلی کرد؛ اسرائیلیها پیروزی حزبالله و موفقیت انها در بیرون راندن ارتش اسرائیل را دارای دو پیامد منفی میدانستند:[7]
اولا اسرائیل که بعد از پیروزی بر اعراب طی چهار جنگ توانسته بود اقتدار نظامی خود را در منطقه تثبیت کند، بههیچوجه، خیال نداشت مغلوب نیروهای حزبالله شود و شکست در برابر حزبالله به اعتبار و اقتدار اسرائیل در منطقه لطمه میزد.
ثانیا درصورت کامیابی نیروهای حزبالله، اندیشهی مقاومت میتوانست بهسرعت به بیرون از مرزهای لبنان نفوذ کند؛ فلسطینیان با اشتیاق کامل منتظر فرجام مقاومت در لبنان بودند.
پیشبینی اسرائیلیها درست بود؛ عقبنشینی رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان، اسطوره شکستناپذیری اسرائیل را درهم شکست و به فلسطینیان نشان داد با اتحاد و مقاومت میتوان اسرائیل را از پای دراورد. مردم فلسطین در تظاهرات خود در فلسطین پرچم زرد حزبالله را به اهتزاز درآوردند. بدین ترتیب سرمشق مقاومت جانشین سرمشق مذاکره و سازش شد.
7.در تنگنا قرارگرفتن رهبران ساف و تشکیلات خودگردان و اثبات بیهودهبودن مبارزه با رژیم صهیونیستی و به تمسخر گرفتهشدن روند صلح از سوی اسرائیل؛
8.بهتعویق انداختن اعلام کشور مستقل فلسطین؛
9.شکست مذاکرات صلح؛ دههی1990 با برگزاری نشستها، اجلاسها و گفتوگوهای متعددی برای تحقق صلح در منطقه خاورمیانه همراه بود؛ در واقع خروش فلسطینیان در سال1987در انتفاضهی بزرگ، با اغاز مذاکرات صلح رو به خاموشی رفت. اما این سکوت و خاموشی دیری نپایید. به بنبست رسیدن مذاکرات به فلسطینیان نشانداد که یگانه راه رسیدن به حقوق حقهشان، همان مبارزه و پایداری است. در واقع طرحها و کنفرانسهای صلح که در دههی1990با کنفرانس مادرید(30 اکتبر1991و با حضور هیئتهایی از سوریه، لبنان، اسرائیل و هیئت مشترک اردنی، فلسطینی در مادرید اسپانیا) آغاز شد و با مذاکرات کمپ دیوید پایان یافت، بههیچکدام از آرزوهای مردم فلسطین جامهی عمل نپوشانید. [8]
مهمترین علت شکست مذاکرات صلح، نابرابر بودن موازنهی قدرت دو طرف مذاکره بود. در واقع صلح به روندی برای تحمیل خواستههای اشغالگران تبدیل شدهبود. ادوارد سعید، متفکر بزرگ فلسطینی، ضمن اشاره به روند استثمارگرانه و ظالمانه مذاکرات صلح تاکید کرد که برای امکانپذیربودن گفتوگو بین دوطرف، باید برای ارتقاء جایگاه طرف ضعیفتر تلاش کرد.
او نوشت: تجزیه و تحلیل، صرف وقت و نیرو، بینشی هوشمندانه، معقول و مناسب، ابزار مورد نیاز ماست برای آنکه خود را به جایگاهی برسانیم که حقیقتا بتوانیم مذاکره کنیم.[9]
ویژگیهای انتفاضهی مسجدالاقصی
انتفاضه که از هشتم مهرماه1379 آغاز گشتهاست دارای خصوصیات ویژهای است که آن را از قیامهای گذشتهی ملت فلسطین کاملا متمایز میسازد؛ این ویژگیها عبارتند از:
1.گسترش امواج انتفاضه در تمام سرزمینهای فلسطین بخصوص مناطق اشغالی؛
2.ازبینرفتن تفرقه و تشتت در میان گروهها و احزاب و مردم فلسطین بهطوریکه نوعی وحدت در میان آنها بهوجود آمده است؛
3.انتفاضه مسجدالاقصی تنها تظاهرات مردم علیه اشغالگران نیست بلکه حالتی کاملا هجومی دارد؛
4.ورود قدرتمندانه حزبالله به معادلهی انتفاضه که باعث تقویت روحیهی مردم و احزاب مبارز فلسطینی گردید؛
5.امواج گسترده و عظیم انتفاضه باعث مهاجرت معکوس در سرزمینهای اشغالی شده است و سبب بازگشت یهودیان از اسرائیل به اروپا و امریکا گردیده است؛
6.حمایت وسیع ملتهای مسلمان منطقه از قیام مردم فلسطین که تا آن زمان بدین گستردگی صورت نپذیرفته بود؛
7.حضور ملتهای مسلمان سبب شد که رژیمهای وابستهی کشورهای اسلامی برای حفظ بقای خود بهشدت تحتتاثیر افکار عمومی جهان اسلام قرار گیرند و بهرغم میل باطنی خط مشی عادیسازی روابط با اسرائیل را متوقف کنند.[10]
آثار و نتایج انتفاضه
1.شکست اسرائیل، امریکا و متحدان غربی و عرب آنها علیرغم حاکمیت و تسلط بسیار مستحکم و قوی بر دستگاههای ارتباطجمعی و رسانههای گروهی؛
2.خارجشدن مسالهی فلسطین از حالت یک مسالهی صرفا عربی و تبدیل آن به یکی از موضوعات مهم جهان اسلام؛
3.فشار ملتهای مسلمان به دولتهای سازشکار بهخصوص در خاورمیانه منجر به توقف فرایند عادیسازی روابط با اسرائیل گردید؛
4.حقانیت مواضع ایران در غیرقابل اعتماد بودن امریکا و شکست طرح صلح امریکایی؛
5. ماهیت خصمانه و مغرضانهی امریکا علیه اسلام و جهان اسلام آشکارتر شد و عهدشکنی رژیم صهیونیستی برای جهانیان و حتی جوامع غربی بهصورت شفاف روشن گردید؛
6.همبستگی ملی میان فلسطینیان بهسرعت افزایش یافت؛
7.ایجاد بحران سیاسی، اقتصادی در اسرائیل؛
8.انتقال خطر از مرزهای فلسطین اشغالی به قلب حکومت نظامی رژیم صهیونیستی؛[11]
9.ایجاد تحرک و تحول در اعراب مقیم در اراضی اشغالی قبل از 1967؛[12]
مواضع جمهوری اسلامی ایران در مورد انتفاضه
ایران اسلامی همواره در سیاست خارجی خود از آرمان فلسطین حمایت کرده و خواستار برگشت آوارگان به سرزمین اصلی و تشکیل دولت مستقل فلسطینی گردیده است. در این راستا اعلان روز جهانی قدس از طرف امام خمینی(ره)، مظهر بزرگی از حمایت ملت ایران از فلسطین است. در دورهی جدید، جمهوری اسلامی ایران در راستای تعهدات سیاست خارجی خود کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه را در تهران برگزار کرد که در آن هیاتهایی به نمایندگی از 35کشور اسلامی و سازمانهای فلسطینی و رهبران جنبشهای حزبالله و سیصد شخصیت مستقل شرکت داشتند. شرکتکنندگان در کنفرانس، از انتفاضه حمایت نموده و در مواردی به توافق رسیدند که مهمترین آنها عبارتند از:
تاسیس کمیتهی بینالمللی پارلمانی دفاع از انتفاضه، محکومیت حمایت امریکا از اسرائیل، درخواست برای تشکیل دادگاه بینالمللی برای محاکمهی جنایتکاران جنگی اسرائیل، درخواست برای فعالسازی کمیتههای تحریم اسرائیل، قطع رابطه با کشورهایی که سفارتخانههای خود را به بیتالمقدس منتقل نمایند.