دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شهوت رانی

No image
شهوت رانی

كلمات كليدي : شهوت، غريزه جنسي، زن، مرد، شهوت راني، عفت، ازدواج

نویسنده : مصطفي همداني

از آن‌جا که واژه‌ شهوت‌رانی از کلان‌واژه‌های اخلاقی است -که به علت گستردگی ذاتی که در سازه‌ مفهومی خود دارد، شناسایی درست تعریف آن بدون مصداق‌شناسی میسور نیست- بنابراین علاوه بر تعریف مفهومی (لغوی و اصطلاحی)، در حوزه‌ی مصداق نیز نیاز به تبیین دارد و به همین جهت تعریف آن در دو حوزه سامان می‌یابد:

1. مفهوم‌شناسی لغوی: شهوت در لغت به معنای تمایل شدید نفس به چیزی است که سازگار با آن و مطابق میل و درخواستش باشد[1] و «شهوت‌رانی» در زبان فارسی، حاصل مصدر و به معنای میل شدید به روابط جنسی است.[2]

2. مفهوم‌شناسی اصطلاحی: شهوت در اصطلاح علمای اخلاق، هم در میل به غذا و هم در میل جنسی به کار می‌رود[3] و از «شهوت‌رانی» نیز به «شره» تعبیر می‌کنند.[4] و در تعریف آن می‌گویند: شره، همان جهت افراط قوه شهوت و حرص شدید بر خوردن و آمیزش کردن است[5] که همان رها کردن شهوت و مختار گذاشتن آن در لذّات تا بیش از حدّ نظام عقلى و شرعى و زیادتر از میزان واجب و در هر زمان و با هر چیز ارضای میل غذا و میل جنسی کند، گرچه از حرام باشد.[6]

اما در این گفتار، بار فارسی واژه (البته با رویکرد اخلاقی) یعنی نیمی از مباحث اخلاقی مربوط به «شره» مورد نظر است؛ به این معنی که مقصود از «شهوت»، صرفاً تمایلات جنسی نفس[7] است؛

البته علمای اخلاق نیز مباحث شهوت جنسی و شهوت شکم را در دو بخش جدا به عنوان زیرمجموعه‌ شره مطرح کرده‌اند.

3. مصداق‌شناسی اصطلاحی

برخی از مصادیق شهوت‌رانی، حرمت دارند و برخی حرمت ندارند بلکه دارای عنوانی غیراخلاقی (یعنی گرچه حرام نیست اما ناپسند است و فرد را به حرام نزدیک می‌کند) است. مواردی که حرمت اقتضای محدودیت آن‌ها می‌کند عبارتنداز:

‌أ. محدودیت فطری: یعنی رابطه مخصوص به جنس مخالف باشد.

‌ب. محدودیت‌های اجتماعی: که رابطه همسری باید به شکل اختصاصی و تحت ضوابط خاص «عقد» صورت گیرد که بر اساس مصالحی چون بقای نسل، مسائل مالی چون مهر و ارث و نفقه، مسائل حقوقی چون روابط زوجین و والدین و فرزند و... است.

‌ج. محدودیت‌هایی که در موارد خاص در بین زن و شوهر مانع رابطه‌ آنان است؛ مثل ایام عادت ماهانه‌ی زنان.[8]

موارد غیر حرام، همان زیاده‌روی در ارضای حلال است که مرحوم نراقی، سه شرط را برای ارضای معتدل ذکر می‌کند:

‌أ. اقتصار کند بر آن به قدرى که نسل منقطع نگردد.

‌ب. از وسوسه شیطان فارغ شود و خطرات شهوات از دل او بیرون رود.

‌ج. منجر به ضعف بدن و اختلال قوا نگردد.[9]

البته باید در نظر داشت که اعتدال، در افراد و دوره‌های سنی و مزاج‌ها و حتی حالات مختلف یک فرد فرق دارد و ملاک آن «نیاز» است با شروطی که مرحوم نراقی گفتند؛ آن هم نیازی که صادقانه باشد نه ناشی از پرخوری و کنترل نکردن چشم و فکر و... و یا در اثر صرف علاقه به تلذذ بدون این‌که تفریح و نشاط معتدل جسم و روح یا فکر منع از پریشانی و تعلق خاطر به نامحرم و یا ارضای همسر یا دیگر موارد مطلوب که رساننده به مقصد یعنی آخرت و شکوفایی فطرت معنوی و گرایش‌های معرفتی نهفته در آن و از جمله نفرت از تعلقات دنیوی[10] در آن انگیزه باشد.

امام خمینی (ره) می‌فرماید: قوّه شهوت از قواى شریفه‌اى است که حق تعالى به حیوان و انسان مرحمت فرموده است و برای آن چند فایده ذکر می‌کنند:

1. حفظ بقاى خود در عالم طبیعت: زیرا اگر انسان این قوّه را نداشت، دنبال تغذیه نمی‌رفت و در اثر تحلیل مواد بدنش به سرعت رو به نابودی مى‌رفت و در نتیجه به سعادت ابدى و حیات شریف ملکوتى که در گرو جسم سالم و قوی در این عالم و تهذیب و تزکیه است نمی‌رسید.

2. ابقای نوع و حفظ آن: که از طریق تولید نسل صورت می‌گیرد.

3. تربیت خانوادگی و اجتماعی: که از طریق تشکیل خانواده و نیز نظام مدینه فاضله و تربیت نفوس ناقصه در این فضای اجتماعی (خانواده – جامعه) صورت می‌گیرد.

ایشان می‌افزایند: این قوه وقتی این سعادت‌ها را تامین می‌کند که از حدود اعتدال و موازین عقلیّه و الهیّه خارج نشود، زیرا که با خروج آن از حد خود و به طرف افراط و تفریط رفتن، علاوه بر آن که سعادت‌های مذکوره را تحصیل نمی‌کند، مایه شقاوت و بدبختى خود و دیگران نیز می‌شود. چه بسا با شهوت‌رانى چند روز یا چند ساعت، نظام یک خانواده محترم از هم گسسته شده، شرافت آنان نابود و طرح بدبختى و بیچارگى آنها تا ابد ریخته شود[11] و علاوه بر این عواقب اخروی و اجتماعی، انواعی از امراض جسمی نیز دامن‌گیر شهوت‌ران و نسل او می‌شود.[12]

شهوت‌رانی در قرآن کریم و روایات شریف

خدای متعال در قرآن کریم از گروهی نام می‌برد که طریقه‌شان عبادت خاضعانه و خاشعانه براى خداى تعالى بوده است، و سپس گروهی که بعدها جانشین آنان شدند را سرزنش می‌فرماید؛ زیرا ایشان نماز و توجه عبادى به سوى خداى سبحان را ضایع کرده و در آن سهل‌انگارى نمودند و در عوض شهوات را پیروى کردند.[13] سپس آنان را تهدید می‌فرماید که: به‌زودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند دید.[14]

البته خدای متعال، ضعف انسان در اثر نیروی جنسی نهاده شده در او را به‌خوبی درک کرده و بهره بردن از لذات جنسی را در چارچوبی برای او مباح فرموده است[15] اما گروهی می‌خواهند از اعتدال در این بهره‌مندی خارج شده و به شهوت‌رانی بپردازند که قرآن کریم، آن ‌را انحرافی بزرگ می‌داند.[16] زیرا افراد را وامی‌دارد که مرزهای الهى را درهم بشکنند؛ با محارم ازدواج کنند یا زنا را مباح دانسته و از سنت محکم ازدواج که خدا آن را باب کرده روى‌گردان شوند.[17]

همچنین خدای متعال در حدیث قدسی می‌فرماید: ای عیسی! از هر شهوتی که تو را از من باز می‌دارد دوری کن.[18] پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مواظب دنیا و فریفتگی به زنان باشید. زیرا اول فتنه‌ بنی‌اسرائیل از ناحیه زنان بود. و فرمود: مضرترین فتنه برای مردان، زنان هستند.[19]

امام علی(ع) شهوت‌رانی را روش ناپاکان و دربردارنده‌ همه‌ عیوب و اساس هر شر و سبب پستی انسان معرفی می‌فرمایند.[20] ایشان فرموده‌اند: هر کس عقلش کامل شود، شهوات را حقیر می‌شمرد.[21]

امام سجاد(ع)، زن‌دوستی را از سرشاخه‌های گناه‌کاری دانسته است[22] و امام کاظم(ع) فرمود: جهنم، به شهوات پیچیده شده است؛[23] یعنی غوطه‌وری در آن‌ها به باطنشان که جهنم است منتهی خواهد شد.

همچنین خویشتن‌داری در پیروی از شهوات دارای فضایل فراوانی است همانطور که پیامبر اکرم (ص) فرمود: هر که از شرّ شکم و فرج و زبان خود محفوظ باشد از همه شرور محفوظ است[24] و فرمود: خوشا به حال کسی که شهوتی آماده را برای آخرتی که هنوز نیامده ترک کند.[25] همچنین حضرت داوود(ع) فرمود: هر کس از شهوات پیروی نکند، گویا به همه‌ زبور عمل کرده است.[26]

عوامل ایجاد و تقویت شهوت‌رانی

بحث سبب‌شناسی این رذیله را می‌توان در دو محور سامان داد:

عوامل عام: همانطور که در حدیث بسیار ارزنده‌ و راهبردی امام صادق (ع)، محبت دنیا را ریشه‌ رذایل هفت‌گانه از جمله شهوت جنسی معرفی می‌فرمایند.[27] همین‌طور که امام علی(ع) حرص را که یکی از شاخه‌های اصلی حب دنیا است را برافروزنده‌ شهوت‌رانی می‌‌دانند.[28]

عوامل خاص: مرحوم نراقی، قوی‌ترین اسباب هیجان این شهوت را چهار چیز می‌داند:

1. تصوّر زنان.

2. نگاه کردن زنان: که در روایت نبوی(ص)، تیری مسموم از تیرهای شیطان معرفی شده است[29] و روشن است که سموم آن، تمایلات آتشین شهوانی است.

3. سخن گفتن با زنان.

4. خلوت نمودن با زنان.

و می‌افزاید: از این چهار مورد، تأثیر نگاه و خلوت نمودن بیشتر است[30] و چون نظر کردن انگیزنده شهوت است، در شریعت نگریستن زن و مرد به یکدیگر حرام شده و همچنین شنیدن سخنان یکدیگر، مگر به ضرورت و به مقدار حاجت.[31]

5. پرخوری نیز پس از آن چهار سبب، از اسباب بسیار مهم در تحریک شهوت از نظر روایات شریف و علمای اخلاق است.[32]زیرا بدون تردید شکمبارگى سرچشمه شهوت‌ها است.[33]

آثار و آفات شهوت‌رانی

آثار تسلط این خوی خطرناک بر وجود انسان، از جسم و روان او تا لایه‌های باطنی وجود غیبی او را دربر می‌گیرد:

ضررهای جسمی:‌ شخص شهوت‌ران، بدنی ضعیف و بیمار و عمری کوتاه دارد و افراط آن گاه به اختلال در قواى فکرى و فساد عقل منجر مى‌گردد -چنانکه در کتابهاى طبّى اثبات شده است- زیرا آمیزش براى مغز از هر چیز زیانبارتر است، چون قسمتى از موادی که در مایع جنسی وجود دارد، به مغز مربوط است[34] و افراط آن سبب محرومیت مغز و عقل از نیازشان می‌شود.

لازم به ذکر است این سخن را نه فقط ابن‌سینا[35] و پیروان او[36] در کتب طبی و... بیان کرده‌اند، بلکه در گفتمان رایج در کتب فیزیولوژی نوین نیز چنین تحلیلی قابل استفاده است.[37] همچنین، مضرات مذکور، در افراط روابط زناشویی برای زنان نیز (البته به شکلی دیگر) وجود دارد. زیرا ارگاسم جنسی زنانه نیز نوعی انقباض ریتمیک جداره‌های واژن است که از طریق سیستم عصبی خودمختار انجام می‌شود[38] و این سیستم، انرژی فراوانی از توان عصبی را یکجا مصرف می‌کند.

آن‌چه گفته شد، بخشی از مضرات جسمی افراط در ارضای جنسی حلال بود و غیر از امراضی چون سیفلیس، سوزاک، ایدز و... است که تا حد زیادی محصول شوم روابط نامشروع است[39] که در کمین شهوت‌رانان دنیای آکنده از جاذبه‌ها و محرک‌های جنسی معاصر ما نشسته است و لازم به بسط آن‌ها نیست. همانطور که امام خمینی(ره) نیز بر فساد سلامت جسمی نسل‌های حاصل از شهوت‌رانی افسارگسیخته پدران تاکید دارند.[40]

امراض اجتماعی: پس از قرن‌ها سخن گفتن بر ضد شهوت‌پرستى به عنوان امرى منافى اخلاق و عامل برهم زدن آرامش روحى و مخل به نظم اجتماعى در غرب، یکباره ورق برگشت و امثال راسل، جلوگیرى از شهوات و پابند بودن به عفت و تقوا و تحمل قیود و حدود اخلاقى و اجتماعى را مخل به نظم اجتماعى‌ معرفى کردند. فریادها بلند شد: محدودیت‌ها را بردارید تا ریشه مردم‌آزارى و کینه‌ها و عداوت‌ها کنده شود و نظم اجتماعى برقرار گردد.[41]

اما امروز مشکلات اجتماعى مخصوصى پیدا شده که ثابت کرده است اخلاقى که امثال راسل از آن تبلیغ مى‌کنند و نام آن را «اخلاق نوین» گذاشته‌اند همان است که ثمره‌اش آشفتگى بیش از پیش غرایز و تمایلات است و برخلاف مدعاى آنها که اخلاق کهن را متهم به آشفته ساختن روح مى‌کنند سیستم اخلاقى خود آنها سزاوار این اتهام است. در جامعه امروز، جوانان به‌طور محسوسى از ازدواج شانه خالى مى‌کنند، حاملگى و زاییدن و بچه بزرگ کردن به صورت امر منفورى براى زنان درآمده است و زنان به اداره امر خانه کمتر علاقه نشان مى‌دهند[42] و حال آن‌که ازدواج‌ تنها براى این نیست که زن و مرد از مصاحبت یکدیگر لذت بیشترى ببرند. ازدواج و تشکیل کانون خانوادگى ایجاد کانون پذیرایى نسل آینده است. سعادت نسل‌هاى آینده بستگى کامل به وضع اجتماع خانوادگى دارد. دست تواناى خلقت براى ایجاد و بقا و تربیت نسل‌هاى آینده علایق نیرومند زن و شوهرى را از یک طرف و علایق پدر و فرزندى را از طرف دیگر به وجود آورده است. عواطف اجتماعى و انسانى در محیط خانوادگى رشد مى‌کنند، این حرارت محیط فطرى و طبیعىِ چندصد درجه پدر و مادر است که روح کودک را نرم و ملایم مى‌کند. راستى اگر عواطف برادرى که ناشى از کانون باصفا و پرمهر خانوادگى است از میان برود آیا افراد اجتماع مى‌توانند کوچکترین عواطفى نسبت به یکدیگر داشته باشند؟[43]

به این‌ها خشونت خانگی، تجاوز جنسی، فحشای دختران کم‌سال و نوجوان با آمار بالا و مشکلات زنان در محیط کار از دستمزدهای کم و سوء استفاده‌های جنسی و بیکاری و سرپرستی خانواده و اضطراب و استرس و... اضافه کنید که همگی به نوعی به فروپاشی خانواده که ناشی از آزادی‌های جنسی در غرب است مربوط‌اند.[44]

امراض روانی- اخلاقی: منظور دردهایی است که در اثر تولید اخلاق ناپسند، در سطح روانی متصل به جسم -که رنج آن در این دنیا به خوبی حس می‌شود- است؛ مانند:

1. ذلت و حقارت: زیرا چنین فردی باید براى رسیدن به شهوات نفسانیه خود، از هم‌نوع خود ذلت بکشد و از هر ناچیز منت کشیده و جوانمردی خود را لگدمال کند به صرف این‌که احتمال دهد مطلوبش نزد او به دست بیاید.[45]

2. سرزنش: امام علی(ع) میوه‌ شهوت‌رانی را سرزنش می‌دانند[46] که توسط وجدان، خانواده یا جامعه متوجه فرد شهوت‌ران خواهد شد.

3. برافروختگی آتش طمع: امام علی(ع) شهوت‌رانی را بُن‌مایه طمع معرفی می‌فرمایند.[47]

4. عشق شهوانی: که بیمارى دل‌هائى است که از محبّت خدا و از همّت‌هاى عالى خالى و بى‌نصیب است[48]و در صورت استحکام در دل، مقابله با آن دشوار است.[49] البته عشق به معنای مهر و رقّت و صفا و صمیمیتى است که میان زوجین در طول زمان در اثر معاشرت دائم و اشتراک در سختی‌ها و و خوشی‌ها و ناخوشی‌هاى زندگى و انطباق یافتن روحیه آنها با یکدیگر پدید مى‌آید و در اثر وصال و نزدیکى کمال مى‌یابد، نه فقط سرزنش نشده بلکه مورد ستایش قرآن[50] است. [51]

5. رغبت به مال‌افزونی و جاه‌طلبی و دنباله‌های آن دو: به دنبال آن انواع بیماریهاى روانى از حسد، هم‌چشمى، ریا، تفاخر، عجب و کبر پدید مى‌آید و از این‌ها حقد و دشمنى پیدا مى‌شود و این همه آدمى را بى‌اندیشه به دست یازیدن به گناهان، ستم، تجاوز، منکرات و فحشاء مى‌کشاند و تمامى این‌ها ثمره اهمال و رها ساختن شکم، سرکشى، سیرى و پرخورى است.[52]

6. کمپلکس بیشتر عقده‌های جنسی و ناراحتی‌های روانی: امام علی (ع) می‌فرماید: هر کس خود را از شهوات باز ندارد، در حسرت‌ها غوطه‌ور می‌شود.[53] امروزه بر خلاف وعده‌های امثال فروید در آثار ارضای مطلق جنسی در آرامش روان، این مشکلات در جوامع شهوت‌ران بیشتر شده است و ازدواج‌هایى که نمونه وحدت روح‌ است جز در میان طبقاتى که به مقررات اخلاق کهن پابندند کمتر دیده مى‌شود، جنگ اعصاب بیش از پیش رو به افزایش است و بالأخره آشفتگى روحى عجیبى محسوس و مشهود است.[54]

امراض روحی - ملکوتی:

1. ضعف روح و قوای باطنی و عقلی: افراط در قوه شهوت سبب می‌شود که قوای باطنی که باید صرف پیمودن راه آخرت شوند، صرف تمتّعات جنسی و دست یافتن به لذات آن گردد.[55]

2. بی‌بهره شدن از کمالات اخلاقی و ملکوتی: امام علی(ع) فرمود: دلی که وابسته به اندک شهوتی باشد، هرگز جایگاه حکمت واقعی نخواهد شد[56]و فرمود: دلی که وابسته به شهوات باشد هرگز از مواعظ بهره‌ای نخواهد برد[57] و حرام است بر هر دلی که شیفته شهوات باشد که تقوا در آن جای بگیرد.[58] ایشان فرمود: حرام است بر هر دلی که شیفته شهوات باشد که در عالم ملکوت سیر کند.[59]

3. تجسم اعمال شهوانی و اتحاد آن‌ها با وجود ملکوتی قلب: پیامبر اکرم(ص) درباره‌ کسانی که اهل غوطه وری در شهوات حرام هستند فرمود: بدن‌هایشان در محشر از مردار بدبوتراست.[60]

امام خمینی(ره) می‌گوید: اگر قدرى به مفاسد شهوت‌رانی -که بر اساس گفته اطباء نفوس و مربوطین با وحى الهى، در عالم ماوراى طبیعت ایجاد می‌شود- توجه شود معلوم می‌شود که مفاسد دنیوى قدر قابلى در مقابل آنها ندارد؛ زیرا هر یک از اعمال، چه خیر و چه شرّ، در نشئه ملکوت و عالم غیب دارای یک صورت غیبیّه ملکوتیّه است که از آنها- به گفته ارباب قلوب و تصریحات قرآن شریف و روایات وارده از اهل بیت وحى الهى- بهشت اعمال و جهنّم اعمال تشکیل می‌شود و چنانچه براى اعمال صورت ملکوتى است، هر یک از اعمال در قلب انسانى نیز اثرى دارد که از آن در روایات به نقطه بیضاء و نقطه سودا تعبیر شده است. زیرا هر عمل صالحى اگر با شرایط صوریّه و معنویّه و قالبیّه و قلبیّه انجام داده شود، یک نورانیّتى در باطن قلب ایجاد می‌کند که انسان را به معرفت اللّه و توحید نزدیک می‌کند تا آن جا که حقایق و سرایر توحید در قلب جایگزین شود و از آن در ملک بدن نیز سرایت کند و ارض طبیعت، نورانى و مشرق به نور الهى شود که این غایت سعادت انسانى است که تفصیل و مراتب آن از عهده این اوراق ع خارج است. همچنین از هر یک از اعمال سیّئه در قلب یک ظلمتى حاصل می‌شود که انسان را از مقام قدس و قرب حق، دور و از معارف الهیّه مهجور کرده و به عالم طبیعت و دنیا که باطن آن جهنم است، نزدیک می‌کند تا آن جا که قلب و تمام شئون غیبیّه آن فانى در دنیا و طبیعت شده و حکم روحانیّت و انسانیّت از او برداشته می‌شود.

پس اگر انسان در این عالم سیر به طریق مستقیم انسانیّت کرد و قوای نفسانی از جمله شهوت را تعدیل نمود و آن‌ها را تابع روحانیّت و عقل کرد، باطن او استقامت پیدا کرده و صورت روح و باطن او صورت مستقیم انسانیّ می‌شود و اگر مقام روحانیّت نفس و نشئه عقلیّه آن تابع هوای نفس شد، صورت باطن ملکوتى تابع آن می‌شود. ممکن است انسان در آن عالم در آن واحد بیشتر از یک صورت داشته باشد یا در هر حال یک صورت داشته باشد، گاهى در اثر غلبه‌ غضب، درنده باشد و گاهی در اثر غلبه‌ شهوت، حیوان و گاهى شیطان شود.[61]

پیشگیری

پیشگیری از ابتلا به این مرض یا تشدید این روحیه در انسان، از مهم‌ترین اولویت‌های فرد اخلاق‌جو باید باشد؛ زیرا اگر شهوت به هیجان آمد و استوار شد دفع آن دشوار است![62] به همین جهت راه‌کارهای زیر به عنوان مقدمات و مبادی انگیختگی جنسی، جهت پیشگیری از ابتلا به این مرض، معرفی می‌گردد:

کنترل چشم و خوددارى از نگاه کردن مکرّر:[63] عیسى بن مریم(ع) فرمود: «از نگاه کردن (به نامحرم) بپرهیزید که شهوت را در دل شما کشت مى‌کند و مى‌پرورد».[64] به همین جهت برخی از اهل تقوا گفته‌اند: چشمت را به چادر زن ندوز، زیرا نگاه کردن در دل شهوت مى‌کارد.[65]

خوددارى از فکر درباره آنچه در اولین نگاه دیده مى‌شود:[66] زیرا افکار بد و حدیث نفس عامل شهوت‌اند و دل را مشغول می‌کنند[67] و بسا فرد را به گناه وادارند. زیرا صدور اعمال نیز تحت تاثیر غلبه افکار است.

التذاذ معتدلانه از راه مباح:[68] رسول خدا(ص) فرمود: «اگر یکى از شما از دیدار زنى به شگفت آید به کنار همسر خود رود، که با او همان است که با آن بیگانه است».[69]

روزه – کم‌خوری: زیرا امام رضا(ع) از علل وجوب روزه را بازداری نفس از شهوات ذکر فرموده است.[70] خدای متعال در حدیث معراج، می‌فرماید از برکات گرسنگی، حفظ قلب ]از افکار نادرست و شهوانی و غیر الهی و...[ است.[71] چرا که هرگاه انسان سیر شود نمى‌تواند بر شهوتش مسلّط[72]شود و اگر تقوا مانع زنا شود نگاهش را نمی‌تواند حفظ کند. زیرا چشم نیز زنا مى‌کند و اگر با پوشش تقوا بر چشمش مسلط باشد نمى‌تواند بر فکرش تسلّط داشته باشد.[73] البته به شرط این‌که در وقت افطار تلافی آنچه در روز نخورده را نکند و رنگارنگی غذا که قبلاً مصرف نمی‌کرده را برای افطار تهیه کند در این‌صورت کجا اثر این روزه در شکستن شهوات آشکار می‌شود؟[74]

وجه آنکه روزه سپرى از آتش است این است که رفع مى‌کند حرارت شهوت‌ و غضبى را که آتش جهنّم در باطن آدمى در دنیا به آن افروخته مى‌شود و در قیامت ظاهر مى‌گردد، چنانچه سپر از صاحبش حرارت و تندى آهن را دفع مى‌کند.[75]

پرهیز از اغذیه‌ی مقوی، رنگارنگ[76] و شهوت‌زا:[77] اما متاسفانه برخی با وجود این‌که شهوت ایشان قوى است باز در صدد خوردن غذاهای شهوت‌زا هستند تا بیشتر به این لذات بپردازند و ایشان مانند کسانى هستند که در چنگ درندگان گرفتارند و در بعضى اوقات که آن حیوانات از او غافل شوند ‌کارهایی می‌کنند که آنها را به هیجان و حمله آورند! و چگونه چنین کسى از عقلا محسوب می‌شود؟![78]

کسی که تمایل جنسی زیاد دارد اما جسمی ناتوان دارد و نمی‌تواند بیش از حد معتدل به این غریزه بپردازد، باید با پرهیز از مقدمات ایجاد تمایل در نگاه و پرخوری و ... این میل را تعدیل کند نه این‌که با این اغذیه در آتش شهوت بدمد؛ زیرا هر چه مشتهیات{خواسته‌ها} براى نفس زیادتر گردد تعلقش به مشتهیات{خواسته‌ها} دیگرى که در دسترس او نیست بیشتر و آتش اشتیاقش شعله‌ورتر می‌شود.[79]

درمان

انسان مکلف به ریشه کن ساختن غضب و شهوت نیست. زیرا اگر قوه شهوت خوردن یا شهوت جنسى نباشد انسان از بین رفته نسلش منقطع مى‌شود، اگر قوه غضب از بین برود انسان هیچ گونه ضررى را از خود دفع نمى‌کند و در نتیجه هلاک مى‌شود آنچه از بشر خواسته شده این است که این قوا را در حدّ اعتدال نگه دارد و آنها را در محدوده عقل و شرع إعمال کند، بدلیل اینکه حتى پیامبران خدا که پیشگامان جهاد با نفس هستند از غضب و شهوت خالى نبوده‌اند.[80]

در این راستا چند توصیه ارائه شده است:

1. یاد مرگ و آخرت: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر کس از جهنم بترسد، از شهوات غافل می‌شود[81] و امام علی(ع) فرمود: هر کس مشتاق بهشت باشد از شهوات می‌گذرد.[82] علمای اخلاق معتقدند یاد مرگ و قبر و وحشت تنهایی آن مکان و سوالات نکیر و منکر و سپس عرصات قیامت و عذاب دوزخ، نفس را از تمایل به شهوات باز می‌دارد.[83]

2. پرهیز از محرکات جنسی و عمل به آن‌چه در بحث پیشگیری ذکر شد.

3. دعا و توسل: همانطور که اهل‌بیت(ع) در دعا از خدا می‌طلبند کمکشان نماید تا بر شهوات خود غلبه کنند.[84] حضرت یوسف(ع) نیز برای مقابله با طغیان شهوت، علاوه بر گذشت و جهاد نفس و فرار از شهوت، به دعا[85] و استعاذه[86] پناه آورد و خداوند نیز کمک خود را مترتب بر این دو درخواست او نموده است به طوری که برداشت می‌شود بدون این‌ها تلاش فراوان او به جایی نمی‌رسید.

همچنین شکایت از شهوات نفس به سوی خدای متعال که در دعاها[87] و مناجات شاکین از مناجات خمس عشر وارد است، از داروهای شفابخش این بیماری است.

4. استغفار از پیروی شهوات.[88] زیرا پیامبر(ص) به‌ عنوان قانون کلی فرمود: درد شما گناه و درمان شما استغفار است.[89] امام علی (ع) اولین شاگرد ایشان از خدای متعال طلب مغفرت می‌کند برای هر شهوتی که آن را بر خواست خدای متعال مقدم کرده و از او می خواهد به حق پیامبر اکرم و خاندان مکرم او که وی را ببخشد.[90] این استغفار، نفس را ذلیل کرده و توانایی مبارزه و توبه عملی از شهوت‌رانی را ایجاد می‌کند.

5. توجه به آثار زشت این رذیله و تلقین آن‌ها به خود: به این معنی که انسان به نفس خود بفهماند و به قلب خویشتن برساند که انسان از همه چیز بزرگتر است و نباید خود را برای شهوات نفس حقیر کند.[91]

6. توجه به آثار مثبت کنترل شهوات: که این تلقین به نفس و توجه، کمک فراوان در کتنرل غریزه می‌کند و در کلمات بزرگان مخصوصاً امام خمینی(ره) از این روش تربیتی استفاده‌ زیادی شده است و ایشان درمان امراض نفس را با علم نافع و عمل صالح می‌دانند و مقصودشان از علم نافع، تلقین رذالت زشتی و فضیلت خوبی‌ها است.[92]

در هر حال توجه به ثمرات دنیائى عفت و پاکدامنى و ثواب‌هاى اخروى آن که در آیات و روایات آمده است[93] نافع است:

1. تشابه فرد دور از شهوت‌رانی به ملائکه در این‌که دور از امیال شهوانی هستند.[94]

2. پرهیز خالصانه از شهوات برای رضای خدای متعال از جمله شرایط قبولی نماز است.[95]

3. چنین صبری، صبر بر معصیت است که در روایت نبوی(ص) بالاتر از صبر بر طاعت و صبر بر مصیبت است.[96]

7. مجاهده تدریجی: یعنی با ریاضات شرعیه و مخالفت نفس در مدتى آن را از محبت مفرط به دنیا و تبعیت شهوات و هواهاى نفسانیه منصرف کند تا آنکه نفس عادت به خیرات و کمالات کند.[97] به این معنی که در میدان جنگ بین عفت و شهوت، کم‌کم عفت را غلبه داده و این عمل هر بار از مرتبه قبل آسان‌تر مى‌شود تا آنجا که دیگر براى دشمن نیروئى براى مقابله باقى نمی‌ماند[98] و در این مرحله باید از صبر نیرو بگیرد.

8. منع از برخی مباحات: زیرا تا انسان نفس را از برخی مباحات منع نکند، از شهوات حرام بازداشته نخواهد شد.[99] چرا که امام علی(ع) فرمود: از شیفتگی و علاقه شدید به شهوات بپرهیز. زیرا تو را به محرمات و ارتکاب بسیاری از گناهان می‌کشاند.[100]

9. ازدواج: پیامبر(ص) صریحاً جوانان را در ابتدا به ازدواج دستور می‌دادند و سپس می‌فرمود اگر نتوانستید، روزه بگیرید.[101]

مقاله

نویسنده مصطفي همداني
جایگاه در درختواره رذائل اخلاقی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

امکان اخص Contingency,probability

بنابراین باید امکان را مقابل ضرورت دانست؛ اما بسته به اینکه واژه امکان در مقابل چه ضرورتی مطرح شود، معانی مختلفی از امکان خواهیم داشت.
No image

گادامر (2002-1900)

پر بازدیدترین ها

No image

حواس ظاهری و باطنی

No image

مراتب و درجات عقل

No image

عقل نظری و عملی

صفات خداوند

صفات خداوند

Powered by TayaCMS