دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

وارونگی متعالی در نسبت فرهنگ و سیاستِ جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی در کلیت خود با پیگیری چندجانبه موضوع حجاب آن هم در دوران پرآشوب سیاسی – اقتصادی امروز نشان داد در عقلانیت خود واجد صورت بندی متفاوتی از نسبت میان خرده نظام های اجتماعی است و این یک "صورت بندی فرامدرن" در عرصه حکمرانی است.
وارونگی متعالی در نسبت فرهنگ و سیاستِ جمهوری اسلامی
وارونگی متعالی در نسبت فرهنگ و سیاستِ جمهوری اسلامی

نویسنده: مهدی افراز

امروز مجلس شورای اسلامی در تداوم رسیدگی به فرایند تقنینی پیرامون ساماندهی به وضعیت پوشش و حجاب، با یک رأی حداکثری ‎لایحه حجاب را که از ماه‌ها پیش به صورت ‎جمع سپاری مابین برخی تصمیم سازان این حوزه تدوین و در دسترس عموم قرار گرفته بود، مطابق با اصل ۸۵ قانون اساسی و با هدف ارتقای حقوقی و سرعت دهی در مسیر در تصویب به کمیسیون قضایی مجلس سپرد. فارغ از جزییات حقوقی – فرهنگی این لایحه و بدون در نظر گرفتن میزان اثربخشی آن و با صرف نظر از همه انتقادات کارشناسانه یا سیاست گذارانه، نمی توان انکار نمود که جمهوری اسلامی، در شش ماه گذشته در ازای رسیدگی به یک مسئله ذاتاً فرهنگی، کنشی را از خود بروز داد که نشان می دهد به لحاظ رویکردی از یک فهم متفاوت و متعالی پیرامون کارکرد نظام فرهنگی در نسبت با نظام سیاسی - اقتصادی جامعه برخوردار است. 

تقسیم بندی امروزین نظام های اجتماعی به سه خرده نظام سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حاصل نظریه پردازی تالکوت پارسونز در پاسخ به این چالش بود که؛ اگر خرده نظام اقتصادی مبنای اصلی شکل گیری یک جامعه سرمایه سالارانه است، چگونه می توان از شر مانعیت خرده نظام فرهنگی خلاص شد؟ پارسونز در پاسخ به این چالش برخلاف نظریات ما قبل خود به جای توصیه به حذف خرده نظام فرهنگی درصدد برآمد تا با افزودن عنصر هنجار به عناصر کنش انسانی، شرایط را برای هضم خرده نظام فرهنگی در نظام سیاسی و اقتصادی توضیح دهد. در این تبیین خرده نظام فرهنگی وظیفه "جامعه پذیر کردن" کنش سرمایه دارانه را برعهده خواهد داشت و لذا اگر نظام اقتصادی پیشران اصلی در ورود انرژی و تحرک در سیستم جامعه است، خرده نظام فرهنگی وظیفه نهادینه کردن هنجارها و پایدارسازی آن‌ها در خرده نظام اقتصادی را برعهده خواهد داشت. در الگوی پارسونزی، خرده نظام فرهنگی با تعیین هنجارهای اجتماعی تلاش می‌کنند مسیر تحولات را به سمتی هدایت نماید که در یک نظم جدید کلیت جامعه به ارتقای کارکرد نظام سرمایه‌داری کمک نماید. نتیجه عینی این تبیین به این گزاره انجامید که؛" هر عنصری که بر سر راه نظام سرمایه‌داری قرار گرفت یا زیر چتر آن قرار نگرفت، باید با نوسازی و یافتن کارکرد خاص خود به ارتقای کل نظام سرمایه‌داری کمک کند." و بدین ترتیب سیاست گذاری فرهنگی به معنای کیفیت مدیریت تحولات اجتماعی در راستای همسان سازی جامعه با کارکرد نظام اقتصادی و تقویت اقتدار نظام سیاسی خواهد بود.

از زمان شعله ور شدن بلوای پاییز ۱۴۰۱، بسیاری از تحلیل گران و راهبرداندیشان در مقام نصیحت مشفقانه به جمهوری اسلامی توصیه نمودند که حجاب برای اهداف و غایات ما یک نامسأله است و ضرورتی ندارد که نظام بخواهد در برابر حراست از این هنجار فرهنگی متقبل این هزینه های فراوان سیاسی و سپس اقتصادی شود، این رویکرد تا جائی شدت داشت که حتی برخی از فعالان و دلسوزان کشورهای مقاومت هم به صورت درگوشی ناراحتی و نگرانی خود را از این سوگیری جمهوری اسلامی ابراز می نمودند.

جمهوری اسلامی در کلیت خود با پیگیری چندجانبه موضوع حجاب آن هم در دوران پرآشوب سیاسی – اقتصادی امروز نشان داد در عقلانیت خود واجد صورت بندی متفاوتی از نسبت میان خرده نظام های اجتماعی است و این یک "صورت بندی فرامدرن" در عرصه حکمرانی است. جمهوری اسلامی نشان داد قدرت و سیطره سیاسی برای او هدف نیست، او در ناخودآگاه خویش قدرت را ابزاری برای "استکمال جامعه" می داند که زیربنای قطعی آن نظام فرهنگی است، لذا برای تأمین نیازهای این نظام این جرئت را دارد که از آورده های نظام سیاسی و اقتصادی خود نیز خرج نماید و نمایان گر یک "وارونگی متعالی در نسبت نظام فرهنگی و سیاسی" باشد.

این در حالی است که در دوران پهلوی و به خصوص پهلوی اول، حاکمیت برای توجیه موجودیت خود به یکباره تصمیم گرفت، با هزینه در هم کوبیدن هویت تکوین‌یافته ایرانی دفعتاً گفتمان ناسیونالیسم لیبرال را بر جامعه حاکم سازد و با سامان دادن به یک هویت برساختی و اضمحلال گفتمان های محلی، قومی و دینی، خود را میراث دار دوران ایران باستان معرفی کند و این رویکرد توهّم آمیز را به اصلی ترین پروژه سیاست گذاری فرهنگی در بالاترین سطوح سلطنتی مبدل نماید و با آغاز اقدامات بی سابقه و همه جانبه، برای تدارک مشروعیت سلطنت خود، به قیمت مدفون ساختن عمق تاریخی ایرانیان، نظام فرهنگی جامعه را در پای تقویت نظام سیاسی خود به بازی بگیرد.

جمهوری اسلامی در موقف ۱۴۰۱– ۱۴۰۲ بار دیگر نشان داد در کنار همه تحرکات بعضاً زیگزاگی خود نهایتا و به صورت ناخودآگاه از عقلانیتی برخوردار است که به او توان می دهد خود را از به دام افتادن در پارادایم دولت مدرن در راستای بازی گرفتن از نظام فرهنگی در راستای کارکردهای نظام سیاسی – اقتصادی برهاند و این عقلانیت چشمه ای ندارد جز فاهمه جوشان جامعه ایران که برپانگاه داشتن آیین محرم ۱۴۰۲ زنده ترین تصویر از این بیداردلی است. برپائی  رویداد ملی محرم به‌عنوان بزرگترین نماد در نظام فرهنگی ایرانیان کاملاً در نقطه مقابل عقلانیت سرمایه‌داری است و احدی از آحاد جامعه نه تنها برای ارتقای کارکرد اقتصادی یا سیاسی خود به بزرگداشت سیدالشهدا (علیه‌السلام) نمی پردازد؛ بلکه در یک "خردمندی نابازار"، همه منافع و مزیت های اقتصادی خود در راستای اعتلای نظام فرهنگی جامعه به خدمت گرفته و می‌گیرد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

بحران پوچ‌گرایی انسان معاصر و معنای زندگی از دیدگاه قرآن

بحران پوچ‌گرایی انسان معاصر و معنای زندگی از دیدگاه قرآن

در این مقاله اصول و مبانی معنای زندگی از دیدگاه قرآن با تکیه بر آراء تفسیری آیت‌الله جوادی آملی مورد بحث قرار می‌گیرد.
حيات سالكانه و حيات عادي مؤمنانه از منظر قرآن كريم

حيات سالكانه و حيات عادي مؤمنانه از منظر قرآن كريم

در اين مقاله بيان شده است كه از منظر قرآن ‌كريم، سطحي برتر از حيات ديني نيز وجود دارد كه مشخصه‌‌‌ی اصلي آن، حركت آگاهانه به مقصد ملاقات با خدا است.
کارکردهای معنویت در عرصه‌های اجتماعی از دیدگاه مقام معظم رهبری

کارکردهای معنویت در عرصه‌های اجتماعی از دیدگاه مقام معظم رهبری

مسأله نوشتار حاضر سلوک معنوی در عرصه‌های گوناگون و نقش بی‌بدیل و بی‌عدیل آن در پیشرفت همه جانبه است که مبتنی بر فرضیه معنویت اسلامی کلید کمال و عنصر کارآمد در همه عرصه‌های حیات طیبه قوام یافته است.
بررسی حیات دین در عصر رسانه‌هاي جديد

بررسی حیات دین در عصر رسانه‌هاي جديد

در واقع ادعاي ما در اين نوشتار اين است که: فرايند جهاني‌شدن فرهنگي و گسترش رسانه‌هاي جديد اجتناب‌ناپذير است؛ باوجود چالش‌ها و بحران‌هايي که به همراه دارد و با مديريتي که از سوي امپرياليسم غرب مي‌شود، امکانات و فرصت‌هايي را براي شبکه‌اي‌شدن دين، همبستگي و هويت‌يابي مسلمانان فراهم مي‌کند.
بررسی جنجال‌های زیست‌گروهی در جنبش‌های نوپدید معنوی ناظر به ایده جیمز بک‌فورد

بررسی جنجال‌های زیست‌گروهی در جنبش‌های نوپدید معنوی ناظر به ایده جیمز بک‌فورد

نگارنده در این مقاله می‌کوشد تا پس از طرح مسئله‌ی جنبش‌های نوپدید و جنجال‌برانگیزی‌، به برخی از فعالیت‌های پرهیاهوی آنان اشاره‌ای داشته باشد. در این مقام به اجمال به بررسی شاهدمثال‌ هر کدام از اتهام‌هایی نظیر: خودكشي و قتل، فريب‌كاري...

پر بازدیدترین ها

علل روان‏شناختي در گرايش به جنبش‏هاي معنوي نوپديد

علل روان‏شناختي در گرايش به جنبش‏هاي معنوي نوپديد

پژوهش حاضر به بررسي علل روان‌شناختي گرايش به جنبش‌هاي معنوي نوپديد با تأكيد بر علل شناختي مي‌پردازد؛ روش تحقيق، با رويكرد توصيفي ـ تحليلي، با تطبيق بر نمونه‌هاي عيني است. اين نمونه‌ها برگرفته از فيلم، گزارش، كتاب، اعتراف‌هاي مستند، شواهد باليني مشاوره‌‌اي و مصاحبه‌هاي بدون ساختار...
تجربه‏ هاي شبه عرفاني و داروهاي روان‏گردان از منظر روان‏شناختي

تجربه‏ هاي شبه عرفاني و داروهاي روان‏گردان از منظر روان‏شناختي

با تحقیق در باب داروهای فعال‌ساز روانی، علائق عرفانی به تجربه‌ي عرفانی گسترش یافته است. اعتقاد عمومی این بوده که چنین داروهایی برآورنده‌ی احوال عرفانی یا حالات اسکیزوفرنیک‌اند. گرچه میان این دو گونه حالت، شباهت‌های فیزیولوژیک یا پدیدارشناختی وجود دارد، ولی...
تلاشي در سنخ ‏شناسي جنبش‏هاي نوپديد معنوي ايران

تلاشي در سنخ ‏شناسي جنبش‏هاي نوپديد معنوي ايران

در نوشتار حاضر، با تکیه بر مشاهدات و مطالعات میدانی نگارنده و الهام گرفتن از دسته‌بندی‌های محققین غربی، یک سنخ‌شناسی دو سطحی هفت‌گانه- سه‌گانه عرضه شده است.
جنبش‌‏هاي ديني و مواجهه بنيادين عرفاني

جنبش‌‏هاي ديني و مواجهه بنيادين عرفاني

مقاله حاضر كوششي براي تهيه پاسخي ولو اجمالي براي دو مسئله است. اول اينكه، گسترش جنبش‌هاي ديني موجب ترويج چه عقايدي در بستر فرهنگ ايراني مي‌شود؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت: روح تعاليم جنبش‌ها حاوي مؤلفه‌هاي است كه بعضا در تعارض با فرهنگ معنوي ايرانيان است. در حقيقت، ترويج جنبش‌هاي نوپديد ديني در فضاي فرهنگي ايرانيان موجب اشاعه باورها و معنويتي ناهمگون مي‌شود. كه در اين مقاله به پنج مورد از آن نظير: اومانيسم معنوي، تحريف فرجام‌گرايي، معنويت اباحه‌گرايانه، تعبير زميني از عشق معنوي، تعبير مادي از آرامش معنوي مي‌پردازيم.
معناگرايي و معنويت در پديده ‏هاي فراروانشناختي

معناگرايي و معنويت در پديده ‏هاي فراروانشناختي

مدعای این نوشتار، پاسخ مثبت به این پرسش‌ها است؛ آنچه در فرا روانشناسی، فوق طبیعت خوانده می‌شود در قرآن مجید، جهان غیب نام دارد و میان این دو نیز نسبت و رابطه وجود دارد. از منظر قرآن مجید، رابطه متقابل انسان و جهان فوق طبیعت، امری پذیرفتنی است تا آنجا که در برخی موارد نیز ایمان به امور فراطبیعی و غیرمادی، ضروری دانسته شده است.
Powered by TayaCMS