كلمات كليدي : قطعه، قافيه، موضوع واحد، پاره اي از قصيده، قطعات، مقطعات.
نویسنده : رقیه ابراهیمی
در لغت به معنای تکهای از چیزی و در اصطلاح ادبی نوع ابیاتی است که بدون مطلع، مصرّع باشد؛ یعنی مصراع اول در بیت اول قافیه ندارد و فقط مصراعهای زوج با هم، هم قافیهاند که از اول تا آخر همه مربوط به یکدیگر و راجع به یک موضوع اخلاقی و حکایت شیرین و یا مدح و هجو و تهنیت و تعزیت و امثال آن باشد.[1]
قطعه را به این اعتبار که گویا پارهای از اواسط قصیده است به این نام نامیدهاند که جمع آن در فارسی قطعات است و گاهی مقطعات هم میگویند. قطعه را بیشتز در بیان مطالب اخلاقی و تعلیمی و مناظره و نامهنگاری و شکایت و تقاضا و از این قبیل به کار میبرند.
«ابن یمین» از قطعه سرایان معروف است؛ نمونهای از قطعات وی:[2] (شمسیا: 1381: ص 312)
به قطع راه دراز امل غنی نشوی
بر آستان قناعت مگر مقام کنی
اگر دو گاو بدست آوری و مزرعای
یکی اسیر و یکی را وزیر نام کنی
به نان خشک حلالی کزو شود حاصل
قناعت از شکرین لقمۀ حرام کنی
وگر کفاف معاشت نمیشود حاصل
روی و قرص جوی از جهود وام کنی
هزار بار از آن به که بامداد پگاه
کمر ببندی و بر چون خودی سلامی کنی
(ابن یمین)
حداقل قطعه دو بیت و حداکثر معمول و متداول آن، پانزده یا شانزده بیت است و لیکن بر حسب ضرورت تا حدود چهل، پنجاه بیت و بیشتر از آن نیز گفتهاند؛ مثلاً از شعرای معروف قرن سیزدهم، قاآنی، قطعۀ طائیهای دارد که ابیاتش از پنجاه بیت متجاوز است. در این صورت فرق آن با قصیده همان است که قطعه دارای مطلع مصرع نیست؛ یعنی قافیه را از آخر بیت اول آغاز کرده و در مصرع اول نیاوردهاند، اما در قصیده شرط است که دارای مطلع مصرّع باشد.[3]
از ویژگیهای قطعه آن است که تمام بیتهای آن موضوع واحدی از قبیل حکمت، پند، مدح یا هجو را دنبال میکند. در میان شاعران انوری و ابن یمین مشهورترین قطعهها را سرودهاند و از معروفترین قطعههای دورۀ معاصر «مست و هوشیار» پروین اعتصامی، و «ضلال مبین» ملک الشعرای بهار است.
قطعه از قالبهایی است که میتواند برای نوع ادبی طنز و هجو نیز استفاده شود. همچنین شعرهایی را که دو بیت دارند و مصرع اول آنها نیز با دو مصرع زوج هم قافیه باشد، در صورتی که وزن آن دو بیتی یعنی (مفاعیلن مفاعیلن فعولن) و یا وزن رباعی (مفعول مفاعلن مفاعیلن فع) نباشد، قطعه مینامند.
از آنجا که قطعه دو بیت است، راه تشخیص آن از دو بیتی و رباعی و چهارپاره، وزن آن است. چهارپاره، شعری است که دارای چند بند باشد که هر بند آن چهار مصراع است و مصراعهای زوج آن جداگانه با یکدیگر همقافیهاند. از ویژگیهای قطعه، گریز آن از زبان فاخر قصیده و زبان محدود غزل است؛ زیرا قطعه برای آنکه حرف معلومی را به مؤثرترین وجهی بیان کند، ناچار به استفاده از زبان محاوره است. همچنین تمام بیتهای قطعه توالی منطقی دارند و به دلیل بیان موضوعی واحد دنبال یکدیگرند.[4]
نمونهای از قطعههای سعدی:
یا وفا خود نبود در عالم
یا کسی اندر این زمانه نکرد
کس نیاموخت علم تیر از من
که مرا عاقبت نشانه نکرد