فلسفه پوشش زن در اسلام
راضیه محمدزاده
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: 23 اسفند ماه 1396
پروردگار جهانیان انسان را خلق کرد و وجود او را منظم و متعادل ساخت و سپس اندازهگیری کرد و هدایت نمود: «الذی خلق فسوی والذی قدر فهدی» (اعلی/ 2 و 3)، برنامه هدایت انسان متناسب با ساختار وجود [= فطرت] اوست؛ فطرتی که تغییرناپذیر است و در همه افراد عمومیت دارد. این دین و برنامه هدایت انسان، اسلام نام دارد که شامل سه بخش عقاید، اخلاق و احکام است. «مسئله حجاب» با هر سه بخش اسلام در ارتباط است. به عقاید مربوط است چرا که اگر زمینههای عقیدتی احکام بیان نشود، نوعا افراد رغبتی برای عمل کردن به آن نخواهند داشت؛ به اخلاق ربط دارد چون علاوه بر پوشش ظاهری، یک سری مسائل رفتاری مانند نحوه نشست و برخاست و طرز صحبت کردن و درونیات افراد را دربر میگیرد و ارتباط آن با احکام هم روشن است.
به این نکته توجه داریم که هر چند آن چیزی که انسانیت هر کسی را رقم میزند روح اوست و روح، هم زن و مرد و جنسیت ندارد، اما زن و مرد دارای تفاوتهای جسمی هستند و چون جسم بر روح اثر میگذارد، موجب تفاوتهای روحی و روانی در زن و مرد میشود. این تفاوتها باید در ارائه قانون برای ایشان در نظر گرفته شود.
حجاب و پوشش بانوان یکی از این قوانین است که از سوی شارع مقدس بنا به اهدافی وضع شده و جزو فرایض دینی به شمار میرود.
فلسفه پوشش اسلامی را در چهار مورد میتوان خلاصه کرد:
1- آرامش روانی 2- مستحکم کردن بنیان خانواده 3- ثبات اجتماع 4- ارزش و احترام
1- آرامش روانی
نبودن حریم بین زن و مرد و آزادی معاشرتهای این دو، هیجانها و التهابهای جنسی را بیشتر میکند و غریزه جنسی را به صورت یک غریزه اشباع نشده در میآورد. اسلام به قدرت شگرف این غریزه توجه کامل کرده است. از عوارض گوناگونی که به بیحجابی و بدپوششی برای مردان ایجاد میکند چشمچرانی، کندی ذهن، فشار عصبی، بلوغ زودرس، رفتارهای منافی عفت، پریشانی فکر، غصه و نگرانی، بیمیلی به درس و مطالعه، عشقهای خیابانی، بیماریهای روانی و در نهایت تعطیلی نیروی انسانی را میتوان برشمرد.
روایات بسیاری درباره خطرناک بودن نگاه به زن نامحرم، تنها نشستن با زن نامحرم و... در کتابهای روایی آمده است؛ مانند:
قالالصادق(ع) «النظرةً سهم من سهام ابلیس مسموم، و کم من نظرةً اورثت حسرةً طویلةً»(1)
«نگاه شهوتانگیز، تیر زهرآگین ابلیس است و چهبسا یک نگاه [به نامحرم] سبب حسرت و [و اندوه] طولانی خواهد شد.»
حضرت عیسی(ع) فرمود: «ای حواریون! بپرهیزید از نظر کردن به زنان که این کار تخم شهوت را در دلهای شما میکارد و موجب فسق میشود.»(2)
فتاوی در این زمینه نیز نشاندهنده حساسیت مسئله است؛ مانند:
- «مردان نمیتوانند به صورت و دست زنانی که به طور کامل حجاب خود را رعایت نکردهاند، نگاه کنند مانند آنکه زنی مقداری از مویش پیدا باشد و یا اینکه لباس آستینکوتاه پوشیده باشد و یا بازو و یا مچ دست او پوشیده نباشد.»(3)
- «دیدن موی سر و صورت، دستها تا مچ، پا تا قوزک و گردن مردان نامحرم برای زنها اشکالی ندارد؛ مشروط به آنکه به قصد لذت و ریبه نباشد.»(4)
باید توجه کنیم که انسان برای رسیدن به کمال، نیازمند برکنار بودن از آسیبهای جسمی، روحی و اجتماعی است.
2) استحکام بنیان خانواده
اسلام به استواری بنیان خانواده توجه عمیقی دارد و با وضع قوانین مختلف همواره سعی داشته که بر این استحکام بیفزاید. در جوامع اسلامی طبق ضوابطی که اسلام در زمینه نگاه کردن، صحبت کردن، خندیدن، نشستن و... قرار داده، هر مردی به تنها کسی که میتواند نگاه کند و یا توجه نماید، همسر شرعیاش است. اگر او یک فرد ساخته شده در مکتبش باشد، مقایسه زن دیگری با همسر خودش را نادرست میداند؛ اما فردی که به ضوابط اسلامی مقید نیست، مسلماً هر روز کسی پیدا میشود که از همسر خودش صدایش بهتر، لباسش قشنگتر، هیکلش متناسبتر، خندهاش وسوسهانگیزتر و... باشد و این مطلب، خود بیانگر لزوم رعایت حجاب برای حفظ استحکام بنیان خانوادهها است؛ چرا که به اندازهای که مرد در بیرون از خانه با دیدن مناظر مسموم بدحجابی کامیاب شود، از علاقهاش به همسر کاسته خواهد شد.
از سویی دیگر، باید مواظب بود که توجه به این مسئله به افراط کشیده نشود و در اثر حساسیت بیجا و بیمورد، زنان پاکدامن به انحراف کشیده نشوند. حضرت علی(ع) در نامهای به امامحسن(ع) میفرماید: «زنان را در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سختگیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنهاست... بپرهیز از غیرت نشان دادن بیجا که درستکار را به بیماردلی و پاکدامن را به بدگمانی میرساند.»(5)
بنابراین، یکی از عوامل اختلاف خانوادهها غیرت بیجای مردان نسبت به زنان است که گاهی مردان به خاطر شدت علاقه به همسرانشان به هیجوجه حاضر نیستند که آنها از خانه بیرون بروند و از آنان میخواهند که همیشه در خانه محبوس باشند و حتی با فامیل خود رفت و آمد نداشته باشند. به لباس پوشیدن، آرایشکردن، رفت و آمد و حرکات و سکناتشان بیش از حد معمول خرده میگیرند. طبعاً این حالتها حوصله زنان را سر میبرد و با خودشان فکر میکنند وقتی فرقی بین اینکه ما پاکدامن باشیم یا نباشیم نیست و به هر حال متهمیم، چه بهتر که بیمبالات باشیم!
3) ثبات و پایداری اجتماع
حجاب اثری دوطرفه دارد و این گونه نیست که با رعایت حجاب تنها یک نفر از آسیبهای اجتماعی و بیماریهای جامعه مصون بماند، بلکه افرادی دور و بر او هستند که توسط حجاب او از بسیاری از این معضلات حفظ خواهند شد. در واقع احکام اسلام جنبه واکسن را دارند که در آن کل جامعه در نظر گرفته میشود. احکام روابط میان زن و مرد را باید از دید واکسن نگاه کنیم. یعنی رعایت حجاب به این معنا نیست که در این محیط فساد هست، بلکه معنایش آن است که احتمال فساد هست. وقتی اسلام میگوید که در روابط زن و مرد حدودی رعایت شود، نشان میدهد که اسلام انسانها را سالم میداند، وگرنه به شخص بیمار که واکسن نمیزنند!
در روابط زن و مرد، میزان اثرپذیری مرد از زن بیشتر است و توان اثرگذاری زن از مرد، بیشتر در جامعه اسلامی به واسطه حجاب نه تنها زن بلکه مردان نیز حفظ میشوند و حجاب مانند حلقه واسطه، هر دو جنس را در جامعه محافظت میکند. در حقیقت حفظ زنان تضمینکننده تقوای جامعه است. اگر زن و مرد در محیط آموزشی و کاری جداگانه باشند بهتر میتوانند کار کنند تا با هم. اگر یک مرد در محیط کار، خالی از هرگونه محرک باشد بهتر میتواند کار کند تا در محیطی که هر روز با قیافههای مهیج و تحریککننده روبهرو شود.
کشاندن تمتعات و بهرهگیریهای جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف کرده، کارایی در محیط اجتماع را کمتر میکند و عدم دستیابی به استقلال و وابستگی به استعمار را سبب میشود. دستاورد غرب در دادن آزادیهای بیحد و حصر جنسی، آن شد که کانون خانواده و اجتماع در هم شکست و طلاق افزایش پیدا کرد و فرزندان طلاق و نیز فرزندان نامشروع آمارشان افزایش یافت.
4) ارزش و احترام زن
قبل از نزول آیات حجاب، مردان به زنان بیحجاب (زنان آزاد و کنیزان)، سخنان ناروا میگفتند و سر به سرشان میگذاشتند و اذیتشان میکردند. با نزول این آیات، زنان در پوشش رفتند و بساط این آزار و اذیتها برچیده شد. هرچه زنی بیشتر حجابش را رعایت میکرد میفهمیدند که او از خانواده متشخصتری است. (ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین) (6) «این کار (داشتن حجاب) برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است.»
مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوق دارد. از نظر عقل و فکر تفوق مرد لااقل قابل بحث است. زن در این دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوق خود را بر مرد ثابت کرده است. حریم نگه داشتن میان خود و مرد یکی از مسائل مرموزی بوده که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام نیز زن را تشویق کرده که از این وسیله استفاده کند و تأکید کرده که زن هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود.(7) اگر در جامعهای برهنگی به ارزش تبدیل شود، پیامد طبیعی آن افزایش روزافزون خودنمایی در جامعه است. در جنین جامعهای ارزش زن با معیار علم و دانایی سنجیده نمیشود، بلکه تبدیل به عروسکی میشود که هرچه زیباتر باشد، بیشتر مورد توجه است.
پانوشتها:
1 و 2- بحارالانوار، ج 104، ص 4
3- احکام روابط زن و مرد، ص 25
4- همان، صص 39-40