كلمات كليدي : آتش، عذاب ابدي، كمدي الهي، جهنم، آگوستين
نویسنده : سيدمحمدعلي طباطبايي
واژهی انگلیسی Hell ترجمهی واژهی لاتینیγέεννα (gehenna) است که از کلمهی عبری "جهنم" گرفته شده است. البته کلمات دیگری مانند Hedes و Shoel نیز در کتاب مقدس هستند که در متون انگلیسی Hell ترجمه شدهاند و همگی تقریبا به یک معنا هستند.[1]
جهنم؛ مکانی معنوی یا مادی؟
جهنم در کتاب مقدس به صورت مکانی آکنده از آتش سوزان و جاودان توصیف شده است.[2] دریاچهای افروخته از آتش و کبریت که جای ترسندگان و بیایمانان و خبیثان و قاتلان و زانیان و جادوگران و بتپرستان و دروغگویان است.[3] ازاینرو تفسیر آبای کلیسا نیز از آن، بیشتر یک مکان فیزیکی بوده است.[4] گرچه در میان آنان هم کسانی مانند اوریگن بودهاند، که در این تفسیر لفظی تردید کردهاند.[5] آموزهی احیای جهانی اوریگن، در نهایت بر ایدهی پیروزی کامل و قطعی خدا بر بدی مبتنی است.[6]
درمقابل، آگوستین معتقد بود وقتی خدا گناهکاران را مجازات میکند، او شر خود را بر آنان نازل نمیکند؛ بلکه آنان را به شر خودشان وامیگذارد؛ او به این آیات از عهد قدیم استناد میکرد: «به ظلم حامله گردیده؛ دروغ را زاییده است. حفرهای کند و آن را گود نمود و در چاهی که خود ساخت، بیفتاد. ظلم او بر سرش خواهد برگشت و ستم او بر فرقش فرود خواهد آمد.» (مزامیر، 7: 15-17)[7]
هنوز هم یکی از مباحث داغ الهیاتی در جهان مسیحیت، بحث بر سر این موضوع است که آیا جهنم، صرفا حالت تأسف ناشی از دوری از خداست، یا اینکه واقعا به مکانی با آتش برافروخته و عذابهای دردناک اشاره دارد.
تفسیر جهنم تا پیش از عصر روشنگری
تا پیش از عصر روشنگری، تصویر عمومی از جهنم، مکانی فیزیکی آکنده از آتش بود که مأموران عذاب با ابزارهای گوناگون به شکنجهی اهل آن مشغولند. علاقه به موضوع جهنم در دوران قرون وسطا به اوج رسید. این علاقه به حدی بودکه گویی هنرمندان آن زمان از اینکه عادلانی را به تصویر کشند که به تماشای شکنجه دیدن و سوختن گنهکاران نشسته بودند، لذت میبردند.
تصویرپردازی دانته از دوزخ
گویاترین تصویر بیانگر دیدگاه قرون وسطا دربارهی جهنم را در اولین بخش از کتاب "کمدی الهی" دانته شاهدیم. "دانته" جهنم را مکانی ترسیم میکند متشکل از نه حلقه که در مرکز زمین واقع است و شیطان در آن سکونت دارد. بر سر در آن نوشته شده است: «ای تمام کسانی که به این مکان داخل میشوید، با امید وداع گویید»!
طبق تصویر دانته از دوزخ، حلقهی نخست جهنم جایگاه کسانی است که بدون تعمید مردهاند و نیز محل سکونت بتپرستانی که نیک و پرهیزگار بودهاند. در این حلقه از شکنجه خبری نیست. در حلقهی دوم شهوترانان قرار دارند؛ در حلقهی سوم طمعکاران؛ در حلقهی چهارم افراد خسیس؛ در حلقهی پنجم افراد غضبناک؛ در حلقهی ششم مرتدان جای دارند؛ در حلقهی هفتم خشونتگران؛ در حلقهی هشتم افراد فریبکار و کلاهبردار و بالاخره حلقهی نهم جایگاه خائنان است.[8]
البته شاید نتوان بر اساس کتاب مقدس، چنین قضاوت قاطعانهای دربارهی مستحقان آتش جهنم داشت. اما شورای جهانی فلورانس (1438-1435) اعلام کرد که همهی کسانی که خارج از کلیسا هستند ـ یعنی نهتنها مشرکان، بلکه حتی یهودیان و بدعتگذاران نیز ـ در آتش ابدی جای دارند.[9]
تفسیر جهنم با آغاز عصر روشنگری
اما پس از سپری شدن قرون وسطی و آغاز عصر روشنگری، کمکم نویسندگان پروتستان ایدهی جهنم را سخت به باد انتقاد و ریشخند گرفتند.[10] در قرن هفدهم مخالفت اف.دی موریس[11] با ایدهی مجازات ابدی، منجر به اخراج او از دانشگاه کینگ لندن شد.[12] اما این باعث نشد که این مخالفتها فروکش کند. مخالفان اعتقاد به وجود جهنم، چنین ایدهای را با این باور مسیحی که خدا سرانجام بر بدی پیروز خواهد شد، در تضاد میدانستند[13] و ازاینرو راهحل را در انکار آن جستجو میکردند.
در این میان جالبتر از همه، ایدهی مری هوبر، از نویسندگان پروتستان، بود که با توسل به ایدهی کاتولیکی برزخ، که اساسا از نظر پروتستانها به کلی مردود بود، اصل وجود جهنم را منتفی اعلام کرد؛ با این تبیین که گناهکاران مستحق مجازات، در برزخ سزای اعمالشان را میبینند و پاک میشوند تا شایستگی ورود به بهشت را پیدا کنند.[14]
اسقف اعظم تیلوتسان[15] در توجیه آیات کتاب مقدس ناظر به وجود جهنم و عذاب ابدی آن، به این ایده متوسل شد که خدا این آیات را تنها برای ترساندن گناهکاران گفته و درواقع قصد عملی کردن این تهدیدها را نداشته است.[16]
با این اوصاف، هنوز در قرن هجدهم کسانی چون جاناتان ادواردز، الهیدان بزرگ پیوریتن، بودند که با شور و حرارت از وجود جهنم سخن میگفتند و مردم را از آن بیم میدادند. او در بخشی از موعظهی مشهور او «آتش جهنم و سنگ گوگرد» که در سال 1741 ایراد کرده، میگوید:
«بدین سان خدا مردم طبیعی را بر فراز گودال جهنم در دست خود نگه میدارد! آنان سزاوار گودال آتشاند و پیش از این به آن محکوم شدهاند. خدا بسیار خشمگین است. خشمش با آنان به بزرگی خشم به کسانی است که واقعا با غضب او در جهنم رنج میبرند و آنان هیچ کاری برای فرو نشاندن یا کاستن خشم خدا انجام ندادهاند... شیطان انتظارشان را میکشد و دهان جهنم برای آنان باز است... این موضوع ترسناک میتواند افراد تحول نیافته در این جمع را بیدار کند... آن دریاچه گوگرد سوزان همه جا زیر پای شما گسترده است. خدایی که شما را بر فراز گودال جهنم نگه میدارد... از شما منزجر است... ».[17]
ایدهی "جاودانگی مشروط"
سرانجام در مقابل ایدهی جهنم، ایدهی «جاودانگی مشروط» مطرح شد که یکی از نمایندگان آن فیلیپ اجکام هیوز[18] است که کتابی به نام تصویر واقعی (1989) دراین باره نوشته است. او با این رأی آگوستین که اعلام داشته بود که «پس از قیامت آن گاه که داوری نهایی جهان اجرا شود، دو ملکوت وجود خواهد داشت: یکی ملکوت مسیح و دیگری ملکوت شیطان» به مخالفت برخاست و ادعا کرد که درآن هنگام تنها ملکوت مسیح خواهد بود.
با این حال برخی از انجیلیها با این ایده مخالفت کردهاند. جیزآی پَکِر به این دلیل که چنین آموزهای با عقل و منطق سازگار نیست و پشتوانهی کتاب مقدسی درستی نیز ندارد، با آن درافتاده است. این بحث همچنان ادامه دارد و احتمالا در جامعهی مسیحی گسترش نیز خواهد یافت.[19]
انکار جهنم به عنوان یک مکان مادی توسط بسیاری از گروههای مسیحی
بههرروی به نظر میرسد امروزه بسیاری از مسیحیان، اعتقاد به جهنم را یک اعتقاد منسوخ میدانند که دورهی آن به کلی سپری شده است.[20]
شاهدان یهوه
واچ تاور (ارگان رسمی شاهدان یهوه) دیدگاه رایج مسیحی را دربارهی جهنم و عذاب ابدی انکار میکند و آموزهی «نابودی» بیایمانان را به جای آن پیش مینهد.[21]
یونیورسالیستهای موحد
یونیورسالیستهای موحد جهنم و بهشت را حالات و کیفیاتی ذهنی برآمده از ذهن بشر میدانند و اموری مانند ظلم، تعدی و جنگ را از مصادیق جهنم میشمرند.[22]
پرزبیتریها
پرزبیتریها جهنم را فاقد واقعیت خارجی میدانند و معتقدند در کتاب مقدس هم تنها به طور نمادین به آن اشاره شده است.[23]
کلیسای علم مسیحی
پیروان علم مسیحی هم هرگونه شری، از جمله جهنم را، ناشی موهوم و زاییدهی فکر مادی و فانی انسانها میدانند.[24]
شاید همین رویکردهای نفیگرایانه دربارهی جهنم است که بر لحن کلیسای کاتولیک تأثیر گذاشته و کاتولیکها را واداشته که بکوشند جهنم را حالت جدایی میان انسان و خدا توصیف کنند؛ حالتی که ناشی از انتخاب و عملکرد بد انسان است و تضادی با لطف خداوند ندارد.[25] از سخنان پاپ ژان پل دوم هم گرایش به ارائهی تفسیری سمبولیک از آیاتی که به مکان جغرافیایی جهنم اشاره میکنند، برمیآید. او در سخنانی دوپهلو میکوشد جهنم را نوعی حالت دوری از خداوندی توصیف کند که سرچشمهی همهی خوبیها و لذات است و دوری از او موجب دوری از همهی خوشیهاست.[26]
با این حال کلیسای کاتولیک هیچ گاه به صراحت نمیگوید جهنم یک مکان فیزیکی نیست و در مهمترین منشوراتش، از توصیف آن به آتش ابدی ابایی ندارد.[27]