دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اعراب اسم متقدم

این مجموعه، در ابتدا "اقسام اعراب اسم متقدم" و سپس "اصل در اعراب اسم متقدم" را بیان می‌کند و در ادامه به بررسی قرائن بر خلاف اصل در کلام خواهد پرداخت.
No image
اعراب اسم متقدم

نویسنده: محسن بي باك

كلمات كليدي: ادات داراي صدارت، فعلِ طلبي، ادات شرط، قرائن بر خلاف اصل ، "إذا" فجائيه، ادات استفهام، ادات عَرْض و تحضيض

اعراب اسم متقدم، از مجموعه مباحث باب اشتغال است که به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ از این رو به خواننده محترم توصیه می‌شود جهت فهم مطالب این نوشتار و شناخت جایگاه و اهمیت عنوان آن به مدخل "اشتغال" و مطالب مذکور در آن مراجعه کند.

این مجموعه، در ابتدا "اقسام اعراب اسم متقدم" و سپس "اصل در اعراب اسم متقدم" را بیان می‌کند و در ادامه به بررسی قرائن بر خلاف اصل در کلام خواهد پرداخت.

اقسام اعراب اسم متقدم[1]

اعراب اسم متقدم بر دو گونه است:[2]

الف) رفع؛ مانند: «زیدٌ أکْرَمْتُهُ»؛ در این مثال "زیدٌ" اسم متقدم، مبتدا و مرفوع می‌باشد و "أکْرَمْتُهُ" خبر آن است.

ب) نصب؛ مانند: «بکراً ضَرَبْتُهُ»؛ در این مثال "بکراً" اسم متقدم، منصوب و مفعول‌به برای فعل مقدَّرِ[3] (ضَرَبْتُ) است که "ضَرَبْتُ" مذکور آن را تفسیر می‌کند.

اصل در اعراب اسم متقدم

اصل[4] در اعراب اسم متقدم، رجحان رفع و جواز نصب است؛ یعنی هر دو اعراب رفع و نصب، جایز است ولی رفع بهتر است؛ مگر در کلام قرینه‌ای[5] بر خلاف آن باشد.

دلیل رجحان رفع این است که در این صورت ، نیازی به تقدیر گرفتن نیست؛ اما در صورت نصب اسم متقدم، باید عامل نصب را در تقدیر گرفت.[6]

قرائن بر خلاف اصل

قرینه بر خلاف اصل به چهار نوع تقسیم می‌شود: قرینه بر وجوب نصب، قرینه بر وجوب رفع، قرینه بر رجحان نصب و قرینه بر تساوی رفع و نصب.

نوع اول: قرینه بر وجوب نصب

این قرینه در جایی است که مشغول‌عنه بعد از اداتی واقع شود که اختصاص به فعل دارند؛[7] از این رو برای بررسی قرائن دالّ بر وجوب نصب باید به بررسی ادات مختص به فعل پرداخت:

ادات مختص به فعل

1. ادات استفهام غیر از همزه؛[8] مانند: «هَل الخبرَ عَرَفْتَهُ؟»؛ در این مثال "هل" از حروف استفهام است که به جهت اختصاص آن به فعل، باید "الخبر" را منصوب بخوانیم تا مفعول‌به برای فعل مقدّر (عَرَفْتَ) باشد و تقدیر عبارت، «هَل عَرَفْتَ الخبرَ ، عَرَفْتَهُ؟» بوده است.

2. ادات عَرْض؛[9] مانند: «ألا ذَنْبی تَغْفِرُهُ»؛ در این مثال "ألا" از ادات عَرْض و مختص به فعل است؛ از این رو باید "ذَنْبی" را منصوب و مفعول‌به برای فعل مقدر (تَغْفِرُ) دانست و تقدیر عبارت، «ألا تَغْفِرُ ذَنْبی ، تَغْفِرُهُ» بوده است.

3. ادات تحضیض؛[10] مانند: «هَلّا زیداً أکْرَمْتَهُ»؛ در این مثال "هَلّا" از ادات تحضیض و مختص به فعل است و تقدیر عبارت، «هَلّا أکْرَمْتَ زیداً ، أکْرَمْتَهُ» بوده است.

4. ادات شرط؛ مانند: «إنْ زیداً رأیتَهُ فَأکْرِمْهُ»؛ در این مثال "إنْ" از حروف شرط و مختص به فعل است و "زیداً" منصوب و مفعول‌به برای فعل مقدر (رأیتَ) می‌باشد.

در رابطه با "ادات شرط" و اعراب اسم متقدم چند نکته قابل توجه است:

الف. تأثیر ادات شرط در اعراب اسم متقدم در دو موضع مورد بحث قرار می‌گیرد؛ یکی در واقع شدن اسم متقدم بعد از ادات شرط است که بحث از آن در موارد قرینه بر وجوب نصب اسم متقدم گذشت و دیگری در جایی است که اسم متقدم قبل از ادات شرط واقع شود؛ به عبارت دیگر ادات شرط میان اسم متقدم و عامل متأخر قرار گیرند که از موارد قرینه بر وجوب رفع اسم متقدم بوده و در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

ب. وقوع اشتغال (نصب اسم متقدم) بعد از ادات شرط در غیر "إنْ"، "لو" و "إذا" قبیح است.[11]

ج. وقوع ادات شرط قبل از اسم متقدم بر سه گونه است:

1. ادات شرط، غیر جازم باشند؛ مانند: «إذا زیداً لَقِیتَهُ فأکْرِمْهُ»؛ در این مثال "إذا" از ادات شرط غیر جازم است.

2. ادات شرط، جازم و فعل شرط محلا مجزوم باشد؛ مانند: «‌إنْ أخاک ضربتَهُ فانْدِمْ»؛ در این مثال "إنْ" حرف شرط جازم و "ضربتَهُ" فعل شرط و محلا مجزوم است.

3. ادات شرط، جازم و فعل شرط لفظا مجزوم باشد؛ مانند: «إنْ زیداً تَلقَهُ فَأکْرِمْهُ»؛ در این مثال فعل «تَلقَهُ» به‌وسیله‌ی "إنْ" شرطیه، لفظا مجزوم است.

در مورد اول و دوم، وقوع اشتغال (ترکیب اسم متقدم و عامل مشغولِ متأخر) مانعی ندارد؛ اما در مورد سوم به جهت جزم لفظی در فعل شرط، اشتغال ممتنع است.[12]

نوع دوم: قرینه بر وجوب رفع

قرینه بر وجوب رفع اسم متقدم بر دو گونه است:

الف. مواردی که اسم متقدم بعد از اداتی واقع شود که اختصاص به جمله‌ی اسمیه دارند؛[13] مانند: «خَرَجْتُ فإذا زیدٌ لَقِیتَهُ»؛ در این مثال "اذا"، فجائیه و از اداتی است که اختصاص به جمله‌ی اسمیه دارد؛ از این رو باید "زید" بنابر مبتدا بودن مرفوع باشد تا بعد از "إذا"، جمله‌ی اسمیه واقع شود.[14]

ب. مواردی که مانع از تحقق شرطِ باب اشتغال[15] (توانایی عملِ عاملِ مشغول در اسم متقدم در صورت نبودن مشغول‌به در کلام)، می‌شوند. این موارد عبارت‌اند از:

1. وقوع ادات دارای صدارت[16] میان اسم متقدم و عامل مشغول؛ مانند: «الصدیقُ إنْ زُرْتَهُ یُکْرِمْهُ»؛ در این مثال "إنْ" از ادات شرط و دارای صدارت است و مانع از عمل "زُرْتَ"[17] در اسم متقدم (الصدیق) شده است؛ از این رو با عدم تحقق شرط باب اشتغال، رفع اسم متقدم، واجب است.

2. جامد بودن[18] عامل مشغول؛ مانند: «عمرو کأنَّه أسدٌ»؛ در این مثال "کأنَّ" از حروف مشبهة بالفعل، جامد و غیرمتصرف است؛ از این رو نمی‌تواند در "عمرو" عمل کند.

3. تضمّن معنای شرط در اسم متقدم و دخول "فاء" جزاء بر عامل مشغول؛ مانند: «کلُّ مَنْ یَنْصُرُکَ فأکْرِمْهُ»؛ در این مثال "کلّ" اسم متقدم و جانشین ادات شرط و فعل شرط شده است و "أکْرِم" به منزله‌ی جواب شرط است؛ حال همان‌گونه که جواب شرط نمی‌تواند در فعل شرط عمل کند آنچه به منزله‌ی جواب شرط است نیز نمی‌تواند در جانشین فعل شرط عمل کند؛ از این رو شرطِ نصبِ اسم متقدم در باب اشتغال حاصل نشده و در نتیجه، رفع آن واجب است.[19]

نوع سوم: قرینه بر رجحان نصب

مواردی که قرینه بر ترجیح نصب اسم متقدم می‌شوند عبارتند از:

1. وقوع اسم متقدم بعد از اداتی[20] که غالبا بعد از آنها فعل واقع می‌شود؛ مانند: «أبشراً منّا واحداً نَتَّبعُهُ»؛[21] در این آیه شریفه "أ" حرف استفهام و از اداتی است که غالبا بعد از آن فعل واقع می‌شود؛ از این رو نصب "بشراً"، رجحان دارد؛ زیرا در صورت نصب، عامل آن مقدر است و در واقع همزه‌ی استفهام بر فعل داخل شده است[22].

2. وقوع فعل طلبی[23] بعد از اسم متقدم؛[24] مانند: «السائلَ لاتَنْهَرْهُ»؛ در این مثال "لاتَنْهَرْهُ" فعلِ نهیِ طلبی است؛ از این رو نصب "السائل" ترجیح دارد.

3. تناسب جمله‌ی معطوفِ مشتمل بر اسم متقدم با جمله‌ی فعلیه‌ی معطوف‌علیه؛ مانند: «قامَ زیدٌ و بَکراً أکْرَمْتُهُ؛ در صورت نصب اسم متقدم (بکراً) و لحاظِ عامل مقدّر (أکْرَمْتُ)، جمله‌‌ی معطوف‌علیه (قام زیدٌ) با جمله‌ی معطوف، در فعلیه بودن متناسب خواهند بود؛ اما در صورت رفع اسم متقدم، جمله‌ی اسمیه بر جمله‌ی فعلیه عطف خواهد شد.[25]

4. تناسب و انطباق اسم متقدم در جواب، با مورد سؤال؛ مانند: «زیداً أکْرَمْتُهُ» در جواب «أیَّهُمْ أکْرَمْتَ؟»؛ اسم متقدم (زید) در صورت نصب، با مورد سؤال (أیََّهُمْ)، در اعراب متناسب خواهد بود و همین تناسب سبب ترجیح نصب "زیداً" در جواب شده است. [26]

 نوع چهارم: قرینه بر تساوی نصب و رفع

این قرینه در صورتی است که جمله‌ی مشتمل بر اسم متقدم، بر جمله‌ای عطف شود که ابتدای آن اسم و انتهای آن جمله‌ی فعلیه باشد؛ مانند: «هندٌ أکْرَمْتُها و زیدٌ ضَرَبْتُه عندَها»؛ در این مثال جمله "زیدٌ ضَرَبْتُه عندَها"، معطوف و مشتمل بر اسم متقدم (زید) است و معطوف‌علیه آن یا جمله‌ی فعلیه " أکْرَمْتُها " است و یا جمله‌ی اسمیه "هندٌ أکْرَمْتُها"؛ در صورت اول، با نصب اسم متقدم، دو جمله‌ی متعاطف در فعلیه بودن، متناسب خواهند بود و در صورت دوم، با رفع اسم متقدم، تناسب دو جمله‌ی متعاطف در اسمیه بودن، حاصل می‌شود؛ با لحاظ این دو حالت در عطف است که اعراب رفع و نصب در اسم متقدم یکسان می‌باشد. [27]

مقاله

جایگاه در درختواره نحو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

مدیریت انتخاب کارگزار

مدیریت انتخاب کارگزار

بی‌گمان، ما همه چیز را مدیریت می‌کنیم، چون که خودمان نیز مدیریت می‌شویم، زیرا جهان به گونه ای نظام یافته که هیچ کس جز خداوند از دایره پاسخ گویی بیرون نیست.
مدیریت از منظر اسلام و قرآن

مدیریت از منظر اسلام و قرآن

تمام عرصه‌های حیات بشری جهت سیر تکاملی خویش، نیازمند مدیر و مدبری کاردان و عالم می‌باشد تا امورات و جوانب زندگی انسان به نحو احسن و عالی تنظیم گشته و با برنامه ریزی صحیح و سنجیده حل و فصل شود.
مدیریت بحران – چالشی برای رهبری

مدیریت بحران – چالشی برای رهبری

اخیرا مدیریت بحران به عنصری مهم در مدیریت تجارت تبدیل گشته است. در شرایط حاضر، هیچ تجارتی از وجود بحران در امان نیست.
پژوهشی موردی در مدیریت پیامبر اکرم‌(ص) در غزوه احزاب

پژوهشی موردی در مدیریت پیامبر اکرم‌(ص) در غزوه احزاب

در مقاله حاضر کوشش شده‌است، در حد امکان یکى از اقدامات مدیریتى پیامبراکرم‌(ص)در جریان "حفرخندق " بحث و بررسى شود، البته این مقاله به مدیریتى که رسول اللَّه ‌در واقعه حفر خندق اعمال کردند محدود نمى‌شود، بلکه موضوع اداره و بهره‌گیرى کامل از این اقدام دفاعى هم مورد بحث قرار مى‌گیرد.
ویژگی های عمومی مدیریت از دیدگاه اسلام

ویژگی های عمومی مدیریت از دیدگاه اسلام

مدیریت به صورت کلی از دشوارترین و در عین حال از ظریف ترین کارهای انسانی است که برای خود ویژگی هایی دارد. چه بسا فقدان یکی از این خصوصیات ، مایه رکود کار و نابسامانی اوضاع قلمرو مدیریت می شود.

پر بازدیدترین ها

پژوهشی موردی در مدیریت پیامبر اکرم‌(ص) در غزوه احزاب

پژوهشی موردی در مدیریت پیامبر اکرم‌(ص) در غزوه احزاب

در مقاله حاضر کوشش شده‌است، در حد امکان یکى از اقدامات مدیریتى پیامبراکرم‌(ص)در جریان "حفرخندق " بحث و بررسى شود، البته این مقاله به مدیریتى که رسول اللَّه ‌در واقعه حفر خندق اعمال کردند محدود نمى‌شود، بلکه موضوع اداره و بهره‌گیرى کامل از این اقدام دفاعى هم مورد بحث قرار مى‌گیرد.
No image

مدیریت با زیرساختهای فرهنگی و ارزشهای اسلامی

مقاله حاضر این انطباق را مدنظر قرار داده و مدلی که سازگار با بستر فرهنگی کشورمان باشد را طراحی نموده است.
No image

نقشه های ذهنی مدیران

مدیریت زمان- تهیه کننده: امین قبادی- مدیریت زمان زمانی شخصی گفته است :اگر اول ندانید به کجا می روید؛ سزاوارید که در آخر از نا کجا آباد سر در بیاورید.اهداف، انرژی های ما را متمرکز و یکی میکند.افراد از کوه ها صعود می کنند چرا که میخواهند در آنجا باشند.آنها چالشهایشان را با غلبه کردن به نمایش می گذارند. بنابراین، اهداف بر انگیزنده هستند.
No image

مسئولیت انسان در اسلام

واژه مسئولیت و ریشه های ان از سلسله واژه هایی است که به صورت مکرر در جای جای قرآن کریم مورد تصریح قرار کرفته است. خدای متعال از نقش ابزار هایی که برای بالا بردن سطح اگاهی انسان افریده شده اند همانند گوش و چشم و قلب.پرسش نموده که ایا همواره به دنبال کشف حقیقت بوده اند یا به صرف دریافت هرگونه مطلبی ولو به صورت مشکوک و مظنون- بدان اعتماد ورزیده و ان را ملاک و معیار برای جهت دهی رفتار قرار داده اند.
Powered by TayaCMS