دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مسئولیت انسان در اسلام

واژه مسئولیت و ریشه های ان از سلسله واژه هایی است که به صورت مکرر در جای جای قرآن کریم مورد تصریح قرار کرفته است. خدای متعال از نقش ابزار هایی که برای بالا بردن سطح اگاهی انسان افریده شده اند همانند گوش و چشم و قلب.پرسش نموده که ایا همواره به دنبال کشف حقیقت بوده اند یا به صرف دریافت هرگونه مطلبی ولو به صورت مشکوک و مظنون- بدان اعتماد ورزیده و ان را ملاک و معیار برای جهت دهی رفتار قرار داده اند.
No image
مسئولیت انسان در اسلام

مسئولیت انسان در اسلام

نویسنده:محمدرضا ایزد پور

مفهوم مسئولیت

واژه مسئولیت و ریشه های ان از سلسله واژه هایی است که به صورت مکرر در جای جای قرآن کریم مورد تصریح قرار کرفته است.

مقصود از سئوال و مسئولیت پرسش گری در برابر وظیفه و تکلیف یا به تعبیر دیگر مواخذه است.

خدای متعال از نقش ابزار هایی که برای بالا بردن سطح اگاهی انسان افریده شده اند همانند گوش و چشم و قلب.پرسش نموده که ایا همواره به دنبال کشف حقیقت بوده اند یا به صرف دریافت هرگونه مطلبی ولو به صورت مشکوک و مظنون- بدان اعتماد ورزیده و ان را ملاک و معیار برای جهت دهی رفتار قرار داده اند.

مفهوم حق

از نگاه اصطلاحی و عرفی این واژه دارای مفاهیم مختلفی است:گرچه از نظر ریشه لغوی اصل معنای ثبوت یا مطابقت با واقع در تمام ان مفاهیم محفوظ است:به عنوان نمونه در پاره ای از موارد –قرآن حق را در برابر باطل در پاره ای دیگر حق را در برابر گمراهی و ضلالت در پاره ای موارد دیگر در برابر جادوگری و در مواردی در برابر تکلیف یا همگام با تکلیف قرار می دهد.

تعریفی که میتوان ان را جامع تر و کارآمدتر از تعاریف دیگر محسوب نمود ان است که حق از خانواده تسلط و سلطنت بر اموال می باشد نه ملکیت:زیرا در حق کسی که دارای حق است تنها بعضی از تصرفات خاص را  میتواند بر مال مورد نظراعمال کند از این رو حق سلطنت ضعیف و کم رنگ بر مال به شمار می اید.

مفهوم تکلیف

واژه تکلیف در لغت به مفهوم امر کردن به چیزی است که انجام ان با دشواری وسختی همراه باشد-نیز الزامی و حتمی است به گونه ای که اگر مکلف از ان تخطی کند مجازات میگردد.این گونه تکالیف تحت عنوان واجبات و محرمات شناخته می گردند.

اما در موارد دیگر به صورت غیر الزامی بوده به گونه ای که با پشت پا زدن  مکلف بدان ها هیچ گونه عقوبت و مجازاتی بر او نیست.این گونه تکالیف به عنوان مستحبات و مکروهات شناخته می گردند.

شناخت انسان

در پرتو شناخت حقیقت انسان جایگاه مسئولیت پذیری وی در دستگاه افرینش بیش از پیش روشن می گردد.در دیدگاه اسلام یکی از اهداف بزرگ انبیاء و اولیای الهی متوجه کردن انسان به خویشتن می باشد.

خودشناسی از مقدمات خودسازی محسوب می گردد نه از فرایندها وثمرات آن :برهمین اساس مقصود از شناخت انسان دریافتن استعدادها وتوان های روحی ومعنویست که در پرتو آن برای او اشتیاق رسیدن به هدف اصلی از خلقت خویش که همان خودسازی ومقام عبودیت  است حاصل میگردد.

انسان در قرآن و احادیث اسلامی

طرز نگرش قرآن وسنت به انسان نگرشی همراه با عزت و افتخار از یک سو و نگرشی مسئولیت زا و تکلیف آور از سوی دیگر می باشد که در جای خود در خور تءمل ویژه است.به چند نمونه از ایات و احادیث در این زمینه توجه کنید:

   (انسان می بایستی بنگرد که از چه چیزی افریده شده است)

عن امیرالمومنین(ع):

  (انسان با گفتار خود سنجیده و با کردارش قیمت گذاری می گردد)

رابطه حق-مسئولیت و تکلیف

تکلیف گذار می تواند از مکلف یا طرف مسئولیت پرسش گری کرده و در فرض عدم انجام تکلیف یا مسئولیت پذیری-وی را مواخذه و توبیخ نماید:از این رورابطه بین تکلیف و مسئولیت را می توان رابطه عینیت دانست.

اما رابطه بین حق و مسئولیت یا حق و تکلیف را می توان رابطه ملازمه قلمداد کرد .

در خاتمه تذکر این نکته در خور به نظر می اید که تلازم حق با تکلیف و مسئولیت در تمام قوانین و حقوق عقلایی و شرعی موجود در بین انسان ها حکمفرماست وتنها مورد نقض این ملازمه در مواردی است که یک سوی حق پروردگار متعال و سوی دیگر ان انسان باشد.روشن است که در چنین مواردی ملازمه مزبور به شکل حقیقی قابل تصور است.

تقابل اومانیسم با مسئولیت پذیری انسان در اسلام

تفکر غیر عقلانی و افراطی رایج در زمان 5قرن قبل از میلاد که به عنوان(سوفیسم)شناخته می گردد منشآ اصلی اومانیسم در قرن نوزدهم تلقی می شود.

سردمداران و بنیان گذاران اصلی (سوفیسم)همانند پروتاگوراس اصلی ترین محور شناخت حقایق در عالم را انسان معرفی نمودو به صراحت اعلان کرد که (انسان مقیاس و میزان همه امور است مقیاس هستی چیزهایی که هست و مقیاس نیستی چیزهایی که نیست).از این رو برخی از سوفیست های تندرو همانند گرگیاس راه شناخت تمام حقایق را انکار نموده و بر این باور شد که تمام ادراکات انسان بدون واقعیت است و جهان گستره معلومات به تمام معنا پوچ و بی معناست.

پرسشی که در اینجا مطرح می گردد این است که جریان فکری اومانیسم چگونه با مسئولیت پذیری انسان در اسلام در تقابل و تضاد است؟                        وقتی اومانیسم تنها محور ارزش گذاری حقیقت را موجودی به نام انسان  دانسته  و انسان را معیار و مرز اصلی برای تکالیف و حقوق معرفی می کند هیچ شخصیتی را برای تکلیف گذاری یا مسئولیت سپاری به انسان شایسته نمی داند از این رو هیچ کسی در عالم حق پرسش گری از انسان را ندارد تا بتواند علیه او اقامه حق و دعوا کرده و از او مسئولیتی را مطالبه نماید.

بر همین اساس وقتی انسان تنها حاکم مطلق هستی و تعریف کننده ارزش های معنوی و مادی به شمار امد دیگر هیچ نیرویی در برابر او وجود ندارد تا بر عهده ی وی حقی داشته یا بتواند مسئولیتی را بر دوش او بگذارد!از این روست که اندیشه اومانیستی با مسئولیت پذیری انسان در تقابل و تضاد کامل می باشد.

فصل دوم

مسئولیت پذیری انسان در حوزه های مختلف

مسئولیت انسان در برابر پروردگار

مسئولیت انسان در برابر پروردگار هستی در صدر همه مسئولیت ها قابل ارزیابی است.خدای متعال در بین سلسله موجودات جهان بالاترین نسبت تکوینی و تشریعی را با ما دارد.

ما در قبال الطاف بی کران و بی منتهای وی که قادر به شمارش ان ها نیستیم مسئولیتی خطیر داشته و می بایستی پیوسته در صدد جبران گوشه ای از ان دریای لطف و کرامت بر اییم:بر این اساس بالاترین مسئولیت ما در برابر ذات اقدس الهی در 3 محور

  1. پیدایش شناخت در خور شان وی
  2. ارتباط اگاهانه با وی
  3. و ایجاد محبت و علاقه قلبی به خداوند و عمق بخشیدن به ان در گذر زمان

خلاصه می گردد.

در تفسر کلمه امام حسین (ع) می فرماید:

(خدای متعال بندگان را نیافرید مگر ان که وی را بشناسند –هنگامی که او را بشناسند او را عبادت می کنند و هنگامی که بندگی او را بنمایند از بندگی غیر او بی نیاز می گردند).

با دقت در حدیث فوق در می یابیم منظور از -لیعرفون است :یعنی شاخت خدا.

(یا ایها الذین آمنو اذکرو الله ذکرآ کثیرآ و سبحوه بکره و اصسیلآ)

ای کسانی که ایمان اورده اید پروردگارتان را بسیار به یاد اورید  وهر صبح و شام او را به پاکی بستایید.

مسئولیت در برابر احکام و قوانین الهی

حضرت امام محمد باقر (ع) در پاسخ به پرسش آن که چرا خدای متعال خوردن مردار خون و گوشت وخوک و مشروبات الکی را حرام نمود فرمو:علت تحریم این سلسه از امور  و حلال نمودن سلسه ای دیگر از امور از سوی پروردگار شوق و رغبت وی  به دوری نمودن انسان از حرام ها و نزدیک شدن او به حلال ها نبود بلکه علت تحریم ها و تحلیل های وی این بود که چون خداوند هنگام افرینش انسان می دانست که چه اموری برای انسان ها دارای مصلحت ومنفعت می باشد همان ها را برایشان واجب نموده و چه اموری برای ان ها زیان اور می باشد همان ها را برایشان حرام نمود.

بر همین اساس حتی اگر حریم پاره ای از قوانین به ظاهر ساده و کوچک اهی نیز از سوی انسان شکسته گردد چون حریم بالاترین قدرت هستی بخش نقض گردیده و امر ونهی وی مورد بی مهری قرار گرفته است نقض حریم مزبور در مرتبه ای بسیار بالا قابل ارزیابی است.

مسئولیت در برابر پیامبران الهی

از انجا که دوران رسالت پیامبران گذشته به پایان رسیده و رسالت سنگین هدایت مردمان به سوی خوشبختی دنیوی و اخروی بر دوش مبارک پیامبر اسلام نهاده شده است و از انجا که رسالت آن حضرت جامع جهانی و جاودانه است همه مردم در برابر رسالت وی و جانشینان معصوم ایشان  مسئولیت دارند: مسئولیت مردم در برابر پیامبر خدا  و اوصیاء گرامی اش در سه موضوع زیر خلاصه می شود:

1)    شناخت و معرفت انان

2)    دوستی و مودت و پذیرش ولایت انان

3)    اطاعت از انان

مسئولیت در برابر اندیشه و اندیشمندان

1-مراعات ادب و احترام

قرآن عقوبت بی احترامی و ایستادگی در برابر علم و اندیشه را رانده شدن از درگاه لطف و کرم پروردگار معرفی نموده و نمونه بارز آن را در داستان سجده ننمودن  و تواضع نکردن شیطان در برابر ادم که پروردگار عالم سینه او را ظرف اسمای حسنای خویش قرار داده بود میتوانیم بیابیم .به تصریح قدآن هنگامی که شیطان در برابر ادم سجده نکرد در گروه کافران وارد گردیده از درگاه الهی رانده شد.

2-بهره جویی مداوم از دانش اندیشمندان

در پاره ای از احادیث به ما توصیه شده است هنگامی که نزد صاحب اندیشه ای حاضر می شوید برای شنیدن و یاد گیری از او حریص تر باشید و در نزد او کم تر سخن بگویید و به تعبیر دیگر خوب گوش کردن و خوب شنیدن ورا همانند خوب گفتن بیاموزید چنان که گفته اند: گوش انسان پنجره دانایی و گوش سپردن کلید دانش است.

مسئولیت در برابر قرآن

از انجا که قرآن در بردارنده مجموعه بزرگی از باید ها و نباید های سازنده برای ادمیان است و طرف خطاب آن بدون شک است چنان که از ایات گوناگون قرآن هویداست مسئولیت اصلی ما در برابر قران اشنایی با معارف و تبعیت از دستور هاو قوانین الهی ان است و این که برخی مسلمانان همت اصلی خود را تنها بر خواندن قرآن مصروف داشته اند –بدون توجه به مفاهیم ژرف آن –در حقیقت به مسئولیت اصلی خویش در قبال قرآن بی توجهی نموده اند.

مسئولیت اصلی ما در برابر قران فهم دقیق و موثر مضامین قران و تاثیر پذیری از ان مضامین در زندگی روزمره است.

مسئولیت در برابر خویشتن

یکی از بالا ترین مسئولیت های انسان مسئولیت در برابر خود است .از دید گاه قرآن مسئولیت فوق در قالب (فراموش نکردن واقعیت خویش ) معرفی شده و با فراموش نمودن خالق پیوند خورده است : بدین سان که فراموش کردن خالق را موجب فراموش نکردن خود قلمداد نموده است :چه انکه فراموش کردن خالق موجب فرو رفتن ادمی در شهوات و لذات زود گذر گردیده و در نهایت انسان هدف اصلی از افرینش خود را فراموش می کند .از سوی دیگر به فراموشی سپردن خالق موجب به فراموش سپردن صفات الهی می گردد :یکی از این صفات بی نیازی مطلق او در تمام عرصه ها از تمام موجودات هستی است. هنگامی که انسان از این بعد مهم در زندگی خود غفلت ورزید بعد فقر و نیاز مطلق و پیوسته خود را نیز به دست فراموشی می سپارد نتیجه این امر رفته رفته باعث می شود که انسان واقعیت خود را فراموش نماید.

مسئولیت در برابر خانواده

خانواده به عنوان اصلی ترین رکن سازنده جامعه در ابعاد مختلف فرهنگی و غیره از جایگاه والا و ویژه ای در بین نهاد های دیگر برخوردار می باشد .قآن کریم این مسئولیت جدی و اجتناب پذیر را مورد اهتمام قرار داده و به صراحت در ایه 6 سوره تحریم بر انجام این مسئولیت فرمان می دهد.

مسئولیت در برابر خانواده در بخش های متنوع زیر قابل بررسی و درخور تامل ویژه است:

1)    مسئولیت در پاسداشت حریم عفاف

2)    مسئولیت در فرهنگ سازی خانواده

3)    مسئولیت در یاد دهی تکالیف دینی

مسئولیت فرزند در برابر پدر و مادر

فرزند محوری صرفآ یک نگاه غربی و غیر اسلامی است که در فرهنگ اسلام کاملآ مردود بوده و با انسجام و موقعیت خاص خانواده در تضاد اشکاراست . در اسلام  برقراری سازنده و منطقی با والدین از سوی فرزندان به عنوان برترین کردار محسوب گردیده است.

در پاره ای از ایات مسئولیت در قبال پدر ومادر در ردیف مسئولیت در برابر پروردگار مقرر گردیده و این مسئولیت مهم با تاکیدات بسیار به تمام فرزندان توصیه شده است.

1-مسئولیت پذیری بدون پیش شرط

2-مسئولیت پذیری بدون قید زمان

در تاریخ اسلام می خوانیم که یار دیرین و صدیق پیامبر  اکرم (ص)اویس قرنی تصمیم گرفت به زیارت پیامبردر شهر مدینه  برود هنگام خارج شدن از شهر مادرش به وی می گوید :اجازه توقف بیش از نصف روز در مدینه را به تو نمی دهم . اویس به شهر کدینه قدم می گذارد پیامبر به خارج شهر رفته است هر چه انتظار میکشد  پیامبر نمی اید اویس به اصحاب می گوید :مادرم به من اجازه توقف بیش از این را نداده است از این رو بر می گردم.هنگامی که پیامبر (ص) به مدینه باز می گردد می فرماید :

من بوی خوش الهی را از سوی یمن استشمام می کنم و بی صبرانه مشتاق دیدار تو هستم ای اویس قرن!

شخصی می گوید پس از جست وجوی بسیار به دیدار اویس قرن موفق شدم و به وی گفتم :دلم میخواهد سخنی از رسول خدا برایم نقل کنی تا اویس نام پیامبر را شنید از دل اهی بر اورد در چشمانش اشک  حلقه زد و گلویش را بغض گرفت و با گریه و اندوه گفت:افسوس که عمری را برای او سوختم اما موفق به دیدارش نگردیدم !بعد گفت پیامبر اسلام فرمود:

الجنه تحت اقدام امهاتکم}            "بهشت زیر پای مادران شماست"

مسئولیت مدیران

اسلام که به عنوان دین خاتم در بردارنده برترین قوانین و کامل ترین احکام در بین ادیان دیگر توحیدی و غیر توحیدی می باشد به پدیده مدیریت و حاکمیت در طبقات  مختلف جامعه اسلامی با ظرافت  بسیار نگریسته  و با دیده تسامح و تساهل  از کنار ان گذر نکرده است.

بسیار روشن است که با اعای حق حاکمیت وسر پرستی جامعه اسلامی به شخص اعم از آن که در راس هرم حاکمیت باشد یا در بدنه آن به میزان شعاع محدوده حاکمیت و مدیریت مسئولیت هایی نیز بر عهده وی واگذار گردیده است که سر پیچی از مسئولیت های مورد نظر صلاحیت و شایستگی حاکم را در معرض تهدید قرار داده و از مشروعیت ساقط می سازد.

1-کادر سازی توام با تخصص و تعهد

مگر ممکن است در یک نظام اسلامی افراد غیر متخصص و غیر متعهد به کار گماشته شوند و آن نظام در انتظار باز گردیدن افق های موفقیت و شکوفایی در هر 2بعد مادی و معنوی باشد؟این انتظار را هیچ انسان عاقلی در سر نمی پروراند.

2-دستگیری از تهی دستان و بی پناهان

در سیستم مدیریتی اسلام به هیچ وجه پذیرفته نیست که مدیر و حاکم یک مجموعه در برابر فقر اقتصادی جامعه خود بی تفاوت بوده خود را در مورد ان مسئول نبیند :چنان که  این مسئولیت برای آحاد جامعه نیز وجود داشته و تمام اقشار جامعه اسلامی بایستی در برابر ان پاسخگو باشند.

3- سطح ارتقای فرهنگی و دینی

4-تامین رفاه عمومی

5- رعایت انصاف و عدالت

ابن عباس می گوید :با حضرت امیر (ع) در ذی قار>ملاقات کردم در حالی که ایشان در حال وصله زدن کفش پاره خود بود نگاه حضرت که به من افتاد فرمود:ابن عباس!این کفش چه مقدار ارزش دارد؟عرض کردم:هیچ ارزشی ندارد.حضرت فرمودبه خدا سوگند این کفش پاره در نگاه من دوست داشتنی تر از منصب مدیریت و حاکمیت من بر شماست مگر ان که با این عنوان بتوانم حقی را اجرا یا از انجام کار باطلی پیش گیری نمایم.

پیامد اصلی بی مسئولیتی مدیران

یکی از مهم ترین پیامد های خطر آفرین بی مسئولیتی مدیران مساعد گردیدن زمینه برای تبدیل مدیریت اسلامی به غیر اسلامی و در نتیجه از بین رفتن زمینه مساعد برای اجرای احکام و قوانین الهی می باشد.

مسئولیت مردم در برابر مدیران

یکی از مهم ترین مسئولیت های مردم در برابر حاکمیت زیر نظر گرفتن رفتار و جهت گیری های مدیران است به گونه ای که اگر نقاط  ضعفی در حاکمیت مشاهده شود بتوانند به انان هشدار داده و انان را متوجه آثار سوء برخی از جهت گیری های منفی بنمایند.حضرت امیر (ع)نیز همین مسئولیت را یاد اور شده و بهره جویی عموم طبقات مردم از توان و استعداد خویش را در نصیحت به حاکمان از زمره حقوق واجب الهی قلمداد نموده است.

مسئولیت انسان در برابر دوستان

از پدیده های بسیار مهم در زندگی اجتماعی پدیده دوست یابی است .نگرش اسلام به این واقعیت نگرشی عقلانی و توام با ظرافت است که به نظر می رسد اموختن مولفه های یافتن دوست شایسته از نگاه اسلام می تواند جوانان عزیز جامعه ما را از گزند اسیب های جدی دور نموده و از انان شخصیتی قابل اعتماد بسازد.

1-اظهار ارادت و دوستی به صورت شفاف

حضرت امیر می فرماید:     {ابذل لصدیقک کل موده و لا تبذل کل الطمانینه}

(برای دوستی خود با دیگران سنگ تمام بگذار ولی اطمینان کامل به ان ها نداشته باش)

2-دوری گزیدن از نفاق و دو رویی

داشتن موضع یکسان و بدون چاپلوسی در برابر انان است:به گونه ای که برای ما حضور و غیاب انان یکی بوده و اگر در مکانی حضور نداشتند همان گونه درباره انان سخن بگوییم که در حضورشان سخن می گوییم.

3-دوری گزیدن از تکلف

4-دوری گزیدن از خود خواهی

5-قطع رابطه نکردن با دوستان

6-دوری گزیدن از جدال و ستیز

مسئولیت در برابر جامعه

چو عضوی به درد اورد روزگار                       دگر عضوها را نماند قرار

یکی از بالاترین قوانین اسلام درباره احساس مسئولیت در قبال جامعه مسئولیت مسلمانان در مورد رعایت قانون مساوات است:بدین معنا که تمام افراد جامعه بایستی خود را نیک خواه یکدیگر دانسته نگاهی دل سوزانه به هم داشته باشند.

باتوجه به مطالب فوق می توان به این نکته رسید که کمک کردن به دیگران صرفآ در برطرف ساختن نیازمندی های فکری و فرهنگی را نیز در بر می گیرد.

شنیده ای  که اسایش بزرگان چیست ؟                    برای خاطر بیچارگان نیاسودن

به کاخ دهر که الایش است بنیانش                            مقیم گشتن و دامان خود نیالودن

فصل سوم

جایگاه حق در آموزه های دینی

حق در اینه وحی

بررسی اموزه های مختلف دینی نمایانگر این حقیقت است که کلیه حقوق فردی و اجتماعی انسان در موارد متعددی مورد تصریح اسلام قرار گرفته است :جالب آن که اسلام نه تنها برای تمامی حقوق فردی و اجتماعی انسان هابر یکدیگر اهتمام ویژه قائل گردیده بلکه موارد بسیاری از حقوق حیوانات و گیاهان را نیز یاداور شده است.به عنوان نمونه در حدیثی امده است :

زنی به خاطر آن که گربه ای را بی جهت زندانی کرد داخل دوزخ گردید.

بدون شک مراعات حقوق گوناگون انسان ها در جوامع اسلامی می تواند جایگاه حقیقی انسان ها را در این جوامع بازیابی کرده و جوامع اسلامی را به عنوان الگو در برابر جوامع دیگر مطرح نماید چنان که قرار دادن حقوق متعدد برای انسان در دید گاه وحی می تواند موقعیت والای انسان را در افرینش ترسیم کند.

خاستگاه حقوق در اسلام و غرب

انسان ها در هر وضعیت اعتقادی و ملیتی و در هر دوره زمانی که می زیسته اند همواره به صورت ضعیف یا قوی برای خود حقوقی قائل بوده اند.

تا کنون پاسخ قطعی و قانع کننده ای نیز به این پرسش که منشا حقوق کجاست و ایا معیاری برای ثبوت حق وجود داردد یا خیر از سوی حقوق دانان و فلاسفه بزرگ دنیا ارائه نشده است.

برخی منشا حقوق را طبیعت و فطرت دانسته و بر این باور اند که این طبیعت و فطرت است که به ادمی حق حیات یا تغذیه یا پوشاک مناسب را می دهد.

نگاه فوق دیدگاه غربی است و بخش قابل توجهی از هیاهویی که از سوی فرهنگ غرب در مجامع علمی و غیر علمی روز علیه اسلام بلند است و غیر منصفانه مسلمانان را متهم به ضدیت با حقوق بشر قلمداد می کنند از چنین طرز تفکری نشات گرفته است.

برخی دیگر از دانشمندان غربی منشا حقوق انسان ها را قراردادهای اجتماعی دانسته و معتقدند که اساسا حقوق بدون تشکیل جامعه مفهوم قابل قبولی نخواهد داشت.قوای مقننه و مجریه در جامعه از این دیدگاه نشات میگیرد از این رو هیچ حق طبیعی یا الهی در جامعه وجود نخواهد داشت.

از نگاه فرهنگ غرب عقل ادمی تنها منشا تاثیر گذار در هدایت و تکامل انسان ها و تنها منبع پاسخگو برای مجموعه بزرگ نیاز های ادمی است:بر همین اساس برترین و کامل ترین نظام حقوقی در بردارنده معادلات مختلف سعادت و هدایت بشر در عصر مدرنیته {اعلامیه جهانی حقوق بشر}است و بشریت در دوران تکنولوژی هیچ نیازی به بعثت انبیا و اتصال به وحی نخواهند داشت.

در نگاه مستدل منطقی وعقلانی اسلامتمام حقوق انسان ها صرفا از یک حق نشات میگیرد و ان هم حق پروردگار است .حقوق مختلفی که انسان ها بر یک دیگر دارند برگرفته از حق خداوند بر انسان ها می باشد :از این رو هیچ انسانی نمی تواند به خودی خود و بدون ان که پروردگار هستی برایش حقی قرار داده باشد استیفای حقی را از انسان دیگری یا از ذات اقدس الهی طلب کند.

تبیین جایگاه حقوق در اسلام

می دانیم که در عالم هستی مالک اصلی خدا و مالکیت حقیقی برای پروردگار است و تمام هستی برای لحظه لحظه تداوم و حرکت خود به کسب فیض از او نیازمند می باشد و اراده حتمی اوست که می تواند به هر چیزی موجودیت بخشیده یا از هر چیز سلب حیات و موجودیت کند.

از طرفی انسان موجودی است که فقر و نیاز از سراسر وجود او جاریست .قران در ایات متعددی جنبه فقر محض انسان را یادآور شده است به عنوان نمونه:

یا ایها الناس انتم الفقرا الی الله و الله هو الغنی الحمید

(ای مردم همه شما به پروردگار نیازمندید و او از همه شما بی نیاز است و شایسته ستایش و حمد)

با دقت در این دست ایات به خوبی می توان دریافت که انسان موجودی است که در تمام مراحل زندگی حتی در ساده ترین مراحل ان همانند تنفس کردن به خالق هستی بخش خویش نیازمند است و اگر فیض الهی لحظه ای از او منقطع گردد قادر به ادامه حیات نخواهد بود.در می یابیم همه حقوق مخلوقات به حق خالق بازگشته و ادمی هیچ گاه نمی تواند به تنهایی و بدون استمداد از خالق خویش برای خود حقی قائل باشد.

بر این اساس در نگاه اولی و ذاتی ما هیچ حقی بر هیچ موجودی نداریم. مگر ان که خودخالق برای ماحقوقی قرارداده و از این رهگذر به ما بندگان ضعیف خویش لطفی نموده باشد .بنابر این منشا همه حقوق ذات مقدس حق تعالی است و اوست که برای انسان ها حقوقی نسبت به یک دیگر قرار داده است.

حق حیات و مساله ارتداد و ازادی بیان

از انجا که در نگاه کنونی غرب به پدیده حق تفکر اومانیستی یا انسان محوری حکم فرماست و بر اساس این تفکر انسان جایگزین خدا و محور ارزش گذاری ها و به عنوان حاکم مطلق و بی چون و چرای سرنوشت  خویش و منشا و معیار تمام قوانین فردی و اجتماعی قلمداد گردیده هیچ کس – حتی خالق او – نمی تواند برای او تصمیم بگیرد و او را در مواردی با چالش مواجه گرداند.

ازنگاه اسلام  حق حیات در رتبه بالاترین و مهم ترین حقوق انسانی ارزیابی گردیده به گونه ای که سایر حقوق دیگر وی از همان حق نشات می گیرد بدین سان که اگر زندگی و حیاتی برای انسان نباشد هیچ جایی برای حقوق دیگر باقی نخواهدماند.درتفکر اسلامی جان انسان از سوی خداوند به عنوان امانتی بزرگ در اختیار او قرار داده شده و از سوی خداوند به حفظ ان مکلف گردیده است.

مساله رویارویی اسلام با ارتداد

وقتی اسلام نیز برای حیات انسان ارزشی مافوق تمام پدیده ها قائل است و به احدی حق سلب حق حیات از دیگری را نمی دهد.

1-بازتاب سیاسی

در نظام سیاسی اسلام عقاید و باور های دینی به عنوان پایه ها و اصول آن قلمداد می گردد هر گونه حرکتی که زمینه بر اندازی نظام اسلامی را فراهم سازد جرم تلقی گردیده و مستوجب مجازات می باشد چنان که در نظام های حاکمیتی دیگر دنیا نیز این قانون  حکم فرما بوده و به صورتشفاف اجرا می گردد.

2-بازتاب اجتماعی

وقتی اجتماع به صورت مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر افکار افراد است فکر منفی شخص مرتد در محیط پاک و افکار سالم توام با ایمان فرد –بازتاب منفی داشته و از این جهت با عبوراز  فرد به جریان اجتماع سرایت می کند.

3-بازتاب فردی

حوزه سوم در ارتداد اشخاص بازتاب منفی ارتداد درباره خود شخص است که برترین گوهر معنوی یعنی ایمان به مبدا و معاد یا مقدسات دیگر)را از دست داده و از این رهگذر خشم الهی را برای خود به ارمغان اورده است.

ازادی عقیده و بیان از دیدگاه اسلام و غرب

پس از بررسی اجمالی مصلحت برخورد اسلام با ارتداد نکته ای که در خور توجه به نظر می رسد آن که دیدگاه اسلام درباره ایمان به پروردگار دیدگاهی کاملآمنطقی و عقلانی بوده و در این پدیده مهم هیچ گونه اجبار و زوری را بر احدی روا نمی دارد.

استاد شهید مطهری (ره)در این زمینه می گوید:

اسلام می گوید اگر از روی اجبار باشد دیگر دین داری نیست .می توان مردم را مجبور کرد چیزی را بگویند و کاری را انجام دهند اما نمی توان انان را مجبور کرد که این گونه یا آن گونه فکر کنند. اعتقاد بایستی از روی منطق و دلیل باشد.

ازادی عقیده در اسلام پدیده ای مرسوم بوده و هیچ گونه ارتباطی با بحث حق و حقوق ندارد .مطلبی که تنها در ذهن و دل ادمی است پیگرد قانونی و شرعی نخواهد داشت ان چه پیگرد قانونی و شرعی به همراه دارد اظهار باورهای غللط و گسترش انحراف های فکری در سطح جامعه به وسیله بیان و قلم است که می تواندموضوع (حقوق)واقع گردد:زیرا حقوق با رفتارهای اجتماعی در ارتباط است نه با باورهای شخصی و ذهنی از این رو تضعیف باورهای دینی اجتماع یا هر وسیله ممکن جرم تلقی شده و پیامدهای خاص خود را دنبال خواهد داشت.

حق دینداری

حق دین داری در زمره برجسته ترین و حیاتی ترین حقوق انسان ها به شمار می اید و بدون در نظر داشتن آن نمی توان به دستیابی جامعه به سطح مطلوب فرهنگی و انسانی در همه ابعاد امید داشت.

به نظرمیرسد به طور کلی خمیر مایه و اساس اسلام بر پایه دین داری یا تکلیف مداری استوار بوده و اگر محوریت دین و تکالیف دینی برداشته شود اصلآ از  روح اسلام حقیقتی باقی نخواهد ماند به تعبیر دیگر اگر حق تدین یا تکلیف پذیری نباشد به هیچ یک از تکالیف الهی جامه عمل پوشانیده نشده وجامعه اسلامی به حال خود رها می گردد.

بدیهی است که انسان در هر دوره ای از زیست خود به تکالیف و قوانینی نیازمند است که تمام ابعاد ارتقای روحی و معنوی او را در کنار رشد جسمی در بر داشته باشد و از انجا که انسان در عصر شکوفایی و مدرنیته نیز نتوانسته است همه فرمول های رشد جسمی خویش را به صورت قطعی بیابد و هر از گاهی در مجامع علمی دنیا نظریات متناقضی بیان می شود نیاز انسان به دین داری یا تکلیف مداری کاملآ محسوس است و از همین جهت حق دین مداری یا تدین در مراتب بسیار بالا و ای بسا هم عرض حق حیات و بالاتر از ان نیز قابل ارزیابی می باشد زیرا اگر حق حیات در نگاه حقوق دانان در فهرست بالاترین رتبه حقوق انسانی قرار دارد در اصل تامین کننده سلامت جسم وحیات مادی انسان است ولی حق دین داری یا تکلیف مداری تامین کننده سلامت روح و روان و حیات اخروی و ابدی انسان است و اگر انسان به مسئله تدین رویکرد قابل قبولی نداشته باشد در حقیقت حق حیات و بهره جویی معنوی خود در قیامت را برای همیشه از خود سلب نموده است اما همین انسان اگر از حق حیات مادی خود محروم گردد در نهایت در ادامه زندگی مادی برای مدت چند دهه محروم گشته است.

حق نفس

بدون شک نفس ادمی بر خود انسان حقی خاصی دارد.امام سجاد (ع) در این باره می فرمایند:

حق نفس تو بر تو آن است که او را به صورت کامل در مسیر اطاعت پروردگار قرار داده حقوق تمام اعضا و جوارح را ادا کرده و در ادای حق و احقاق از ان ها استمداد بجویی.

کشاندن نفس به اطاعت و تبعیت از فرامین الهی با استفاده از روش های زیر امکان پذیر است:

1)    مشارطه

2)    نگاهبانی نفس (مراقبه)

3)    حسابرسی پیوسته از نفس (محاسبه)

4)    ایجاد تنگنا برای نفس

5)    تلقین مثبت از راه تدبر در ایات

مشارطه

هر شخصی می بایستی در طول شبانه روز یک بار و ترجیحآ بعد از نماز صبح در مکانی با نفس خویش خلوت کرده و بدین سان با او شرط نماید که <تو نبایدمرتکب گناه گردی و به کارهایی که رابطه تو را با خدایت آلوده کرده و موجبات خشم او را فراهم می سازد دست بزنی تو می بایستی در انجام کارهای خیر در حد توان مشارکت نمایی تو می دانی که من سرمایه ای به جز همین چند روز عمر ندارم –امروز روز جدیدی برای من است و خداوند به من مهلت داده تا روزی دیگر در دنیا زندگی کنم و اگر امروز در دنیا نمی بودم آرزو داشتم یک روز دیگر خدا مرا به دنیا بر می گرداند تا کارهای شایسته ای انجام دهم پس سخت بکوش تا در مسیر اطاعت خداوند باشی.

مراقبه

دومین روش کنترل نفس نگاهبانی و مراقبت شبانه روزی ازآن است به گونه ای که هر وقت کار نا پسندی از او دید به او هشدار دهد که خداوند تو را تحت نظر دارد:

ایا او ندانست که خداوند همه اعمالش را می بیند؟

مراقبه به اندازه ای در تزکیه نفس موثر است که از علامه طباطبایی نقل شده است که روح اخلاق اسلامی مراقبه است.

محاسبه

حسابرسی از نفس در پایان روز هنگام رفتن به رخت خواب برای استراحت یکی از بهترین روش های کنترل آن است.حساب کشیدن از نفس بدین گونه توصیه شده است مه ابتدا در انجام تکالیف واجب او را مورد سوال قرار دهیم :اگر واجبی را در طول روز ترک کرده است او را مجبور به انجام قضای آن نموده و اگر تمام واجبات را انجام داده او را تشویق نموده و خداوند را شکر نماییم:اگر مرتکب گناهی شده است در مقام نکوهش و سرزنش او بر آمده و از او تدارک و جبران آن کار زشت خود را مطالبه نماییم.

حسابرسی نفس در احادیث اسلامی مورد ناکید خاص معصومان (ع)قرار گرفته است.

ایجاد تنگنا برای نفس

وقتی در مرحله پیشین سرزنش کردن او نتوانست جوابگو بوده و او را به کنترل کامل در آورد می بایستی او را در پاره ای موارد وادار به ریاضت از طریق عبادات مستحبی کرده ودر مواردی نیز با او برخورد منفی بنماییم :بدین سان که مثلآ اگر دوباره به نماز صبح خود بی اعتنا شوی می بایستی غیر از خواندن قضای آن یازده رکعت نماز شب را نیز قضا کنی.

در حدیث شریفی از امام صادق (ع) آمده است :

(خوشا به حال کسی که به خاطر رضایت خداوند با نفس خود مبارزه  کند و هر سی که هوی و هوس خود را در هم شکند به رضای حق دست یافته است....).

تلقین مثبت از راه تدبر در آیات

روش پنجمی که می تواند نفس انسان را به کنترل در آورده و به اطاعت از خدای متعال ترغیب نماید تفکر و تامل در مفاهیم پاره ای از آیات مرتبط با بحث نظارت و شهادت بر کردار است.

به پاره ای از ایات مورد نظر توجه کنید:

    ( خداوند برای شهادت و نظارت بر اعمال کفایت می کند.)

حق زبان

حق زبان ادمی در تعابیر اما سجاد (ع) بدین سان ترسیم گردیده است:

(حق زبان آن است که آن زشت گویی باز داشته به گفتار توام با ادب عادتش دهی از گشودن آن به جز به هنگام نیاز های دنیوی و دینی خود داری ورزیده و از پر گویی و بیهوده گویی که زیان آور بوده و فایده چندانی برای انسان ندارد بپرهیزی و این را بدانی که زبان گواه عقل و نحوه بینش تو بوده و اراستگی به زیور عقل- نمودش به خوش زبانی توست.)

1)    ادب گفتاری

2)    نگشودن زبان به پرگویی و بیهوده گویی

جوانی با دستان مبارک پیامبر اکرم (ص) به خاک سپرده شد.پس از آن که روی قبر را پوشاندند مادر آن جوان بر سر قبر آمده و گفت :ای پسرم!برایت خیلی ناراحت بودم اما وقتی دیدم پیامبر اکرم تو را به خاک سپرده دیگر ناراحت نیستم و می دانم که رستگار گردیدی .پیامبر اکرم (ص)سخنان این مادر داغدیده را شنید اما به ملاحظه او چیزی نگفت تا ان که مادر جوان آن جا را ترک کرد .سپس به اصحاب فرمود:قبر به این جوان چنان فشاری وارد ساخت که استخوان های سینه اش در هم شکست .حاضران به پیامبر گفتند :یا رسول الله این جوان انسان شایسته و سر به راهی بود چرا چنین شد؟حضرت فرمود:بله همین طور بود که شما گفتید اما متاسفانه این جوان در زندگی به بیهوده گویی و پر گویی دچار بود.

حق گوش

حق گوش در تعابیر اما زین العابدین (ع)چنین ترسیم گردیده است:

(حق گوش پاک نگاه داشتن ان است به این که راهی به سوی قلب و دل تو باشد برای مطلب شایسته ای که در قلب تو موجب خیر یا اکتساب اخلاق پسندیده گردد:زیرا گوش دروازه دل است که معانی خوب یا بد را به ان جا منتقل می نماید.)

گوش از ان جهت که یکی از اسباب درک حقایق هستی است بر عهده ی انسان حق مهمی داشته  و ان هم پاسداشت حریم آن از وارد نمودن کلمات نامربوط و سخنانی است که با فطرت ادمی و پاکی دل او ناهمخوانی کامل دارد .از انجا که دل ادمی در بدو تولد و در سنین اغازین عمر مانند صفحه ای سفید و دست نخورده است با ورود کلمات و جملات نا مشروع از طریق گوش به مرور زمان بخشی از صفحه سفید دل لکه دار گردیده و از فطرت اولیه خویش فاصله می گیرد.

حق چشم

یکی از اعضایی که بر عهده انسان دارای حق است –چشم می باشد.حق چشم بر ادمی در بیان ما سجاد (ع)چنین آمده است:

حق چشم بر تو آن است که از هر آن چه که مشاهده ان بر تو حلال نیست بپوشانی و او را به ابتذال و هرزگی نکشانی از چشمانت بایستی در مواردی که برای تو عبرت آموز است به گونه ای که در پرتو آن بصیرت بیابی یا بر آگاهی تو افزوده گردد بهره جویی:زیرا چشم دروازه عبرت پذیری است.

حق دست و پا

امام سجاد (ع)در رساله حقوق خویش در این زمینه می فرماید:

پاهای تو چنین حقی بر گردن تو دارند که آن ها را به سوی کارهایی که برای تو مشروعیت ندارد نبرده و مراقب آن ها باشی که صرفا در مسیر دین مداری گام برداشته تا بدین سان برصراط مستقیم استقرار یافته و موجب لغزش تو به سوی دوزخ نگردند و حق دستان تو نیز بر تو آن است که آن ها را به سوی مواردی که دست زدن به آن ها و تصرف در ان ها از دیدگاه شرع مقدس حرام است دراز نکنی تا در آینده به عقوبت سخت پروردگار مبتلا نگردی و در دنیا زبان سرزنش هم نوعانت علیه تو باز باشد مراقب باش دستانت را از انجام سلسله کارهایی که خداوند انجام آن ها را بر تو الزامی نموده است باز نداری.

حق شکم

در بین اعضا و جوارح ادمی ان عضوی که می تواند بالاتر از تمام اعضای دیگر انسان را به سوی تعالی و کمال رسانده یا به سقوط و نابودی بکشاند شکم است:زیرا شکم آدمی اگر اگر به صورت مداوم ظرف تغذیه حرام گردد بدون شک انسان را به سمت دوزخ و عقوبت سخت الهی برده به گونه ای که هیچ راه گریزی فرا روی وی نباشد:از این رو مراقبت ویزه از حق اصلی شکم امری ضروری بوده و به هیچ وجه نمی توان آن را ساده انگاشت.

حق همسر در اسلام

از جمله حقوق بسیار درخور  اهمیت حق همسران بر یکدیگر است. مادر این مجال بخش کوچکی از حوق زن بر مرد و مرد بر زن را به صورت گذرا مطرح خواهیم کرد.

1-حق زن بر مرد در تامین رفاه عمومی و چشم پوشی از لغزش ها

قران کریم رفتار شایسته با زن را مورد توجه ویژه قرار داده حتی در مواردی که مردی از همسر خود اکراه داشته باشد او را سفارش به رفتار خوشایند با وی نموده است.

ایات و احادیث از یک سو به برخی مردان جامعه به خاطر بد رفتاری و تند خویی در برابر خانواده هشدار داده و از عاقبت خطرناک این کار انان را برحذر می دارد و از سوی دیگر به برخی مژده داده و برای آنان آینده ای سراسر خوشی و عیش در برزخ و قیامت را نوید می دهد.

(یکی از مدرسین حوزه علمیه قم برای ما نقل می نمود شخصی بود که من او را به شایستگی و تدین می شناختم و واقعآ نیز چنین بود :او اهل خواندن نماز شب –اهل زیارت حرم حضرت معصومه (س) و خدمتگزار طلاب مدرسه فیضیه بود.وقتی از دنیا رفت شبی او را در خواب دیدم ظاهر جسم او به صورت سگ در آمده بود.با تعجب جلو رفتم و گفتم :فلانی تو هستی؟ گفت بله گفتم چرا به این وضع مبتلا شدی؟گفت:وای از بد اخلاقی در منزل-بد گفتاری و بد رفتاری در منزل مرا به این شکل در آورده است .بعد گفت :آقا بیا برویم سر قبر من-قبر مرا از نزدیک ببین.ایشان می گوید من رفتم سر قبر او سوراخی را روی قبر مشاهده کردم .به من گفت :اقا!وقتی مرا در این قبر گذاشتند قبر چنان فشاری بر من وارد ساخت که تمام روغن های بدنم گرفته شد و وارد این سوراخ شد.اگراین سوراخ پهن می بود به تو نشان می دادم که چگونه زیر منگنه خداوند له گردیدم.)}

2- حق تبعیت زن از شوهر در تمام مراحل زندگی

پیروی زن از شوهر در مواردی به عنوان حق مسلم مرد بر زن معرفی شده است.امام باقر می فرماید:

زنی خدمت رسول خدا (ص)آمد و به ایشان گفت:یا رسول الله!حق شوهر بر گردن زن چیست؟حضرت در پاسخ فرمود:

1-این که همواره او را اطاعت نموده و از خواست او نا فرمانی نکند.

2-بدون رضایت شوهر از داخل منزل چیزی را به عنوان صدقه بیرون ندهد و بدون اجازه وی روزه مستحبی نگیرد.

3-بدون اجازه شوهر از منزل خارج نشود و اگر چنین کاری را انجام دهد بداند که تا لحظه بازگشت به منزل مورد لعن و نفرین فرشتگان آسمان و زمین-فرشتگان خشم و فرشتگان رحمت قرار خواهد گرفت.

پیامبر تکرم (ص) بر این باور است که اگر قرار می بود من فرمان سجده نمودن مردم در برابر یکدیگر را صادر کنم فرمان میدادم که زنان در برابر شوهران خود سجده نمایند.

اما صادق (ع)فرمود:

{در زمان نبی اکرم (ص)مردی از گروه انصار به خاطر بر طرف کردن  پاره ای از نیاز هایش از منزل خارج گردید.اما قبل از خروج از منزل با همسرش پیمان بست که تا از سفر برنگشته است از منزل خارج نگردد.پس مدتی خبر امد که پدر زن مریض شده است آن زن پیکی نزد پیامبر فرستاد تا بلکه از ایشان اجازه برای خارج شدن از منزل بگیرد اما پیامبر (ص)فرمود:در خانه ات بنشین و از خواسته شوهرت اطاعت نما.این سخن پیامبر بر آن زن گران آمد از این رو پیکی دیگر به سوی پیامبر روانه کرد که خواسته او را برای پیامبر مجددآ بیان کند.پیامبر نیز دوباره همان دستور العمل سابق خویش را تکرار کرد .چندی بعد پدر آن خانم از دنیا رفت. او پیکی را نزد پیامبر فرستاد که آیا به من اجازه می دهید بر سر جنازه پدرم حاضر شده و در نماز بر جنازه او شرکت کنم؟حضرت در پاسخ فرمود:خیر.وقتی پدر آن زن به خاک سپرده شد خود پیامبر توسط پیکی به آن زن چنین پیام فرستاد:به درستی که خداوند گناهان تو و پدرت را به خاطر تبعیت از همسرت آمرزیده است.}

3-حق حفظ آرامش در منزل

از نگاه قرآن زن به گونه ای آفریده شده است که به خوبی می تواند فضای توام با ارامش خاطر را به منزل شوهر آورده و موجبات خرسندی او را در تمام شرایط زندگی فراهم سازد از این رو شایسته است که زنان به این حق توجه خاص داشته باشند:

4-حق کنترل زبان درباره شوهر

نداشتن زبانی نیش دار در برابر شوهر حاضر جوابی نکردن در برابر او و به طور خلاصه نیازردن او با زبان از جمله حقوق بسیار مهم شوهر بر زن است که با کمال تاسف در جوامع مدرن رفته رفته این حق به فراموشی سپرده می شود.

حق همسایه

رعایت حق همسایه از آن دسته حقوقی است که به تعبیر امام صادق(ع)خدای متعال در قرآن به مراعات آن امر نموده است.

تعابیر امام چهارم (ع)به عنوان یک منشور انسانی در بردارنده آموزه های سازنده و در خور توجهی است که شایسته است با ارائه یک دسته بندی کوتاه هر فراز از آن را به عنوان حق مهمی بر گردن خویش پنداشته و با بی تفاوتی از کنار آن ها عبور ننماییم:

1-دفاع در خور شان از شخصیت همسایه در غیاب او

2-احترام و تکریم در خور شان از شخصیت وی در حضور او

3-کمک به وی در تمام زمینه ها در غیاب و در حضور او

4-سرپوش گذاردن بر اسرار و ناگفته های زندگی و شغلی وی و عدم پی گیری آن ها در بین همسایگان

5-سرپوش گذاردن بر نقاط ضعف و بدی های وی و عدم پی گیری آن ها

6-حسادت نورزیدن به او در مواقع بهره مندی وی از برخی نعمت های خداوندی

7-در گذشتن از لغزش ها و گناهان او

8-رها نکردن او در سختی ها و مشکلات زندگی و کاری

9-رفتار مسالمت آمیز و توام با رفق و مدارا با او داشتن

10-هرزه گویی و فحاشی نکردن درباره او

11-پیش گیری از نیرنگ دیگران درباره او

فصل چهارم

برخی پیامد های مسئولیت پذیری انسان

در این فصل که یکی از مهم ترین فصول این نوشتار ارزیابی می گردد ابتدا ارزش کار در اسلام به عنوان پایه و اساس مسئولیت پذیری انسان و سپس پیامد های مثبت مسئولیت پذیری انسان در برخی بخش های فردی و اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد.

ارزش کار در اسلام

1-اهمیت وضرورت کار

جالب آن که در اسلام انسان هایی که به کار اشتغال دارند و از تنبلی و بی کاری به دور هستند به عنوان مجاهد در راه خداوند معرفی شده و پاداش زحمات آنان در دنیا همانند پاداش رزمندگان و جنگجویان قلمداد گردیده نیز آنان که همواره به دنبال اکتساب روزی حلال می باشند مانند ماه شب چهاردهم وارد محشر می گردند به گونه ای که چشم همگان را خیره می نمایند.

در نقطه مقابل انسان های تنبل و سست عنصری که همواره بار خود را بر دوش دیگران گذارده به دنبال بهره جویی از دیگران بوده و خودشان تن به انجام کاری نمی دهند به صراحت مورد نفرین و لعن معصومین (ع)قرار گرفته اند.

در صدر اسلام یکی از صحابه رسول خدا (ص)که از نظر معیشت بسیار در تنگنا و فشار بود به پیشنهاد همسرش تصمیم گرفت نزد پیامبر رفته و وضعیت وخیم زندگی خویش را برای لیشان بیان کند تا شاید از طرف رسول خدا کمکی به ایشان بشوداز این رو به حضور پیامبر رسید اما قبل از آن که وضعیت زندگی خویش را برای ایشان بازگو کند حضرت فرمود :

{کسی که از ما کمکی طلب کند از او دریغ نمی کنیم و کسی که از خداوند در خواست بی نیازی کند خداوند او را بی نیاز می گرداند}

صحابی پیامبر با شنیدن این جملهبه خود گفت مقصود پیامبر من هستم از این رو خواسته خود را با ایشان در میان نگذاشته به منزل باز گشت.پس از آن که همسر او از جریان اطلاع یافت به وی گفت:پیامبر نیز مانند ما بشری بیش نیست او را از وضع نا مطلوب خود آگاه می کردی. آن مرد دوباره نزد پیامبر حاضر شد ولی قبل از بیان خواسته خود مجددآ همان جمله را از حضرت شنید و برای بار دوم بدون طرح مقصود خود به منزل باز گشت.بار سوم نیز جریان تکرار گردید .پس از گذشت این قضیه احساس کرد پیامبر اکرم فرمول موفقیت او را در قالب آن جمله کوتاه برایش بیان کرده است .از این رو به ذهنش خطور کرد ابزار کار از یک نفر عاریه گرفته به سوی کوهستان روانه شده و مقداری هیزم جمع آوری کرده آن ها را به فروش برساند .همین کار را انجام داد و با پول هیزم ها مقداری آرد تهیه کرده به منزل آمد:شکم خود و همسرش را از این راه سیر کرد .فردای آن روز همان کار را تکرار کرد با این تفاوت  که مقدار بیش تری هیزم تهیه کرد و فروخت . این کار ادامه پیدا کرد تا آن که با پس انداز خود توانست ابزاری بخرد وبه کار خود رونق دهد.رفته رفته از محل پس انداز خود دو شتر و یک غلام خریداری نمود سر انجام به ثروت بیش تری دست یافت و بار دیگر به محضر پیامبر شرفیاب گردید و ماجرای خود را برای ایشان شرح داد.پیامبر به او فرمود:من به شما عرض کردم کسی که از ما درخواست کمک کند به او کمک می کنیم و کسی که از خداوند در خواست بی نیازی کند خداوند او را بی نیاز می گرداند.

2- بی کاری-از مهم ترین عوامل لغزش

بسیار روشن است که هر انسانی دارای استعدادها و انرژی های بسیاری است که بایستی در مسیر خلاقیت و تلاش مثبت و مولد صرف گردد:خصوصآدر جوان این انرژی ها در سطحی فراگیر بوده به گونه ای که اگر با کار و تلاش تخلیه نگردد برای او مشکلات جدی فراهم می سازد.

مسئولیت انسان در حوزه کار فرهنگی

یکی از پیامد های بسیار ویژه ی مسئولیت پذیری انسان پذیرش مسئولیت در زمینه کار فرهنگی و اطلاع رسانی سازنده و مفید است .متاسفانه بخش قابل توجهی از اقشار مختلف مردم و برخی متصدیان امور فرهنگی از این حوزه مهم کاری در غفلت به سر می برند.

1-تحکیم باورهای اصلی(دین مداری در حوزه فردی)

از نگاه قرآن ملتی که اهل مطالعه مذهبی و جلسات دینی نباشد دین مداری او سست و اسیب پذیر است:دینداری او حرفی است و آموزه های دینی در عمق جان او رسوخ نکرده است:دین چنین ملتی در شرایط عادی پا بر جاست اما در مواقع ابتلا و آزمون الهی و بروز سختی ها و نا همواری ها نا کار آمد بوده و نمی تواند انسان ها را از خسران دنیا و آخرت نجات دهد.

2-تحکیم دین مداری در حوزه اجتماع

بخش دوم از مسئولیت در حوزه کار فرهنگی متوجه متولیان امور فرهنگی و مذهبی در سطح خرد و کلان است که در دو قسمت خلاصه می گردد.

الف)ارتقای سطح فرهنگی و دینی جامعه در سطح خرد و کلان

یکی از مسئولیت های اصلی و اجتناب ناپذیر مسئولین فرهنگی جامعه در تمام سطوح مدیریتی اهتمام جدی به این پدیده حیاتی است.

ب)ترویج امر به معروف و نهی از منکر:

بدون شک مسئولیت ارشاد و هدایت توده های مردم به سوی کارهای شایسته و باز ذاشتن آنان از کارهای نا شایست –یکی از مسئولیت های بزرگ مسئولین و متولیان فرهنگی جامعه است که موجبات سلامت روانی افراد جامعه را فراهم می سازد.

نبی گرامی اسلام در بیانی شیوا می فرماید:

{افراد جامعه همانند مسافرانی هستند که در یک کشتی زندگی می کنند. اگر در میان مسافران کشتی کسی پیداشود که با ادعای این که من می توانم به اندازه سهم خود از کشتی بدنه آن را سوراخ کنم شروع به سوراخ کردن و آسیب زدن به بدنه سالم کشتی نماید و دیگران نیز بگویند چه ارتباطی به ما دارد و سکوت اختیار کنند در حقیقت آن شخص تنها خود را به نابودی نکشانده بلکه دیگران را نیز نابود کرده است.اما اگر دیگران با او برخوردی مسئولانه داشته باشند در حقیقت هم خود آن انسان سبک سر و لجوج و هم خودشان را از نابودی نجات داده اند.}

مسئولیت انسان در حوزه کار عبادی

بخش دوم از حوزه کار در اسلام کار معنوی یعنی برقراری ارتباط دایم با خدای متعال در تمام مراحل زندگی به شمار می آید و در صورت کمرنگ بودن معطل ماندن آن –زندگی آدمی سراپا ظلمانی و سر در گم می گردد.

مسئولیت انسان در حوزه کار عبادی

در نگاه اسلام انجام کار مولد دارای ارزش والایی بوده از همین رو درآمد انسان از محل کار مولد نیز دارای جایگاه ویژه ای خواهد بود.

جالب توجه است که حضرت عیسی (ع)نیز برای کار تولیدی اهتمام خاصی قایل بود از این جهت در روایتی آمده است:

مسئولیت انسان در حوزه کار خدماتی

اما صادق (ع)خدمت رسانی به دیگران را حتی در حد دادن یک لیوان آب را در حد بیست طواف و حج یا پاداش های بزرگ دیگر قلمداد می کند.

اگر کسی به این باور رسیده باشد که خدمت رسانی به دیگران و شاد نمودن دل همنوعان خود با گره گشایی از کار آنان دارایی چه مرتبه بلندی در اسلام است به هیچ وجه از فرصت های طلایی و ارزشمندی که برای او پیش می آید نمی گذرد و این کار را به عنوان دغدغه اصلی ذهن خود در زندگی محسوب می نماید.

بدون شک فرمول بزرگ خوشبختی و رستگاری ما مسلمانان در همین جمله شیوا و رسای امام ششم نهفته است که:

مدارا و ترم خویی با شهروندان

یکی از پیامد های مسئولیت پذیری انسان داشتن روحیه ای آرام و توام با مدارا و نرم خویی با همه آحاد جامعه است .بی گمان انسان بد اخلاق اگرچه از توان مندی های زیادی برخوردار باشد در رسیدن به اهداف خود موفق نخواهد بود.

از صدف یاد گیر نکته ی حلم                                      آن که برد سرت- گهر بخشش

پیامبر عظیم الشان ما مدارا نمودن با دیگران و نرم خویی با همنوعان را در ردیف انجام واجبات و تکالیف الهی برشمرده است.

قدر دانی از لحظات زندگی خود و دیگران

از پیامد های بسیار ویژه ودر خور اهمیت مسئولیت پذیری انسان اهمیت دادن به لحظات زندگی خود و دیگران است:یعنی استفاده از فرصت های طلایی و غیر قابل بازگشت عمر آدمی.

از نگاه مولی الموحدین امیر المومنین (ع)تلخ ترین و سخت ترین اندوه ها در روز قیامت اندوه و غصه بر از دست دادن فرصت ها و لحظات طلایی عمر است.

وقت گذشته را نتوانی خرید باز                                مفروش خیره-کاین گهر پاک-بی بهاست

معروف است که شخصی دارایشغل یخ فروشی بود در ساعات گرم روزهای تابستان در حالی که نظاره گر ذوب شدن و هدر رفتن یخ ها بود فریاد برآورد:.

از دیدگاه امام علی (ع)انسان های مومن ساعات شبانه روز خود را به3 بخش تقسیم نمایند:

1-ساعاتی صرف خلوت کردن و نجوا نمودن با پروردگار گردد

2-ساعاتی صرف کسب درآمد و امرار معاش گردد

3-ساعاتی صرف استراحت و بهره جویی از لذت های حلال گردد

وفا نمودن به تعهد با شهروندان

پیامد دیگر مسئولیت پذیری انسان عمل کردن به عهد خود با شهروندان در حوزه های فردی و اجتماعی است.    رسول گرامی اسلام می فرماید:

هر کسی دارای 3خصلت باشد منافق است گرچه اهل نماز و روزه باشد و تصور نماید که مسلمان است:

1)    اگر امانتی به او بسپارند در آن خیانت کند

2)    هرگاه سخنی گوید توام با دروغ باشد

3)    هرگاه وعده ای دهد از آن تخلف نماید

به تعبیر دیگر می توان مسئله را از مستقلات عقیله به شمار آورد :یعنی از مسائلی که عقل آدمی بدون نیاز به راهنمایی شرع آن را مورد ادراک قرار می دهد. از همین رو حکم شرع مقدسبر حکمی ارشادی و امضایی قلمداد می گردد.

رعایت اعتدال در بهره وری از نعمت ها

از دیگر پیامد های مسئولیت پذیری انسان رسیدن به حالت اعتدال و میانه روی در بهره وری از نعمت های الهی است .اعتدال نقطه مقابل اسراف و یکی از نشانه های بارز انسان های مسئولیت پذیر در جامعه اسلامی است و قطعآ هیچ انسانی بدون دست یافتن به حد اعتدال نمی تواند خود را انسانی شایسته قلمداد نماید.     در یکی از داستان های اسلامی آمده است:

(عقیل برادر اما علی (ع)نزد ایشان آمد و به واسطه فقر مالی خانواده اش سهمی مازاد بر سهم خویش را از بیت المال در خواست کرد.امام در پاسخ فرمود:صبر کن تا سهمت از بیت المال برسد و من نیز آن را همراه سهام دیگران برای همه به طور مساوی تقسیم کنم. عقیل پافشاری کرد که من الان کمک می خواهم.حضرت دست عقیل را گرفت و به سوی مغازه های مسلمانان در بازار برد و به وی گفت :این قفل ها را بشکن و هر چه می خواهی از داخل مغازه ها بردار!عقیل رو به امام علی (ع) کرد وگفت :ایا فکر میکنی من دزد هستم؟ امام فرمود :آیا دوست  داری من دزدی کرده و اموال مسلمانان را به غیر انان بدهم؟ عقیل تهدید کرد که به نزد معاویه برود .امام غرمود:این تو و این معاویه.عقیل نزد معاویه رفت و از او طلب کمک نمود.معاویه صد هزار درهم به او داد و گفت بالای منبر برو و به همه مردم اعلان کن که علی به تو چه داد و من به تو چه دادم. عقیل پذیرفت و بالای منبر رفته و پس از حمد وثنا ی الهیچنین گفت :ای مردم شما را آگاه می کنم که من دین علی را نشانه گرفتم ولی او دین خویش را بر من ترجیح داد:نزد معاویه آمدم و دین او را نشانه گرفتم اما او مرا بر دین خویش ترجیح داد.

ساده زیستی در زندگی خصوصی و عمومی

در نگاه اسلام نه تنها بهره جویی از نعمت های الهی نفی نگردیده بلکه در پاره ای موارد توصیه شده است.

مرحله مهم تر ساده زیستی مراعات سادگی در حوزه مدیریت های خرد و کلان جامعه اسلامی است.بدون شک یک مدیر مسئولیت پذیر مدیری است که در کمال سادگی و به دور از هر گونه پیرایه صرفآ به رفع مشکلات ارباب رجوع پرداخته و خود را در سرایی از میز و صندلی و دکوراسیون تجملی محبوس نکرده تا در حقیقت بدین وسیله مراجعان را نسبت به اساس مدیریت اسلامی بد بین نماید.

شنیده ای که آسایش بزرگان چیست؟                         برای خاطر بیچارگان نیاسودن

به کاخ دهر که آلایش دست بنیانش                           مقیم گشتن و دامان خود نیالودن

قدر دانی کردن از خدمات دیگران

پیامد دیگر مسئولیت پذیری داشتن حالتی قدر شناسانه و شاکرانه درباره خدمات کوچک و بزرگ دیگران نسبت به ماست.

نوع نگاه اسلام به قدر دانی از زحمات دیگران از چنان جاذبه ای برخوردار است که تصور این گونه نگرش به این مساله  و صدها مساله مشابه دیگر اسلام را از دیگر ادیان متمایز می سازد.

در سیره امام علی (ع) مشاهده می کنیم مردی مسیحی را  که در سنین کهولت نا بینا گردیده و به منظور استمداد محضر مولی الموحدین (ع)را برگزید.وقتی امام علی (ع)او را مشاهده کرد به اطرافیان فرمود:چرا وضع ایشان چنین است؟گفتند یا امیر المومنین ایشان یک کارگر نصرانی است.حضرت فرمود:تا توانستید از او کار کشیدید اکنون که پیر و ناتوان گشته است او را به حال خود وا گذاشته اید؟بعد امام دستور داد که از بیت المال مسلمانان زندگی او را اداره نمایند.

فصل پنجم

پاره ای از پیامد های مسئولیت گریزی انسان

1-بزرگ پنداری خود خود و اعمال

نقطه اصلی سقوط آدمیان در زندگی مادی و معنوی تقویت حس خود بینی و خود ستایی است.آدمی همواره در اجتماعانسانی خود را بزرگ دیده و کارهای خود را هرچند ناپسند به گونه ای توجیه می کند و رنگ و لعاب خوشایند بر آن ها می زند.

امام صادق (ع)در مذمت بزرگ پنداری می فرماید:شیطان به لشکریان خود چنیت گفت  اگر در سه جا بر آدمیان تسلط یابم دیگر برای من مهم نیست که انان چه رفتاری در زندگی بر می گزینند زیرا اگر این سه مورد تحقق یابد دیگر هیچ کار شایسته ای از انان مورد قبول پروردگار واقع نمی شود:بزرگ پنداری کردار-فراموشی لغزش ها و راضی شدن از خویش.

2- خود خواهی

بروز چنین صفتی در انسان مسئولیت گریز تا بدان پایه مخرب وسقوط دهنده است که اگر در درون او آبیاری و تقویت گردد خود را تنهاحاکم بر سرنوشت خویش، جهان وجهانیان دانسته وبا وجود آن که درباطن خود میدانند بنده ای ضعیف وناچیز می باشد اما در ظاهر برای رسیدن به مطامع و خواسته های نفسانی خود از هیچ ادعای باطلی دریغ نورزیده و از آن که خود را درجایگاه پروردگار هستی دیده وهمگان را مسخر خویش بداند ابایی ندارد نمونه ی روشن چنین ادعایی را درداستان زندگی فرعون می بینیم فرعون کسی بود که با تکمیل بعد خودخواهی وخود پرستی در درون خویش تا بالاترین درجه سقوط وبد بختی را طی نموده وتمام شئون خدا را برای خویش قایل گشت وبالجاجت تمام در برابر معجزاتی که حضرت موسی برای هدایت وی بکار گرفت ایستاد.

پاره ای ازآثار زیان بار خود خواهی برخی آثار خطرناک وزیان بار خودخواهی به قرار زیر است.

1)    کامل پنداشتن خویشتن وناقص پنداشتن دیگران

2)    احساس بینیازی نسبت به پرسش از انسان های آگاه ودرنتیجه فروماندن درجهل ونادانی همیشگی

3)    ناسپاسی نسبت به زحمات دیگران

4)    احساس غرور وتکبر یا خود بزرگ بینی

5)    بینیازی ازخیر خواهی ونصیحت دیگران

قرآن کریم خطر ازخود گریزی را به انسان های با ایمان یاد آورشده وآنان را ازفرو افتادن درچنین گردابی برحذرداشته است:ای کسانی که ایمان آورده اید بر شما باد توجه به خویشتن وپرداختن به خویش هرگاه شما هدایت شدید کسی که گمراه شده است نمیتواند به شما زیانی برساند

3-سرسپردگی به شیاطین برون و درون:

در نگاه قرآن و احادیث شیاطین وسوسه گر به چند دسته تقسیم می گردند هردسته از آن ها در محدوده سیطره و تسلط خویش بر روی انسان های مسئولیت گریز کار نموده و آن ها را از محوریت حق دور می سازند:نفس اماره آدمی از یک سو پیوسته او را به بدی ها دعوت می کند از سوی دیگر شیاطین جنی سوگند یاد کرده اند که انسان را از مسئولیت پذیری تهی ساخته و به گمراهی بکشانند.از دیگر سو شیطان زادگان هستند که در شمار شیاطین جنی قلمداد گردیده و به تعبیر قرآن همواره در کمین انسان هستند از طرف دیگر شیاطینی که به عنوان شیاطین انسی شناخته می گردند بر روی اذهان و قلوب انسان های مسئولیت گریز و سست عنصر کار کرده و آنان را به سوی تباهی و فساد دعوت می نمایند. همه ما بایستی به این مطلب مهم توجه داشته باشیم که برقرار کردن تماس با شیاطین انسی و دوستان ناباب حتی برای مدتی کوتاه می تواند برای همیشه ما را به سوی ذهنیت های منفی کشانده و از مسیر حق دور سازند.

4- گریز از عبودیت (غفلت زدگی)

از آن جا که هدف از آفرینش آدمی نیل به مقام عبودیت است اگر انسان به مرحله ای برسد که احساس نماید از خدای خود فاصله گرفته و دیگر حاضر به برقراری ارتباط با او نیست در واقع از مسئولیت خویش شانه خالی نموده است.قرآن از انسان هایی که در زندگی از یاد خدای خود غافل گردیده و ابزار شناخت حق در درون خویش را با کردار ناشایست خویش نا توان ساخته اند به حیوان پست تر از حیوان یاد نموده و دوزخ الهی را برای چنین انسان هایی پیش بینی کرده است.

5-خود آرایی در منظر نامحرمان

این مورد از پیامد ها متوجه آن دسته از بانوان جامعه بوده که با بی توجهی به گوهر والای حجاب قسمت هایی از مو یا بدن خود را در معرض نگاه آلوده هوس بازان قرار داده و بدین سان عفت عمومی جامعه را لکه دار می سازند.جالب آن که اگر انسان مسئولیت پذیری برخی از چنین انسان ها را امر به معروف یا نهی از منکر نماید به جای تشکر و قدر دانی از او که لکه دار شدن عفت او پیش گیری نموده است به وی اتهام خشونت طلبی می زنند. اما دریغا که این خانم مسئولیت گریز است که لطافت جامعه را جریحه دار نموده و به خشونت طلبی دامن زده است:مگر آن که با خود آرایی بخش قابل توجهی از جوانان و افراد جامعه را به اضطراب و تشویش ذهنی مبتلا ساخته است ؟آیا در هم ریختن اعصاب و آرامش روحی و روانی مصداق خشونت طلبی به شمار نمی آید؟

6-پر خوابی-پرخوری-پرگویی-پرلذتی(زیاده روی در مشتهیلت نفس)

از دیگر پیامد های گریز از مسئولیت در انسان رها گذاردن نفس در بهره جویی از نعمت های الهی به صورت افسار گسیخته است.زیاده روی در خواب خوراک- گفتن-نگاه کردن و...از جمله پیامد هایی است که انسان های مسئولیت گریز بدان مبتلا گردیده و پیوسته مانع از پیشرفت مادی و معنوی آنان می گردد. از آن جا که انسان به عنوان برترین مخلوق خداوند می بایستی دائمآ در سیر و حرکت به سوی پروردگار خویش باشد زیاده روی در مشتهیات نفسانی می تواند او را در این حرکت مقدس زمین گیر کرده زمینه در جا زدن و توقف بلکه عقب گرد و بازگشت او به گذشته را فراهم سازد.از همین روست که علی (ع)می فرمایند:اگر کسی دو ورزش برابر باشد ضرر کرده و اگر دارای روز بدتر از قبل باشد در درگاه الهی مورد لعن ونفرین است.

7-کم کاری-تنبلی-سستی و بی حوصلگی

پیامد دیگر مسئولیت گریزی سست عنصری در اموری است که موجب ارتقای انسان در دنیا و آخرت می گردد.اسلام تاکید فراوانی بر این پیامد منفی داشته است و مسلمانان را در هر حال به دوری گزیدن از نمادهای سستی و تنبلی فرمان دادهتا دنیا و آخرت خویش را به تباهی نکشانده و راه رشد و تعالی را به سوی خود مسدود ننماید.سست عنصری و کم کاری از آدمی موجودی فاقد ارزش ساخته و او را در چشم هم نوعان خویش از اعتبار فاقد می اندازد.

8-ریخت و پاش های سبک سرانه

نگاه متکبرانه و سبک سرانه به نعمت های بی دریغ خدای متعال یکی دیگر از پیامد های خطرناک گریز از مسئولیت در انسان است که با تاسف بسیار در جوامع مدرن بشری رو به رواج و گسترش دارد و همه ما نماد های آن را روز به روز بیش تر از گذشته نظاره گریم.قران انسان های مسئولیت گریزی را که به ریخت وپاش و تبذیر در نعمت های الهی می پردازند برادران شیطان خوانده است. ریخت و پاش نعمت های خداوندی در جامعه اسلامی به هیچ بهانه ای و در هیچ شرایطی روانبوده و قابل توجیه نمی باشد.

9-تقلید کور کورانه

تقلید بی مورد و کور کورانه در مسائل جزئی و کلی زندگی از همنوعان دیگر و اکثریت جامعه در واقع به عنوان یکی از موانع دستیابی به علم و آگاهی حقیقی به شمار آمده و برآیندی جز خودباختگی- پوچ گرایی-تهی شدن شخصیت و مدگرایی بدون اساس ندارد . این که مردم دور و بر ما چگونه می پوشند-چگونه فکر می کنند-چگونه سر و صورت خود را می آرایند-چگونه با دیگران تعامل دارند- تا چه حد به حجاب شرعی بی توجه اند.... نوعی تقلید کور کورانه و بدون منشا صحیح می باشد که در شان انسان های کم جنبه است.

10-نداشتن برنامه ای برای زندگی

این گونه زیستن از نگاه اسلام صد در صد مردود بوده و نمی تواندبستر تکامل مادی و معنوی انسان را فراهم سازد.پیامبر گرامی اسلام درباره اهمیت ارزش نهادن به اوقات زندگی می فرماید:هیچ انسانی در روز قیامت قدم از قدم بر نمی دارد مگر آن که بایستی به 2سوال پاسخ دهد:

الف)عمر خویش را چگونه سپری کرده

ب)سرمایه ارزشمند جوانی اش را در چه کاری هزینه کرده است.

11-عدم اعتماد و اتکاء به خداوند

انسان هایی که مسئولیت گریز هستند در زندگی بر خدای خویش اتکا نداشته و به وعده های او اعتماد ندارند.در حالی که از دیدگاه قرآن هر مسلمانی که در زندگی به خدای خود اعتماد و توکل داشته باشد خداوند نیز او را تنها نخواهد گذاشت.اگر مسلمانی این وعده ی قطعی قرآن را عمیقآباور نماید بدون شک نحوه ی عملکرد او در زندگی دستخوش تغییر جدی خواهد بود.در یک حدیث قدسی آمده است (هر کس به من اعتماد داشته باشد انسان ها وزمین من ضامن روزی او هستند:اگر مرا بخواند او را اجابت می کنم و اگر از من چیزی بخواهد به او می دهم و اگر از من کمک بجوید او را کمک میکنم...)

12-گریز از معاشرت با خویشاوندان

جامعه مدرنیته و صنعتی ادمی را به جایی می رساند که با تمام بستگان خویش قطع رابطه کرده و ارتباط او منحصرآ با اموال شخصی و همسر و فرزندانش باشد. در چنین جامعه ای وقتی به دل افرادش مراجعه می کنی پول های داخل جیب و حساب های بانکی خود را به جای وابستگان و خویشاوندان می پندارند.بدون شک چنین جامعه بی عاطفه و مسئولیت گریزی از یکی از تکالیف دینی یعنی صله رحم و برقراری ارتباط با خویشاوندان شانه خالی کرده است و بدین سان مرتکب گناه کبیره گردیده و بایستی برای این عملکرد نا صحیح خویش منتظر عقوبت های دنیوی و اخروی باشد . مسلمآ جامعه مسلمان ایران چنین شانی نداشته و تمام ما بایستی در روابط خویش تجدید نظر کنیم.امام صادق (ع)درباره پاره ای از اثار دنیوی و اخروی برقراری ارتباط با خویشاوندان می فرماید(صله رحم و ارتباط با اقوام و فامیل دارای پنج اثر مهم دنیوی است:

الف)موجب پاک شدن کردار انسان می گردد

ب)موجب فزونی اموال و برکت در آن می گردد

ج)موجب آسان شدن حسابرسی در روز  قیامت می گردد

د)موجب دور شدن بلا ها و آفات می گردد

ه)موجب زیاد شدن روزی انسان می گردد)

13-عدم توجه به خود سازی

یکی از بزرگترین پیامدهای گریز از مسئولیت در جوامع بشری عدم توجه به اصلی ترین مسئولیت و تکلیف انسان در زندگی یعنی مهار نمودن صفات رذیله و خطر آفرین و تقویت نمودن صفات شایسته نفس یا خود سازی است.پرداختن به خویش (خودسازی)برای تمام انسان ها مسئولیتی اجتناب ناپذیر بوده و هیچ انسانی بدون گذر از این مرحله به رستگاری و سعادت ابدی نخواهد رسید.

خود سازی دارای سه مرحله اصلی است که پیمودن مرحله اول ودوم آن بر همگان الزامی بوده و پیمودن مرحله سوم آن در دیدگاه دانشمندان اسلامی مورد اختلاف است.

مرحله اول:ترک کارهای حرام و انجام کارهای واجب

مرحله دوم:سرکوب و کنترل صفات رذیله نفس و تقویت صفات شایسته

مرحله سوم:ریشه کن نمودن صفات رذیله نفس و نشاندن صفات شایسته به جای آن ها

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

معراج پیامبر(ص) و پاسخ به شبهات آن

معراج پیامبر یک سفر آسمانی است که در بردارنده شنیدنیهایی از بهترین مخلوق عالم و برترین موجود الهی است. موجودی که به سبب بندگی خالص برای حضرت حق(جل جلاله)به درجاتی رسید که حتی بزرگترین ملک هم از رفتن به آنجا عاجز بود.
No image

مسئولیت انسان در اسلام

واژه مسئولیت و ریشه های ان از سلسله واژه هایی است که به صورت مکرر در جای جای قرآن کریم مورد تصریح قرار کرفته است. خدای متعال از نقش ابزار هایی که برای بالا بردن سطح اگاهی انسان افریده شده اند همانند گوش و چشم و قلب.پرسش نموده که ایا همواره به دنبال کشف حقیقت بوده اند یا به صرف دریافت هرگونه مطلبی ولو به صورت مشکوک و مظنون- بدان اعتماد ورزیده و ان را ملاک و معیار برای جهت دهی رفتار قرار داده اند.
No image

مبانی وگستره اخلاق اجتماعی از منظر قرآن و عترت

اخلاق اجتماعی عبارت است از کلیه رفتارهای اختیاری فرد در مقابل دیگران. چه دیگران همسر، پدر و مادر و فرزندان و یا فامیل ها و اقربائ شخص و یا غیر خویشان باشند. چه این رفتار به عنوان رفتار خاص شخص باشد و یا رفتار گروهی فرد (مانند رفتارهای اعضای یک حزب و یا گروه خاص در مقابل اشخاص و یا گروه ها و یا افراد دیگر) ، در نتیجه چون انسان موجودى است اجتماعى ، تنها در سایه اجتماع مى تواند به اهداف والاى خود دست یابد، مشکلات خود را آسانتر مرتفع کند و به سعادت مطلوب سریع تر برسد. دراین مقاله به مهمترین مباحث: اصول اخلاق اجتماعی ، خانواده ، جامعه ، عدالت وظلم ، اصلاح و افساد وآداب معاشرت اسلامی پرداخته می شود.
Powered by TayaCMS