حسينيه ي ارشاد، استاد مطهري، دكتر شريعتي، ناصر ميانچي مقدم، محمد همايون، محمدرضا شاه، انقلاب اسلامي، علوم سياسي
نویسنده : محمد علی زندی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران حاصل تلاشها و فعالیتهایی در عرصههای گوناگون است. یکی از بارزترین این عرصهها، مساجد، حسینیهها، هیئتهای مذهبی، و مدارس علوم دینی بود که وظیفهی آشنایی آحاد جامعه، خصوصا جوانان را با آموزههای اسلام، به عهده داشت. در این میان حسینیهی ارشاد، یکی از پایگاههای برجستهای بود که توجه بسیاری از مبارزان و مخالفان رژیم پهلوی، خصوصا جوانان را به خود جلب کرده بود. صرفنظر از مناقشاتی که پیرامون این مرکز در طول فعالیت کمتر از یک دههی آن در قبل از انقلاب وجود داشت، تأثیر فعالیتهای ژرف و پایای حسینیهی ارشاد، به حدی بود که میبایست از آن بهعنوان یکی از پایگاههای انقلاب اسلامی نام برد.[1]
زمینههای شکلگیری حسینیهی ارشاد
در سال 1343 در حاشیهی جادهای که تهران را به شمیران متصل میساخت در منطقهای به نام چالهرز عدهای از متدینین در ایام سوگواری به رسم مألوف چادری میافراشتند و حسینهای برپا میکردند.[2] بانیان این حسینیه مایل بودند از آن دسته از روحانیون برای وعظ و تبلیغ دعوت به عمل آورند که سخن روز بگویند و مصایبی که جهان اسلام در آن روزگار با آنها دست به گریبان بود را برای مستمعین گوشزد کنند[3] از جمله آن افرادی که برای وعظ و خطابه دعوت شد آیتالله مطهری بود.[4] بعد از استقبال مردم، محمد همایون، ناصر میانچی مقدم و استاد مطهری[5] تصمیم گرفتند با احداث بنای مناسب حسینیه را گسترش داده و بهعنوان اولین مؤسسهی دینی به ثبت برسانند.[6] برای همین منظور مطهری و همایون به دنبال زمین مناسب و خرید آن افتادند و بالاخره زمین مناسب را پیدا کردند (در سید خندان) و همایون آنرا خریداری کرد و شروع به احداث آن نمودند.[7]
اساسنامهی حسینیهی ارشاد
در اسفند 1345 مرتضی مطهری، میانچی و همایون از طریق شهربانی تقاضای تأسیس مؤسسهی خیریهی تعلیماتی و تحقیقاتی علمی و دینی حسینیهی ارشاد را نمودند.[8] مؤسسه برای ثبت قانونی نیازمند فرد دیگری هم بود. به دعوت میانچی آقای دکتر عبدالحسین علیآبادی که استاد حقوق دانشگاه و دادستان کل کشور و استاد وی بود به این جمع پیوست بعد از اجازهی شهربانی در سال 1346 حسینیهی ارشاد فعالیت رسمی و قانونی خود را آغاز نمود. اعضاء هیئت مدیره مرکب بود از آقایان محمد همایون رئیس هیئت مدیره، مرتضی مطهری نائب رئیس، ناصر میانچی مقدم خزانهدار، سیدعلی شاهچراغی و محمدتقی جعفری اعضای علیالبدل.[9] طبق اساسنامه که توسط میانچی نوشته شده بود هدف از تأسیس مؤسسه چنین آمده است:
1. احداث مسجد و رواج خطابههای مذهبی و ترویج و نشر تعالیم عالیه و تشریح اهداف عالیهی دین مبین اسلام.
2. تأسیس مراکز تحقیقاتی و تربیتی اسلامی.
3. تأسیس مراکز تحقیقاتی علمی اسلامی.
4. انجام امور خیریه و مساعدتهای لازم به سایر موسسات تعلیماتی اسلامی و انجام خدمات بهداشتی.
5. اجرا و انجام عملیات اقتصادی برای بسط و توسعهی موسسه از قبیل تهیهی مستغلات و عملیات کشاورزی و عملیاتی که برای پیشرفت یا تأمین مخارج جاری آن ایجاد درآمد مشروع نماید.
6. نشر مطبوعات دینی اعم از روزنامه، مجله، سالنامه و کتاب.[10]
این اهداف به صورت کلی و اجمالی ذکر شده بود، ولی استاد مطهری هدف خود را از این موسسه چنین مینویسد: «هدف و فکر بنده این است که این موسسه را به صورت یک موسسهی تحقیقاتی و تبلیغاتی اسلامی در سطح بسیار عالی که جوابگوی نیازهای فکری جامعهی تکانخورده امروز باشد، درآورم. من میخواهم این موسسه به صورتی درآید که به اصطلاح ایدئولوژی اسلامی را در مقابل ایدئولوژیهای دیگر جهان امروز به طور صحیح عرضه بدارد و قهرا معتقدم آنچه بیش از هر چیز از این موسسه به صورت سخنرانی یا نشریه باید صادر شود، منطقی است نه بیانات احساسی. به عقیدهی بنده بیانات احساسی لازم است، اما در حاشیهی منطق و تفکر و نه بیشتر.».[11]
فعالیتهای حسینیهی ارشاد
فعالیتهای حسینیهی ارشاد از ابتدا تا بسته شدن آن به دو دوره قابل تقسیم است. دورهی اول فعالیت حسینیه از آغاز به کار آن تا کنارهگیری استاد مطهری میباشد که در این دوره محوریت فعالیت حسینیهی ارشاد استاد مطهری است. دورهی دوم فعالیت حسینیه از کنارهگیری استاد مطهری تا بسته شدن آن توسط رژیم پهلوی میباشد که در این دوره محوریت فعالیت حسینیه دکتر شریعتی بود.
دورهی اول فعالیت حسینیهی ارشاد:
حسینیهی ارشاد کار خود را آغاز کرد و به مناسبتهای مختلف و گاه به صورت جلسات منظم هفتگی از سخنرانان دعوت میشد که اکثریت دعوتها به وسیلهی استاد مطهری انجام میشد.[12] استاد مطهری در این دوره بیشتر جلسات سخنرانی را داشتند. طبق گزارش میانچی از ابتدای سال 1348 تا پایان سال 1349 آقای مطهری جمعا 67 جلسه سخنرانی در حسینیه داشتند بعد از ایشان 36 جلسه محمدتقی شریعتی، 24 جلسه دکترعلی شریعتی، 19 جلسه صدر بلاغی، 15 جلسه هاشمی رفسنجانی و شبستری، هاشمینژاد، استاد فلسفی، آیةالله خامنهای، باهنر، فخرالدین حجازی، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، محمد محمدی موحدی کرمانی، علی دوانی، جلالالدین همایی و عباس زریاب خویی هم تعدادی جلسه سخنرانی داشتهاند.[13]
یکی از اقدامات مهم استاد مطهری دعوت از دکتر شریعتی برای نوشتن مقاله و سخنرانی بود.[14] در سال 1347 مطهری درصد بر آمد برای پاسداشت سدهی چهارم بعثت (29 مهر 1347) مجموعه مقالاتی پیرامون زندگی حضرت محمد(ص)، با عنوان محمد(ص) خاتم پیامبران در دو جلد منتشر سازد[15] از این رو از دانشمندان و صاحبنظران خواست که هر یک دربارهی دورهای از حیات پیامبر مقالهای ارائه دهند[16] که از شریعتی نیز دعوت شد که شریعتی مقالهای با عنوان محمد(ص) از هجرت تا وفات (سیمای محمد(ص)) نوشت و در حسینیه سخنرانی کرد؛ که دیگر ارتباطش مستمر با حسینیه برقرار شد.[17] فعالیت حسینیهی ارشاد به ایراد سخنرانی محدود و محصور نمیشد. جلب اعانه به نفع زلزلهزدگان و خصوصا کمکهای مادی به مردم فلسطین از دیگر فعالیتهای حسینیهی ارشاد بود.[18] حسینیهی ارشاد به سرعت مورد استقبال جوانان و اقشار مختلف مردم قرار گرفت و شهرت یافت بهطوری که ساواک از این امر نگران شد و مراقبت خود را از آن بیشتر کرد.[19]
کنارهگیری استاد مطهری از حسینیهی ارشاد:
اولین بار استاد مطهری استعفای خود را در 27/10/47 به محمد همایون تقدیم کرد. استاد مطهری علت استعفای خود را روش خودسرانه و تصمیمات فردی آقای میانچی عنوان کرد. وی دو روز بعد در توضیح این علت نوشت: «ما میخواهیم اینجا را در یک سطح عالی اسلامی درآوریم که جوابگوی نیازهای فکری امروز باشد و ایشان میخواهد اینجا را به صورت یک محیط تشریفات ظاهری و با جنجال و هیاهو و شور و واویلا اداره کند... دلیل دوم، تمایل شدید ایشان به اینکه تمام کارها را شخصا و بدون مداخلهی کسی دیگر اداره کنند. منطق ایشان مملو از اکاذیب و مجهولات است و این برای کسی که میخواهد در ادارهی یک موسسهی مذهبی دخالت داشته باشد عیبی بزرگ، بلکه تبلیغی بر ضد اسلام است. متأسفانه عیب دیگر ایشان عدم تحفظ بر اسرار است... از نظر ایشان حیثیت افراد هیچگونه احترامی ندارد و موجب دلسردی مدعوین میشود، دلیل دیگر بیپروایی عجیب ایشان در نزدیک کردن موسسه به موسسات دولتی است هم چنانکه از مصاحبهی تلویزیونی، ملاقات با عطار (رئیس سازمان اوقاف) رپرتاژ اطلاعات و تماس با کمیسیون حج پیداست.»[20] البته استعفای استاد مطهری مورد قبول قرار نگرفت ولی اختلاف همچنان باقی بود[21] و استاد کجدار و مریض به همکاری خود ادامه میداد.[22]
از سال 1349، استاد مطهری به صراحت به انتقاد از شریعتی به ویژه دیدگاههای وی دربارهی روحانیت میپردازد. برای رفع این مشکل جلسات متعددی با حضور شماری از آقایان تشکیل میگردد. از مجموعهی آنچه صورت جلسات شهریور 1349 بین استاد مطهری و شمار دیگری از آقایان، از جمله بهشتی، رفسنجانی و... و نیز همایون و میانچی گذشته به نظر میرسد که استاد مطهری با حضور دو نفر مخالف بوده است. نخست فخرالدین حجازی و دیگر دکتر شریعتی. آنچه مورد نظر استاد مطهری برای شرایط سخنران بود، مسألهی عدم تجاهر به فسق و پایبندی به تقوا و انجام فرائض مسلم و پرهیز از گناه کبیره بود.[23]
استاد برای نظارت بر حسینیهی ارشاد پیشنهاد شورای عالی روحانی حسینیه را میدهد که افراد پیشنهادی او عبارت بودند از: ابوالفضل موسوی زنجانی، بهشتی، شیخ حسین وحیدی، ناصر مکارم شیرازی، خزعلی، موسوی اردبیلی، مهدوی کنی، آقارضی شیرازی، آقارضا صدر، آقاباقر خوانساری، لطفالله صافی و علامه جعفری.[24]
استاد مطهری برای آخرین تلاش، بار دیگر در نیمهی اسفند 1349 با اعضای حسینیه و علمایی که با آن همکاری داشتند جلسهای ترتیب میدهد و ضوابطی را برای سخنران تعیین میکند که حدود و ثغور کار بسیار بیان شده و شرایط لازم برای انواع کسانی که در حسینیه سخنرانی میکردند عنوان شده بود. کاملا روشن بود[25] که استاد دربارهی حائز بودن شرایط مانند عدم اشتهار به انحراف فکری و عقیدتی، تقوی و پایبندی به انجام فرایض مسلم، عدم تجاهر به... ناظر به دکتر شریعتی است، بنابراین میانچی پافشاری کرد که باید دکتر شریعتی را از این مجموعه ضابطه خارج دانست تا کارها به پیش برود چرا که به نظر میانچی دکتر شریعتی این ویژگیها را نداشت.[26]
در اسفند 1349 آخرین توافق آن بود که حسینیه در دو بخش تبلیغی و تحقیقاتی به کارش ادامه دهد. در بخش نخست مسئولیت کار با استاد مطهری باشد و در بخش دوم برای ترتیب کار کلاسهای درس در زمینهی تاریخ ادیان و اسلامشناسی دکتر شریعتی مسئولیت داشته باشد. نخستین برنامهی تبلیغی در 17 و 18 اسفند که تاسوعا و عاشورا بود برنامهریزی شده بود که آقای مطهری، هاشمینژاد، هاشمی رفسنجانی و خزعلی سخنرانی کنند. در ابتدای جلسه به اشتباه و برخلاف برنامهریزی، یک اعلامیه بلند بالا دربارهی برنامهی کلاسها خوانده شد که همین سبب بر آشفتن استاد مطهری شد ایشان و مرحوم بهشتی که نشسته بودند از جای خود برخاستند و رفتند، این پایان همکاری استاد مطهری با حسینیه بود.[27] از آن به بعد استاد مطهری فعالیت خود را در مسجد الجواد دنبال کرد.
دورهی دوم فعالیت حسینیهی ارشاد:
با رفتن استاد مطهری در پایان سال 1349، حسینیهی ارشاد به دلیل حمایتهای آقای میانچی و همایون، بهطور دربست در اختیار دکتر شریعتی قرار گرفت گرچه آقای صدر بلاغی، محمدتقی شریعتی و مرتضی شبستری با داشتن 50، 34 و 40 برنامه به ترتیب پس از دکتر شریعتی قرار داشتند که از اوایل سال 1350 تا 19 آبان 1351 که حسینیه تعطیل شد، بالغ بر 70 سخنرانی در حسینیهی ارشاد ایراد کرد.[28] سخنرانان این دوره به جزء موارد انگشت شمار، شامل 2جلسه آقای رفسنجانی، 2 جلسه آیةالله خامنهایی و 2 جلسه خزعلی، بیشتر از افراد غیر روحانی بودند که از آن جمله میتوان به زریابخویی با 11 جلسه، کاظم سامی با 12 جلسه و عدهای دیگر مانند محمداسماعیل رضوانی یاد کرد.[29]
سال 1350 و 1351 بهخاطر سخنرانیهای حماسی دکتر شریعتی، حسینیهی ارشاد در اوج شهرت بود و مباحثی که در جلسه مطرح میشد، نقل محافل مذهبی شده بود. در این زمان عدهای حسینیهی ارشاد را کعبهی دلهای انقلابیون میدانستند و عدهای آنرا یزیدة اضلال میخواندند اما آنچه مسلم بود حسینیهی ارشاد پایگاهی برای جوانان انقلابی با گرایش مذهبی مانع نفوذ مارکسیسم بین آنها شده بود. به همین جهت حساسیتهای رژیم نسبت به حسینیهی ارشاد مضاعف شد و رژیم مجبور به واکنش شد.[30]
در مجموع، حسینیهی ارشاد چه در دورهی حاکمیت استاد مطهری و چه در دورهی کتر شریعتی، تأثیر مهمی در جذب جوانان و مردم به اسلام داشته است. حسینیه در دورهی مطهری با سخنرانیهای نواندیشان و انقلابیون روحانی چون خود مطهری، بهشتی، خامنهای، رفسنجانی، باهنر، حجازی و صدربلاغی و... و انتشار کتابهای علمی چون محمد(ص) خاتم پیامبران در عمق بخشیدن به ایدئولوژی اسلامی بین نسل جوان بسیار اثر گذارده بود. همچنین در دوران دکتر شریعتی نیز نقش خود را در جذب جوانان انقلابی به اسلام و جلوگیری از نفوذ مارکسیسم ایفا کرد.[31]
تعطیل شدن حسینیه ارشاد
اولین برخورد رژیم با حسینیه در آبان 1351 اتقاق افتاد. در حسینیه نمایشنامهی ابوذر اجرا شد که موجب شد شهربانی از ادامهی نمایش ممانعت به عمل آورد. به دنبال این امر نمایش دیگری به نام سربداران روی صحنه آمد که باعث شد بینندهها شعارهای ضد رژیم بدهند. بدنبال این وقایع ساواک تصمیم گرفت اولین ضرب شصت را به حسینیه نشان دهد. قرار بود طبق دستورالعمل صادرهی هیئت مدیرهی حسینیه، صورت اسامی وعاظی را که در ماه رمضان در حسینیه صحبت خواهند کرد به اطلاع شهربانی رسیده اجازه دریافت شود. در روز 9/8/1351 به اطلاع ساواک رسید قرار است حسنالامین تبعهی لبنان دربارهی جنبهی انقلابی نهضت شیعی در حسینیه سخنرانی کند که نیروهای امنیتی از این کار ممانعت کردند. نیروهای امنیتی مجددا در روز 26/8/1351 حسینیه را تحت نظر گرفته و از ورود افراد به آن جلوگیری کردند که باعث درگیری بین مردم و نیروهای امنیتی شد در این درگیری جمعا 17 نفر، 2 نفر از هیئت مدیره (همایون و مطهری) و 15 نفر از تظاهرکنندگان دستگیر شدند. شهربانی کل کشور طی گزارشی به شاه پیشنهاد کرد تا متولیان حسینیه تعویض شوند، شاه با این تقاضا موافقت و موضوع به ساواک و اوقاف منعکس گردید. ساواک با سخنرانیهای شریعتی تشخیص داد که حسینیه تعطیل شود، اما تعطیلی حسینیه را به مصلحت ندانست و از اوقاف (به ریاست منوچهر آزمون) خواست موضوع را بررسی کند. سازمان اوقاف طرحی را تهیه کرد که به موجب آن برنامههای عملی حسینیه زیر نظر دکترحسین نصر اداره شود. طی جلساتی بین اوقاف و مسولین حسینیه تصمیم گرفته شد که فعالیت تازهی حسینیه با نظارت اوقاف آغاز شود. ولی شاه حسینیه را مرکز مارکسیستهای اسلامی دانست و خواستار پیگیری و بررسی بیشتر شد و به همین جهت حسینیه کماکان تعطیل ماند. سال 1353 رژیم بار دیگر تصمیم به بازگشایی حسینیه گرفت ولی مجددا منصرف شد تا سرانجام در سال 1355 شاه دستور داد تا در مورد فراهم ساختن موجباتی جهت استفاده از حسینیه اقدام شود، ولی در نهایت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که حسینیهی ارشاد رسما فعالیت فرهنگی خود را آغاز کرد.[32]
فعالیت حسینیهی ارشاد بعد از انقلاب اسلامی
پس از بازگشایی مجدد حسینیهی ارشاد پس از انقلاب، میناچی که تنها یار اولیهی زنده بود، مدیریت آنرا برعهده گرفت. او تاکنون جز وقفهای که به خاطر تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت موقت مهدی بازرگان، پیش آمد مدیریت حسینیهی ارشاد را بر عهده دارد. حسینیهی ارشاد پس از انقلاب نیز محل برگزاری جلسات تدوین پیشنویس قانون اساسی بود. حسینیهی ارشاد همچنان فعال است و سخنرانیهایی از طرف گروههای مختلف خصوصا روحانیون مستقل از نظام و جریان روشنفکری دینی در آن انجام میشود. علاوهبر آن، حسینیهی ارشاد کتابخانهی فعالی نیز دارد. کتابخانهی عمومی حسینیهی ارشاد در هفتم تیر سال ۱۳۵۹(15 شعبان ۱۴۰۰ ه.ق) آغاز به کار کرد. مساحت کتابخانه ۱۷۷۳ متر مربع است و بخشهای مهم آن عبارت است از: مخزن کتابهای بزرگسالان با بیش از ۷۰۰۰۰ جلد کتاب فارسی، بخش مرجع با بیش از ۳۵۰۰ جلد کتاب فارسی، عربی، انگلیسی و... بخش کودکان و نوجوانان با بیش از ۱۴۰۰۰ عنوان کتاب کودکان و نوجوانان، بخش نابینایان با بیش از ۱۵۰ عنوان کتاب به خط بریل و بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب گویا (نوار) قابل استفاده برای نابینایان، بخش نشریات ادواری با حدود ۱۵۰۰ عنوان روزنامه و مجلهی فارسی (صحافی شده) و ۱۰ عنوان نشریهی خارجی. شایان ذکر است که قدیمترین نشریهی موجود در کتابخانه، نشریهی ارمغان منتشر شده در سال ۱۳۱۶، سپس اطلاعات هفتگی (۱۳۱۹)، روزنامهی اطلاعات (۱۳۲۰)، کیهان (۱۳۲۱) و خواندنیها (۱۳۲۲) است. بخش اسناد شامل مقالات، پایاننامهها، گزارشها، سالنامهها، اوراق، بروشورها، اسناد و جزوات است. بخش کتابهای نفیس نیز مجموعهای از تمبرهای جمهوری اسلامی، کتابهای عربی (جدا از مخزن اصلی) و کتابهای چاپ سنگی و... میباشد.