كلمات كليدي : حاج مهدي سراج انصاري، اتحاديه ي مسلمين، جمعيت مبارزه با بي ديني، احمد كسروي، دكتر مصدق، فلسطين، علوم سياسي
نویسنده : محمد علی زندی
اتحادیهی مسلمین در سال 1325ش توسط حاجمهدی سراج انصاری با هدف حمایت از مسلمین جهان و هماهنگ کردن گروههای اسلامی تأسیس شد و در دههی20 و 30شمسی به فعالیتهای متعددی پرداخت و با مرگ سراج انصاری در هشتم شهریور1340 به دلیل محوریت ایشان در این اتحادیه، فعالیت آن متوقف شد.
حاجمهدی سراج انصاری فرزند آیتالله آقامیرزا عبدالرحمن کلیبری انصاری تبریزی [1]در سال 1275هـ.ش در نجف بدنیا آمد. هشت سال بعد همراه با خانوادهاش عازم تبریز شد وی در این شهر علوم حوزوی را تا سطح عالیه فراگرفت.[2] در سن 20سالگی به عراق رفت و در محضر آیتالله سیدهبةالدین شهرستانی به تکمیل علوم خود پرداخت و با آن همکاری کرد.[3] وی در سال 1321 توسط دولت عراق دستگیر و پس از آن در سال 1322 به تهران آمد و فعالیت خود را آغاز نمود.[4]
حاج سراج به لحاظ دینی، نگاهی روشن، تبیینگرایانه و استدلالی داشت و همزمان با دفاع از مبانی سنتی دین، نگرش ضد بدعت و خرافه نیز داشت. وی دین را عامل حرکت تلاش و تکاپو میدانست اما از اینکه دین وسیلهای برای خمودی و رکود شده است سخت ابراز نگرانی میکرد و بنای آن داشت تا نیروی محرکهی اسلام را نشان دهد.[5]
از نظر او دین وسیلهای برای اصلاح جامعه و فرد است. دین در سیاست مداخلهی مستقیم دارد و میبایست از احکام دین بهعنوان احکامی که انسانساز و جامعهساز است، استفاده کرد و طرفدار حضور دین در همهی عرصهها بود.[6] معتقد بود سیاست صحیح در حقیقت راه ترویج دیانت است و دیانت اسلام هدف سیاست است. او حامی هر نوع حرکت فرهنگی برای تقویت موقعیت اسلام در میان نسل جوان بود و از دیگر فعالان در این عرصه هم حمایت میکرد.[7]
وی همزمان یک شیعه خالص بود که در درون از منافع شیعه دفاع میکرد و در بیرون از کلیت اسلام و جوامع اسلامی و بدنبال وحدت اسلامی (شیعه و سنی) بود و اختلافهای بین این دو را حاصل دست استعمار میدانست.[8]
شعار حاجسراج انصاری این بود، باید امروز مصلحین جامعهی مسلمین بکوشند و میان عموم فرق مسلمین رابطهی برادری و هماهنگی را محکم نموده و به این وسیله مشت محکمی به دهان دشمنان اسلام بزنند.[9] این شعاری بود که برای تحقق آن "اتحادیهی مسلمین" را تأسیس کرد. او پس از ورود به ایران و مشاهدهی مشکلات شروع به فعالیت کرد و در ابتدا به کارهای مطبوعاتی مشغول شد و مقالاتی را در نشریهی هزار نوشت سپس این همکاری به صورت مفصلتر با آیین اسلام (با مدیریت نصرتالله نوریانی) آغاز شد. گرایش موجود در آیین اسلام دفاع از اسلام و روحانیت و در عینحال، توجه به واقعیت زمان و ترویج روحیهی تحولخواهی در حوزههای علمیه و مراکز تبلیغات دینی بود. حاجسراج در این نشریه مبارزهی فکری با کسروی را آغاز نمود. همچنین دفاع از تشیع یکی از اهداف اصلی نشریهی آیین اسلام بود که حاج سراج سلسله مقالات طولانی در دفاع از تشیع و برضد شیعیگری کسروی نوشت که در سال دوم نشریهی آیین اسلام تحت عنوان شیعه چه میگوید چاپ شد.[10]
او در نشریهی دنیای اسلام هم سهم بسزایی داشت و همچنین جزء هیئت تحریریهی نشریهی نهضت اسلام به مدیریت سیدجلال کرمانی هم بود و همچنین سهم عمدهای در تأسیس شرکت مطبوعات دینی داشت.[11]
حاج سراج علاوهبر کار مطبوعاتی دست به تشکیل برخی از سازمانهای سیاسی مذهبی زد که نمونههای آن جمعیت مبارزه با بیدینی و اتحادیهی مسلمین بود.
جمعیت مبارزه با بیدینی
سراج انصاری برای مبارزه با افکار و نوشتههای منحرف کسروی و خنثی کردن فعالیتهای او[12] سازمانی را با نام "جمعیت مبارزه با بیدینی" در سال 1323 تشکیل داد[13] و شماری از علما و متدیّنین تهران، حاج سراج را یاری میکردند و نواب صفوی هم در بدو ورود از نجف به ایران، با وی همکاری داشت.[14] حاج سراج کتاب "نبرد با بیدینی" را در پاسخ به شبهات کسروی در سال 1322 منتشر کرد.[15] این جمعیت وظایف خود را در هشت بند بیان کرد:
1. طرفداری جدّی از دین مقدس اسلام و قرآن و مذهب رسمی کشور به وسیلهی امر به معروف و نهی از منکر طبق شرایط مقرّره در شرع مقدس اسلام.
2. ترغیب و تحریض مردم به تعالیم قرآن و آشنا ساختن آنها به نکات علمی، ادبی، تربیتی و اخلاقی با تأسیس مجالس تفسیر و تحقیق در پیرامون آیات مقدسه.
3. مبارزه منطقی و نبرد قلمی با هرگونه انتشارات مضرّ با دین بهوسیله سخنرانی و انتشارات.
4. توسعه دادن به دایرهی تبلیغات اسلامی بهوسیلهی گسترش مجالس وعظ و خطابه، اعزام مبلغین به نقاط دور، تشکیل دارالتبلیغ، تأسیس چاپخانهی خصوصی، تکثیر مطبوعات دینی، مذهبی و اخلاقی.
5. ایجاد الفت و محبت میان افراد مسلمین دنیا و ائتلاف بین جمعیتهای دینی جهان بهوسیلهی تشکیل یک کنگرهی اسلامی در تهران.
6. ایجاد هماهنگی و یک وحدت نیرومند ملی میان افراد ملت ایران.
7. تعمیم فرهنگ اسلامی در تمام نقاط کشور بهوسیله افتتاح مدارس ابتدایی، متوسط و عالی.
8. دستگیری و مساعدت مستمندان بهوسیلهی جمع اعانات و تشکیل بنگاههای خیریه.[16]
تشکیل اتحادیهی مسلمین
پس از قتل کسروی در اسفند 1324 به دست فدائیان اسلام فلسفهی وجودی جمعیت مبارزه با بیدینی از بین رفت و حاج سراج انصاری "اتحادیهی مسلمین" را بنیان نهاد. ترویج و دفاع از اسلام، پاسخ به شبهات کسروی، رد عقاید مارکسیستی و تلاش برای وحدت جهان اسلام و حمایت از مبارزات مردم کشورهای اسلامی از مهمترین محورهای فعالیت اتحادیهی مسلمین بود.[17]
متن پیمانی که اعضای اتحادیه میبایست آنرا بپذیرند این بود که «بر طبق اساسنامهی اتحادیه در راه ترویج اسلام و قرآن و مذهب جعفری و حفظ ناموس دین محمدی(ص) و آبروی مسلمین و مبارزه با هرگونه بیدینی و خرافات، با عمل و بیان و قلم و مال تا آخرین حد امکان کوشش و اهتمام نمایم.»[18]
اعضاء هیئت مدیره که در فروردین سال 1328 انتخاب شدند عبارت بودند از: حاج سراج انصاری، سرهنگ اخگر، سیدمحمود طالقانی، سیدغلامرضا سعیدی، میرزا عبدالحسین شوشتری، دکتر صدرالدین نصیری، نصرتالله نوریانی، محمد اردهالی، عطاءالله شهابپور، شیخمهدی شریعتمداری، دکتر سیدابراهیم انگجی، سیدمرتضی خلخالی، صباح کازرونی، بدرالدین نصیری.[19]
مرامنامه و اساسنامهی اتحادیهی مسلمین
الف) دینی:
1. ترویج دین مقدس اسلام و نشر حقایق قرآن و تشریح فضائل دین علما و عملا.
2. تنویر افکار عمومی بهوسیلهی نشر تعلیمات اسلامی و اثبات اینکه دین مقدس اسلام و احکام متقنهی آن با اصول مسلمهی علوم نه تنها منافات ندارد بلکه مسئول کسب علوم است.
3. کوشش در اجرای احکام مقدسهی اسلامی در تمام شئون فردی و اجتماعی اعم از لشکری و کشور.
4. اهتمام در اصلاح قوانین قضائی (دادگستری) و اصلاح محاکمات طبق احکام فقهی و حقوق اسلامی.
5. سعی در اصلاح کلیهی قوانین، که با اسلام مغایرت دارند.
6. ایجاد همآهنگی بین جمعیتهای متشکّله و غیر متشکلهی مسلمین.
7. اهتمام در تحکیم روابط حسنه میان ملل اسلامی روی اصل وحدت اسلامی و تشکیل یک کنگرهی عمومی بینالمللی مسلمین و ابراز همدردی در مواقع گرفتاریهای مسلمانان جهان.
8. توسعه در تبلیغات اسلامی بهوسیله تأسیس دارالمبلغین برای تبلیغ منورالفکر، تکثیر آموزشگاههای دینی، تشکیل مجالس سخنرانیهای مذهبی و انتشارات کتب و مجلات و روزنامه.
9. اعزام مبلغین به نقاط مختلف کشور.[20]
ب) سیاسی:
1. فداکاری در راه استقلال کشور و تمامیت ارضی ایران تحت لوای اسلام.
2. تحکیم و تشدید حکومت ملی با حفظ قانون اساسی و متمم آن.
3. جلوگیری از هرگونه نفوذ و مداخلات بیگانگان و مبارزه با عوامل آنان و کوشش در بینیاز نمودن کشور ایران از مستشاران خارجی.
4. تقویت غرور دینی و شخصیتهای اخلاقی و معنوی افراد.
5. مراقبت در استقلال قوای سهگانه که در امور یکدیگر از هر نوع مداخله خودداری نماید.
6. مبارزه با مداخله غیرقانونی قوای سهگانه در اموری که به خود ملت متعلق است مانند انتخابات و غیره... .
7. نظارت و مراقبت در اینکه وضع و تدوین قوانین موضوعه در مقامات قانونگذاری طبق اصول دوم متمم قانون اساسی بهعمل آید.[21]
عملکرد و فعالیتهای اتحادیهی مسلمین
عملکرد و فعالیت اتحادیه را میتوان به دو قسمت تقسیم کرد: یکی عرصهی داخلی و دیگری عرصهی خارجی.
الف) عرصهی داخلی: از همان زمان تأسیس اتحادیه یکی از کارهای جاری آن، حفظ شئونات دینی در سطح عمومی جامعه از جمله ایام محرم و ماه رمضان بود. اتحادیهی مسلمین پیوسته از مسئولین حکومتی میخواست تا برای مذهبی کردن جامعهی ایران تلاش کنند و در این زمینه راهبردهایی نیز به دولت ارائه میداد.[22]
بخش دیگری از فعالیت اتحایه در شهرستانها بود. اتحادیه در حدود بیست شهر شعبه دایر نمود که از آن جمله میتوان، سرخس، آبادان، رشت، کاشان، بروجن و... را نام برد.[23]
اتحادیه همچنین تلاش کرد درسطوح پایین هم به فعالیت بپردازد و به همین دلیل، دست به تشکیل سازمان جوانان اتحادیهی مسلمین زد و ریاست آنرا به ولیالله یوسفیه سپرد.[24] ارگان این اتحادیه، نشریهای بهنام "مسلمین" بود که در چند دورهی متوالی منتشر شد و حاوی مقالات دینی – سیاسی و نیز خبری دربارهی مشکلات جهان اسلام بود.[25] نشریهی "مسلمین آزاد" هم ارگان رسمی اتحادیهی آبادان بود.[26] کتاب "دین چیست و برای چیست؟ شیعه چه میگوید" در پاسخ به شبهات کسروی، "خرد چیست و خردمند کیست؟" و "در پیرامون ماتریالیسم یا منشأ فساد در رد عقاید کمونیستها" از انتشارات اتحادیه است که توسط حاج سراج انصاری نوشته شده بود.[27]
با گرم شدن فضای سیاسی کشور، اتحادیهی مسلمین و سایر جریانات اسلامی وارد سیاست شدند. اتحادیه در جریان انتخابات سال 1330 به نوعی درگیر مسائل انتخاباتی تهران و برخی از شهرها شد. هیئت مدیرهی اتحادیهی مسلمین مرکز، در آستانهی انتخابات مجلس شورا و سنا، فهرستی از علما و دانشمندان را که اتحادیه واجد صلاحیت برای شرکت در این دو مجلس میدانست انتشار داد.[28] همچنین اتحادیه در بحبوحهی اختلاف بین رهبران نهضت ملی در تیرماه 1332 جانب دکتر مصدق را گرفت و قطعنامهای تصویب کرد و از استعفای نمایندگان طرفدار مصدق حمایت کرد.[29] که پس از آن مصدق نیز نامهای برای تشکر برای آنان ارسال کرد.[30]
ب) عرصهی خارجی: عنوان اتحادیه چنان ایجاب میکرد که این تشکیل به مسائل جهان اسلام بپردازد. به همین دلیل اتحادیه نسبت به مسائل مسلمانان کشورهای دیگر تلاش زیادی داشت از جمله فلسطین، پاکستان، کشمیر، تونس، الجزایر، مراکش، هند، اندونزی....[31]
یکی از دغدغههای اساسی اتحادیه، مسائل مسلمانان هند و پاکستان بود که در این زمینه اتحادیه مطالب زیادی نوشت و مجالس متعددی برگزار نمود. اتحادیه کتابی به عنوان "کشمیر و جهان اسلام" چاپ کرد و ضمن آن فتاوی و اعلامیهی شماری از علما را دربارهی مسائل هند همراه با شرحی دربارهی چگونگی وضعیت مسلمانان هند انتشار داد.[32] اتحادیه به یاد شهادت 300هزار مسلمان هندوستان[33] و شهدای پاکستان مجلس ختم برگزار کرد که مورد استقبال مردم برخی از سفرای کشورهای اسلامی قرار گرفت.[34]
یکی از دیگر مسائل مورد توجه اتحادیه، مسألهی فلسطین بود که در این زمینه، اتحادیه فعالیتهای متعددی داشت. از آن جمله، تشکیل مجلس بزرگی از علما و بزرگان و عامهی مردم بود که در 7خرداد 1327 برگزار شد و عدهی زیادی در درون ساختمان اتحادیه و بیرون آن اجتماع کردند. اتحادیهی مسلمین، اینبار هم بیانیهای صادر کرد و همچنین به جهت بالا گرفتن مسألهی فلسطین، اطلاعیهی دیگری در آبان 32 صادر نمود.[35]
در جریان جنگ اول فلسطین(1948م) اتحادیه برای اعزام مبارز و مجاهد به فلسطین ثبت نام کرد که دولت از اعزام آنان جلوگیری کرد.[36] از دیگر فعالیتهای اتحادیه در عرصهی خارجی میتوان به نوشتن مقالهای با عنوان همدردی اتحادیهی مسلمین ایران با مسلمین مراکش، و تفقدی از برادران مسلمان شمال افریقا،[37] و قطعنامهای در محکومیت تجاوزات ظالمانهی نیروهای استعماری دولت هلند بر ضد مسلمین اندونزی،[38] و مکاتبات با اخوانالمسلمین مصر... اشاره کرد.[39]